استراتژی مناسب اتحادیه اروپا در عبور از تنگناهای "زمستان سخت "

استراتژی مناسب اتحادیه اروپا در عبور از تنگناهای "زمستان سخت "
عبدالله باباخانی، فعال در بخش سرمایه گذاری در حوزه های نفت، گاز و پتروشیمی و استارت آپ ها، یکی از فعالان تولید محتوا در توئیتر، تحلیلگر مقیم آلمان در تغییر قیمت ها، پیش بینی ها و وضعیت ذخائر انرژی در گفتگو با سردبیر دنیای انرژی پاسخگوی پرسش هایی در این حوزه است که در ادامه ملاحظه می فرمائید :

·         زمستان سخت و مدیریت انرژی اروپا

طبیعی بود که با آغاز جنگ روسیه و حمایت اروپا از اوکراین، تنشی در جهت تامین انرژی از سوی روسیه به وجود بیاید . تنها قدرتی که اروپا داشت این بود که بازار انرژی روسیه در اروپا را تعلیق کند و به تبع آن امتحان سختی برای مدیریت انرژی اروپا محسوب می‌شد . اما با توجه به توانی که مدیریت قدرت های اقتصادی اروپا داشتند و برنامه ریزی دقیقی که انجام دادند، این طور به مردم اروپا وانمود کردند که آینده سختی را پیش رو دارند و باید از تمامی امکانات که در اختیار دارند در جهت صرفه جویی استفاده نمایند . این شرایط توانست نمره قبولی را برای مدیریت اروپا ایجاد نماید که با حداقل خسارت بتوانند از این گلوگاه عبور کنند . قطعاً یکی از سیاستهای غلطی که اروپا در اتکای خود به مصرف نفت روسیه ایجاد کرده بود عملاً مسیر اشتباهی را پیش روی او فراهم کرد و شاید هرگز باور نمی کردند که روسیه دست به چنین اشتباهی بزند و از طرفی نیز میخواستند با دادن امتیازات مالی، روسیه را به حالت غیر رسمی جزو اتحادیه اروپا کنند . اما نکته مهم اینجاست اروپا با همه سختی های بحران انرژی فرصتی ایجاد کرد که بتواند وابستگی خود را از روسیه رهایی بخشد . شاید امروز اگر اروپاییها به گذشته خود نگاه کنند، عدم وابستگی به انرژی روسیه را تجربه های بسیار ارزشمندتر از هزینه های اقتصادی که متحمل شده‌اند می دانند .

