تغییر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و پذیرش فزاینده انرژیهای سبز قطعا چالشهایی را برای صنعت سنتی نفت و گاز ایجادکرده و تهدیدی بالقوه برای تسلط آنها بر بازار بوده و میتواند مدلهای کسبوکار آنها را مختل کند. گذار از سوختهای فسیلی و حرکت به سمت انرژیهای پاک بر تقاضا و سودآوری شرکتهای بزرگ نفتی که عمدتا سودمحور هستند تاثیری فاجعهبار دارد؛ چراکه این تغییر بهمعنای از دستدادن بالقوه سهم بازار است و تحقق آن کابوسی خوفناک برای آنها خواهد بود.
در آخرین کنفرانس تغییرات آبوهوایی سازمان مللمتحد موسوم به کاپ۲۸ که سالگذشته میلادی در دبی برگزار شد، هیاتهایی از ۴۰ شرکت نفت و گاز حضور داشتند که هدف آنها دورکردن جهان از سوزاندن سوختهای فسیلی بود، شرکتهای نفت و گاز در مواجهه با انتقادات درباره حضورشان در مذاکرات، ادعا کردند که فعالانه در انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر شرکت میکنند، ولی در عمل سرمایهگذاری خاصی انجام نداده و احتمالا در کوتاهمدت نخواهند داد. جنبه اقتصادی یک عامل کلیدی در عدمتمایل سهامداران شرکتهای نفتی به انتقال سریع به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است.
زیرساختها، فناوری و سرمایهگذاری موردنیاز در انرژیهای تجدیدپذیر اغلب نیاز به سرمایه اولیه قابلتوجهی دارد و این در حالی است که حاشیه سود آنها بهمراتب کمتر از پروژههای سنتی نفت و گاز است. خبرگزاری آسوشیتدپرس (AP) که تحقیقی در زمینه میزان سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ انرژی در مسیر انرژیهای سبز انجام داده، میگوید که تردید دارد شرکتهای نفت و گاز به تعهدات خود در دوره گذار از سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر پایبند باشند. پیتر پرنگامن، مدیر اخبار آب و هوا و محیطزیست AP میگوید: «پس از بررسی دقیق همه شرکتهای نفتی که در کنفرانس کاپ۲۸ شرکت کردهبودند، به این نتیجه رسیدیم که در بیشتر موارد، آنها برنامه خاصی برای انتقال انرژی، لااقل در کوتاهمدت، ندارند.» تکنولوژیهایی مانند تولید هیدروژن و جذب و ذخیره کربن فعلا توسعهنیافتهاند و در مقیاس بزرگ وجود ندارند، لذا نمیتوان به آنها اتکا کرد و آنها را در زمره پروژههای انتقال به انرژی سبز طبقهبندی کرد.
عمده سرمایهگذاری غولهای نفتی
بخش عمده سرمایهگذاری غولهای نفتی به ارزشمیلیاردها دلار توسط شرکتهایی که AP مورد بررسی قرار داده، در زمینه اکتشاف، استخراج و پالایش هرچه بیشتر سوختهای فسیلی بودهاست. شرکتهای انرژی قصد دارند تا همچنان نفت و گاز را در مرکز تجارت خود نگه دارند و انتظاری جز این هم از آنها نیست. مری کاترین وایلدمن، گزارشگر دادههای آب و هوا و محیطزیست AP میگوید: «اکثر آنها برنامهای برای تغییر اساسی در هسته اصلی کسبوکارشان ندارند.» گزارش AP میافزاید که برخی از شرکتها در یادداشتهایی به سرمایهگذاران خود، لحن اطمینانبخشی درباره دوام سوختهای فسیلی داشتهاند، به این معنا که نفت و گاز فعلا در سبد سوخت کشورها باقی خواهند ماند.
