سهیلا روزبان
۸۶ درصد سدهای
تهران خالی است و ۱۰۶ شهر با تنش شدید آبی دست و پنجه نرم می کند. کسری گاز به ۲۵۰
میلیون مترمکعب رسیده و گازرسانی به صنایع فولادی، سیمانی و پتروشیمیها دیگر ممکن
نیست؛ شرکت بوتاش ترکیه هم از توقف صادرات گاز ایران خبر داده است. حالا دیگر
محدودیت در گاز رسانی به نیروگاه و صنایع ها محدود نمیشود که پایش به خانه ها و
ادارات و واحدهای تجاری هم باز شده است. از آن طرف مصرف روزانه بنزین از مرز ۱۱۶
میلیون لیتر گذر کرده حال آنکه ظرفیت تولیدمان تنها ۱۰۲.۵ میلیون لیتر است.
در برق
هم شرایط چنگی به دل نمیزند. هرچند که تا روزهای پیک مصرف چند ماهی باقی مانده اما
به گفته مسئولین با کسری ۱۴ هزار مگاواتی در این حوزه مواجه هستیم. اینها تنها بخشی
اخباری است که نشان می دهد بحران انرژی کشور را فرا گرفته است. بحرانی که عوامل
مختلفی در شکل گیری آن نقش داشته است. از نبود برنامه ریزی برای افزایش ظرفیت
تولید گرفته تا تحریم هایی که مانع حضور سرمایه گذاران خارجی به کشور شده است. اما
اقتصاد ناکارآمد انرژی از دیگر عواملی است که به گفته کارشناسان به ناترازی در بخش
های مختلف انرژی دامن زده است.
کسری گازی در غول گازی
ایران مالک
دومین ذخایر گاز جهان است، اما فقر سرمایهگذاری در میادین گازی ایران موجب شده
استخراج و تولید گاز از مصرف عقب بیفتد و حالا نه تنها نگرانیها برای کمبود گاز
در زمستان های پیشرو جدی شده، بلکه سوخت حدود ۹۵ درصد برق کشور نیز از نیروگاههای
گاز سوز بوده و کسری برق هم به این نگرانی اضافه شده است. بسیاری واردات گاز از
کشورهایی همچون روسیه را علاج این ناترازی می دانند. راهحلی که مسئولین شرکت گاز
می گویند در حال آماده کردن زیرساخت های لازم برای اجرای آن هستند، البته مخالفانی
هم دارد.
هاشم اورعی
استاد دانشگاه شریف از تعبیر «زیره به کرمان بردن» برای مساله
واردات گاز استفاده کرده و به دنیای انرژی می گوید:
باعث تاسف است کشوری که
دومین دارنده ذخایر گازی جهان است به فکر واردات باشد. این ناراحتی زمان بیشتر می
شود که متوجه می شویم این واردات هیچ عایدی برای اقتصاد نداشته و قرار است تمامی
آن در خانه های غیر استاندارد بسوزد بی آنکه ارزش افزوده ای ایجاد کند.
او با اشاره به
قطعی گاز و برق صنایع و واحدهای تولیدی می گوید: درست در روزهایی که تولید خوابیده
شاهد هدر رفت گاز در رستوران های شیک و لوکس و چراغانی مال های بزرگ تهران هستیم.
این چه سیاستی است که تولید باید تعطیل شود اما هدر دهندگان انرژی می توانند به
کار خود ادامه دهند. قیمت انرژی در ایران به قدری پایین است که
کمتر کسی به دنبال کسب ارزش افزوده از مصرف آن بوده و به تبع آن سرمایه گذاری در
آن هم جذابیتی برای سرمایه گذاران ندارد.
سیگنال غلط برای مصرف بیشتر
بر اساس آنچه
جواد اوجی وزیر نفت ایران گفته، صنعت گاز ایران به چیزی حدود ۸۰ میلیارد دلار
سرمایه گذاری نیاز دارد. سرمایه ای که در شرایط تحریمی دست یافتن به آن طبق گفته
های اورعی بیشتر شبیه یک رویاست. او
که راه حل بحران انرژی در ایران را اصلاح اقتصاد انرژی، تولید و واردات محصولات با
تکنولوژی روز می داند، می گوید: جالب اینجاست حالا هم که دیگر پولی برای افزایش
ظرفیت نداریم، بازهم سیگنال غلط به مردم می دهیم که شما به مصرف
گاز مجانی ادامه دهید. برخلاف آنچه تصور می شود بهترین کار این است که از همین امروز قیمت گذاری را اصلاح
کنیم.
این کارشناس
انرژی ادامه داد: بر اساس آمار اعلامی از طرف مراجع رسمی نرخ تورم در کشور ما حدود
۵۰ درصد است. در چنین شرایطی اگر قیمت انرژی را ۵۰ درصد افزایش ندهیم یعنی اینکه
قیمت انرژی را هر سال ارزان کرده ایم. حال آنکه آمار وزارت نیرو نشان می دهد که
معدل قیمت برق تنها ۱۲ درصد بالا رفته است. به عبارت دیگر قیمت برق ۳۸ درصد ارزان
شده است. ما در طول سال های گذشته همواره قیمت انرژی را ارزان کردیم. اما قبول
دارم که پرداخت قیمت واقعی انرژی خارج از توان مالی بسیاری از خانوارهاست که باید
دولت از آنها به صورت هدفمند حمایت کند.
