نادی صبوری
در حالی که چشم یک میلیارد نفر به آنچه در استادیومهای دوحه گذشته
دوخته شده بود، خبر انعقاد قرارداد ۲۷ ساله چین و قطر برای خرید ال ان جی، نام این کشور را در دنیای انرژی
هم همزمان بر سر زبانها انداخت. جام جهانی فقط آنچه درون مستطیل سبز میگذرد
نیست، ورود میلیونها نفر از ملیتهای مختلف در قالب توریست به یک کشور فرصتی بینظیر
برای آشنایی با ویژگیهای میزبان فراهم میآورد و وقتی پای قطر در میان است نفت و
گاز بزرگترین ویژگی محسوب میشود. رویای جام جهانی شاید به تاسیس صندوق سرمایهگذاری قطر در زمان حمد
بن خلیفه آل ثانی امیر پیشین این کشور برگردد که قصد آن سرمایهگذاری مازاد
درآمدهای نفت و گازی بود. حمد آل ثانی که پدر ۲۴ فرزند است در قطر
پدر امیر نام دارد و به نوعی تلاش برای ورود این کشور به دنیای فوتبال نیز به
دوران او برمیگردد. سال ۲۰۱۰ خبری مثل بمب در میان دنبالکنندگان لالیگا ترکید و به خصوص
طرفداران سرسخت بارسلونا را خشمگین کرد. ماجرا از این قرار بود که به دنبال انعقاد
قراردادی تجاری با یک اسپانسر قطری، بارسلونا برای نخستین بار در طول تاریخ ۱۱۰ ساله این باشگاه، یک
شعار تبلیغاتی یعنی «بنیاد قطر» را روی پیراهن آبی اناری خود درج کرد.
بنیاد قطر سازمانی غیر دولتی است که ریاست آن در اختیار موزا بنت
ناصر یکی از سه همسر حمد بن خلیفه آل ثانی است. همان کسی که از بین سه همسر امیر
قطر او بوده که در مراسمهای بینالمللی از جمله مراسم انتخاب دوحه به عنوان
میزبان جام جهانی حاضر شده و جام طلایی رنگ را از دست سپ بلاتر رئیس وقت فیفا
گرفته است. قطریها در ادامه فعالیتهای مالی فوتبالی در سال ۲۰۱۱ باشگاه فرانسوی پاریسنژرمن
را از طریق صندوق سرمایهگذاری قطر خریدند تا یک قدم دیگر به رویای فوتبالی خود
نزدیک شوند. اما این رویاپردازیها که در نهایت به بالا بردن جام طلایی و انتخاب
دوحه به میزبانی جام جهانی منتهی شد، برای صیادان مروارید پیش از کشف میادین نفتی
و گازی دور از دسترس مینمود.
·
همسایگان گازی
ایران و قطر مشترکا صاحب بزرگترین میدان گازی دنیا هستند، میدانی که
بر اساس برآوردهای آژانس بینالمللی انرژی ۵۱ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی را در خود
جای داده است. ۶ هزار کیلومتر مربع سهم قطر از این میدان ۹ هزار و ۷۰۰ کیلومتر مربعی است
که در سمت قطر آن را گنبد شمالی نامگذاری کردهاند. اگر بخواهیم روز یا سالی را برای قطر
معادل روز ملی در نظر بگیریم شاید کشف میدان گازی گنبد شمالی در سال ۱۹۷۱ توسط شرکت شل گزینه
مناسبی باشد. هر چند در همان سال با تصمیم انگلستان برای خروج از کشورهای خلیج
فارس قطر از یوغ بریتانیا هم خارج شده بود، نفتی شدن دوحه البته به چند دهه قبل از
این اتفاق برمیگردد.
