سرانجام و پس از رفت و برگشتهای فراوان، ۷ کشور صنعتی برتر دنیا موسوم به G۷، با حذف تدریجی سوختهای فسیلی از بازار جهانی انرژی موافقت کردند. در عینحال اما، توضیح قانعکنندهای در مورد چگونگی انجام انتقال و دگردیسی در سبد انرژی و هزینههای عملیاتیشدن این مهم ارائه نداد. به گزارش بلومبرگ، درست همان افرادی که بر لزوم برقیشدن همه وسایل تاکید دارند، با هربار تقاضای پمپاژ بیشتر نفت، تمامی راهبردهای خود حول محور گذار ازسوختهای فسیلی را نقش بر آب میکنند. در ظاهر امر، نهادهایی مانند آژانس بینالمللی انرژی در طول سنوات گذشته به دفعات ادعاهایی مبنیبر ممانعت از سرمایهگذاری بیشتر در حوزه سوختهای فسیلی داشتهاند لیکن و در عین حال، مسائلی تاثیرگذار مانند لزوم مقرونبهصرفهبودن حاملهای انرژی جایگزین را نادیده گرفتهاند.
دگردیسی سبد انرژی
فاتح بیرول رئیس آژانس بینالمللی انرژی، در اوایل این ماه در مقالهای برای فایننشالتایمز نوشت؛ انرژیهای تجدیدپذیر بهمراتب سریعتر از آن چیزی که بسیاری تصور میکردند در حال گسترش هستند. او گفت بحران انرژی ناشی از جنگ در اوکراین، شاکله سبد انرژی جهانی را بهطور کلی دگرگون کرده تا جاییکه بسیاری از کشورها را متوجه نقش کلیدی منابع حاصل از انرژیهای پاک مانند انرژی بادی و خورشیدی کردهاست. سخن وی تلویحا به روند تحول به سمت انرژیهای پاک اشاره کرده و بیانگر این واقعیت است که عصر پایان حاکمیت مطلق سوختهای فسیلی فرارسیده است. این اولینبار نیست شاهد آن هستیم که بیرول یا آژانس بینالمللی انرژی در معنای عام، به این امر مهم اشاره و تاکید دارند. آژانس بینالمللی انرژی نیز تنها سازمانی نیست که این پیام را برای جهانیان مخابره میکند. فصل مشترک تمامی اجلاس تغییرات اقلیمی سازمان مللمتحد موسوم به کاپ نیز عبارتست از اینکه فرآیند انتقال انرژی در حال انجام بوده و در این گذار، انرژیهای تجدیدپذیر در آیندهای نزدیک، جایگزین سوختهای فسیلی خواهند شد.
افق بازار سوختهای فسیلی
در چنین شرایطی، بسیار عجیب است که آژانس بینالمللی انرژی احتمال ثبت رکوردی تازه در تقاضای جهانی نفت را برای پایان سال۲۰۲۳ پیشبینی کردهاست. شایان ذکر است که آژانس چند ماه قبل نیز پیشبینی کرده بود تقاضای بازار جهانی نفت تا پیش از سال۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید. در همین چارچوب و به گزارش رویترز، فاتح بیرول که مکررا و در محافل گوناگون اعلام کرده که دیگر دوران طلایی سوختهای فسیلی رو به زوال است، اخیرا هشدار داده که کاهش تولید اوپکپلاس که با تصمیم اخیر ائتلاف، عمیقتر نیز شدهاست، عدمامکان بهبود اقتصاد جهانی را به دلیل افزایش بیش از پیش قیمت نفت محتمل میکند. دریافت پیامهای چندگانه و متناقض از سوی آژانس بینالمللی انرژی، نشانهای هویدا از سردرگمی اساسی است که درمیان حامیان متظاهر یا حتی واقعی راهبرد انتقال شتابان از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر، به چشم میخورد.