تابستان سخت تر از زمستان در راه است
حالا درست در
روزهایی که ادعای مسئولین وزارت نفت و خوش خیالان اصول
گرا درباره زمستان سخت اروپایی ها به سوژه کاربران فضای مجازی تبدیل شده، بسیاری از
کارشناسان انرژی می گویند دولت مراقب باشد که در تابستان هم مانند زمستان غافلگیر نشود.
علی اکبر محرابیان اعلام کرده که در طول فعالیت دولت سیزدهم چیزی حدود ۴۰ هزار
مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور افزوده خواهد شد که ۱۰ هزار تای آن مربوط به
نیروگاه های تجدید پذیر است. این هدف گذاری ها در شرایطی است که فعالین بخش خصوصی
معتقدند که خبری از اصلاح رویه های اشتباه گذشته و قیمت گذاری های دستوری نیست.
علیرضا کلاهی
صمدی کارشناس انرژی اما دلیل مشکلات امروز انرژی در کشور را در نبود رگلاتوری می
داند. او به دنیای انرژی می گوید: موضوع قیمت گذاری انرژی به یک رگلاتور قدرتمند،
مستقل و کارا نیاز دارد. رگلاتور است که می تواند مشکل اقتصاد انرژی در ایران را
حل کند. این تجربه ای است که در سایر کشورها امتحان خود را پس داده است. حتی در کشوری
همچون آمریکا که مهد اقتصاد آزاد است، شرکت های تامین انرژی برنامه سالانه سرمایه
گذاری خود را به رگلاتور داده و این نهاد تنظیم گر بر اساس این برنامه سرمایه
گذاری و نرخ بازده عادلانه اجازه افزایش قیمت ها را می دهد. او معتقد است، نهاد تنظیم گری جایی نیاز
است که شکست داریم؛ این شکست ممکن است در حکمرانی دولتی باشد یا شکست در بازار. با
این وجود دولت برای حفظ انحصار خود حاضر نیست که اجازه شکل گیری یک رگلاتوری را
بدهد. پس گرفتن لایحه رگلاتوری برق توسط دولت در سال گذشته به خوبی این ادعا را
ثابت می کند. حالا هم که حدود یک سال از آن زمان می گذرد، با وجود تمامی وعده ها
هنوز خبری از ارائه لایحه رگلاتوری به مجلس توسط دولت نیست.
به دلیل نبود
رگلاتور سیاست گذاری های اشتباه درباره قیمت برق همچنان ادامه دارد و مدل های
پیشنهادی برای سرمایه گذاری در بخش هایی همچون تجدیدپذیرها جذابیتی برای بخش
خصوصی ندارد. درآمد نیروگاه داران به قدری پایین است که گاهی کفاف هزینه تعمیر و
نوسازی و بهسازی تجهیزات آنها را هم نمی دهد. همین شده که بهره وری در برخی از
نیروگاه های کشور کمتر از بیست درصد است. در چنین شرایطی در تابستان و سال های بعد
از آن با کسری انرژی در کشور مواجه خواهیم بود.
بحران آب، چالش جدی اقتصاد ایران
وضع پیشرفت
خشکسالی در ایران براساس گزارش کارشناسان تکان دهنده است. ۴۷۰ دشت از۶۴۶ دشت کشور
ممنوعه و بحرانی هستند. از طرفی به گفته مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور
۲۷۰ شهر کشور با تنش آبی دست و پنجه نرم می کنند.
این شرایط در برخی از استان های کشور همچون تهران خیلی نگران کننده تر است. بر اساس
اعلام وزارت نیرو چیزی حدود ۸۶ درصد سدهای تهران خالی بوده و و مقدار بارندگی ها
در مقایسه با سال گذشته ۴۱ درصد و در قیاس با متوسط دراز مدت کاهش شش و نیم درصدی را
تجربه می کند. کاهش شدید ذخایر آبی ایران از سوی برخی کارشناسان با اصطلاح ورشکستگی
آبی توصیف شده است. آنها میگویند در شرایطی که موجودی آب ایران حدود ۹۰ میلیارد
مترمکعب است، ۹۶ میلیارد مترمکعب آب مصرف میشود و این به معنی اضافه برداشت
سنگین آب از منابع زیرزمینی است. برداشت های بی رویه از منابع زیر زمینی باعث شده
که رکورد فرونشست را هم به نام خود ثبت کنیم.
