در خبرها آمده است که امریکا به دنبال فشار بر چین است تا واردات و خرید نفت از ایران را متوقف کند؛ خبری که نگرانیهای فراوانی را در ایران ایجاد کرده است و دورنمای تیرهای از درآمدهای نفتی در سال آینده ارایه میکند.
مرتضی بهروزیفرد| در خبرها آمده است که امریکا به دنبال فشار بر چین است تا واردات و خرید نفت از ایران را متوقف کند؛ خبری که نگرانیهای فراوانی را در ایران ایجاد کرده است و دورنمای تیرهای از درآمدهای نفتی در سال آینده ارایه میکند.
اساسا برای تحلیل موضوع باید کمی به عقب بازگردیم؛ در زمان ترامپ، او تلاش دامنهداری را برای انزوای ایران در دستور کار قرار داده بود تا ایران را به عزم خود پای میز مذاکره بیاورد. تصویب زنجیره تحریمی گسترده و تهدیدهای فراوان اقتصادی و امنیتی و... از جمله این تلاشها بود؛ اما عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم در کنار بیتجربه بودن ترامپ در عرصه سیاسی، باعث شد تا در آن زمان هرگز اجماع مورد نظر با حضور اروپا، چین و روسیه و... علیه ایران شکل نگیرد.
پس از دوران ترامپ، بایدن نوع دیگری از مناسبات ارتباطی را در سطح جهان از جمله ایران جستوجو میکرد. در ابتدای دوران بایدن نمودارهای صادراتی ایران هم در بخش نفت و هم صادرات فرآوردههای نفتی رشد قابل قبولی پیدا کرد. چرا که بایدن به دنبال ارسال این پیام به ایران بود که خواستار توافق بر سر برجام است.
ایران اما بنا به دلایل گوناگون بخشی از فرصتهایش را از دست داد. آخرین فرصت ایران، فضایی بود که جنگ روسیه و اوکراین و تحریم نفت روسیه ایجاد کرده بود. امریکا و غرب میل داشتند نفت ایران را پس از احیای برجام جایگزین نفت روسیه کنند و از بحران نفتی و اقتصادی در سطح جهان جلوگیری کنند. در آن زمان اما ایده زمستان سخت اروپا توسط برخی افراد و جریانات در ایران مطرح شد؛ ایدهای که هرچند فشاری را متوجه اروپا و امریکا نکرد، اما ایران را دچار مشکلات عدیدهای ساخت. بنابراین مشکلات ایران نهتنها حل نشدند، بلکه ابعاد عمیقتری نیز پیدا کردند.
روزگار طی شد و مشکلاتی چون ناآرامیهای اخیر، عدم احیای برجام، جنگ اوکراین و ادعای حمایت ایران از اوکراین و... باعث شد تا ایران تحت فشار شدیدی قرار بگیرد. در نقطه مقابل غرب توانست بحران مورد نظر خود را پشت سر بگذارد و نیازهای انرژی خود را تامین کند. این روند باعث شد تا امریکا و اروپا به فکر اعمال فشار بیشتر به ایران باشند. ماجرای 136کشتی پانامایی، عدم ورود ارز از عراق به ایران، تهدید چین به توقف خرید نفت از ایران و... از جمله راهبردهایی است که اروپا و امریکا در این فضای جدید دنبال میکنند.
اما پرسش اساسی این است آیا چین حاضر به همکاری با امریکا برای عدم خرید نفت از ایران هست یا نه؟ معتقدم چین و امریکا به راحتی در این زمینه به توافق میرسند. فراموش نکنید، چین با امریکا بیش از 1تریلیون دلار مراوده مالی دارد. این رقم در برابر مراودات اقتصادی چین با ایران بسیار بالاست. چین در رابطه با سرمایهگذاریهای اخیر در عربستان و سایر کشورهای عربی هم نشان داد که بیشتر منافع خود را دنبال میکند تا خیالات برخی افراد و جریانات ایرانی را. این روند ادامه دارد و تحلیلی که میتوان از آن داشت این است که امریکا تلاش زایدالوصف خود برای انزوای ایران را ادامه میدهد. این روند که با ممنوعیتها و تحریمهای گسترده آغاز شده بود در ادامه با مانعتراشی در ورود ارز به ایران، انزوای تجاری و ممنوعیت صادرات نفت و فرآوردههای نفتی ادامه خواهد داشت.
در برابر این تلاشها، دستگاه دیپلماسی ایران باید به گونهای تلاش کند که در وهله نخست، تلاشهای امریکا به سرانجام نرسد و در وهله بعد، برنامهریزی برای احیای برجام و بازگشت به بازار نفت ادامه پیدا کند. تاثیر این سیاستها بدون تردید در معیشت مردم نمایان خواهد شد. هر فشاری از سوی غرب، باعث التهابات ارزی در ایران، افزایش انتظارات تورمی و گرانیهای فزاینده خواهد شد. موضوعی که تا دیر نشده و با همه ظرفیتهای کشور باید جلوی آن گرفته شود.