حرکت به سمت انرژیهای سبز برای مبارزه با تغییرات اقلیمی که پیشتر بهعنوان آیندهای اجتنابناپذیر درنظر گرفته میشد، در چند ماه اخیر نشانههای نگرانکنندهای از کاهش شتاب را نشان میدهد. بهنظر میرسد روند تغییر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر با مشکلاتی مواجهشده و تغییرات مدنظر با سرعت موردانتظار پیش نمیرود. اولین علامت این تغییر، کاهش فروش خودروهای الکتریکی (EV) است که بهعنوان نماد تحول در صنعت حملونقل و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی شناخته میشود.
این سیر نزولی میتواند ناشی از قیمتهای بالای این خودروها، کمبود زیرساختهای مناسب برای شارژ، یا عواملی دیگر باشد که به کاهش تمایل مصرفکنندگان به خرید آنها دامن زده است. دومین نشانه، کندی در افزایش ظرفیت انرژیهای بادی و خورشیدی است. انرژیهای تجدیدپذیر که بهعنوان جایگزینهای سبز برای منابع سنتی مانند نفت و گاز مطرح میشوند، در حال گسترش هستند، اما سرعت توسعه بهقدری کند است که ابهاماتی راجعبه آینده این پروژهها بهوجود آورده است. مشکلاتی نظیر تامین تجهیزات، مسائل مالی و تاخیر در فرآیندهای اجرایی نیز از جمله سایر عوامل این رشد آهسته بهحساب میآیند. سومین علامت، افزایش قیمت برق تولیدشده از منابع پاک است، درحالیکه انتظار میرفت با افزایش ظرفیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر، قیمت برق کاهش یابد، شواهد موجود در بازار حاکی از آن است که قیمت برق در حالحاضر رو ند صعودی دارد که میتواند ناشی از هزینههای بالای سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید، نوسانات بازار انرژی، یا مشکلات مربوط به تامین انرژی باشد. علاوه بر این نشانههای کاهش شتاب، علائم هشداردهنده دیگری نیز در حال ظهور هستند. با وجود فشارهای جهانی و تلاشهای گسترده برای کاهش مصرف نفت و گاز و ترویج انرژیهای تجدیدپذیر، بهنظر میرسد که سوختهای فسیلی همچنان برای آیندهای قابل پیشبینی منبع اصلی تولید انرژی باقی خواهند ماند. بر اساس آخرین چشمانداز انرژی منتشرشده توسط شرکت بریتیشپترولیوم(BP)، پیشبینی میشود که تقاضا برای نفت و گاز حتی پس از رسیدن به اوج، کاهش قابلتوجهی نداشتهباشد. این گزارش نشان میدهد که بهرغم تلاشهای جهانی برای کاهش وابستگی به هیدروکربنها، مصرف این منابع انرژی همچنان در سطح بالایی باقیمانده و خواهد ماند.
عبور از سوختهای فسیلی
این وضعیت بهوضوح نشان میدهد عبور کامل از سوختهای فسیلی به منابع انرژی تجدیدپذیر نیازمند زمان بیشتری است و مشکلات زیادی در دوره گذار وجود دارد. بهنظر میرسد روند فعلی انتقال انرژی از آنچه که بهعنوان آیندهای روشن و سریع پیشبینی میشد، فاصله دارد و برای رسیدن به هدفهای بلندمدت، نیاز به تلاشی مضاعف است. طبق آخرین گزارش منتشر شده، تخمینزده میشود که تقاضای جهانی برای نفت در سالآینده به اوج خود برسد. این پیشبینی از سوی شرکت بریتیشپترولیوم ارائهشده و بر اساس آن، میزان تقاضا برای نفت به بالاترین سطح خود در سال۲۰۲۵ خواهد رسید. جالب است که این اولینبار نیست که BP چنین تخمینی میزند. پیشتر، در سال۲۰۱۹، BP نیز اعلام کردهبود تقاضای نفت به اوج خود رسیدهاست، با این حال این پیشبینی به دلیل افزایش ناگهانی تقاضا پس از پایان قرنطینههای همهگیری نادرست از آب درآمد و تقاضای نفت به سطوح بیسابقهای رسید. طی پنج سالگذشته، تقاضای نفت بهطور متوسط روزانه نیممیلیون بشکه افزایش یافتهاست. این افزایش قابلتوجه در مصرف نفت، بهویژه پس از دوران همهگیری، نشاندهنده نقش همچنان پررنگ نفت در تامین انرژی جهانی است. باوجود تلاشهای گسترده برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و ترویج انرژیهای تجدیدپذیر، بهنظر میرسد که نفت هنوز نقشی کلیدی در بازار انرژی ایفا میکند، درحالیکه BP پیشبینیکرده این رشد تقاضا بهزودی به پایان خواهد رسید و از اوایل دهه۲۰۳۰ بهتدریج کاهش خواهد یافت، همچنان پیشبینی میکند تا سال۲۰۳۵، جهان روزانه به حدود ۹۸میلیون بشکه نفت نیاز دارد. این میزان، کاهشی نسبتا جزئی در مقایسه با نرخ فعلی مصرف نفت که حدود ۱۰۰میلیون بشکه در روز است، بهحساب میآید. این پیشبینی نشاندهنده وابستگی مداوم جهانی به هیدروکربنها، حتی با وجود تلاشها برای گسترش استفاده از منابع انرژی جایگزین است.
