در سالهای اخیر، تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز قول انتقال به سمت انرژی پاک را برای همسویی با تلاشهای جهانی در کاهش انتشار کربن دادهاند، با این حال در مواجهه با تقاضای بالای سوخت فسیلی و تردید سرمایهگذاران، برخی از این شرکتها اکنون در حال بازنگری و تعدیل استراتژیهای کمکربن خود هستند، لذا بحثهایی در مورد رویکرد آینده این شرکتها ایجاد شدهاست. در چهار سالگذشته، شرکتهای پیشرو نفت و گاز مانند BP و Shell تعهدات مهمی را برای کاهش ردپای کربن خود و حرکت به سمت منابع انرژی پاکتر پذیرفتهاند. این تعهدات بهعنوان گامهای اساسی برای کمک به کاهش انتشار کربن در سطح جهان و تضمین آیندهای برای این شرکتها در یک سیستم انرژی در حال تحول، مورد استقبال قرارگرفتهاست، با این حال اقدامات اخیر این شرکتها نشان از تغییر اولویتها دارد.
سالگذشته BP اعلام کرد؛سرعت کاهش تولید نفت و گاز خود را کاهش خواهد داد و شل نیز اخیرا اهداف اقلیمی خود را کاهش داده تا برنامههای توسعهتجارت گاز طبیعی مایع (LNG) خود را تسریع بخشد. در همین حال، اکسونموبیل که همواره دربرابر دورشدن از سوختهای فسیلی مقاومت کرده، اقدامات تهاجمی انجام دادهاست؛ از جمله طرح شکایت علیه سهامداران فعالی که خواهان اهداف انتقالی جدیتر هستند.
تردید سرمایهگذاران
این تغییرات نشاندهنده چالشهای پیچیدهای است که بیگاویل (غولهای نفتی) با آن روبهرو هستند. از یکسو، اذعان میشود؛ تا زمانیکه جایگزینهای تجدیدپذیر به اندازه کافی رشد یابند، به نفت و گاز بیشتری برای تامین نیازهای جهانی انرژی نیاز است، از سوی دیگر بسیاری از سرمایهگذاران در مورد سودآوری طرحهای انتقالی بلندپروازانهای که توسط این شرکتها پیشنهاد شدهاند، تردید دارند. جو آن صالح، مشاور شرکت بینالمللی مشاورهای الیور وایمن، میگوید: «برخی شرکتها سعی کردند استراتژیهای انتقال خود را به بازار معرفی کنند، اما سهامداران متقاعد نشدند. این امر برای شرکتهای عمومی، شرایط دشواری ایجاد میکند، زیرا آنها مجبور میشوند بین انتظارات سهامداران و برنامههای استراتژیک خود یکی را انتخاب کنند.»
بلندپروازیهای ناشی از همهگیری
شو لینگلیاو، مدیرعامل شرکت Accela Research، معتقد است که بسیاری از برنامههای انتقال انرژی در دوران همهگیری ویروسکرونا و زمانیکه قیمت نفت پایین بود، طراحی شدند که این امر تصمیمات بلندپروازانه و تحولآفرین را آسانتر میکرد. او با تاکید بر نیاز به برنامههای عملی بهجای اهداف آرمانی میگوید: «این یک عقبنشینی نیست، بلکه یک تعدیل است.» دوران همهگیری زمینهای منحصربهفرد فراهم کرد که در آن شرکتهای نفتی میتوانستند آیندهای سبزتر را تجسم کنند، اما اکنون با بهبود شرایط و تثبیت قیمت نفت، این برنامهها برای امکانسنجی و سودآوری مورد بررسی مجدد قرارگرفتهاند. از زمان تعیین استراتژیهای اولیه، مدیریت BP و شل تغییر کرده که منجر به تعدیل انتظارات نسبت بهسرعت تغییرات شدهاست. این شرکتها به اهداف انتقال انرژی خود متعهد هستند، اما اکنون بهجای تغییرات سریع، بر پیشرفتهای تدریجی تمرکز دارند. بهعنوان مثال، BP همچنان در بیوگاز، شارژ وسایل نقلیه الکتریکی، هیدروژن سبز و انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری میکند، اما اذعان دارد که سرعت پیشرفت این طرحها ممکن است متفاوت باشد.
سودآوری؛ محرک اصلی
صالح تاکید میکند که برای موفقیت در دوره گذار انرژی، پروژهها باید سودآور باشند؛ «شرکتها برای ایجاد ارزش برای سهامداران، سرمایهگذاری میکنند. اگر انتقال به انرژی پاک سودآور شود، شرکتها بهطور طبیعی مسیر سود را دنبال خواهند کرد.» این واقعیت شرکتهای نفتی را به ارزیابی مجدد استراتژیهای خود و تمرکز بر حوزههایی که میتوانند در آنها بهطور موثر رقابت کنند و به اهداف بلندمدت و پایداری دستیابند، سوق میدهد. غولهای نفتی به احتمال زیاد رویکردی انعطافپذیری در پیش خواهند گرفت و در بازارهای جدید برای تولید انرژی با کربن کمتر، با رشد تقاضا، قابلیتهایی ایجاد خواهند کرد. بهجای ساخت پروژههای سرمایهبر، این شرکتها ممکن است از قابلیتهای تجاری و حضور جهانی خود برای توسعه کسبوکارهای کمکربن و سبک دارایی استفاده کنند. صالح پیشبینی میکند که صنعت تنها زمانی متحول خواهد شد که سودآور باشد و بر نیاز به قیمتگذاری روشن و مدلهای انگیزشی برای هدایت سرمایهگذاری در انرژی پاک تاکید میکند.
