با نزدیک شدن به ایام پایانی سال 1401 و در شرایطی که نرخ دلار به محدوده 60هزار تومانی رسیده بود، خبری در فضای عمومی کشور منتشر شد که باعث کاهش نوسانات در بازارهای مختلف شد.
با نزدیک شدن به ایام پایانی سال 1401 و در شرایطی که نرخ دلار به محدوده 60هزار تومانی رسیده بود، خبری در فضای عمومی کشور منتشر شد که باعث کاهش نوسانات در بازارهای مختلف شد. انتشار خبر از سرگیری روابط ایران و عربستان و بهبود مناسبات با کشورهای حاشیه خلیج فارس خبری بود که بازخوردهای مثبت بسیاری در فضای عمومی و اقتصادی کشور ایجاد کرد.
متعاقب انتشار و راستیآزمایی این خبر، نرخ دلار روند صعودی خود را متوقف ساخت و وارد دورهای از ثبات شد. تاثیر این ثبات باعث بهبود نسبی برخی شاخصهای اقتصادی شد. در ادامه اما افکار عمومی ایران پرسشهای بیشتری را در خصوص این تحولات تازه مطرح کردند.
مردم میخواهند بدانند تاثیر این روابط تازه در بازارهای مختلف اقتصادی جذب سرمایههای جدید و نهایتا ثبات بیشتر بازار انرژی چه خواهد بود؟ از سوی دیگر این پرسش طرح شد که روابط بهتر با عربستان آیا در صادرات نفت ایران تاثیرگذار خواهد بود یا نه؟ یا اینکه سرمایهگذاری حوزه انرژی کشور در اثر این تحولات تازه آیا رشد میکنند ؟ و... واقع آن است که هر نوع بهبودی در روابط و پایان دادن به تنشها بهطور کلی مثبت است و تاثیرات مثبتی هم دارد. اما اگر فکر کنیم که از سرگیری روابط ایران و عربستان، باعث کاهش تنش نفتی در منطقه میشود! باید بگویم که فعلا در این شرایط قرار نداریم.
مشکل ایران در صادرات نفت و عدم انتقال وجوه آن، به تحریمها و محدودیتهای امریکا علیه ایران بازمیگردد. ازسرگیری روابط با عربستان تاثیر عینی و مستقیمی در بالا رفتن صادرات نفتی ایران ندارد. البته بهتر شدن روابط ایران در منطقه یکی از ضرورتهایی است که غربیها همواره به آن تاکید داشتهاند.
اما این تصور که برخی دارند و تصور میکنند بعد از بهتر شدن روابط با عربستان صادرات یک میلیونی نفت ایران به 2میلیون بشکه نفت میرسد، خوشبینی و خوشخیالی است. موضوع مهم بعدی، چشماندازی است که در صادرات کشور در اثر این تحولات تازه ایجاد میشود. اگر ایران پروژههای ویژهای را برای افزایش صادرات گاز تدارک دیده بود، این روابط تازه با عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس راهگشا میشدند، اما ایران در حوزه صادرات گاز پروژهای ندارد؛ مشکل ایران نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در تولید گاز و بهسازی زیرساختهای گازی و نفتیاش است.
در این بخش (سرمایهگذاری در حوزه گاز) سرمایهگذاران عرب بهشدت به کار ایران میآیند و میتوان از ظرفیتهای آنها بهره برد. اما باید بدانیم تحولات بازار انرژی ایران جدا از تحولات جهانی نیست. بازار نفت جهانی دایم در حال تغییراتی است که در اثر عرضه و تقاضا از یک طرف و تحولات اقتصاد جهانی از سوی دیگر شکل میگیرند.
البته تنشهای منطقهای هم در بازار جهانی و رشد قیمت نفت اثرگذار است. وقتی روابط ایران و عربستان (و دیگر کشورهای منطقهای) ملتهب میشود بهطور مستقیم در التهابات بازار انرژی اثر میگذارد. هرچند کاهش تنشها در ظاهر باعث افزایش قیمت نفت نمیشود و این افزایش تنشهاست که باعث رشد قیمت نفت میشود؛ اما اقتصاد جهانی با کاهش تنشها با رشد بیشتری مواجه میشود و این رشد بهطور کلی همه کشورها را تحتالشعاع قرار میدهد.
این تصور که افزایش تنشها باعث افزایش قیمت نفت میشود، بنابراین به نفع ایران است، اشتباه محض است. افزایش تنشها و افزایش قیمت اقلام مختلف انرژی باعث گرانی همه کالاها و خدمات میشود.این روند نهتنها کمکی به اقتصاد کشورهایی مانند ایران نمیکند بلکه هزینههای آنان را نیز بالا میبرد. بنابراین سیاست تنشزدایی، سیاست معقولی است که ایران باید در تمام شؤون آن را پیش ببرد. در یک فضای تهی از تنش است که ثبات شکل میگیرد و کشورها امکان جذب سرمایهگذاری پیدا میکنند.