فریدون کرد زنگنه/ مدیر سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار شرکت ملی نفت ایران

ابزارهای نوین در تامین مالی پروژه‌های صنعت نفت

موضوع تامین مالی همواره به‌عنوان یکی از گلوگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مهم فعالیت‌های تولیدی مطرح بوده و درخصوص پروژه‌های کلان اعم از پروژه‌های نفت و گاز یا حتی پروژه‌های عمرانی، به واسطه نیاز بیشتر به سرمایه‌گذاری، اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند. با توجه به سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌بر‌بودن پروژه‌های شرکت ملی نفت ایران و نیز شرایط تحریمی کنونی، اتخاذ رویکرد نوین در تامین مالی طرح‌ها و پروژه‌های این شرکت می‌تواند نویدبخش رونق بیشتر به این صنعت و در حالت کلی به وضعیت اقتصادی کشور باشد.
یکی از مهم‌ترین اقدامات در این‌خصوص تامین مالی پروژه‌های بالادستی شرکت ملی نفت ایران از طریق بازار سرمایه است. استفاده از بازار سرمایه‌برای تامین مالی پروژه‌ها به شرکت ملی نفت ایران امکان دسترسی به منابع مالی بیشتری را داده و این شرکت از تنوع روش‌های کسب منابع مالی برخوردار می‌شود. با این رویکرد، شرکت ملی نفت ایران می‌تواند از توانایی و اعتبار خود به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های نفتی جهان برای جذب سرمایه نیز بهره ببرد. لازم به ذکر است که در سال‌های اخیر و با تشدید تحریم‌ها این رویکرد تا حدودی مورد‌توجه سیاستگذاران شرکت ملی نفت قرارگرفته که البته با عنایت به مزایای عدیده که در ذیل به آن اشاره می‌شود، صنعت نفت ایران نیازمند اقبال بیشتر از این بازار در سال‌های آتی جهت تامین مالی پروژه‌های خود خواهد بود. بر اساس گزارش بانک تسویه بین‌المللی (bis) رابطه مثبتی میان رشد اقتصادی کشورهای نوظهور و توسعه بازار سرمایه این کشورها وجود دارد. به‌عبارت دیگر بخش‌های عمومی و خصوصی در این کشورها همزمان با افزایش تولید خود تمایل بیشتری به فعالیت در بازار سرمایه به‌عنوان محلی برای تامین مالی مورد‌نیاز خود پیدا می‌کنند.

از سوی دیگر یک بازار سرمایه توسعه‌یافته ضمن افزایش کارآیی اقتصادی، آسیب‌پذیری کشورها به بحران‌های مالی را کاهش داده یا موجب تخفیف در اثرات این بحران‌ها می‌شود، چراکه این بازارها هنگام کمبود منابع بانکی یا سایر بحران‌های مالی؛ در واقع یک بازار جایگزین برای تامین مالی شرکت‌ها محسوب می‌شوند. با توجه به شرایط ایران که نیاز به توجه کافی به بدهی‌های دولت از یک‌سو و حمایت از شریان درآمدزایی کشور (فروش انرژی) از سوی دیگر دارد، هدایت منابع مالی به سمت پروژه‌های صنعت نفت کانون توجه قرار می‌گیرد تا بتوان با توسعه این‌گونه منابع، توان تولیدی و ثروت افزایی کشور را تقویت کرد. در ادامه به تجزیه و تحلیل برخی از این ابزارها متناسب با رویکرد تامین مالی پروژه‌های صنعت نفت از طریق بازار سرمایه پرداخته خواهد شد.


تاسیس صندوق سرمایه‌گذاری پروژه
یکی از روش‌های نوین تامین مالی پروژه‌ها که می‌تواند منجر به اشتراک‌گذاری ریسک نیز شود، تاسیس صندوق سرمایه‌گذاری پروژه از طریق بازار سرمایه است. در این روش سرمایه‌گذاران مالک نهایی پروژه احداث‌شده ‌بوده، لذا در سود اقتصادی طرح شریک می‌شوند. با توجه به سرمایه‌بر‌بودن پروژه‌های بخش بالادستی نفت و گاز، در تامین مالی با این روش در بازار سرمایه، سرمایه‌های خرد جامعه نیز در پروژه به‌کار گرفته می‌شود، لذا از دیدگاه کلان، تلاطم‌های اقتصادی نقدینگی کنترل می‌شود. مزایای صندوق مزبور از دیدگاه کلان اقتصادی کنترل، هدایت نقدینگی‌های خرد به سمت تولید و از دید شرکت ناشر، صرفه‌جویی مالیاتی و مدیریت نقدینگی است.

البته بهره‌مندی از این ابزار در صنعت نفت با چالش‌هایی مواجه است. چالش اصلی در صنعت نفت و گاز مالکیت تاسیسات و تجهیزات احداث شده نفتی است که طبق قانون جزو انفال بوده و در اختیار حاکم اسلامی قرار دارد، لذا باید مالکیت مزبور به دولت انتقال یابد و ارزش تجهیزات از محل سودآوری پروژه به سرمایه‌گذاران منتقل شود. از طرفی با توجه به منافع صندوق پروژه از جمله کنترل نقدینگی خرد جامعه و استفاده از آن در بخش واقعی اقتصاد و مدیریت نقدینگی و شفافیت پروژه لازم است با تشکیل کارگروهی علمی از متخصصان اقتصادی، فنی، حقوقی و فقهی سیاستگذاری‌های لازم بر گسترش و استفاده هرچه بیشتر از این ابزار به‌عمل آید.


انتشار اوراق مالی اسلامی (صکوک)
این ابزار، ضمن سازگاری با اصول فقهی و رفع شبهات ربوی‌بودن که در مورد فاینانس مطرح می‌‌شود، به‌عنوان روشی کارآ در تامین مالی پروژه‌ها مطرح شده‌است. البته لازم به ذکر است که شرکت ملی نفت ایران در سال‌های اخیر تجارب موفقی درخصوص به کارگیری این رویکرد، نظیر انتشار اوراق مشارکت، منفعت و سلف جهت تامین مالی طرح‌ها و پروژه‌های خود، داشته‌است.

مهم‌ترین چالشی که در به‌کارگیری این ابزار می‌توان مطرح کرد، عدم‌تناسب ابزار مورد‌استفاده با نیاز و خواسته بانی است. به‌عبارت دیگر، استفاده از این اوراق الزامات و محدودیت‌هایی از جمله تعیین و تایید سود یا زیان واقعی طرح، توسط شرکت واسط و ارتباط تنگاتنگ فرآیند اجرا با تامین مالی در جهت حفظ حقوق تامین مالی‌کنندگان را در پی دارد. به دلیل محیط متغیر اجرا، تنظیم نقشه‌راه ثابت اولیه امکان‌پذیر نبوده و تغییرات بعدی باید به تایید امین برسد. علاوه‌بر این نظام تصمیم‌گیری در این صنعت، به اندازه کافی نیست، لذا انتشار اوراق می‌تواند فرآیندی زمانبر تلقی شود. امید است با اتخاذ رویکرد مناسب و به‌کارگیری ابزار نوین در تامین مالی پروژه‌های شرکت ملی نفت ایران موجبات رونق اقتصادی این صنعت و به‌تبع آن کشور بیش از پیش فراهم شده و در این راستا تمهیدات لازم جهت رفع چالش‌ها و موانع موجود صورت پذیرد.
۵ شهریور ۱۴۰۲ ۱۰:۲۱
تعداد بازدید : ۱۱۵