·
قطر چطور وارد جهان انرژی شد؟
سال ۱۹۴۰ بود که به دنبال کشف میدان نفتی دوخان، قطر به تولیدکنندگان نفت خام
خاورمیانه پیوست. عبدالله العطیه وزیر پیشین سرشناس انرژی این کشور تنها ۸ سال داشت که نخستین
میدان نفتی آف شور هم در سرزمین صیادان مروارید کشف شد. اهالی قطر در آن روزها
روزگار چندان خوشی را نداشتند و همان طور که العطیه به یاد میآورد در فصل گرما به
خاطر مسئله انرژی چارهای جز اینکه برای خواب به حیاط خانه پناه ببرند نداشتند.
اما این سرزمین کوچک قرار بود آبستن تحولات زیادی در زمینه انرژی باشد و به
بازیگری مهم در این زمینه تبدیل شود. مدتی پیش شبکه دویچه ووله مستندی با عنوان قطر میان سنت و مدرنیته
ساخت. در بخشی از این مستند عبدالله العطیه که برای دو دهه بر مسند وزارت انرژی
قطر تکیه زده است، در خانه مجلل و اشرافیاش در دوحه به تصویر کشیده شده است، او
در میان قاب عکسهایی که او را کنار افرادی چون فیدل کاسترو، باراک اوباما و
امپراطور ژاپن نشان میدهد قدم زده و میگوید: این عکسها باعث غرور من است چرا که
نشان میدهد چه چالشهایی را سپری کردهام…وقتی در سال ۹۲ وزیر شدم قطر بزرگترین
میدان گازی را کشف کرده بود اما نمیتوانست چیزی صادر کند، صادرات گاز قطر مایه
افتخار من است. وقتی العطیه جوان در قامت وزیر اقتصاد و نفت عهدهدار مسئولیت شد، یک
سال از کشف میدان گنبد شمالی در قطر توسط شرکت شل میگذشت.
·
قطر نفتی یا گازی؟
دوحه در ابتدا هیچ افقی برای صادرات گاز نمیدید و همین شد که ذخایر
گازی را در دسته داراییهای سرگردان قرار داد. العطیه در یادآوری آنچه که در آن
زمان در قطر مطرح شده بود میگوید: آن روزها خیلی افراد بودند که هشدار میدادند
من و قطر نباید به سمت ال ان جی حرکت کنیم. تا بعد از انقلاب ایران هم قطر همچنان
خود را کشوری نفتی در نظر میگرفت، به ویژه اینکه به واسطه تصمیم ایران برای کاهش
عرضه نفت خام بعد از تغییر سیاستها، قیمت جهانی نفت خام اوج گرفت و درآمد دوحه از
محل فروش طلای سیاه رو به فزونی گذاشت. الجزیره در گزارشی در این مورد نوشته است:
این طور شد که گاز طبیعی در ذهن سیاستگذار کمرنگ شد و فقط گاهی در مدار او به
حرکت در میآمد. شاید بتوان گفت اگر چاههای نفت خام قطر در اواخر دهه ۷۰ میلادی دست از
همراهی شرکتهای غربی نفت نمیکشیدند و این شرکتها ادامه سرمایهگذاری در این چاهها
را غیر اقتصادی نمیدانستند، مسیری متفاوت از امروز رقم میخورد. آنچه که در میانه دهه ۸۰ به دنبال جنگ تحمیلی
عراق و ایران و تغییر سیاست عربستان به عنوان تولیدکننده شناور و افزایش چشمگیر
تولید اتفاق افتاد، بهای نفت خام را با افت روبرو کرد و همین موضوع برای آرزوهای
بلندپروازانهی دوحهنشینان، یک تلنگر بود. با این حال عملا تا سال ۱۹۹۰ فاز نخست توسعه
میدان گازی گنبد شمالی بارها دچار اخلال شد. حمله صدام حسین به کویت همه چیز را در
منطقه تحتالشعاع خود قرار داد تا عملا قطر در ۳ سپتامبر ۱۹۹۱ مصادف با بیستمین
سالگرد استقلالش بتواند تولید از گنبد شمالی را به صورت رسمی آغاز کند و در مسیری
سی ساله، خود را به بزرگان تولید و عرضه گاز طبیعی برساند.