·         ذخائر انرژی اروپا

هفده کشور مخازن استراتژیک ذخیره گاز در اروپا را در خود جای داده اند که بزرگترین مخازن در آلمان، فرانسه و اسپانیا هستند . این مخازن روی هم ظرفیت ۱۰۰ میلیارد مترمکعب ذخیره گاز را دارند . در واقع چیزی نزدیک به حدود ۲۷ درصد مصرف کل سال اروپا را شامل می شوند . اروپا در سال نزدیک به ۴۰۰ میلیارد متر مکعب گاز نیاز دارد که این مخازن مصرف سه ماهه آن را در ذخیره دارند . اما فراموش نکنیم که گاز اروپا حدود ۴۰ درصد از روسیه تامین می شد و اگر حجم ۱۰۰ میلیارد مترمکعب را جانشین بخشی از گاز روسیه کنیم، نزدیک به ۲۵۰ میلیارد متر مکعب هم گاز از کشورهای دیگر وارد می شود که با حجم ۱۰۰ میلیارد مترمکعبی ذخیره گاز، حجمی در حدود ۳۵۰ الی ۳۶۰ میلیارد متر مکعب را شامل می شود که ۱۰ درصد کسری وجود دارد . این میزان در صورتی است که هیچ گاز دیگری از روسیه وارد نشود. اما بعضی از کشورهای اروپای شرقی از روسیه در حجم محدود گاز وارد می کنند و از طرفی کاهش مصرف گاز و صرفه جویی از سوی اروپا در نظر گرفته شود . اگر به آمار انرژی اروپا نگاه بیندازیم می‌بینیم وابستگی اروپا در ۸ ماهه اول سال نسبت به گاز حدود ۴ تا ۵ درصد کاهش یافته و از سویی با برنامه ای که در صرفه جویی در نظر گرفته اند، ۱۰ درصد کسری را می پوشاند و در صورتیکه زمستان سختی نیز در پیش رو باشد، حجم ۴۰۰ میلیارد متر مکعب را برای صنعت و مصرف گاز خانگی استفاده می نمایند . در بخش گاز نیز در واقع با توجه به اینکه سهم گاز روسیه در اروپا ۴۰ درصد بود و امسال چیزی حدود ۱۰ درصد یا کمتر از این میزان گاز روسیه به اروپا آمد، اما اروپا با مشکل گاز مواجه نشد و ال ان جی که از آمریکا، قطر، مصر و کانادا دریافت کرد توانست این مخاطرات را رفع نماید . اما در ادامه اروپا پروژه گاز قاره آفریقا را برای سال های آینده در نظر گرفته است. آفریقا میتواند که حجم ۲۶۰ میلیارد متر مکعب گاز تولیدی خود را به ۳۲۰ میلیارد متر مکعب برساند و مازاد تولید را با یک خط فراساحلی که شامل ۱۳ کشور از نیجریه تا مراکش و بعد اسپانیا ادامه دارد، به اروپا برساند.( تاکنون لوله کشی چهار کشور از سمت نیجریه اتمام بافته است) و این بخش ۳۰ تا ۴۰ درصد گاز روسیه را جبران خواهد نمود و بخش دیگر را نیز که نروژ جبران می کند و با توجه به پایانه های اسپانیا و ساخت پایانه های ال آن جی آلمان، باقی مانده نیز بصورت گاز مایع وارد میشود. فراموش نکنیم که پروژه ده میلیاردی قطر در بخش گاز مایع در امریکا بزودی به تولید میرسد و همینطور قطر شش واحد ۷ میلیون تنی ال ان جی به پروژه های کشور خودش اضافه کرده که حدود ۴۲ میلیون تن گاز مایع در یک برنامه ۵ ساله بمرور اضافه میکند که بخش زیادی از آن بزودی با اروپا قرارداد دراز مدت بسته میشود.

از لحاظ نیاز نفت اروپا به روسیه، به گمانم وابستگی به نفت روسیه برای همیشه قطع خواهد شد، چونکه جایگزین های زیادی برای نفت روسیه وجود دارد که در حال حاضر بیشتر عربستان، عراق و آمریکا هستند. روسیه هم با سقف قیمتی که برای نفتش گذاشته اند، بیشتر بسمت آسیا و کشورهای مانند چین، هند و پاکستان خواهد رفت.

پیام

·         تحریم روسیه

روسیه از محل فروش نفت و‌ گاز با قیمت خیلی خوب به اروپا، رقمی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی را در این چند سال جمع کرده بود، که البته ۳۰۰ میلیارد آن بلوکه شده،اما همان ۳۰۰ میلیاردی که در اختیار دارد تحریم ها را در کوتاه مدت، کم اثر نشان میدهد، ولی اثرات تحریم در آینده مشخص می‌شود، بویژه اینکه منبعد باید نفتش را ۶۰ دلار بفروشد. اما بزرگترین مشکلی که روسیه با آن روبرو شده است، در واقع از دست دادن بازار تکنولوژی و ارتباط مالی و سرمایه گذاری کشورهای غربی است. به عنوان نمونه بخش ال ان جی روسیه پروژه های زیادی در دست داشت که بتواند ظرفیت خود را به دو تا سه برابر برساند و حتی از قطر پیشی بگیرد، اما با توجه به تحریم های اروپا، پروژه ها نیمه کاره رها شد و شرکت های غربی از روسیه خارج شده و در قطر مستقر شدند. آثار از دست دادن بازار خوب و نقد اروپا و سقف قیمتی و جایگزینی با بازار ضعیف و فقیر آسیا بزودی آثار خودش را در اقتصاد روسیه بصورت تورم و بی ارزش شدن  روبل در سال ۲۰۲۳ نمایان خواهد کرد.

