سخنان دکتر علی اکبر ولایتی در گفت و گوی ویژه خبری ، از آن نظر تکان دهنده بود که برای نخستین بار در رسانه ملی و از زبان مشاور بین الملل مقام معظم رهبری ، اعداد و ارقام مربوط به طلب ایران از چین و هند علنی شد.
وزیر اسبق خارجه ایران که اینک در قامت کاندیدای ریاست جمهوری در صحنه حضور دارد ، در اثبات ناکارآمدی رویکرد کنونی سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای گفت که به دلیل تحریم ها ، نمی توانیم پول نفتی که فروخته ایم و تحویل داده ایم را بگیریم و به عنوان مثال ، ۳۰ میلیارد دلار از پول مان نزد چینی هاست و همین حدود نیز پیش هندی ها! این در حالی است که به دلیل کمبود دلار در داخل ، قیمت آن سه برابر شده و مشکلات عدیده ای برای مردم ایجاد شده است.
قطعاً سخنان مشاور بین الملل رهبری ، ناظر به واگذاری حقوق هسته ای ایران نیست ولی تصریحاً انتقاد از روش و منشی است که به ویژه در دو - سه سال اخیر در عرصه سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای جاری و ساری بوده است.
دیپلماسی ، فقط پوشیدن لباس های اتو کشیده و مذاکره در پشت درهای بسته و سپس لبخند زدن به سمت دوربین ها نیست ، بلکه فراتر از همه این ها ، فن ، علم و هنری است که اگر خوب به کار گرفته شود، می تواند ضمن حفظ منافع ملی - ولو به طور نسبی - تعامل با جهان را نیز تخریب نکند.
نمونه این دیپلماسی را می توان در دوران دفاع مقدس دید. در آن زمان ، ایران درگیر یک جنگ کلاسیک تمام عیار بود و تقریباً همه قدرت های بزرگ جهان ، عملاً به خاطر منافع کلان خودشان در جبهه عراق بودند ولی دستگاه دیپلماسی ایران با همان کشورها ، دارای روابط دیپلماتیک در بالاترین سطوح بود و وزرای خارجه ایران و اروپا ،به پایتخت های همدیگر سفر می کردند و خبری از تحریم هایی به شدّت و حدّت کنونی نبود. همین دیپلماسی بود که توانست نهایتاً در چارچوب قطعنامه ۵۹۸ ، حقانیت ایران را در جنگ ثابت کند و "خاویر پرز دکوئیار" ، دبیر کل وقت سازمان ملل متحد رسماً عراق را به عنوان آغازگر جنگ اعلام نماید.
وضعیت کنونی ایران ، بدتر از زمان جنگ نیست اما چه شده که مردم درگیر موج مصائب سیاسی و اقتصادی اند و موج تحریم ها و محدودیت های بین المللی گریبانگیر کشور شده است به طوری که نفت را می دهیم و حتی بعد از سوزانده شدنش در چین و هند هم ، نمی توانیم پولش را بگیریم؟!
زیاد گفته شده است که بخش مهمی از مشکلات داخلی ما ، نه به دلیل فشارهای خارجی که به علت سوء مدیریت داخلی است.
این سخن درستی است اما یکی از مصادیق سوء مدیریت های داخلی ، در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی رخ داده و باعث شده است که فشارهای بین المللی افزایش یابد و مردم تحت محدودیت های مضاعفی قرار گیرند و مثلاً برای تهیه دارو برای بیماران شان هم با مشکلات جدی مواجه شوند.
اگر دولت بعدی به جای لج بازی با دنیا ، تعامل با جهان را در پیش بگیرد ، بخش مهمی از مشکلات داخلی ، حل و فصل خواهد شد زیرا در دنیای امروز ، دیگر کشور منفصل از جهان ، معنا ندارد و حتی آمریکا نیز نمی تواند بدون تعامل با دنیا ، به حرکت رو به رشد خود ادامه دهد.
دولت بعد ، اگر هنر دیپلماسی بداند و "تعامل" را "وادادگی" نخواند ، هم می تواند منافع ملی را حفظ کند و هم قطار از ریل خارج شده سیاست خارجی را به مسیر استانداردش بازگرداند.
«دیپلماسی خارجی در خدمت اقتصاد داخلی» ، باید روش و منش دولت آینده باشد و الّا ، از این ۶۰ میلیارد دلارهایی که تا کنون به هند و چین داده ایم، باید همچنان بدهیم!