·
قطر و جمعیت کوچک
طبق گزارش مرکز تحقیقات الجزیره، اکنون روسیه با ذخایری به اندازه ۳۷.۴ تریلیون متر مکعب
نخستین کشور گازی دنیاست و۳۲.۱ تریلیون متر مکعب دارایی گازی ایران، این کشور را به دومین کشور
گازخیز تبدیل کرده است. ذخایر گازی قطر ۷.۶ تریلیون متر مکعب کوچکتر است و این
کشور را با 24.5 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی در جایگاه سوم قرار میدهد. اما
در اینجا یک نکته حایز اهمیت است. شاید مهمترین ویژگی که قطر را از دیگر
تولیدکنندگان بزرگ گاز طبیعی از جمله ایران و روسیه و امریکا متمایز میکند میزان
مصرف گاز در این کشور است. در میان ۱۰ تولیدکننده نخست گاز در دنیا، قطر کمترین جمعیت را دارد، موضوعی که
باعث میشود در حالی که ایران و روسیه و امریکا به عنوان تولیدکنندگان بزرگ گاز،
در زمین مصرف نیز در میان مصرفکنندگان عمده قرار بگیرند، قطر از منظر مصرف بیست ودومین کشور دنیا باشد و میلیاردها متر مکعب مازاد برای صادرات در
اختیار داشته باشد. در مورد نفت خام نیز همین روند صدق میکند و در حالی که قطر اخیرا
چهاردهمین کشور تولید کننده نفت در دنیا بوده است، در جدول مصرفکنندگان در رتبه
پنجاه و نهم قرار دارد که باعث میشود روزانه بیش از ۱.۸ میلیون بشکه نفت خام
مازاد برای صادرات در اختیار دوحه قرار بگیرد. همین مسئله در سالهای اخیر توجه
مشتریان بزرگ گاز را به قطر به عنوان یک تامینکننده پایدار جلب کرد.
موضوع دیگری که در بررسی دلایل توفیق قطر در کسب درآمد رو به فزونی
گازی و نفتی باید مد نظر قرار گیرد، روند متفاوت ملی شدن صنایع در این کشور در
قیاس با خاورمیانه یا امریکای لاتین است. در دههی 50 میلادی با وجود اینکه جنبشهای
ملیگرایانه در کشورهای مختلفی مثل مکزیک و ایران میان مردم طرفدار زیادی داشت،
جمعیت کوچک قطر در این زمینه تحرکی نداشتند و شل به عنوان شرکت توسعهدهنده میدان
گنبد شمالی، همواره در قطر باقی ماند. این کشور همین طور در بحرانهای نفتی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ هم موضعی متفاوت از
کشورهای عرب اتخاذ کرد و به همکاری نفتی با غرب ادامه داد، این همکاری هنوز هم
میان دوحه و این شرکتها به چشم میخورد.
قطر در چند سال اخیر تمام وقتش را صرف ساخت استادیومهای ورزشی نکرد،
یکی از پروژههای جانبی مهم ساخت یک موزه ملی بود، موزهای که ژان نوول که معماری
سرشناس است طراحیاش کرد و بخشی مجزا تحت عنوان نفت و گاز در آن ایجاد شد که شرکتهایی
مثل شل و توتال که از ابتدا در توسعه میادین نفت و گاز قطر حضور داشتند، اسپانسر
آن به شمار میروند و در روزهای جام جهانی نیز تورهای ویژهای برای بازدید از آنها
ترتیب داده شده است.