نقش سیاستهای دولتی
سیاستهای دولتی نقش مهمی در شکلدادن به مسیر انتقال شرکتهای بزرگ نفت و گاز به انرژی پاکتر دارند. چارچوبهای نظارتی، یارانهها برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر و مکانیزمهای قیمتگذاری کربن میتوانند محیطی مساعد برای سرمایهگذاری شرکتهای نفتی در فناوریهای کمکربن ایجاد کنند. بدون سیاستهای حمایتی، انگیزههای مالی برای شرکتهای نفتی برای دورشدن از سوختهای فسیلی محدود خواهد بود. نوآوری فناورانه یکی دیگر از عوامل مهم در گذار به انرژی پاک است. پیشرفتها در جذب و ذخیرهسازی کربن (CCS)، فناوری سوخت هیدروژن و راهحلهای ذخیرهسازی انرژی تجدیدپذیر برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش قابلیت حیاتی منابع انرژی تجدیدپذیر ضروری هستند. شرکتهای بزرگ نفتی در حال سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای کشف این فناوریها هستند، اما سرعت نوآوری و تجاریسازی بهطور قابلتوجهی بر توانایی آنها برای دستیابی به اهداف انتقال تاثیر میگذارد.
عرضه و تقاضای جهانی انرژی
چشمانداز انرژی جهانی با پویاییهای پیچیده عرضه و تقاضا مشخص میشود. با رشد اقتصادهای نوظهور، مصرف انرژی آنها افزایش مییابد که اغلب منجر به تقاضای بالاتر برای سوختهای فسیلی میشود. متعادلکردن این تقاضا با نیاز به کاهش انتشار کربن یک چالش مهم برای بیگاویل است. شرکتهای چندملیتی باید ضمن تلاش برای افزایش سهم خود از انرژیهای تجدیدپذیر در سبد سرمایهگذاریهای خود، این پویاییها را دنبال کنند. ترجیحات مصرفکننده در حال تغییر به سمت محصولات و خدمات پایدارتر و سازگار با محیطزیست است. این روند در تقاضای فزاینده برای وسایل نقلیه الکتریکی، منابع انرژی تجدیدپذیر و فناوریهای کارآمد انرژی مشهود است.
شرکتهای بزرگ نفتی باید خود را با این روندهای متغیر بازار وفق دهند تا رقابتی باقیبمانند. با هماهنگکردن استراتژیهای تجاری خود با ترجیحات مصرفکننده، آنها میتوانند از جریانهای درآمدی جدید بهره ببرند و پایداری بلندمدت خود را افزایش دهند. تلاشهای مشترک بین غولهای نفتی، دولتها و سایر ذینفعان برای انتقال موفق به انرژیهای پاک ضروری است. مشارکت با شرکتهای تجدیدپذیر، شرکتهای فناوری و موسسات دانشگاهی میتواند توسعه و استقرار راهحلهای نوآورانه را تسهیل کند.
ابتکارات مشترک همچنین میتواند به اشتراکگذاری ریسکهای مالی و عملیاتی مرتبط با انتقال به انرژی پاکتر کمک کند. استراتژیهای در حال تحول شرکتهای بزرگ نفت و گاز نشاندهنده پیچیدگیهای انتقال به آیندهای کمکربن است. درحالیکه شک و تردید سرمایهگذاران و واقعیتهای بازار چالشهای مهمی را ایجاد میکنند، پتانسیل سودآوری در سرمایهگذاریهای انرژی پاک میتواند باعث پیشرفت معنادار شود. همانطور که چشمانداز انرژی تغییر میکند، سازگاری و تصمیمات استراتژیک شرکتهای نفتی بزرگ نقش مهمی در گذار جهانی به انرژی پایدار خواهد داشت. سفر بهسوی آیندهای سبزتر مملو از موانع است، اما فرصتهایی برای نوآوری و رشد نیز ارائه میدهد. پاسخ بیگ اویل به این چالشها نهتنها آینده خود، بلکه مسیر گستردهتر انتقال انرژی جهانی را نیز شکل خواهد داد. درحالیکه جهان نظارهگر است، این شرکتها باید تعادل ظریفی بین تامین نیازهای انرژی فعلی و سرمایهگذاری در راهحلهای پایدار آینده برقرار کنند. اقدامات آنها پیامدهای ماندگاری برای محیطزیست، اقتصاد و نسلهای آینده خواهدداشت.