بازار سوخت در ایالاتمتحده
به گزارش رویترز، از این دست ناهماهنگیها بارها در دولت بایدن مشاهده شدهاست. دولت ایالاتمتحده بهطور متناوب مبادرت به تهدید یا تمنا از صنعت نفت این کشور برای کاهش یا افزایش تولید کردهاست. تلاش کاخسفید بر آن است که قیمت سوخت در پمپهای بنزین برای افراد بیشتری در جامعه مقرونبهصرفه تمام شود. همزمان اما، دولت بایدن متعهد شدهاست کهمیلیاردها دلار یارانه برای تحقیقات و اجرای پروژههای مرتبط با انرژیهای جایگزین با هدف کاهش مصرف سوختهای فسیلی، اختصاص دهد. بهعبارت بهتر، دولت ایالاتمتحده در حکایت گذار از سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، یکی به نعل و یکی به میخ میزند؛ کاخسفید از یکسو در تلاش است تا سوخت بیشتری از ذخایر فسیلی برداشت کرده؛ در حالیکه در مقابل از ارائه هرگونه مشوق برای شرکتهای تولیدکننده سوختهای فسیلی، سر باز میزند.
موضع گروه۷ در برابر انرژیهای جایگزین
آخرین نمونه بارز از استاندارد چندگانه و عدمتوازن در تصمیمگیریها، مربوط به نشست اخیر سران گروه۷ کشور صنعتی دنیا میشود. این گروه بهتازگی اعلام کرد که قصد دارد مجموع ظرفیت تولید انرژی بادی فراساحلی خود را تا ۱۵۰ گیگاوات و ظرفیت انرژی خورشیدی را به بیش از یک تراوات، تا سال۲۰۳۰ افزایش دهد.همه چیز تا اینجای کار عالی بهنظر میرسد. گروه۷ همچنین استفاده بیرویه از منابع انرژی فسیلی را محکوم کرد و متعهد شد که حذف سوختهای فسیلی از سبد انرژی صنایع و خانوارها را در دستور کار خود قرار دهد. نکتهای که در این میان غافل میماند اما عبارتست از؛ «چگونگی و زمان اجرای» این مهم. تمامی شرکتکنندگان این نشست، به اظهارنظر کلی در این زمینه اکتفا کرده و تنها اعلام کردند که «سوختهای فسیلی مضر بوده و در آینده کمتر از آنها استفاده خواهیم کرد.»
هیچیک از شرکتکنندگان این اجلاس پا را فراتر از این نگذاشت. آنها با عبارات مختلف تاکید داشتند که اختصاص بودجهیا هرنوع یارانه به حوزه سوختهای فسیلی با اهداف توافقنامه پاریس در مغایرت کامل قرار دارد. شرکتکنندگان بر تعهد خود برای دستیابی به تولید برق عمدتا کربنزدایی شده تا سال۲۰۳۵ و اولویتبخشی به گامهای ملموس و بموقع در این مسیر، تاکید کردند. هدف نهایی مشترک، تسریع در حذف تدریجی تولید برق بر پایه سوخت زغالسنگ در چارچوب حد افزایش دمای حداکثری ۵/ ۱درجه سانتیگراد عنوان شد.
به گزارش فایننشالتایمز، دلیل اصلی مشکلات موجود در حوزه انرژی این است که بهرغم افزایش چشمگیر استقبال عمومی و سرمایهگذاری گسترده در صنایع مرتبط با انرژی سبز که عمدتا تولید برق بادی و خورشیدی را شامل میشود، جهانیان هنوز از وابستگی مطلق خود به سوختهای فسیلی دست برنداشتهاند. واقعیت این است که سرمایهگذاریهای کلان و توسعهای در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، نتوانست تقاضای جهانی برای نفت را کاهش دهد. فرآیند گذار به سمت انرژیهای نوین توفیق چندانی در کاهش تقاضا برای گاز نیز نداشت؛ در واقع امر، قیمتهای بالای این محصول استراتژیک بود که در مقطعی، باعث کاهش تقاضا برای گاز در سطح اتحادیه اروپا و سایر کشورها شد.