·
مشتریان قطر و تاثیر جنگ اوکراین
چین اگرچه در میان کشورهای شرکتکنندهی جام جهانی 2022 حضور نداشت
اما در گرماگرم دور نخست رقابتها خبری منتشر شد که نام چین را بر سر زبانها
انداخت. چین و قطر در همین روزها قراردادی 27 ساله برای فروش ال ان جی منعقد کردند
که طبق آن سالانه 4 میلیون تن گاز طبیعی از شرق میدان گاز گنبد شمالی، راهی چین میشود. البته پیش از انعقاد قرارداد ۲۷ ساله خرید ال ان جی
هم چین بزرگترین مشتری گازی قطر به شمار میرفت و همسایه غربی این کشور هندوستان
دومین کشوریست که سالانه بیشترین مقدار گاز را از قطر خریداری میکند. ژاپنیها هم
سومین مشتری بزرگ گاز گنبد شمالی هستند. حتی قبل از اینکه درگیری نظامی روسیه و اوکراین هم آغاز شود اتحادیه
اروپا به دلیل فشار تحریمهای روسیه، بیش از پیش به سمت قطر متمایل شده بود. طبق
دادههای آژانس بینالمللی انرژی درآمد قطر از محل صادرات گاز در ماه آوریل امسال
بیشتر از ۱۱ میلیارد دلار بود که رشد زیادی نسبت به رقم ۵.۸ میلیارد دلاری سال
گذشته نشان میداد.
نگاهی
اقتصادی به برگزاری مسابقات جام جهانی در کشور قطر
آیا سرمایه گذاری های انجام
شده توسط کشورها برای برگزاری جام های جهانی واقعاً سودآور است و بازدهی مناسبی
دارد؟ برزیل برای جامجهانی فوتبال ۲۰۱۴ استادیوم بزرگی ساخت که پس از بازیها بیاستفاده
ماند و امروز به پارکینگ تبدیل شده، یا
همین کشور در طول بازیهای المپیک ۲۰۱۶
سرمایهگذاری زیادی در نوسازی زیرساختهایش انجام داد . نزدیک به 2.9 میلیارد دلار برای مترو و بیش از چهار
میلیارد دلار برای نوسازی مکانهای تاریخی هزینه کرد، با این امید که پس از پایان
بازیها، درآمدسازی کند، اما تا به امروز درآمد درخوری برای این کشور حاصل نشده
است. در ضمن باید هزینه فرصت از دست رفته را هم در نظر گرفت، زیرا سرمایه ای که برای ساخت و نوسازی ورزشگاهها به
کار میرود، شاید می توانست در پروژه هایی با بازدهی بالاتر صرف شود. نگهداری از
ورزشگاهها و ساختمانهای شبیه آن نهتنها سالانه میلیونها دلار هزینه دارند،
بلکه زمینها و مستغلات ارزشمندی را هم اشغال کردند که امکان بهرهگیری از آنها برای
اموری با بازدهی بیشتر از میان رفته است.
·
هزینه ها در جام جهانی 2022
قطر سومین کشور قاره آسیا بعد از ژاپن و کره جنوبی است که
توانست میزبان مهمترین رویداد فوتبال جهان شود. کشوری با وسعت 12.000 کیلومتر مربع و جمعیتی معادل 2.9 میلیون نفر که ۱۵
درصد از آنها (معادل ۴۳۵ هزار نفر) قطریالاصل
هستند و الباقی را کارگران خارجی تشکیل میدهند. این کشور ثروتمند با ۲۵,۲۴۴,۰۰۰,۰۰۰ بشکه ذخایر نفتی در رده
سیزدهم بزرگترین دارندگان ذخایر نفتی جها و با داشتن ۲۳۸۳۱ میلیارد مترمکعب ذخایر
گازی در رده سوم بزرگترین دارندگان ذخایر گازی جهان است. نامزدی این کشور برای میزبانی سال 2022 در سال 2010 توسط فیفا پذیرفته شد. مقامات
بلافاصله برنامه های بلند پروازانه خود را جهت آماده سازی کشور ارائه کردند ، باید
به سرعت زیرساخت هایی همچون ورزشگاه و مراکز مختلف تفریحی و اقامتی ساخته می شد. طبق
اعلام این مقامات برای آماده سازی شرایط 220 میلیارد دلار یعنی 19 برابر روسیه، 15
برابر برزیل، 61 برابر آفریقای جنوبی و 51 برابر آلمان در جام های قبلی هزینه شد و
یکی از گران ترین و پرخرج ترین ها بوده است. البته به گفته مسئولین قطری بسیاری از
پروژه ها پیش از اینکه میزبانی جام را برعهده بگیرند در برنامه های توسعه کشور وجود
داشت و جام جهانی فقط سبب تسریع آنها شد . برای مثال : قطر در این مدت یک شهر جدید به نام لوسیل ساخت که هزینه آن بالغ بر ۴۵ میلیارد دلار بود و برای ایجاد شبکه مترو در
دوحه ۳۶ میلیارد دلار، برای توسعه فرودگاه ۱۵.۵ میلیارد دلار، برای ایجاد یک بندر جدید ۷.۴ میلیارد دلار و برای ایجاد مناطق اقتصادی ۳.۲ میلیارد دلار هزینه کرد که صرفاً مربوط به
مسابقات فوتبال نیست و در حقیقت منافع
آنها در بلند مدت ایجاد می شود .
