قیمت نفت پس از توافق برخی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان برای کاهش تولید، روند افزایشی درپیش گرفت. دلیل افزایش بیش از ۷درصدی قیمت نفت این بود که اعضای ائتلاف اوپکپلاس در مورد کاهش غیرمنتظره تولید جمعی، به توافق رسیدند. بهنظر میرسد تبعات جنگ روسیه با اوکراین، تنها محدود به برهم زدن تعادل قیمت جهانی نفت نبوده و در میانمدت شاهد تحولات گسترده در نظم و دگردیسی معادلات بازار جهانی نفت، از روابط بین فروشنده و خریدار گرفته تا سمت و سوی صادراتی تولیدکنندگان این کالای استراتژیک خواهیم بود.
به گزارش گاردین، اقدام به کاهش تولید تحت رهبری عربستانسعودی از ماه آینده اجرایی خواهد شد و عرضه نفتخام را بیش از یکمیلیون بشکه در روز کاهش خواهد داد. در حالت عادی بازار، محدودکردن عرضه نفت منجر به افزایش قیمت آن میشود و این توضیح میدهد که چرا قیمت یک بشکه نفتخام برنت که از شاخصهای بازار نفت به حساب میآید، به نزدیک ۸۶ دلار در هر بشکه رسید.
تا کمی بیش از یک سالپیش و قبل از جنگ روسیه و اوکراین، قریب به اتفاق فعالان بازار جهانی نفت با درنظر گرفتن شرایط وقت حاکم بر بازار، باور داشتندکه روسیه تهدید خود برای حمله به اوکراین را عملی نخواهد کرد. جمعیت غالب ناظران سیاسی و اقتصادی نیز باور داشتند که پوتین در مورد حمله به اوکراین، تنها بلوف زده و هرگز اقدامی عملی از سوی مسکو صورت نخواهد پذیرفت. تهدید روابط بلندمدت تجارت نفت و گاز روسیه با اروپا در آن مقطع زمانی به هر شکل و در هر صورت، حماقت محض بهنظر میرسید. بازاری که در طول ۷۰سالگذشته بهطور پیوسته رشد کرده و به یکی از محورهای اصلی تجارتجهانی نفت و گاز تبدیل شدهبود.این رابطه تجاری تا اندازهای از منطق و پشتوانه روشن اقتصادی بهره میبرد که با وجود خصومتهای جنگ سرد، در ۴۰ سالاول خود رشد زیادی را تجربه کرده بود.
افول ۷۰ سال مراوده تجاری
به گزارش «انرژیاینتلیجنس»، اکنون و تنها پس از گذشت حدود یک سال، رشتههای ارتباط تجاری ۷۰ساله روسیه با غرب کاملا گسسته شده تا جاییکه احیای آن حداقل در آیندهای نزدیک بهواسطه تحریمهای غرب علیه روسیه بر سر جنگ اوکراین، بسیار دور از ذهن بهنظر میآید. واقعیت این است که در شرایط کنونی، روسیه بازار همیشگی و مطمئن نفت و گاز خود را از دست داده و بعید بهنظر میرسد بتواند آن را بهصورت پایدار و کامل جایگزین کند. علاوهبر این، همراستا با دگردیسی حوزه انرژی و دوری جهان از سوختهای مبتنی بر کربن، پیشبینی میشود روسیه در زمره اولین کشورهایی باشد که ذخایر نفت و گاز خود را در افق بلند یا حتی میانمدت، بدون خریدار واقعی خواهند دید.
راهبرد اقبال به انرژی پاک و سوخت سبز سالهاست در دستور کار سران کشورهای جهان قرار داشته، هرچند با وجود پیشرفتهای نسبتا قابلقبول در مسیر تئوریک گذار از سوختهای فسیلی، اقدامات عملی و قابلاتکا در این حوزه بسیار محدود بوده و با گذر زمان نیاز به جذب سرمایهگذاری کلان در زمینه دسترسی و تولید انرژیهای پاک، بیش از پیش احساس میشود. با نگاهی گذرا به نتایج حاصل از اجلاس تغییرات آب و هوایی نظیر اجلاس گلاسکو و پاریس، متوجه اهمیت و لزوم عنایت خاص به منابع تولید انرژیهای پاک در افق میانمدت و بلندمدت میشویم. امری که جهانیان در آیندهای نزدیک ناگزیر به حرکت به سمت آن خواهند بود که در نتیجه تحقق آن، بسیاری از منازعات کنونی در زمینه تامین سوختهای فسیلی حل و فصل خواهند شد.