با این وجود
سرانه مصرف آبی در کشور ما چندین برابر استانداردهای جهانی است. کار به جایی رسیده
که در برخی از روزهای پاییز مصرف پایتخت نشین ها معادل روزهای گرم و داغ تیر و
مرداد گزارش شده بود. بسیاری معتقدند که در ماه های گذشته آب به کالایی برای اعلام
اعتراضات مدنی تبدیل شده و دلیل مصرف بالای این مایه حیات را سیاسی شدن آن می
دانند. اما مسئولین دولت سیزدهم ارزانی آن را دلیل اصلی مصرف بالای آب در کشور می
دانند. جالب است که بدانید در حالی تامین هر مترمکعب آب برای وزارت نیرو بین ۱۰
الی ۱۲ هزار تومان آب می خورد که درآمد حاصل از این فروش این آب به طور متوسط برای
وزارت نیرو کمتر از ۴۰۰ تومان است. اختلاف قیمت حدود ۱۰ هزار تومانی بین هزینه ها
و درآمدهای حاصل از فروش آب موجب شده که تمامی شرکت های آب منطقه ای زیان ده
باشند.
جعفری مدیرعامل
شرکت آب و فاضلاب کشوری به دنیای انرژی با اذعان به این نکته که در تامین آب شرب برخی
از شهرها به مشکل برخورده ایم، می گوید که استفاده از مکانیسمهای مرسوم جهانی در
زمینه اقتصاد آب میتواند بخش زیادی از سوءرفتارهای ناشی از قیمت غیرواقعی آب در
ایران را از بین ببرد. او
با اشاره به اینکه برخی از مشترکین ۴۰۰ درصد بیش از الگوی مجاز آب مصرف می کنند،
ادامه داد: این حجم از مصرف نشان می دهد که تعرفه های آب بازدارندگی لازم را
ندارد. برخلاف آنچه تصور می شود هدف وزارت نیرو از افزایش تعرفه ها کسب درآمد
نیست، اما برای کنترل مصرف باید نرخ تعرفه در کشور سالانه به صورت معقول افزایش
یابد.
ناکامی طرح های توسعه ای در حوزه انرژی
اقتصاد ناکارآمد
و دستوری انرژی در ایران باعث شده که طرح های توسعه ای در این صنعت سالها خاک بخورد
و دست آخر اجرایی نشود. این بخشی از گفته های رضا پدیدار رییس کمیسیون انرژی پارلمان
بخش خصوصی استان تهران است که می گوید شاید اگر فکری به حال فلرهای گازی یا تعویض
بخاری های فرسوده و غیره بهره ور کرده بودیم، شاید اگر تلفات گاز در شبکه های
انتقال کاهش داده بودیم؛ شاید اگر با توسعه انرژی های تجدید پذیر بخشی از تامین
انرژی روستاهای دور افتاده را از محل باد و نور خورشید صورت می گرفت، امروز چنین
زمستان سختی برای ما رقم نمی خورد. او به دنیای انرژی می گوید: سالهاست چیزی حدود
۱.۷ میلیارد مترمکعب گاز فلر در مشعل های ما می سوزد و حاصلی جز آلایندگی هوا
ندارد. وی اشاره به سهم ۱۲
درصدی ایران از تولید فلرهای گازی گفت: ارزش گازهایی که به راحتی می سوزانیم به ۷
میلیارد دلار رسیده است. برای بزرگی این عدد جالب است که بدانید حجم سرمایه گذاری
مورد نیاز صنعت گاز طبق گفته های آقای وزیر ۸۰ میلیارد دلار است. در واقع ما
تقریبا معادل ۱۰ درصد سرمایه ای که برای توسعه این صنعت نیاز داریم را به صورت
سالانه دود می کنیم.
قیمت انرژی در ایران هر سال ارزان تر از پارسال
شاید برای شما
هم این سوال پیش آمده که در شرایطی که هر روز بر تعداد افرادی که به زیر خط فقر
سقوط می کنند، چطور می توان از افزایش یا واقعی کردن قیمت انرژی در ایران صحبت
کرد. آیا واقعا تمامی دهک های طبقاتی توانایی پرداخت قیمت واقعی انرژی را دارند.؟ اورعی در پاسخ به این سوال می گوید: بر اساس
علم اقتصاد وقتی قیمت انرژی در کشوری سالانه
معادل نرخ تورم افزایش نیابد به معنی این است که بهای آن را هر سال ارزان تر می کنیم.
بدون شک وقتی قیمت را بالا می بریم باید برای دهک های پایین درآمدی
هم سیاست های حمایتی در نظر بگیریم.
بر اساس آمار
آژانس بین المللی انرژی دولت ایران با پرداخت ۸۶ میلیارد دلار یارانه انرژی در سال بالاترین سوبسید را در این
بخش می دهد. بعد ایران کشور چین با ۳۰ میلیارد دلار در جایگاه دوم و عربستان با ۲۹
میلیارد دلار در جایگاه سوم این رده بندی قرار دارد. اما سوال اینجاست سهم دهک های پایین درآمدی از این یارانه
میلیاردی چقدر است؟ آیا پرداخت این حجم از سوبسید توانسته به بهبود سطح معیشت خانوارها
کمک کند.؟ همه این آمارها نشان می دهد که سالانه ۸۶ میلیارد دلار در کشور ما سوخته
می شود. شاید زمان آن رسیده که بساط توزیع کیلویی یارانه برچیده شده و به سمت هوشمند سازی یارانه ها
حرکت کنیم. برای واقعی کردن قیمت انرژی همین امروز هم دیر است، چه برسد به فردا.