از هزینه هایی که بطور
مستقیم با فوتبال در ارتباط است می توان به هزینه های ساخت هفت استادیوم جدید اشاره
کرد که رقمی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار را شامل
می شود و یا ساختوساز جادههای عریض و ساختن بیش از ۱۰۰ هتل و بودجه ای که برای ترابری، مهمانداری، ارتباطات
و زیرساختهای امنیتی هزینه شده است.
·
منافع
طبق پیش بینی دولتمردان قطر درآمد حاصل از برگزاری این مسابقات در سال 2022
حدوداً 20 میلیارد دلار است. لذا هزینه کرد فوق حاکی از آن است که قطر همه را به
حساب سود و زیان اقتصادی نگذاشته، زیرا اگر چنین بود نباید این مقدار ریخت وپاش می
کرد؛ تجربه کشورهای دیگر نشان می دهد، سوددهی این رویدادها فقط در کشورهایی که از
پیش زیرساخت های لازم را دارند ممکن است؛ همچون بازیهای المپیک ۱۹۸۴ و ۲۰۱۲ در لسآنجلس
و لندن که هر دو سودآور بودند. اما برگزاری جام های جهانی فوتبال در برزیل
و آفریقای جنوبی چنین نبود. در واقع در میزبانی این بازیها دستاوردهایی همچون
نزدیکی دیپلماتیک، برانگیختن احساس همبستگی و .... دنبال می شود. کشورها زیان های اقتصادی
را میپذیرند تا سود سیاسی، اجتماعی و شور و دوستی و پشتیبانی مردم خود و
جهان را به دست آورند. منافع
اجتماعی و سیاسی این قبیل رویدادها میتواند پشتیبان گسترش قدرت نرم و نفوذ
دیپلماتیک و نیز موجب بالا رفتن اعتبار و جایگاه
کشور میزبان در جهان باشد. قطر نیز چنین است.
قطر، قهرمان واقعی جام جهانی
هادی ابراهیمی روابط عمومی و امور بین الملل اوپکس
قطر با سه یاخت پیاپی از همین الان برنده
واقعی جام جهانی است . کشوری با مساحت کم در طی همین روزهای جام جهانی یک قرارداد
27 ساله با چین و یک قرارداد 15 ساله صادرات گاز با آلمان امضا کرد و به عنوان
بازیگر مهم بازار انرژی جهان تثبیت شد. هدف اصلی کشور
کوچک قطر با سرمایهگذاری هنگفت و بیش از ۲۰۰ میلیارد دلاری در زیرساختها برای
برگزاری جام جهانی، ایجاد رشدی پایدار در صنعت گردشگری است. انتظار میرود اقتصاد قطر با رشد ۴.۶ درصد در سال ۲۰۲۲ همراه شود این در
حالی است که در سال ۲۰۲۱ میزان این رشد ۱.۵درصد بود. جام جهانی قطر نه تنها جایگاه قطر را در نقشه جهانی به عنوان مرکز گردشگری
بینالمللی و فعالیتهای تجاری ترسیم میکند، بلکه رونق بزرگی برای اقتصاد این
کشور به همراه خواهد داشت. قطر سود کوتاه
مدت جام جهانی را حدود ۲۰ میلیارد دلار برآورد میکند اما منافع حاصل از ایجاد زیرساختها
چند دهه پایدار خواهد بود. تعداد ورودیهای
بینالمللی به این کشور ۱۶۲ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته و به ۲.۲ میلیون
نفر در سال ۲۰۲۲ رسیده است که با نرخ رشد بیسابقه ۷.۶ درصدی همراه میشود و در عین
حال پیش بینی میشود سرمایهگذاریها برای ارتقای جادهها، راهآهنها و فرودگاهها،
بخش ساختوساز را تا ۷.۳ درصد در سال ۲۰۲۲ تقویت کند.