فشارهای مضاعف از سوی سهامداران
پرنگامن میگوید؛ درحالیکه فشار واقعی بر روی شرکتهای انرژی وجود دارد تا این انتقال را انجام دهند و از سرمایه و دانش کافی نیز برای ایجاد این تغییر برخوردارند، فشارهای مضاعف از سوی سهامداران مانع تغییرات لازم میشود. این بررسی نشانداد که اکثر شرکتها بهرغم اختصاص سرمایههای کلان به پروژههای نفتی، سرمایهگذاری ناچیزی در زمینه فناوریهای سبز داشتهاند. بهعبارت ساده، تا زمانیکه پروژههای نفت و گاز درآمدمیلیاردی دارند، هیچ تغییر خاصی را شاهد نخوایم بود، مگر اینکه احساس شود پول بیشتری در انرژیهای تجدیدپذیر وجود دارد چراکه انگیزههای مالی باعث تغییرات عمده در صنعت میشود. تا زمانیکه سود پروژههای نفت و گاز قابلتوجه باقیبماند، انگیزه گذار به انرژیهای تجدیدپذیر ممکن است به اندازه کافی برای این شرکتها قانع کننده نباشد.
برای اینکه این شرکتها انرژیهای سبز راجدی بگیرند، چشمانداز اقتصادی در انرژیهای تجدیدپذیر باید با سودی که از فعالیتهای فعلی خود بهدست میآورند، مطابقت داشتهباشد یا از آن فراتر رود. این ممکن است نهتنها شامل درآمد حاصل از پروژههای تجدیدپذیر، بلکه مزایای بالقوه بلندمدت، مانند کاهش ریسکهای مرتبط با نوسانات قیمت نفت و محافظت از آینده کسبوکار خود دربرابر تغییر پویایی بازار باشد. در حالحاضر، متقاعدکردن این شرکتها برای تغییر، صرفا بر اساس نگرانیهای اخلاقی یا زیستمحیطی است، حال آنکه نکته اصلی، سودآوری حرکت به سمت انژیهای نو است که همچنان بهصورت یک چالش بیپاسخ باقیماندهاست. ثروت عظیم و نفوذ سیاسی چشمگیر شرکتهای بزرگ، آنها را تقریبا از هر چالشی مصون میدارد.
شرکتهای بزرگ نفتی منابع مالی قابلتوجهی دارند که به آنها اجازه میدهد با چالشهای مختلف، از جمله توفانهای اقتصادی و تغییرات تقاضا بهراحتی سازگار شوند، بااینحال عواملی وجود دارند که حتی شرکتهای بزرگ را تحتالشعاع قرارداده و میتواند در بلندمدت تصمیمهای آنها را تغییر دهد. درحالیکه قدرت مالی آنها درجهای از انعطافپذیری را فراهم میکند، فشارهای خارجی و تغییرات در پویایی بازار را نمیتوان بهطور کامل نادیده گرفت. از جمله فاکتورهای تاثیرگذار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
درک عمومی و رفتار مصرفکننده
افکار عمومی و رفتار مصرفکننده میتواند تاثیر قابلتوجهی بر این شرکتها بگذارد. اگر احساسات عمومی بهشدت از انرژیهای تجدیدپذیر حمایت کند و حرکت روبهرشدی به سمت شیوههای پایدار تولید انرژی وجود داشتهباشد، قطعا استراتژیهای بلندمدت و موقعیت بازار تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
تغییر در مقررات
سیاستها و مقررات دولتی، زمانیکه برای ترویج انرژیهای تجدیدپذیر یا محدودکردن انتشار کربن طراحی میشوند، میتوانند موانع یا مشوقهایی برای این شرکتها ایجاد کنند. انطباق با مقررات جدید میتواند پرهزینه باشد و بر عملکرد آنها تاثیر بگذارد.
نفوذ سرمایهگذار
سهامداران و سرمایهگذاران بهطور فزایندهای بر عوامل محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) متمرکز میشوند. آنها ممکن است این شرکتها را تحتفشار قرار دهند تا روشهای پایدارتری را برای حفظ اعتماد سرمایهگذاران و جذب سرمایه اتخاذ کنند.
نوآوری و رقابت
ظهور فناوریهای نوآورانه انرژیهای تجدیدپذیر و ظهور رقبای جدید و چابک در بخش انرژی میتواند در نهایت چالشهایی را برای تسلط آنها بر بازار ایجاد کند، درحالیکه این شرکتها منابع قابلتوجهی برای مقابله با چالشهای مالی دارند، این عوامل خارجی را نمیتوان بهطور کامل نادیده گرفت. این عوامل ممکن است تاثیر فوری ایجاد نکنند، اما با گذشت زمان، میتوانند استراتژیهای حتی بزرگترین شرکتهای دنیا را تغییر دهند.