·         بی اعتنایی هند و چین به تحریم روسیه

این تحلیل نادرست است که هند و چین با تحریم‌های غرب همراهی نکردند . بعد از جنگ روسیه هیچگونه سرمایه گذاری جدیدی از طرف چینی ها در روسیه نمی بینید و تمام پروژه‌های سرمایه‌گذاری متوقف شده و همچنین از طرف هند هم سرمایه‌گذاری جدید در روسیه ایجاد نشده است . شرایطی که قابل درک است این است که هند و چین می توانند نفت و گاز روسیه را بخرند اما فراموش نکنیم نفت و گاز روسیه تحریم نشده و فقط توسط اتحادیه اروپا، آمریکا و چند کشور غربی تحریم شده و همانند ایران شرایط تحریم بین المللی ندارد، اما یک سری خدمات کشتیرانی را به روسیه سخت گیری کردند ولی آن هم نه به صورت کامل و مطلق . بنابراین هند و چین از این فرصت استفاده کرده و نفت و گاز روسیه را با قیمت بسیار ارزان تر از بقیه جاها توانستند تامین کنند و در مقابل از ترس این که شرکت های شان تحریم ثانویه شوند هیچگونه سرمایه گذاری جدیدی در روسیه نکرده‌اند .

·         عوامل جنگ روسیه و اوکراین

پیشگیری از پیوستن اوکراین به ناتو به نظر من یک بهانه بود، چون در سال ۲۰۰۴ سه کشور بالتیک لیتوانی، لتونی و اسلوونی هر سه عضو ناتو شدند بالای سر آنها روسیه بود، طرف دیگر روسیه سفید و جنوب لیتوانی نیز بخشی به نام کالینینگراد دارد که در واقع جزئی از خاک روسیه است . اگر بحث ناتو در جنگ اوکراین مهم بود باید سال ۲۰۰۴ هم روسیه کشورهای بالتیک که استراتژیک هم هستند را به کنترل خودش در می آورد . اتحادیه اروپا به خصوص آلمان خیلی دقیق گفته بودند که اوکراین هیچ زمان نمی تواند عضو ناتو شود و شرایطی گذاشته بودند که حتی برای عضویت اتحادیه اروپا هم شانسی نداشت. اما واقعیت این بود که کشورهای اروپای شرقی که از شوروی جدا شده بودند به خصوص کشورهای حوزه بالتیک پیشرفت زیادی کرده بودند ولی وضعیت روسیه چونکه تکنولوژی نداشت و درآمدش بیشتر از بخش فروش مواد خام، نفت، گاز و صنایع نظامی بود فاصله زیادی با بقیه اروپا حس می‌شد، آنچه که نسل جوان نیاز داشت اکثرا ساخت غرب بودند و این عقب ماندگی نظام روسیه را ذهن نسل جوان کم کم داشت زیر سوال میبرد. از طرفی پوتین که در حمله به کریمه تاوان زیادی نداده بود، چند هدف را دنبال میکرد، کنترل مشکلات داخلی کشور که در حال نمایان شدن بودند، از هم پاشیدن ناتو با توجه به صدماتی که در زمان ترامپ دیده بود، فراری دادن سرمایه گذاران از اروپای شرقی و با تصرف اوکراین برگرداندن عظمت شوروری و غرور روسی می تواند دلیل دیگر حمله روسیه باشد و این تفکر که اروپا امکان دارد از نفت و گاز روسیه مستقل شود همه اینها یک پکیج بزرگی بود که باعث استراتژی جنگی قرن کنونی شد .

