فاطمه لطفی
کارشناسان بر این باورند که جنگ غزه صادرات گاز اسرائیل را
با مشکل مواجه خواهد کرد، هرچند تولید داخلی رژیم صهیونیستی تا سال 2027 احتمالا
دو برابر خواهد شد. جنگ در غزه تنها برای فلسطینیان ویرانی به همراه نخواهد داشت.
در این یادداشت قرار نیست درباره خسارتها و هزینههای جنگ در طرف
صهیونیستی صحبت شود. تنها قرار است درباره آسیبی که این جنگ بر بخش انرژی و بهویژه
صادرات گاز اسرائیل میگذارد صحبت شود. در ترکیب سوختهای مصرفی در اسرائیل گاز طبیعی
دومین سوخت بزرگ پس از نفت و بزرگترین سوخت مصرفی در بخش برق است، بخش برق این
رژیم بزرگترین مصرف کننده گاز طبیعی است و هشتاد درصد مصرف داخلی گاز را به خود
اختصاص میدهد. با این حال مصرف گاز
رژیم صهیونیستی به سرعت در حال افزایش است. در سال 2004 این سوخت وارد ترکیب تولید
برق اسرائیل شد و در یازده سال، زغالسنگ را که روزگاری بزرگترین منبع انرژی برای
برق کشور بود، کنار گذاشت. با این حال مصرف گاز در اسرائیل (11.3 میلیارد متر مکعب
در سال 2022) کمتر از 19 درصد مصرف گاز مصر (60.7 میلیارد متر مکعب در سال 2022) بود.
اگرچه اسرائیل از سال 2010 تاکنون چندین اکتشاف انجام داده است، اما این میادین
تامار و لویاتان بودند که اسرائیل را به جایگاه مهمی در صنعت گاز دنیا رساند.
اسرائیل
در راه تبدیل شدن به یک صادرکننده قابل اعتماد گاز بود. با این حال، جاه طلبیهای این
رژیم ممکن است با حملات هفتم اکتبر حماس و متعاقب آن جنگ در نوار غزه با یک شکست
بزرگ مواجه شود. خطرات سیاسی تجارت اسرائیل با این جنگ تشدید شده و چشمانداز
منطقه مدیترانه شرقی به عنوان یک بازیگر بالقوه مهم در بازارهای جهانی گاز طبیعی
به خطر افتاده است. برای ارزیابی جایگاه اسرائیل در صادرات گاز و آینده آن باید
ابتدا نگاهی داشته باشیم به وضعیت تولید و صادرات گاز طبیعی در این منطقه توسط
اسرائیل : اسرائیل برای اولین بار در سال 2020 به یک صادرکننده خالص گاز تبدیل شد.
تا سال 2022، صادرات گاز این رژیم به ده میلیارد متر مکعب رسید که تقریبا پنجاه
درصد تولید این کشور است. بخش بزرگی از این گاز (64 درصد) به مدت 15 سال به مصر صادر
خواهد شد و بقیه آن به اردن. وجود یک صادرکننده جدید گاز در پشت دروازههای اروپا یک
اتفاق خوشایند برای اتحادیه اروپا بود که در تلاش برای تنوع بخشیدن به منابع گاز
استراتژیک خود به ویژه پس از حمله روسیه به اوکراین، واردات گاز از اسرائیل، مصر و
قبرس را در دستور کار قرار داده است. این آغاز فصل جدیدی در بخش گاز اسرائیل بوده
که به همراه آن اشتیاق شدید شرکتهای بینالمللی انرژی برای مشارکت در طرحهای
اسرائیلی را به همراه داشت. سالها بود بخش گاز اسرائیل تحت تسلط شرکتهای محلی و
عمدتا کوچک توسعه مییافت، در حالی که بازیگران بزرگ بینالمللی با توجه به خطرات
امنیتی و نیز هراس از دست دادن احتمالی سرمایهگذاریهای خود در کشورهای عربی به
دلیل خصومت با اسرائیل، از سرمایهگذاری در این کشور اجتناب میکردند. با این حال،
در سال 2020، غول انرژی آمریکایی شورون پس از خرید شرکت نوبل انرژی، وارد اسرائیل
شد. شورون همراه با آنچه که اکنون به عنوان انرژی نیومد (NewMed Energy) شناخته میشود به ترتیب در سال 2009 و 2010
مسئول اکتشافات در میادین غولپیکر گاز اسرائیل، یعنی تامار و لویاتان، شد و این
امر کنترل تقریبا تمام ذخایر و تولید گاز اسرائیل را به دست این شرکت داد. بعد در
مارس 2021، شرکت انرژی مبادله (Mubadala Energy) ابوظبی
22 درصد از سهام میدان تامار را به مبلغ بیش از یک میلیارد دلار خریداری کرد، این
بزرگترین معامله تجاری در نوع خود بین امارات و اسرائیل در آن زمان بود. در آخرین
دور صدور مجوز این کشور که در دسامبر 2022 راهاندازی شد، پنج شرکت از 9 شرکتی که در
مناقصه شرکت کرده بودند، در بازار اسرائیل شرکتهای جدیدی به حساب میآمدند؛ در
بین این شرکتها بریتیش پترولیوم بریتانیا و شرکت نفت ملی آذربایجان سوکار هم دیده
میشدند. در ماه مارس سال جاری، بریتیش پترولیوم و شرکت ملی نفت ابوظبی پیشنهاد خرید 50 درصد سهام نیومد انرژی را ارائه کردند.
