وعدهای پشت وعده دیگر. یکبار درباره ازدواج آسان، یکبار درباره مسکندار شدن مردم و بار دیگر درباره ساماندهی تولید. تقریبا همه این وعدهها در آستانه انتخابات شنیده میشود و در دوره ریاستجمهوری برنامهای عملی دیده نمیشود.
موضوع اشتغال و بیکاری نیز با توجه به حضور نزدیک به ۳ میلیون جویای کار در جامعه از این قاعده مسثنا نبوده و تقریبا همه کاندیداها روی آن اتفاقنظر دارند. محسن رضایی از کنار رفتن اژدهای گرانی و بیکاری در سالهای دولت خود نوید داده و معتقد است که بحث بیکاری و تورم دو پدیده جداگانه هستند که در شرایط موجود ایران با هم یکی شدهاند. از نظر او، مشکل کنونی کشور این است که اشتغال از دو منظر شاغل و شغلآفرینی درست میشود. بنابراین باید به تقویت کارآفرینی و ایجاد مهارتهای کار پرداخت که لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
سعید جلیلی نیز تاکید دارد که مشکل بیکاری و تورم را به خوبی میتوان مدیریت کرد و تولید را ناجی اشتغال میداند. به گفته وی، اشتغالی که خواهیم داشت، باید در تولید باشد، نه در شغلهای کاذب. تولید نیز باید رقابتی باشد.
محمدرضا عارف از ایجاد یک میلیون شغل در سال گفته است تا به نرخ تک رقمی بیکاری برسیم. به اعتقاد او، ایجاد اشتغال از وظایف دولت و منابع اقتصادی در اختیار دولت است.
حسن روحانی هم پایین آوردن نرخ بیکاری را از دغدغههای مردم میداند؛ چراکه در کشور با سه میلیون بیکار روبهرو هستیم و ۸۰۰ هزار نیروی متخصص بیکار در کشور داریم. وی البته ایجاد اشتغال را بهبود شرایط محیط کسبوکار و آموزش نیروی متخصص عنوان میکند.
محمد غرضی نیز متذکر میشود که اشتغال وقتی سامان می یابد که تولید سامان یابد؛ در غیر این صورت اشتغال مصنوعی است. بنابراین وقتی محکم جلوی تورم بایستیم، میتوانیم اشتغال ایجاد کنیم.
محمدباقر قالیباف نیز هم جهت با غرضی، تاکید دارد: ایجاد اشتغال نیازمند کارهای درازمدت و کوتاهمدت است؛ اینکه منابع مالی برای آن پیشبینی کنیم و نیز نقدینگی فعلی به سمت تولید هدایت شود.
در این میان، غلامعلی حدادعادل از تعطیل شدن برخی موسسات کاری سخن میگوید و اینکه بازار کار متولی ندارد و وزارت کار میگوید من مسوول ایجاد کار نیستم، بلکه متولی حل اختلاف میان کارگر و کارفرما هستم.
علی اکبر ولایتی هم از توزیعمحور بودن سیاست دولتها به جای تولیدمحور بودن میگوید و بر همین اساس، بر لزوم واگذاریها و حمایت از کشاورزان و صنعتگران تاکید میکند.
اما در این میان، نکتهای که مطرح میشود، این است که هیچیک از کاندیداها نگاه کلانی نسبت به اشتغال و رفع معضل بیکاری نداشتند. این در حالی است که کشور با نرخ بیکاری دو رقمی دست و پنجه نرم میکند؛ به طوری که نرخ بیکاری سال ۹۱ به حدود ۲/۱۲ درصد رسید.
البته دولت نهم و دهم نیز آمده بود تا مشکل اشتغال و بیکاری را رفع کند و در صدر وعدههای انتخاباتی دولت، بیکاری قرار داشت. در چند سال گذشته نیز دولت ایجاد 5/1 میلیون و یا ۵/۲ میلیون شغل در سال را وعده داده بود و حتی معتقد بود که در سال ۸۹ توانسته است که یک میلیون و ۶۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کند. گرچه آمارهای رسمی خلاف این آمارها را تایید میکنند.