اشتباه محاسباتی کرملین
با مطالعه تاریخچه تحولات صنعت نفت، کاملا محتمل بهنظر میرسدکه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه وابستگی اروپا به نفت و گاز این کشور را ورای اندازه واقعی آن برآوردکرده و باور داشته که اصل تجارت ۷۰ساله نفت و گاز میان این کشور و غرب، هرچند ممکن است آماج چند ضربه جانبی و سطحی بشود اما در نهایت زنده و جاری باقی خواهد ماند. در حقیقت اروپا نیز بیش از حد به روسیه وابسته شدهبود و نمیتوانست بهراحتی از کنار حداقل نفت و گاز صادراتی این کشورگذر کند. از منظر فعالان حوزه انرژی، تمایل و اتحاد عمومی کشورهای اروپایی برای قطع وابستگی انرژی خود به روسیه با توجه به هزینهها و تبعات سنگینی که هماکنون و در آینده با آن روبهرو هستند، در نوع خود کمسابقه و شگفتآور بودهاست.
شهروندان اروپایی چه میخواهند؟
با این همه، افکار عمومی در اروپا بهشدت طرفدار قطع کامل روابط در تمامی حوزهها با روسیه است. اروپا در نقش رهبر سیاستهای جهانی تغییرات آب و هوایی، با آغوشباز ایده خلاصی از نفت و گاز روسیه را پذیرفت. در عین حال، غرب بهخوبی از این موضوع آگاهی داشت که انرژی سبز تنها میتواند نقش بسیار کمرنگی در فرآیند جایگزینی منابع سوختهای فسیلی صادراتی روسیه ایفا کند.
در گزارش اخیر بریتیشپترولیوم آمده است، اروپا تا پیش از سال۲۰۲۱ و برای چندین دهه متوالی، خریدار اصلی نفت و گاز روسیه به حساب میآمد. کشورهای واقع در قاره سبز، حجمی برابر با ۵۳درصد از صادرات نفت و ۸۳درصد از صادرات گاز طبیعی روسیه را تنها در سال۲۰۲۱ به خود اختصاص دادند. روسیه بزرگترین تامینکننده نفتخام اروپا بود که تقریبا ۳۰درصد از کل حجم واردات این قاره را تامین میکرد. بزرگترین تامینکننده محصولات مصرفی قارهسبز نیز روسیه با سهم بیش از ۳۸درصد از کل واردات کشورهای اروپایی بود. بر اساس گزارش بریتیشپترولیوم، روسیه تا پیش از تهاجم به اوکراین، معادل ۴۵درصد از واردات گاز طبیعی اروپا را تامین میکرد.
خسارت اروپا از افت صادرات نفت و گاز روسیه
حجم صادرات نفت و گاز روسیه به اروپا در طول یک سالگذشته بهطور قابلملاحظهای کاهش یافتهاست. به باور ناظران بازار انرژی این روند در سالجاری نیز بر همین منوال ادامه خواهد داشت که در نوع خود بزرگترین تحول در تجارتجهانی نفت و گاز از زمان شوکهای نفتی دهه ۱۹۷۰ به حساب میآید. هرچند برای مشاهده نتایج حاصل از این امر حداقل به یک سالزمان نیاز خواهد بود، اما کلیات از هماکنون قابلمشاهده هستند. واقعیت غیرقابلانکار آنکه هر دو طرف روسی و اروپایی این منازعه، تا سالها با تبعات و پیامدهای ناخوشایند آن دستبهگریبان خواهند بود.
از تبعات استقرار نظم نوین بازار انرژی برای اروپا میتوان در وهله نخست و در افق کوتاهمدت، از تامین منابع جایگزین نفت و گاز با هزینه بالاتر از بازارهای دورتر و طبعا با هزینههای سرسامآور حمل و انتقال نام برد. در درجه دوم، راهبرد الزام شهروندان و صنایع اروپایی به کاهش مصرف از طریق افزایش قیمت حاملهای انرژی و اعمال جیرهبندی سختگیرانه، بهویژه درخصوص گاز طبیعی خواهد بود، موضوعی که هماکنون نیز به افزایش هزینهها و کاهش رشد اقتصادی قارهسبز منجر شدهاست.
