ردپای اوپک در افزایش تولید نفت نیم‌کره غربی

به لطف کاهش تولید عربستان سعودی و نزدیک‌ترین متحدانش در خاورمیانه، سهم نیم‌کره غربی در سال ۲۰۲۳-۲۰۲۴ رشد بیشتری پیدا خواهد کرد. تولید در نیم‌کره غربی با وجود سقوط تولید در ونزوئلا که در نتیجه تحریم‌ها، فساد، سوء مدیریت و عدم سرمایه گذاری، افزایش یافته است.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "نفت ما"،تولیدکنندگان نفت در نیم‌کره غربی، تمام بار افزایش مصرف جهانی نفت در دهه گذشته را به دوش کشیدند و روند قبلی را که به سمت متمرکز شدن تولید در نیمکره شرقی می رفت، معکوس کرده اند.
از آنجا که رشد مصرف به میزان فزاینده در نیم‌کره شرقی متمرکز شده، جریان تجارت نفت خام و فرآورده‌های نفتی پالایش شده از شرق به غرب در سراسر اقیانوس‌ها، معکوس شده است و تصویر امنیت انرژی را تغییر می‌دهد.
تولید نیم‌کره غربی، از ۲۳ میلیون بشکه در روز (۲۷ درصد) در سال ۲۰۱۲، به ۳۱.۶ میلیون بشکه در روز (۳۴ درصد کل جهان) در سال ۲۰۲۲ رسید. تولید بیشتر نیم‌کره غربی (رشد ۸.۷ میلیون بشکه در روز)، کل رشد مصرف جهانی (رشد ۸.۶ میلیون بشکه در روز) را در فاصله دهه ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲، تامین کرد.
به لطف کاهش تولید عربستان سعودی و نزدیک‌ترین متحدانش در خاورمیانه، سهم نیم‌کره غربی در سال ۲۰۲۳-۲۰۲۴ رشد بیشتری پیدا خواهد کرد. تولید در نیم‌کره غربی با وجود سقوط تولید در ونزوئلا که در نتیجه تحریم‌ها، فساد، سوء مدیریت و عدم سرمایه گذاری، افزایش یافته است.
در فاصله سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۲۲، تولید آمریکا (۸.۹ میلیون بشکه در روز افزایش)، کانادا (۱.۸ میلیون بشکه در روز) و برزیل (یک میلیون بشکه در روز)، افزایش یافت و کاهش تولید ونزوئلا (۲ میلیون بشکه در روز) را کاملا جبران کرد.
از سال ۲۰۲۰، گویان هم به عنوان یک تولیدکننده بزرگ جدید ظاهر شده و با افزایش تولید به بیش از ۰.۵ میلیون بشکه در روز تا پایان سال ۲۰۲۳، باعث رشد بیشتر تولید نیمکره غربی شده است.
شکاف شرقی-غربی
ونزوئلا یکی از شش عضو موسس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در سال ۱۹۶۰ است. خوان پابلو پرز آلفونسو، وزیر نفت این کشور، مسلما بیش از هر کس دیگری برای تاسیس این گروه تلاش کرد. اما نقش ونزوئلا از دهه ۱۹۹۰، به میزان فزاینده‌ به انزوا کشیده شده، زیرا تولید این کشور، کاهش یافته و غیرقابل پیش‌بینی شده است. این کشور از سال ۲۰۱۹، حتی مشمول نظام تخصیص یا سهمیه بندی تولید نشده است.
اوپک به میزان فزاینده، تحت تسلط عربستان سعودی و سایر تولیدکنندگان منطقه خلیج فارس قرار گرفته است و به گروه اوپک پلاس توسعه یافته که شامل تولیدکنندگان شوروی سابق و در راس آنها، روسیه است.
اوپک و اوپک پلاس، اساسا گروه‌هایی از تولیدکنندگان نیم‌کره شرقی هستند که بیش از نیمی از کل تولید را تشکیل می‌دهند، اما ردپای اندکی در نیمکره غربی دارند.
تولیدکنندگان آمریکایی به دلیل قوانین ضد انحصارطلبی، اجازه ندارند تولیدشان را رسما با اوپک هماهنگ کنند و همتایان آنها در بقیه نیم‌کره غربی، تمایل چندانی برای چنین هماهنگی نشان نداده اند.