برق بهجای گاز
فرآیند انتقال به انرژیهای سبز که از پرچمداران آن شرکتهای اساسویند و اچاماس سولار هستند، بر استفاده بیش از پیش صنایع و مشترکان خانگی از برق تاکید دارند. با این همه، دو چالش اساسی در مسیر این انتقال وجود دارد. اولین مورد این است که بهرغم اهتمام دولتها برای سرعت بخشی به این هدف، تامین و برقرسانی به تمامی بخشها در چنین مقیاس گستردهای زمان زیادی میبرد. چالش دوم و اساسیتر اینکه تامین برق مبتنی بر منابع انرژی تجدیدپذیر مانند باد و خورشید که همیشه در دسترس نیستند، تاکنون محکوم به شکست بودهاست. در نهایت، موضوع انتخاب بین قدرت قابلاعتماد و در دسترس، در مقابل پتانسیل غیرقابلاعتماد به میان میآید. در دنیای امروز، نفت، گاز و زغالسنگ از منابع قابلاعتماد انرژی بهشمار میآیند.
هر زمان که به هریک از آنها نیاز باشد، بهسادگی در دسترس قرار داشته و قابلانتقال هستند. در مقابل، باد و حرارت خورشید غیرقابل انتقال هستند. این دو منبع انرژی، بدونتوجه به اینکه آیا شما به آنها نیاز دارید یا خیر و تنها زمانیکه هوا مناسب باشد، نیرو تولید میکنند. این دو منبع طبیعی، گاهی اوقات بیش از حد موردنیاز انرژی تولید کرده که این نیز میتواند دردسرساز و هزینهبر باشد. این ادعا که باد و خورشید، بههمراه اندکی هیدروژن سبز و ذخایر باتری، میتوانند بهطور کامل جایگزین سوختهای فسیلی شوند، متاسفانه از فراگیرترین و در عینحال نادرستترین افسانهها در قانون عبور و گذار آرام انرژی است که قوانین فیزیک دائما و تقریبا روزانه آن را نقض میکنند.
بشنوید از پیشگامان انتقال انرژی
خالی از لطف نیست بدانید همان افرادی که بر الزام استفاده از برق در تمامی ادوات، تجهیزات و ماشینآلات از خرد تا کلان و از مصرف خانگی تا مصارف صنعتی اصرار دارند، دائما از صنعت نفت میخواهند تا مقدار بیشتری از همان نفتی را که در ظاهر ادعا دارند میخواهند از شر آن خلاص شوند، پمپاژ و به سمت آنها روانه کند. در این میان، یکی از به ظاهر مشتاقترین پیشگامان بحث انتقال انرژی، بهتازگی فعالیت سه نیروگاه آخر هستهای خود را متوقف اعلام کرد؛ این در حالی است که بر اساس اخبار رسیده از منابع موثق، خود درصدد توسعه یک معدن زغالسنگ است. از سویی دیگر، گروه۷ اعلام کردهاست که بهرهبرداری از گاز طبیعی در زمانیکه دسترسی مستمر به منابع بادی یا خورشیدی نداریم برای تامین انرژی پایدار در فرآیند انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر، ضروری است. از این دست نمونهها در عملکرد متناقض دولتها بسیار است.
واقعیت غیرقابلانکار اینکه چرخ اقتصاد جهانی با سوخت کشتیها و کامیونهای دیزلی، نیروگاههای گازی و کورههای زغالسنگ به حرکت درمیآید. اکثر مردم تا زمانیکه در زمان نیاز، دسترسی به منابع انرژی دارند به اینکه این انرژی از کدام محل و به چه طریق تامین و در اختیارشان قرار میگیرد اهمیتی نمیدهند. دلیل اصلی این امر این است که آنها توانایی پرداخت هزینههای مضاعف انتقال به انرژی پاک را ندارند. در این میان، تنها نوع انرژی که همواره و در صورت نیاز در دسترس قرار دارد، انرژی حاصل از انواع سوختهای فسیلی است. صرفنظر از شعارهای رنگارنگ، دستیابی پایدار و قابلاطمینان به مابقی اشکال انرژی، برای عموم و تا به امروز تنها در حد خیالپردازی خوشبینانه باقیماندهاست.