از نظر درآمد احتمالی بلیت فروشی، حدود ۳۶۰ میلیون
دلار برای قطر در ۶۴ بازی در طول جام جهانی کسب میشود و ۲۷ شریک تجاری فعال توسط
فیفا و جام جهانی قطر نیز حضور دارند که مجموع درآمد حمایت مالی آنها به ۱.۷ میلیارد
دلار میرسد. نرخ بیکاری در
قطر از ۱.۸ درصد در سال ۲۰۲۱ به ۰.۷ درصد در سال ۲۰۲۲ کاهش مییابد، همچنین انتظار
میرود افزایش فرصت های شغلی باعث افزایش تقاضای داخلی شود و پیش بینی میشود که
هزینههای مصرف واقعی خانوارها در سال ۲۰۲۲ به میزان ۶.۳ درصد در مقایسه با ۳.۷
درصد در سال ۲۰۲۱ افزایش یابد.
فایده برگزاری مسابقههای ورزشی بینالمللی
تنها اقتصادی نیست و اجتماعی و سیاسی نیز است و میتواند پشتیبان گسترش قدرت نرم و
نفوذ دیپلماتیک و نیز برکشیدن اعتبار جایگاه کشور میزبان در جهان باشد. چنانکه
ژاپن با برگزاری بازیهای المپیک ۱۹۶۴، در پی اعلام دوستی و بازگشت به جامعه جهانی
و
نشان دادن سازماندهی و فناوری
نوینش به جهانیان بود. حزب کمونیست چین به رهبری شی جینپینگ، رئیسجمهوری قدرتمند
و شیفته فوتبال در سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفت که از طریق فوتبال بر قدرت نرم خود بیفزاید
و از همین رو در پی آن شد که این ورزش را در مدرسهها گسترش دهد و دستکم ۱۰ هزار
مدرسه فوتبال تا سال ۲۰۲۵ ایجاد کند، بازیکنهای شناختهشده بینالمللی را به چین
بکشاند، در باشگاههای اروپایی سرمایهگذاری کند، حق پخش تلویزیونی بازیها در بسیاری
از کشورها را بهدست آورد و سرانجام میزبان جامجهانی ۲۰۳۰ شود. قطر نیز از برگزاری
این بازیها در پی فایدههای غیراقتصادی است و میکوشد تا آوازهاش برای گردشگری،
بازرگانی، سرمایهگذاری و دیپلماسی را نزد نهتنها بازدیدکنندگانی که به قطر میروند،
بلکه میلیاردها تماشاگر در سراسر جهان گسترش دهد، به ویژه آن که این کشور در
تلاش است تا برای دستیابی به هدفهای «چشمانداز ملی ۲۰۳۰» خود از همه امکانات
بهره گیرد اما قدرت قطر تنها به بخش اقتصاد خلاصه نمیشود؛ این کشور ضمن بهره بردن
از دلارهای نفتی، با تاسیس شبکه الجزیره در سال ۱۹۹۲ خود را به عنوان یک قطب بزرگ
رسانهای در جهان تبدیل کرد.