اروپا برای تامین سوخت پایدار، مطمئن، کمهزینه و بلندمدت برای شهروندان و صنایع خود در نهایت چارهای ندارد جزآنکه دیر یا زود به پذیرش حقایق حاکم بر بازار فعلی انرژی تمکین کند. اروپا متوجه شدهاست که بهتر است به لزوم اعمال دگردیسی اساسی در حوزه تامین سوختهای فسیلی توجه بیشتری داشته باشد. از شاخصههای اصلی این دگردیسی میتوان به پذیرفتن این اصل که بازار معظم جهانی نفت در آیندهای نهچندان دور، به یک بازار بومی و بهنوعی منطقهای تبدیل خواهد شد، اشاره کرد. دیری نخواهد پایید که در گام بعدی این تحول، شاهد کمرنگشدن تدریجی استیلای چندین دههای سازمانهایی نظیر اوپک و اوپکپلاس در بازار جهانی نفت باشیم.
از روسیه چه خبر؟
در آنسوی میدان و برای روسیه، هرچند هزینه مادی این گسست در ابتدای امر بهواسطه رشد قیمتها در بازارهای جهانی انرژی تا حد زیادی جبران شدهاست، اما افزایش درآمد کرملین بلندمدت و قابلاتکا نخواهد بود. واقعیت این است که روسیه اکنون با بازارهای محدود نفت و گاز و هزینههای بالاتر انتقال و فروش مواجه است که در نهایت محدودشدن حجم صادرات و کاهش درآمد نفتی این کشور را رقم زده است. هزینههای بالاتر برای صادرات روسیه در قالب تخفیفهای بالا برای فروش نفتخام و فرآوردههای نفتی به بازارهای دورتر و همچنین هزینههای حملونقل بالاتر، سفرهای طولانیتر و رویآوردن به «ناوگان سایه» با نفتکشهای موجود و کوچکتر، تعریف میشود. در مورد گاز طبیعی نیز به دلیل هزینه بالا و زمانبربودن احداث خطوط جدید انتقال گاز، از هماکنون شاهد افت چشمگیر حجم گاز صادراتی روسیه هستیم.
از منظر تجارتجهانی نفتخام، روسیه توانسته است با انتقال مسیر صادراتی خود از اروپا به مقاصد جدیدی مانند هند، چین و ترکیه بهواسطه اعمال تخفیفهای فوقالعاده، فروش نفت خود را هرچند مقطعی تضمین کند. این امر اما باعث میشود که این کشور از نظر الفبای تجارت بینالملل و در بلندمدت دربرابر سیاستهای گروهی فرعی و کوچکتر از خریداران، آسیبپذیر باشد. هنوز مشخص نیست که این سه خریدار نوظهور نفت روسیه بتوانند در درازمدت جایگزین اروپا بهعنوان خریدار سنتی و مطمئن نفتخام روسیه شوند.
در عین حال، نکته مثبت برای روسیه این است که چین و هند پتانسیل رشد تقاضای بیشتری نسبت به بازار رو به زوال اروپا دارند. همچنین بهنظر میرسد خاورمیانه، ایالاتمتحده و آفریقا همگی بشکههای جایگزین برای فروش نفتخام خود به اروپا را آماده کردهاند. برای مثال، محمولههای نفتخام آمریکا به مقاصد چین و هند بهطور طبیعی باید به اروپا منتقل شوند، این در حالی است که بهنظر میرسد برخی از تولیدکنندگان عمده نفت و گاز در خاورمیانه و آفریقا نیز علاقهمند به احیا و بازسازی بازار از دست رفته خود در اروپا باشند.
از آنجاییکه برقراری تعادل مجدد در تجارت بینالملل امری بسیار دشوار است، انتظار منطقی آن است که بهزودی حجم صادرات نفت و گاز روسیه به ناچار کاهشی شود. این حجم از دست رفته از صادرات را میتوان در کوتاهمدت و تا حدی با افزایش عرضه به مشتریان جایگزین جبران کرد. گزارشگر انرژیاینتلیجنس باور دارد هرچند اروپا میتواند در هر حال به منابع دیگری بهعنوان جایگزین نفت روسیه رویآورد، گزینههای روسیه برای عبور از بحران اما بهمراتب محدودتر است، تا جاییکه بهنظر میرسد موقعیت ممتاز جهانی این کشور بهعنوان صادرکننده محوری نفت برای همیشه متزلزل خواهد شد، امری که به هیچعنوان برای پوتین قابلپذیرش نخواهد بود.