اکتشاف
گاز طبیعی در اسرائیل به دنبال دو اکتشاف اولیه دریایی کوچک، نوآ و ماری بی به ترتیب
در سال 1999 و 2000 شتاب گرفت. با این حال، کشف میدانهای غول پیکر تامار و لویاتان
بود که نه تنها چشمانداز بخش انرژی اسرائیل را به شدت تغییر داد، بلکه نقش مدیترانه
شرقی را در تجارت جهانی گاز نیز بازتعریف کرد. تا سال 2003، اسرائیل بیش از 96
درصد انرژی مصرفی خود را وارد میکرد که عمدتا زغالسنگ و نفت بود. اما آغاز تولید
گاز داخلی نقش مهمی در کاهش واردات انرژی و وابستگی این رژیم به دیگر کشورها داشت.
بین سالهای 2004 تا 2012، تولید گاز اسرائیل به میانگین سالانه 1.2 میلیارد متر
مکعب رسید. این میزان گاز برای پاسخگویی به تقاضای داخلی کافی نبود و اسرائیل را
به واردات گاز طبیعی مایع (الانجی) و نیز واردات گاز طبیعی
از مصر از طریق خط لوله آریش اشکلون، که به خط لوله گاز مدیترانه شرقی (EMG) معروف است، سوق داد. بین سالهای 2013 و 2019، زمانی که تولید از
میدان تامار آغاز شد، تولید گاز داخلی به طور متوسط سالانه به 8.5 میلیارد متر
مکعب رسید که به اسرائیل اجازه داد تا در این زمینه به خودکفایی برسد. اندکی پس از
آن، تولید داخلی از مصرف فراتر رفت و اسرائیل به یک صادرکننده خالص تبدیل شد. در
سال 2013، دولت بیشتر تولید گاز را صرف مصارف داخلی کرد اما تقاضای کمتر از حد
انتظار و افزایش سریع تولید باعث شد تا این رژیم در سال 2021 اجازه صادرات 40 درصد
از عرضه گاز را بدهد.
اما
منابع گازی اسرائیل نامحدود نیست. این کشور 600 میلیارد متر مکعب ذخایر گاز ثابت
شده دارد که معادل 0.3 درصد از ذخایر شناخته شده و کمتر از 30 درصد ذخایر کشور
همسایه مصر است. در سال 2022 حدود 22 میلیارد متر مکعب گاز در این کشور تولید شد
که کمتر از یک درصد تولید جهانی و تقریبا دو برابر مصرف کشور بود. بازار اسرائیل
کوچک است (معادل 18 درصد بازار مصر)، در حالی که با برنامههای توسعه از تامار و
لویاتان و اکتشافات جدید بالقوه انتظار میرود تولید را تا سال 2027 تقریبا به
دوبرابر برساند و در نتیجه ظرفیت صادرات گاز این رژیم تا پایان این دهه به 25 تا
30 میلیارد مترمکعب برسد.