قطر بواسطه این نفوذ رسانهای «از قدرت نرم
بسیار زیادی برخوردار است، بیشتر از هر کشور دیگری در کل این منطقه برخلاف «قدرت
سخت» که معمولا شامل استفاده از زور برای رسیدن به هدف می شود، «قدرت نرم» توانایی
تأثیرگذاری بر دیگران از را طریق فرهنگ و ارزشها جستجو میکند. میزبانی جام جهانی
بخشی از این قدرتنمایی است که با ابزار ورزش و رسانه صورت میگیرد. رتنا بیگم،
محقق دیدهبان حقوق بشر می گوید: «قطر در تلاش است تا خود را به عنوان یک بازیگر
مهم بین المللی به جهان نشان دهد. این یک معامله بزرگ است.» پیامدهای جنگ اوکراین
و به تبع آن افزایش قیمت انرژی، بازوی اقتصادی قطر را تقویت کرده است و در کناراسترالیا
و ایالات متحده یکی از مهمترین جایگزینهای اصلی روسیه برای تامین نیازهای گازی
اروپا است و کشورهای اروپایی هم اکنون و تا پیش از فرا رسیدن فصل سرمای سخت در
زمستان در حال تلاش برای یافتن منابع جایگزین و جدید انرژی هستند.
قطر در طول 20 سال گذشته 700 میلیارد دلار بیشتر
از ایران درآمد ارزی حاصل از صادرات گاز داشته است. اما در رابطه با گزاره بالا یک
نکته وجود دارد : اساسا درآمد بالای صادراتی گاز قطر نسبت به ایران هم به تحریم
ربط دارد هم میزان مصرف کشور . ایران ۱۰ سالی دیرتر از قطر اقدام به توسعه پارس
جنوبی، بزرگترین میدان گازی جهان کرد. بخش ایرانی این میدان حاوی ۱۴ تریلیون متر
مکعب ذخایر گازی است. دو سوم این میدان در آبهای قطر و یک سوم در آبهای ایران
است. ایران بعد از توافق برجام موفق به امضای قرارداد پنج میلیارد دلاری با کنسرسیومی
به رهبری شرکت توتال برای توسعه فاز ۱۱ این میدان شد. نکته مهم اینکه، برای جلوگیری
از افت تولید این میدان، نیاز به نصب سکوهای ۲۰ هزار تنی (۱۰ برابر سکوهای فعلی)
که هر کدام قابلیت حمل دو کمپرسور عظیم را داشته باشند وجود دارد و نیمی از
قرارداد ایران با توتال به ارزش ۲.۵ میلیارد دلار مربوط به ساخت یک سکوی عظیم و دو
کمپرسور بود. قطر سالها پیش با کمک شرکتها غربی، خصوصاً توتال این نوع سکوها و
کمپرسورها را نصب کرده و خطر افت تولید گاز خود را برطرف کرده است. بخش ایرانی این
میدان حداقل به ۱۰ سکوی عظیم و ۲۰ کمپرسور نیاز دارد.
تکنولوژی ساخت این تجهیزات تنها دست چند شرکت انگشتشمارغربی
است. توتال بعد از خروج آمریکا از برجام فاز ۱۱ پارس جنوبی را رها کرد و معلوم نیست
ایران چگونه میخواهد در سالهای پیش رو جلو افت تولید پارس جنوبی را بگیرد. نکته
اینجاست که هر سال از میزان فشار طبیعی مخزن و به تبع آن تولید گاز ایران کاسته
خواهد شد؛ در حالی که طی چند سال گذشته ایران در زمستانها با کسری شدید گاز مواجه
است و این کسری هر سال افزایش خواهد یافت. اگر همین امروز ایران بتواند قرارداد
ساخت سکوهای عظیم و کمپرسورها را امضا کند، با ۲۵ میلیارد سرمایهگذاری، حداقل پنج
سال طول خواهد کشید که آنها آماده نصب شوند. به عبارتی در بهترین حالت، تولید گاز
ایران از پارس جنوبی در سال ۲۰۲۷ حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب کاهش خواهد یافت. قطر نیز
در نظر دارد تا همین تاریخ، سالانه ۴۴ میلیارد متر مکعب به تولید گاز خود اضافه
کند. اگر ایران تا ۱۰ سال آینده نتواند این سکوها را نصب کند، تولید گاز و میعانات
گازیاش از پارس جنوبی نصف خواهد شد.