فرآیندی پیچیده و زمانبر
این واقعیت که وابستگی جهانی به هیدروکربنها همچنان پابرجاست و تغییرات عمدهای در مصرف انرژی بهسرعت در حال وقوع نیست، حاکی از آن است که عبور کامل از سوختهای فسیلی به منابع انرژی تجدیدپذیر فرآیندی پیچیده و زمانبر است، درحالیکه تقاضای انرژی اولیه همچنان در حال افزایش است و هیدروکربنها بهعنوان منابع اصلی انرژی باقی خواهند ماند، لازم است که تلاشهای بیشتری برای کاهش وابستگی به این منابع و بهبود بهرهوری انرژی انجام شود. تا زمانیکه کاهش قابلتوجهی در مصرف انرژی حاصل نشود، هیدروکربنها همچنان بخش اصلی سبد انرژی جهانی خواهند بود. کلید موفقیت در انتقال انرژی به سمت منابع تجدیدپذیر، کاهش تقاضای جهانی برای انرژی است. این امر بهویژه به دلیل چالشهایی که منابع انرژی جایگزین همچون انرژیهای بادی و خورشیدی با آنها مواجه هستند، از جمله هزینههای بالای ذخیرهسازی، اهمیت دارد، اگرچه دولتها و شرکتهای مختلف تلاش میکنند با تخصیص بودجه و ارائه حمایتهای قانونی، روند انتقال را تسریع کنند، اما پیشبینیهای اخیر نشان میدهد که این تلاشها بهتنهایی برای تغییر سریع وضعیت کافی نخواهد بود. بر اساس سناریوی «کربن صفر خالص» شرکت BP، پیشبینی میشود رشد تقاضای انرژی به اوج خود برسد و این روند تا سالآینده ادامه یابد. این سناریو نشاندهنده این واقعیت است که حتی در صورت موفقیت در اجرای سیاستهای انتقال انرژی، تقاضا برای انرژی همچنان با رشد مواجه خواهد بود، اما در سناریوی «مسیر کنونی» که در آن تغییرات سرعت کمتری دارند، رشد تقاضای انرژی تا میانه دههآینده ادامه خواهد یافت و سپس تثبیت خواهد شد. این وضعیت به دلیل نیازهای روبهرشد انرژی در کشورهای درحالتوسعه است که هنوز بهطور گسترده به انرژی دسترسی ندارند و برای پاسخ به تقاضای انرژی خود در حال افزایش مصرف هستند.
شکاف عمیق
چشمانداز BP، شکاف عمیقی را بین کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه نشان میدهد. در کشورهای توسعهیافته که فشارها برای انتقال به منابع انرژی پایدار و کاهش مصرف سوختهای فسیلی به اوج خود رسیدهاست، روند تغییرات سریعتر است. در مقابل، در کشورهای درحالتوسعه، دسترسی به انرژی هنوز بهعنوان یک امر لوکس محسوب میشود و به همیندلیل، مصرف انرژی در این مناطق در حال افزایش است. با رشد اقتصادهای درحالتوسعه، دسترسی به انرژی گستردهتر میشود و این امر به افزایش مصرف انرژی منجر خواهد شد. این وضعیت بهوضوح تناقضی را در استدلالهای رایج در مورد انتقال انرژی نشان میدهد. اغلب گفته میشود که انتقال انرژی میتواند انرژی فراوان و مقرونبهصرفه را برای تمامی مردم جهان تضمین کند، اما واقعیت این است که وفور انرژی بهطور عمده از منابعی تامین میشود که انتقال بهدنبال کنار گذاشتن آنها است. بهعبارت دیگر، درحالیکه کشورهای درحالتوسعه با افزایش تقاضا برای نفت و گاز، نقش مهمی در تقاضای جهانی ایفا میکنند، کشورهای توسعهیافته در تلاش هستند مصرف خود را کاهش دهند که این کاهش غالبا به قیمت کاهش فعالیتهای صنعتی و اقتصادی تمام میشود. این تناقض نشانگر آن است که چرا BP پیشبینی میکند نفت و گاز در بلندمدت همچنان تسلط خود را بر بازار انرژی حفظ خواهند کرد. با وجود تلاشهای گسترده برای افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، مانند انرژی باد و خورشید که قرار است تا سال۲۰۵۰ به میزان قابلتوجهی افزایش یابند، همچنان پیشبینی میشود که تقاضا برای نفت قوی باقی خواهد ماند. این نکته بهویژه حائزاهمیت است چراکه نشان میدهد سرعت فعلی اجرای سیاستهای انرژی، بهرغم تمام پیشرفتها، هنوز فاصله زیادی با اهداف کربن خالص صفر دارد. حامیان انرژیهای سبز، از جمله آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، بهطور مداوم هشدار دادهاند که دستیابی به اهداف خالص کربن صفر نیازمند رویکردی سریعتر و تهاجمیتر است، بنابراین برای موفقیت در این فرآیند، باید تغییرات اساسی و سریعتری در سیاستهای انرژی و فناوریهای مورداستفاده صورت گیرد.