مسیرهای صادراتی گاز اسرائیل
اسرائیل
از سه مسیر به دو مقصد گاز صادر کرده است: خط لوله گاز مدیترانه شرقی EMG که مستقیما از ساحل بین اسرائیل و مصر عبور میکند. ظرفیت آن
سالانه 7-9 میلیارد متر مکعب صادرات گاز به مصر است. این خط لوله در ابتدا برای
انتقال گاز از مصر به اسرائیل ساخته شده بود. دوم: خط صادرات شمالی از شمال اسرائیل
به اردن که به خط لوله گاز عرب در اردن متصل میشود. ظرفیت تخمینی این خط لوله 4 میلیارد
مترمکعب است. و سوم: خط صادراتی جنوبی مستقیما به تأسیسات صنعتی اردن در سمت شرقی بحرالمیت
(با ظرفیت تخمینی 4 میلیارد مترمکعب) متصل میشود. صادرات گاز اسرائیل به مصر بیشترین
اهمیت را در تجارت جهانی گاز، به ویژه بازار اروپا دارد. اسرائیل برای دستیابی به
بازارهای جهانی به کارخانههای الانجی دمیاط در بندر دمیاط و ایدوکو مصر نیاز
دارد، زیرا این رژیم امکانات صادرات در خاک خود را ندارد و استفاده از زیرساختهای
صادراتی مصر کاربردیترین گزینه صادراتی برای اسرائیل بوده است. سایر گزینههای
صادراتی مانند خط لوله ایستمد از میادین گازی اسرائیل و قبرس به قبرس، کرت و سپس
سرزمین اصلی یونان و قبل از پیوستن به خط لوله پوزیدون از طریق دریای یونان به ایتالیا
در نظر گرفته شده است. با این حال، این پروژه نتوانسته بودجه لازم 6 میلیارد یورویی
خود را تامین کند. گزینه دیگر، خط لوله دریایی از اسرائیل به ترکیه و از آنجا
اتصال به شبکه خط لوله موجود بین ترکیه و اروپا است. از لحاظ فنی، این پیشنهاد بسیار
سادهتر و احتمالا ارزانتر از ایستمد باشد، اما روابط بین اسرائیل و ترکیه چندان
ثباتی نداشته و دولتهای هر دو بر سر اقدامات اسرائیل در غزه با هم درگیر شدهاند.
ساخت یک پایانه صادرات الانجی در داخل به اسرائیل انعطاف بیشتری میدهد و بازار
بیشتری را در اختیارش میگذارد. با این حال، محل کارخانههای خشکی، بهویژه با
توجه به اندازه و ماهیت عملیات مسئلهای مهم بوده است. پایانههای الانجی شناور شاید
یکی از راهحلهای اسرائیل باشد. با این حال این پایانهها هم هزینههای بالا و
ظرفیتهای محدودی دارد.
مسائل
امنیتی نیز وجود دارد. سکوها و زیرساختهای گازی اسرائیل با توجه به اهمیت استراتژیک
آنها برای این رژیم، اهداف کلیدی برای خرابکاری هستند. پس از حملات حماس، دولت
اسرائیل به شورون دستور داده است تا به طور موقت تولید از میدان تامار را که با
توجه به نزدیکی آن به نوار غزه، هدف موشکهای حماس قرار میگیرد، متوقف کند. این
سکو در 25 کیلومتری شمال غربی نوار غزه و 20 کیلومتری بندر اشکلون اسرائیل قرار
دارد. میدان تامار در سال 2022 حدود 10.25 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تولید کرد که
تقریبا 91 درصد از تقاضای گاز داخلی کشور در همان سال است. این اولین بار نیست که
این میدان تعطیل میشود. اولین تعطیلی آن در سپتامبر 2017 و پس از یک نقص فنی بزرگ
رخ داد و این میدان به مدت یک هفته تعطیل شد. سپس در ماه مه 2019، سرویسهای امنیتی
اسرائیل خبر از یک تهدید بزرگ در این سکو دادند. دو سال بعد میدان تامار در میان
موجی از ناآرامیهای ناشی از تنش در نوار غزه تعطیل شد. به همین ترتیب، اشکون، شهری
در 20 کیلومتری غزه نیز در حملات اخیر هدف قرار گرفت. از این شهر خط لوله گاز مدیترانه
شرقی عبور میکند. در سال 2011 طرف مصری این خط لوله مورد حمله قرار گرفت، آن زمان
مصر به اسرائیل گاز صادر میکرد. با توجه به نکات فوق کارشناسان بر این باورند که با
گزینههای محدود صادراتی و با توجه به سیال بودن وضعیت سیاسی و امنیتی در اسرائیل،
چه از منظر سرمایهگذاری و چه از منظر بازار به سختی میتوان گاز اسرائیل را منبع
انرژی امنی دانست.
