رحیم سیلاوی/کارشناس مهندسی و مدیریت مخزن
یکی از مهمترین وظایف و کارکردهای اصلی شرکت ملی نفت ایران، ایجاد ظرفیت برای نگهداشت و افزایش تولید نفت و گاز است. جواد اوجی، وزیر نفت رقم موردنیاز سرمایهگذاری در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز را طی ۸سالآینده، رقم ۱۶۰میلیارد دلار اعلام کرده که به گفته او، اگر این میزان سرمایهگذاری طی این سالها انجام نشود، ایران بهزودی به واردکننده نفت و گاز تبدیل میشود.
بدیهی است که برای دستیابی به این هدف کلان، شرکت ملی نفت ایران نیازمند تعریف نقشهراه توسعه میادین نفت و گاز مبتنی بر برنامه است که در 5 مرحله: تدوین برنامههای قوی، مدرن و زمانبندیشده (فاز تعریف پروژه)، انتخاب عوامل و کارگزاران کارآمد و توانمند، اجرای زمانبندیشده برنامهها (فاز اجرای پروژه)، بهبود برنامهها بر اساس زیربرنامههای اصلاحی و در نهایت راهاندازی موفقیتآمیز طرحها دستهبندی میشود ونحوه انجام کارها و شرح وظایف بهصورت دورهای و بر مبنای مدتزمان تعریف و اجرای طرحها و پروژهها مورد ارزیابی قرار میگیرند. مهمترین روش قابلقبول برای رصد میزان فعالیت و موفقیت شرکت ملی نفت در ارتباط با این بخش مهم از وظایف، بررسی روند تعریف و اجرای پروژههای توسعه میادین نفت و گاز است. بر همین اساس، در ادامه نگاهی اجمالی بهعملکرد شرکت ملی نفت ایران در توسعه میادین نفت و گاز در سال1401 خواهیم داشت.
بررسی عملکرد شرکت ملی نفت ایران در تعریف برنامههای توسعه میادین نفت و گاز
همانطور که گفته شد، اولین مرحله هر طرح، تدوین برنامه قوی، مدرن و زمانبندیشده (فاز تعریف پروژه) است. این مرحله، در بخش توسعه میادین نفت و گاز با بررسی تعداد طرحهای توسعه میادین تعریفشده بر مبنای اصول مدیریت پروژه قابل رصد است. نگاهی بهعملکرد شرکت ملی نفت ایران نشان میدهد که آنچه درسال۱۴۰۱بهصورت جزئی اجرا شد، همان برنامههایی بود که از دولت قبل تعریفشده و بسیاری از آنها در همان دولت قبل منجر به قرارداد شده و فاز اجراییشان نیز شروع شدهبود، بنابراین در کارنامه شرکت ملی نفت دولت سیزدهم هیچ طرح توسعه میدانی که تمام فازهای تعریف، اجرا و راهاندازی آن توسط تیم فعلی مدیریتی شرکت ملی نفت انجامشده باشد، دیده نمیشود. بهجز هیاهوی تفاهمنامههای غیرتعهدآور، تقریبا برنامه جدیدی ارائه نشد و دستاورد ملموس و قابلتوجهی حاصل نشد. بهطور مختصر، طرحهای توسعهای که در خبرها و مصاحبههای مدیران شرکت ملی نفت در سال1401 مطرحشدند را مرور میکنیم:
طرح توسعه یکپارچه میدان آزادگان
این طرح که در سال1401 با تبلیغات وسیع رسانهای ارائه شد، در کلیات و جزئیات، تلفیقی از چند برنامه ارائهشده در طرح IPC (طرحهای ارائهشده در سال1396) است که به هیچعنوان طرح جدیدی محسوب نمیشود. بهرغم اینکه طرح مذکور همان طرحهای ارائهشده توسط یکی دو شرکت بینالمللی در خلال سالهای 1396 و 1397 است، با تغییرات مختصری همراه شده که بهعنوان نقاط ضعف اساسی طرح محسوب میشوند، بهگونهای که طرح ارائهشده هنوز به مراحل اجرایی و عملیاتی نرسیده است. این طرح، دارای ایرادات اساسی است که باید در اسرعوقت جهت جلوگیری از هدررفت هزینه و زمان، نسبت به رفع این ایرادات اقدام شود. از موارد قابل بحث در مورد این طرح میتوان به ایرادات موجود در فازبندی طرح، وابستگی بخش مهمی از طرح به تزریق آب و مشکلات ناشی از نبود تستهای عملیاتی و میدانی تزریق آب و شفاف نبودن نحوه تامین آب تزریقی، زیادبودن تعداد شرکتها و ارگانهای مشارکتکننده و عدمشفافیت در سهم شرکتها و بانکهای مشارکتکننده در طرح و بالابودن هزینههای طرح اشاره کرد.