·         گاز ایران و اروپا

 مسیر گاز ایران به اروپا یک مسیر با خط لوله از طریق ترکیه است و مطمئنا ترکیه به ایران چنین امتیازی نخواهد داد .تنها حالت صادرات گاز این بود که ترکیه گاز را با قیمت پایینی از ایران خریداری کرده و با قیمتی مناسب به اروپا تزریق کند و در مقابل از امتیازات سیاسی و امنیتی این صادرات استفاده کند . بنابراین باید صادرات گاز ایران به اروپا از طریق ترکیه را فراموش کنیم . مسیر دوم مسیر ال ان جی بود که امکان پذیر بود . ال ان جی را که از سال ۲۰۰۷ شروع کردیم و میبایستی که فاز یک آن را در سال ۲۰۱۰ تمام میکردیم. متاسفانه با واگذاری به شرکت های داخلی دکه هیچ تجربه  و دانشی در این بخش نداشتند بجای پیمانکاران اروپایی،  باعث شدیم که بعد از ۱۵ سال فقط ۴۰ درصد این زیرساخت پیش رود . لذا ایران امکان ارسال گاز به روش ال ان جی به اروپا را نیز ندارد و مشکل دوم اکنون، خودمان هم تراز منفی گاز داریم . ما مشکلات فنی زیادی در بخش تعمیر چاه ها بخاطر نیمه دوم عمرشان و تجهیزات برداشت داریم و تا سرمایه گذاری صورت نگیرد و تکنولوژی و تجهیزات وارد نکنیم، در بخش گاز خودمان وارد کننده خواهیم بود.اگر کشور به شرایط غیر تحریمی برگردد، حداقل یک دوره پنچ سال فقط بازسازی داریم و بعدش میتوانیم برای صادرات برنامه و طرح داشته باشیم .

·         رقابت نفتی ایران و روسیه

درست است که در روابط سیاسی دو کشور رفاقتی دیده میشود، اما در بازار نفت و گاز رقابتی است. البته تا زمانی که ما گاز بیشتر از نیاز خودمان تولید نکنیم، خطری محسوب نمیشود. اما در بخش نفت فرق میکند. روسیه بعد از تعیین سقف ۶۰ دلار برای نفت کشورش و عدم خرید توسط اروپا، مجبور است محموله ۳/۱ میلیون بشکه دریایی را در آسیا به فروش برساند و یا شاید هم مجبور به فروش ۵ میلیون بشکه برای جبران درآمدش بشود. از آنجایی که ایران هم نفتش را در آسیا بصورت غیر رسمی میفروشد، مجبور است زیر قیمت ۶۰ دلار بفروشد و این یعنی از دست دادن بخشی از بازار و همینطور قیمت پایبن تر تا زمانی که تحریم برداشته شود .

·         نقش عربستان و اوپک

عربستان و اوپک دنبال درآمد خود از جنگ روسیه برای خودشان هستند و فراموش نکنیم در جنگ روسیه در طی نه ماهی که انجام شد، اگر میانگین ۲۰ دلار هم بر قیمت نفت بگیریم در واقع رقمی در حدود ۵۴۰ میلیارد دلار درآمد نفتی بین این کشورها توزیع شده و از این میزان بالای ۲۰۰ میلیارد دلار در حوزه خلیج فارس بوده است که بیشترین حجم آن هم از طرف عربستان بوده است . بنابراین آنها از این وضعیت روسیه قطعاً سود می‌برند . اما از سویی فراموش نباید کرد، عرضه و تقاضا تکلیف بازار نفت را مشخص میکند و امروز بالای صد و یک میلیون بشکه نفت در حال تولید است که مصرف جهانیان از این مقدار کمتر است . اگر در سال آینده فرض کنیم یک تا یک و نیم میلیون بشکه به تقاضا اضافه شود هنوز کشورهایی مانند لیبی و ونزوئلا هستند که وارد بازار شوند. پیش بینی قیمت نفت برای دو سال آینده نوسان بین ۷۰ تا ۸۵ دلار منطقی بنظر میرسد.

