اتحادیههای کارگری، انجمنهای تجاری و اقتصاددانان، هشدار دادند که بستن لولههای گاز روسیه منجر به رکود اقتصادی و از دست رفتن مشاغل بسیاری خواهد شد. با این حال، این پیش بینی ها اشتباه بود.
به گزارش اوپکس به نقل از میز نفت، پیشبینی میشد ممنوعیت گاز روسیه، اثرات منفی اقتصادی بزرگی به وجود خواهد آورد اما این اتفاق رخ نداد و با الگوی برآورد کردن پیامدهای منفی اقدامات سختگیرانه سیاستهای زیستمحیطی مطابقت داشت. این روند انتقال سبز را کند میکند. ارزیابی سیاستها باید مستقل از منافع تجاری باشد تا به روند این انتقال سرعت ببخشد.
قبل از حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022، اتحادیه اروپا نیمی از گاز طبیعی خود را از روسیه وارد میکرد. اروپا میخواست این واردات را متوقف کند تا درآمدهای گاز روسیه را محدود کند و در برابر «سلاح گازی» آسیب پذیرتر شود.
اتحادیههای کارگری، انجمنهای تجاری و اقتصاددانان، هشدار دادند که بستن لولههای گاز روسیه منجر به رکود اقتصادی و از دست رفتن مشاغل بسیاری خواهد شد. با این حال، این پیش بینی ها اشتباه بود؛ اروپا واردات گاز خود از روسیه را تنها با یک جریمه اقتصادی کوچک 85 درصد کاهش داد. چه اتفاقی افتاد؟!
به تحقیق در مورد اقتصاد آلمان نگاه کنید؛ پیشبینی کنندگان جریان اصلی سقوط تولید ناخالص داخلی را بین 6 تا 12 درصد پیش بینی کردند. جالب اینجاست که واقعیت در پایینترین سطح افت خروجی، یعنی 1 تا 3 درصد پیش بینی شده توسط محققان قرار داشت. آنها نتیجه میگیرند که اقتصادهای بازار، توانایی فوق العادهای برای انطباق دارند که به طور گسترده دست کم گرفته شده بود.
انعطاف پذیری بزرگ اقتصاد توسط اکثر مدلها و ذهنها تسخیر نشده است. این بینش برای سیاستهای انرژی و آب و هوا بسیار مهم است. بدون پیشبینیهای اقتصادی تیره و تار، احتمالاً روی یک سیاست بلندپروازانه تر برای پایان دادن به واردات گاز روسیه توافق میشد.
برآورد بیش از حد هزینهها و پیامدهای سیاستهای زیست محیطی یک الگوی تکراری است. این موضوع برای بسیاری از موارد مانند ممنوعیت «مواد تخریب کننده لایه اوزون» (پروتکل مونترال)، قانون هوای پاک ایالات متحده و هزینه انرژی خورشیدی صدق میکند.
شکاف بین هزینههای پیشبینیشده و واقعی، به طور متوسط حدود ضریب دو تا چهار است، بنابراین یک ترمز بزرگ و غیرقابل توجیه برای انتقال سبز ایجاد میکند. دلایل احتمالی این تفاوت بین پیشبینیها و واقعیت، رفتار استراتژیک و لابیگری صنایع آسیبدیده، دست کم گرفتن انعطافپذیری زنجیرههای تأمین و نوآوریها زمانی است که شرکتها بدانند تغییر اجتنابناپذیر است.
سیاستهای سختگیرانه و مؤثر زیستمحیطی عمدتاً در مقایسه با پیشبینیهای رایج، شگفتیهای مثبت مانند هزینههای کمتر را ایجاد میکنند. عکس این موضوع در مورد یارانهها و تلاش برای تغییر رفتار صادق است که اغلب نتایج ناامیدکننده ای دارند.
بهبود بهره وری، به سختی میتواند استفاده از منابع طبیعی را کاهش دهد و گاهی اوقات حتی منجر به افزایش نیز میشود. به عنوان مثال، لامپهای کارآمدتر، قیمت روشنایی را کاهش میدهند و بدین ترتیب تقاضای بیشتری ایجاد میکنند. حدود 90 درصد افزایش بهرهوری انرژی در طول دو دهه گذشته در هلند توسط اشکال جدید استفاده از انرژی جبران شده است؛ دوشهای باران، گرمایش تراس، ماشینهای بزرگتر و یخچالهای بزرگتر تنها چند نمونه از آنها هستند.
پیش بینیهای واقع بینانه از هزینههای اقدامات زیست محیطی مورد نیاز است. سیاستمداران و روزنامه نگاران باید نسبت به مطالعاتی که توسط صنایع بزرگ، تأمین مالی میشوند، بدبین باشند. این نگرش انتقادی برای تسریع انتقال سبز مورد نیاز است.
سیاستهای مؤثر زیست محیطی ناگزیر به قیمتهای بالاتر انرژی، حمل و نقل و برخی مواد منجر میشود. این قیمتهای بالاتر با افزایش کارایی و تغییر مصرف در جهت پایدارتر، شرایط مثبتی را ایجاد میکند.
با این حال، قیمتهای بالاتر تنها زمانی قابل قبول است که درآمد پایین افراد، از طریق دستمزدهای بالاتر و مزایای تأمین اجتماعی جبران شود. آنها نباید بهای انتقال سبز را بپردازند، زیرا توان پرداخت آن را ندارند و علاوه بر این، آلودگی بسیار کمتری نسبت به افراد ثروتمند ایجاد میکنند. ردپای کربن 10 درصد اروپاییهایی که بالاترین درآمد را دارند، شش برابر بیشتر از 50 درصد اروپاییهایی است که کمترین درآمد را دارند. افراد ثروتمند از این پس باید برای آنچه تاکنون به صورت رایگان در اختیار داشتهاند هزینه پرداخت کنند.