با توجه به نفوذ اوپک در میان تولیدکنندگان نیم‌کره شرقی، این سازمان نقشی خاصی در احیای مجدد تولید در نیم‌کره غربی ایفا کرده است. اوپک و بعدها، اوپک پلاس با محدود کردن تولید ارزان‌تر خلیج فارس و اوراسیا برای حفظ قیمت‌های بالاتر، انقلاب شیل را در آمریکا حفظ کردند. رشد انقلاب شیل آمریکا تحت تاثیر قیمت‌های بالای نفت بود و اوپک این بخش را از رکود مالی در ۲۰۱۶-۲۰۱۷ و دوباره در ۲۰۲۱-۲۰۲۰ نجات داد.
سیاست اوپک همچنین باعث رشد تولید هزینه بالاتر ماسه‌های نفتی کانادا، میادین فراساحلی فوق‌عمیق برزیل و اخیرا گویان شد.
از دهه ۱۹۷۰، پیش‌بینی‌های بلندمدت نفت نشان می‌دهد سهم رو به افزایشی از تولید نفت، از ذخایر بزرگ و کم‌هزینه متمرکز در خاورمیانه آمده است. با این حال، تولیدکنندگان خاورمیانه با محدود کردن داوطلبانه تولید خود برای بالاتر بردن قیمت‌ها، این پیش‌بینی‌ها را رد کرده‌اند.
در فاصله دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، ذینفعان اصلی، تولیدکنندگان با هزینه بالاتر در اطراف دریای شمال و همچنین در آلاسکا، چین و اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند. اما از دهه ۲۰۰۰ و به خصوص دهه ۲۰۱۰، ذینفعان اصلی، تولیدکنندگان در سراسر نیمکره غربی بوده اند.
امنیت انرژی
تولیدکنندگان نیم‌کره غربی، اکنون در بیش از یک سوم تولید جهانی سهم دارند که در مقایسه با کمتر از یک چهارم در زمان افزایش قیمت‌ها در سال ۲۰۰۸، بالاتر رفته است.
سهم نیم‌کره غربی از تولید در بالاترین سطح از سال ۱۹۷۲، قبل از اولین شوک نفتی در سال ۱۹۷۴/۱۹۷۳ قرار دارد و همچنان رو به رشد است.
تولید نیم‌کره غربی، بسیار سریعتر از مصرف رشد کرده است و در وهله نخست، نیاز به واردات از نیم‌کره شرقی را کاهش داد و سپس منجر به افزایش مازاد عرضه برای صادرات شد.
در نتیجه، ترافیک نفتکش‌ها از خاورمیانه از طریق دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس به اروپای غربی و آمریکای شمالی کاهش یافته و روند معکوس پیدا کرد.
در یک بازار جهانی یکپارچه، از دست دادن تولید در هر نقطه، تهدیدی برای مصرف کنندگان در همه جا، به شکل قیمت‌های بالاتر یا کمبود فیزیکی خواهد بود. اما تنوع جغرافیایی بیشتر تولید و افزایش سهم قاره آمریکا، ریسک‌های جنگ و سایر اشکال ریسک‌های سیاسی را کاهش داده است.
در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، بزرگترین ریسک‌ها در اروپای غربی و ژاپن با توجه به وابستگی شدید آنها به واردات از خاورمیانه، احساس می‌شد. از دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، با کاهش تولید داخلی آمریکا و تبدیل این کشور به یک واردکننده بزرگ، این ریسک‌ها به طور فزاینده برای آمریکا هم ملموس شد.
اما انقلاب شیل و ظهور منابع دیگر تولید در نیم‌کره غربی، این ریسک‌ها را اگر حذف نکرده باشد هم به میزان قابل توجهی کاهش داده است.
بر اساس گزارش رویترز، در دهه‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۳۰، این مصرف‌کنندگان در آسیا، به‌ویژه در چین و هند هستند که در برابر هرگونه اختلال در عرضه از خاورمیانه یا نیم‌کره غربی، آسیب‌پذیرتر شده‌اند.
۸ اسفند ۱۴۰۲ ۱۴:۰۹
تعداد بازدید : ۷۴