·         تامین و عرضه انرژی در اروپا

وضعیت اتحادیه اروپا تا قبل از جنگ روسیه و اوکراین امیدوار کننده نبود و بعد از بیرون رفتن انگلیس این وضعیت خیلی شکننده و اختلافات زیاد شده بود . اما با جنگ روسیه اتحاد عجیبی در اتحادیه اروپا حکمفرما شد و به نوعی قدر هم را بیشتر می دانند و همدیگر را بیشتر پوشش میدهند . در بحث انرژی هم اگرچه همه در یک شرایط نابرابر هستند، ولی قطعاً در پشتیبانی از همدیگر و در بازسازی کشورهایشان خصوصاً کشورهای اروپای شرقی هم گرایی خاصی پیدا خواهند کرد . همانطور که قبلاً در برهه ای از زمان که اتفاقاتی برای یونان و اسپانیا افتاد، اتحادیه اروپا به خصوص آلمان حمایت ویژه ای داشت . ولی امروزه قدر یکدیگر را از لحاظ استراتژیک به خصوص به خاطر اشتباه تاکتیکی که روسیه انجام داد، بیشتر می دانند و فکر می کنم برای تامین انرژی خصوصا انرژی های پاک به تفاهم خوبی خواهند رسید.

·         فروش نفت ایران

در صنعت نفت چهار واژه "ظرفیت تولید، تولید، صادرات و فروش" مصداق است . درباره دو واژه تولید و صادرات نفت ایران، باید گفت که تولید حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه است که نزدیک به حدود یک میلیون و هفتصد تا یک میلیون و هشتصد متغیر آن مصرف داخلی است و در حدود ۸۰۰ هزار بشکه صادرات نفت ایران است . این حجم صادرات با برآورد موسسات معتبر بین المللی همخوانی دارد و در بخش میعانات گازی نیز حدود ۲۰۰-۳۰۰ هزار بشکه صادر میشود. اما صادرت به معنی فروش نیست، چونکه بخشی از صادرات ما بدلیل عدم فروش در مخازن سیار بنادر مختلف ذخیره شده است.

·         پتروشیمی ایران

صنایع پتروشیمی ما از جمله صنایع ارزشمند کشور هستند. قیمتی که در بورس عرضه شده، قیمت واقعی نیست و قیمت پایینی است که بعضی از آنها با قیمت دلار خیلی پایینی قیمت‌گذاری می‌شوند. هم اکنون مشکل صنعت پتروشیمی ما در سه بسته تحریم، FATF و قیمت خوراک تعریف می گردد. در بحث قیمت خوراک مشکل اینست که نمی توان برنامه ریزی میان مدتی برای آن نمود و حتی از پیش بینی قیمت خوراک در سال آینده نیز عاجز هستیم . از سویی ارائه سلیقه ای یارانه نیز باعث یک سردرگمی در صنعت پتروشیمی شده است و تحریم و عدم الحاق به FATF نیز به این آشفتگی ها دامن زده است .

·         میادین مشترک

پارس جنوبی یک گنج خدادادی است که در اختیار ما قرار گرفته است . تا کنون نزدیک به هشتاد میلیارد دلار سرمایه گذاری صورت گرفته است و حدود ۷۰ درصد گاز کشور را تامین می کنید. مشکل این است که چاه های ما نیمه اول عمرشان تمام شده و باید سریعاً  سکوها را بازسازی و کمپرسورهای سنگین تر بیاوریم . در غیر این صورت نزدیک به روزانه ۲۶ میلیون مترمکعب معادل یک فاز پارس جنوبی را از دست خواهیم داد . از سویی چون در این چاه ها با قطر شریک هستیم آنها با تمام قدرت بهره برداری می کنند و این بهره برداری را در چهار تا پنج سال آینده چیزی حدود ۶۰ درصد نیز اضافه می کنند . لذا اگر از همین امروز نیز حساب کنیم نزدیک ۲۵ تا ۳۰ سال دیگر این چاه ها قابل برداشت خواهد بود و هرچه در برداشت ها تاخیر داشته باشیم و نتوانیم سکوها را بازسازی کنیم به مرور این سهم ما کمتر خواهد شد و شاید چیزی حدود هفت الی ده سال آینده هزینه این اصطلاحات آنقدر بالا برود که به بحران گاز بر خواهیم خورد. راهی نیست جز اینکه باید هرچه سریعتر نزدیک به ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری صورت گیرد تا حداقل افت برداشت نداشته باشیم.