اما این نکته را باید در نظر داشت که بدون تردید اشتغالزایی و رفع معضل بیکاری بهعنوان مهمترین مولفه تحقق جامعه توسعهیافته و اولویت اساسی هر دولتی است و برای دستیابی به این هدف همه افراد، نهادها، موسسات، بنگاهها و وزارتخانهها مسوولیت مشترک دارند.
ایجاد اشتغال رشد اقتصاد بالا میخواهد
حسن طایی، استاد دانشگاه و کارشناس مساله اشتغال درباره وعدههای اشتغالزایی می گوید: اگر مجموعه مسایلی که کاندیداها مطرح میکنند، تحقق پیدا کند و هدفهایی که برای رشد اقتصادی دارند، محقق شود، بهبود فضای کسبوکار نیز اتفاق بیفتد، تشنجزدایی در عرصه سیاست خارجی و سیاست داخلی اتفاق بیفتد، ما میتوانیم در یک دوره میانمدت بر بیکاری فایق آییم.
به اعتقاد وی، حل مساله بیکاری در گرو بهبود سطح تولید و بهبود فضای کسبوکار است و نیز تشنجزدایی در داخل و خارج از کشور رخ دهد.
طایی تاکید کرد: ما چارهای نداریم جز اینکه در یک دوره بلندمدت از یک سطح رشد تولید ناخالص داخلی نزدیک به دو رقمی برخوردار شویم و نیز از نرخ رشد اقتصادی ۸، ۹ و ۱۰ درصد اتفاق بیفتد تا بتوانیم نرخ بیکاری را از یک حد پایین آوریم.
این کارشناس بخش اشتغال متذکر شد: اینکه میگویند یک میلیون فرصت شغلی ایجاد میکنیم، یکی از ضرورتهای اقتصاد ایران است و راجع به این موضوع اصلا نمیتوان حرفی زد. باید سالانه بتوانیم ۷۰۰، ۸۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کنیم تا در یک دوره بلندمدت نرخ بیکاری معقول شود.
وی تاکید کرد: در حال حاضر با این نرخ رشد پایین تولید و سطح تولید، اصلا یک میلیون فرصت شغلی قابل تحقق نیست. چند عامل باید دست به دست هم دهد تا بتوانیم شغل ایجاد کنیم.
طایی خاطرنشان کرد: در حال حاضر در یکی از سختترین دوران رکود تورمی تاریخ کشور به سر می بریم و این محصول سیاست های اقتصادی دولت است.
ایجاد شغل پول میخواهد
اسداله عسگراولادی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران نیز معتقد است که ایجاد شغل در کلانشهرها برای هر نفر ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان، در روستا ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان و در شهرهای کوچک ۲۰ تا ۵۰ میلیون تومان هزینه سرمایهگذاری لازم دارد.
به اعتقاد وی، اگر هماهنگی لازم بین ارگانهای مختلف وجود داشته باشد و همچنین قانون کار نیز اصلاح شود و سرمایهگذاری لازم صورت گیرد، میتوان مشکل بیکاری را حل کرد و اگر بعضی از تحریمها را با مذاکره بتوان کاهش داد، شاید بتوان سالی ۵۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد کرد.
عسگراولادی متذکر شد: برخی کشورها خودشان ما را تحریم کردهاند، باید بنشینیم با تحریمکنندگان مذاکره کنیم. اگر تحریمها را کاهش دهیم، هزینهها کاهش پیدا کرده و درآمد کشور افزایش پیدا میکند و ما میتوانیم خیلی از نیازها را رفع کنیم. اگر میخواهیم شغل ایجاد کنیم، باید پول داشته باشیم.