میدانهای سپهر و جفیر
طرح توسعه این میدانها در قالب مدل جدید قراردادی نفتی موسوم بهIPC در دولت قبل تعریف و قرارداد آن در تاریخ۲۷ اسفند ۱۳۹۶ بین شرکت ملی نفت و شرکت گسترش انرژی پاسارگاد به امضا رسید. اجرای توسعه این میدان نیز در همان دولت قبل آغاز شد و هماکنون تولید نفتخام از این دو میدان به بیش از 20هزار بشکه در روز رسیدهاست.
طرح توسعه میدان مشترک بلال
این طرح درسال ۱۳۹۸تعریف و برمبنای آن در همان سالقراردادی با شرکت پتروپارس منعقد شد و مراحل توسعه آن در همان زمان کلید خورد.
طرح توسعه میدان نفتی سهراب
همان طرحی است که در قالب IPC ابتدا توسط شرکت آلمانی Wintershal ارائه شد که با خروج آمریکا از برجام، در سال۱۳۹۷ شرکت ایرانی انرژی دانا جایگزین آن شد. قراردادی که در بهمن ۱۴۰۰ با حضور آقای رئیسی منعقد شد و در سال۱۴۰۱ اعلام شد که وارد فاز اجرایی شده، همان طرحی است که در سال۱۳۹۷ تعریف و نهایی شدهبود.
طرح توسعه میدان مشترک یاران
این طرح نیز از سال۱۳۹۵ شروع شدهبود (با توسعه بخش یاران شمالی.) در سال۱۳۹۷ نیز برنامهریزی برای نصب پمپهای درونچاهی انجام و بانصب چندین پمپ نسبت به افزایش تولید آن اقدام شد. توسعه بخش یاران جنوبی نیز از سال۱۳۹۳ آغاز و تولید از آن در سال۱۳۹۶ با راهاندازی ۶ حلقه چاه کلید زده شد. در سال۱۳۹۹ نیز با نصب دستگاه تفکیکگر سیار، تولید آن افزایش داده شد. قرارداد فاز دوم توسعه میدان یاران نیز در سال1399 طبق قراردادهای IPC با یک شرکت ایرانی منعقد شد و آنچه مدیران نفتی دولت سیزدهم در مورد فاز دوم توسعه این میدان بیان کردند، مربوط به این قرارداد است.
طرح توسعه میدان فرزاد B
همان طرحی است که قرارداد آن در اردیبهشت ۱۴۰۰ با شرکت پتروپارس امضا شد.
طرح توسعه میدان اسفندیار
این طرح نیز در قالب IPC توسط دو شرکت خارجی ارائه و در یکصد و پنجاه و هشتمین جلسه کمیته مشاوران مخازن در تاریخ ۲۸مهرماه ۱۳۹۷ بررسی شد. آنچه که با عنوان اجرای فاز نخست توسعه این میدان در سال۱۴۰۱ توسط مدیران شرکت ملی نفت وعده آن داده شد، همان طرح سال۱۳۹۷ است.
توسعه میدان گازی کیش
این طرح که در چهار فاز پیشبینی شدهاست در دولت قبل و در سال۱۳۹۶ برنامهریزی و تعریف شد. آنچه برای توسعه این میدان در سال۱۴۰۱ امضا شد، همان طرح مصوب مورخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ هیاتمدیره وقت شرکت ملی نفت بود.
یکسری طرحهای توسعه میادین دیگر نیز باوجودی که در دولت قبل تدوین و تا مرحله قرارداد پیشرفت، اما در شرکت ملی نفت دولت جدید، روند انعقاد قرارداد یا اجرای آنها پیشنرفت. از جمله مهمترین آنها طرح توسعه میادین مستقل گازی مناطق نفتخیز جنوب است که مطالعات مهندسی و تدوین برنامه جامع توسعه این میادین در سال1399 انجام شد ولی هنوز وارد فاز قرارداد و اجرا نشدهاست.
بیتحرکی در توسعه یکپارچه میدانها
در ارتباط با توسعه میدانهای مشترک که با توجه به اهمیتشان باید در اولویت توسعه قرار گیرند، روشهای مختلفی وجود دارد که مهمترین این روشها، روش توسعه یکپارچه با هدف کاهش ریسکها و هزینهها است. در سال1401، هیچگونه تحرک یا برنامهای که نشاندهنده رویکرد شرکت ملی نفت به اجرای روشهای توسعه مشترک این میادین باشد، مشاهده نشد. علاوهبر این، روند توسعه این میادین بهصورت مجزا (توسعه بخش درونمرزی) بسیار کند است و در سال1401 اقدام قابلتوجهی در این زمینه صورت نگرفت.