·         خودکفایی تولید بنزین

اگر واحد های سه گانه بنزین ستاره خلیج فارس راه نمی افتاد، امروزه چیزی حدود ۴۰ درصد بنزین کم داشتیم و در شرایط تحریمی مجبور بودیم بنزین غیر استاندارد تولید کنیم و آلودگی نیز بیشتر می شد . اما با راه اندازی این مجموعه بزرگ یکی از بهترین کیفیت های بنزینی در طی سه تا چهار دهه اخیرمان را تولید می کنیم . اگر فاز چهارم ستاره خلیج فارس هم تکمیل شود و بتوانیم حدود ۱۰ میلیون لیتر دیگر  بنزین استاندارد بالا و سه تا چهار میلیون لیتر گازوئیل تولید کنیم، کار ارزشمندی خواهد شد. ستاره خلیج فارس نزدیک  به یازده سال طول کشید تا تکمیل  شد. حتی دانش مهندسی و لایسنس و بخش بزرگی از تجهیزات قبل تحریم وارد ایران شده بود. مشکل کشور ما تغییرات مداوم مدیریتی و اینکه هر کسی سلیقه خودش را دارد. همین ستاره فکر کنم در ۱۱ سال دوره ساخت و تکمیلش ۸ یا ۹ مدیر عامل عوض کرد. الان هم بحث از ساخت دو پتروپالایش جدید و مگا پروژه در کشور است. اگر مدیریت ها، سالیانه تغییر نکند و مشکلات تحریم و روابط بانکی با دنیا حل شود، امیدوار باشیم که ۶-۷ سال دیگر وارد مدار بشوند و بطریقی مشکلات فراورده ها حل شود.

 * مدیریت بهینه سازی مصرف انرژی

مدیریت انرژی ما در واقع دو مشکل اساسی دارد، یکی مشکل تولید که با شرایط تحریمی با نبود تکنولوژی و سرمایه‌گذاری مواجه است و این‌ها عواملی است که تولید ما را دچار نقصان و مشکل کرده و مشکل بزرگتر ما مشکل مصرف ماست که با یک سیاست غلط مواجه است . تمام کشور را لوله کشی گاز کردیم که هیچ جای دنیا مسبوق به سابقه نیست . ما به جای اینکه بیاییم برق را گسترش دهیم به همه جا برق بدهیم و برق تولید کنیم، نه تنها برق را کشیدیم، آمدیم گاز را هم به موازات آن لوله کشی کردیم. این یک اشتباه تاکتیکی و تکنیکی است که به این سادگی ها قابل حل نیست . چرا که اگر به یک روستای مثلاً ۳۰ خانواری گازرسانی کرده باشید، دیگر نمی توانید گاز آن را قطع کنید . ما باید تولید برق را بالا می بردیم، تولید برق ما نسبت به جمعیت و نسبت به کشورهای پیشرفته بسیار عقب می باشد . ما ۲۵ میلیون مشترک گاز در سراسر کشور  درست کرده ایم که دیگر تغییر آن غیر ممکن است. بخش زیادی از گاز را در ایستگاه های گازی و سیستم های معیوب

از دست میدهیم. نکته دیگه، اینکه در مصرف هم فرهنگ سازی نکردیم و در حالی که شوفاژ روشن است، پنجره را باز میگذاریم تا هوا عوض شود. درجه حرارت درون یک خانه در اروپا حدود ۲۱ درجه است.  یا اینکه شبها تا صبح شوفاژ ها روشن هستند در حالی که در اکثر دنیا از ۱۲ شب تا ۶ صبح خاموش است و نکات فراوان دیگر که ما را تبدیل به یکی از محدود کشورها با مصرف سرانه بسیار بالا کرده است. امروز ایران به اندازه انگلستان، فرانسه و آلمان گاز مصرف میکند.

۷ دی ۱۴۰۱ ۱۲:۰۷
ماهنامه دنیای انرژی شماره 50 |
تعداد بازدید : ۲۸۲