دستاندازی به منابع انرژی غزه
بر
اساس گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد، مخازن قابل توجهی از نفت و گاز
طبیعی در نزدیکی نوار غزه و سایر نقاط کرانه باختری اشغالی کشف شده است. گفته
میشود در منطقه سی (C) کرانه باختری اشغالی و سواحل مدیترانه در
نزدیکی نوار غزه منابع مهمی از نفت و گاز وجود دارد. با این حال سیاستهای رژیم
صهیونیستی و نیز اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط این رژیم مانع دستیابی فلسطینیان
به این منابع انرژی شده است. بر اساس
توافقنامه اسلو در سال 1995، مقامات فلسطینی حق دارند تا فاصله 20 مایلی دریا از
منابع موجود در منطقه استفاده کنند. در سال 1999 تشکیلات خودگرادن یک توافق 25
ساله برای اکتشاف گاز با گروه گاز بریتانیا (BG) امضا کرد. در سال 2000 این شرکت تخمین زد که ذخایر گازی منطقه
1.4 تریلیون فوت مکعب است. شصت درصد این ذخایر را باید فلسطینیان استخراج کنند. این
شرکت در سال 2000 توانست مجوز حفر اولین چاه را به دست آورد. بسیاری امیدوار بودند
که حفر این چاهها و استخراج گاز از آنها بتواند تاثیر مثبتی بر زندگی فلسطینیان
داشته باشد. بر اساس گزارش موسسه بروکینگز، بهرهبرداری از منابع انرژی دریایی غزه
درآمدی بین 2.5 تا 7 میلیارد دلار برای فلسطینیان به همراه دارد. تامین انرژی داخلی،
برق کافی برای نمکزدایی آب غزه، و همچنین امکان پرداخت بدهی تشکیلات خودگردان را،
که در سال 2021 برابر با 3.9 میلیارد دلار یا 89 درصد از تولید ناخالص داخلی
سالانه بود، فراهم میآورد. در 18 ژوئن 2023، اسرائیل موافقت اولیه خود را با
توافقی برای توسعه منابع دریایی غزه بین تشکیلات خودگردان و کنسرسیوم مصری، که
شرکت گاز دولتی مصر هم عضو آن است، داد. با این وجود، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر
اسرائیل، اظهار داشت که پیشرفت در این موضوع به «حفظ امنیت و نیازهای دیپلماتیک
اسرائیل» بستگی دارد و نیاز به هماهنگی امنیتی بین قاهره و رامالله است. طبق
توافقات بین مصر و فلسطین، شرکت مصری 40 درصد از سهم تولید را دریافت خواهد کرد،
در حالی که تشکیلات خودگردان بخش باقی مانده را با اتحادیه پیمانکاران عرب، که
مالکیت این میدان را نیز دارد، به صورت مشترک خواهد داشت. مصر قصد دارد بیشتر تولید
گاز را به ایستگاه های مایعسازی فعلی خود هدایت کند. بخش باقی مانده از تولید گاز
به صورت محلی برای تولید برق در نوار غزه و کرانه باختری استفاده خواهد شد.
اتکای
فلسطینیها به گاز این میدان برای تولید
برق در نوار غزه، همراه با سود مالی حاصل از فروش گاز، به آنها انگیزههای قوی میدهد
تا از درگیریهای نظامی که میتواند سرمایهگذاری و عملیات تولید را به خطر بیندازد،
خودداری کنند. در نتیجه، اسرائیل بر لزوم «ضمانتهای امنیتی» در هماهنگی با مصر
قبل از ادامه توسعه میدان «مارین 1» تأکید میکند. با این حال رخداد جنگ در غزه
باعث شد که تمام این چشماندازها از بین برود. باید منتظر ماند و دید که در نهایت
آیا فلسطینیها خواهند توانست مالکیت منابع گازی خود را به دست بیاورند؟