نگهداشت و افزایش ذخایر نفت و گاز
در بخش هرزرفت نفت و گاز نیز چالشها و مشکلات بدون حل باقیماندهاند و هیچ برنامه جدیدی تدوین نشد و روند غیربهینه تولید از میادین نفت و گاز تداوم دارد. در بخش نفت، تولید از میادینی که نرخ کاهش ستون نفتی از نرخ تخلیه آنها فراتر بوده کماکان با همان روند ادامه دارد و شاخصهای سلامت مخازن (RHI) رعایت نشدهاست. تزریق گاز به مخازن نفت در سال۱۴۰۱ به کمترین مقدار خود در چند سالاخیر رسیدهاست. میانگین تحقق تزریق گاز در مخازن منتخب مناطق نفتخیز جنوب در سال۱۴۰۱ حدود 6درصد بوده که در مقایسه با میانگین تحقق تزریق گاز تا قبل از آنکه حدود ۴۰درصد است بسیار ناچیز است. طبق روال قبل، هیچگونه طرح ازدیاد/ بهبود برداشت نفت و گاز در سال1401 تعریف یا اجرا نشد. افت فشار در میدان پارسجنوبی یک مساله مهم است که تبعات (احتمال رسیدن فشار مخزن به نقطه شبنم و تشکیل میعانات در مخزن و در نتیجه ازدسترفتن میعانات ذکور) و افت تولید ناشی از آن قابلجبران نیست. در سال۱۴۰۱ برنامه و اقدامی جهت تثبیت یا فشارافزایی در این میدان صورت نگرفت.
جمعبندی
در سال1401 هیچ طرح توسعه میدان نفت و گازی که هر دو فاز تعریف و اجرای آن مربوط به دوره مدیریت فعلی شرکت ملی نفت در دولت سیزدهم باشد، انجام نشد. هر طرحی که در این سال قرارداد آن بسته شد در دولت قبل تعریف شدهبود و هر طرحی که فاز اجرایی آن انجام شد، فاز تعریف و عقد قرارداد آن در دولت قبل انجامشدهبود، بنابراین در مجموع، در سال1401 هیچ طرح توسعه میدان نفت و گازی تعریف نشد.
میزان تزریق گاز به مخازن بسیار ناچیز بودهاست و هیچگونه طرح یا پروژه ازدیاد/ بهبود برداشت نفت و گاز تعریف یا اجرا نشد، همچنین در برخی از میادین مهم نفتی، عدمتوازن نرخ کاهش ستون نفت با نرخ تخلیه مخازن کماکان رعایت نمیشود، لذا میتوان گفت که در بخش نگهداشت و افزایش ذخایر نفت و گاز، عملکرد شرکت ملی نفت ایران در سال1401 نامطلوب بودهاست. اگر همین روند عدمتعریف طرحهای جدید برای توسعه میادین و عدمبهکارگیری روشهای ازدیاد/ بهبود برداشت نفت و گاز ادامه پیدا کند، شرکت ملی نفت در نگهداشت و افزایش تولید نفت دچار چالش خواهد شد. میادین و مخازن نفت و گاز، جزو انفال محسوب میشوند و بهعنوان منابعی هستند که توسط مردم به امانت در اختیار دولتها قرار دارند تا دولتمردان با حداکثر بهرهدهی نسبت به تبدیل منابع نفت و گاز به ثروتهای پایدار و مولد اقدام کنند. بر همین اساس، بخش مهمی از درآمدهای ناشی از فروش نفت و گاز باید به توسعه میادین، افزایش ذخایر و اجرای روشهای پیشرفته تولید اختصاص داده شود.
در غیراینصورت، توسعه میادین و تولید نفت و گاز با چالش مواجه خواهد شد. در صورت تداوم بیبرنامگی مالی، تعداد زیاد پروژهها و طرحهای عقبافتاده و به سرانجام نرسیده، عدمتدوین سازوکار مناسب جهت بودجهریزی پیشرفتهتر برای توسعه میادین (مثلا بودجهریزی مخزنمحور یا میدانمحور) وچالشهای پیشرو افزایشیافته و مدیریت آنها سخت خواهد شد. ستاد شرکت ملی نفت، هنوز هم نقش کارگزار برنامههای شرکتهای بهرهبردار را ایفا میکند. درحالیکه مدیریت شرکت ملی نفت باید تدوینکننده استراتژیهای کلان و ناظر بر اجرای این استراتژیها باشد ولی در سال1401 چنین رویکردی از مدیریت فعلی شرکت ملی نفت مشاهده نشد.