امروز ناترازی انرژی در کشور به یک چالش اساسی تبدیل شده است. خبرگزاری ایرنا با حضور کارشناسان مختلف به بررسی ابعاد گوناگون این ناترازی و همچنین بیان نظرات کارشناسی برای برون رفت از آن و هموار کردن راه دولت چهاردهم پرداخت.
به گزارش ایرنا، یکی از ماموریتهای مهم دولت چهاردهم توجه به بخش انرژی است. در سالهای اخیر ایران به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان منابع هیدروکربوری، دچار ناترازیهای گوناگون در حاملهای مختلف انرژی از جمله گاز و بنزین شده است. در این زمینه خبرگزاری ایرنا، با دعوت از سه تن از کارشناسان این حوزه بررسی ابعاد مختلف این ناترازی پرداخت شد که در ادامه قسمت دوم این نشست ارائه میشود.
گزارش نشست نخست از اینجا قابل دریافت است.
افت درآمدهای ارزی در دهه ۹۰
«محمدصادق مهرجو» کارشناس انرژی درباره راهکارهای رفتن به شرایط مطلوب گفت: شرایط در دهه ۹۰ شمسی بسیار سخت گذشت و از حدود سه میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه تولید نفت به ۲ میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه در سال ۹۹ رسیدیم. در نتیجه یک افت وحشتناک در درآمدهای ارزی و بخش صادراتی داشتیم.
وی افزود: کار ما بحث اصلاح و تقویت ساختار حکمرانی انرژی است. حکمرانی درست انرژی، متکی به ۲ مولفه است؛ یکی بحث آیندهنگری است که بدانیم تا چند سال دیگر با این روند واردکننده انرژی میشویم و با این افت تولید نفت به ناترازی تولید نفت میخوریم. یعنی کشوری که ۱۱۵ سال از کشف نفت در آن گذشته است، بیم این میرود که به سمت ناترازی نفت خام هم برود.
این کارشناس انرژی با اشاره به متنوعسازی سبد انرژی کشور، گفت: برای مدیریت پیک مصرف به خصوص در تابستان، به ۱۰ تا ۱۵ هزار مگاوات برق تجدیدپذیر نیاز است. در چند سال گذشته عربستان سرمایهگذاری هنگفتی در برق تجدیدپذیر انجام داد و قرارداد ایجاد حدود ۲۰۰هزار مگاوات برق تجدیدپذیر با ژاپن و آلمان امضا کرد.
از دست رفت مزیت صادرات نفت و گاز و برق
مهرجو با بیان اینکه مزیت نسبی ما در منطقه صادرات نفت و گاز و برق است، گفت: اگر عربستان سعودی طی چند سال آینده با این ظرفیت وارد بازار انرژی منطقه شود، مزیتمان را در عراق از دست میدهیم. ما در مرکز بیضی تولید و مصرف برق قرار داریم و این یک مزیت عمده است. ما در شمال کشورهای بزرگی مثل روسیه و قزاقستان و در جنوب کشورهای حاشیه خلیج را داریم که نیاز به برق دارند. در شرق و غرب کشورهای پر جمعیتی داریم که به برق نیاز دارند؛ با این شرایط ما باید به قطب انرژی منطقه تبدیل شویم، چرا باید بازار را به ترکیه واگذار کنیم؟
وی اضافه کرد: ما به طور جدی ناترازی گاز داریم در این شرایط چرا باید به سمت توسعهی نیروگاههای گازپایه برویم؟ ما باید به دنبال انرژیهای تجدیدپذیر باشیم. میتوانیم بازده نیروگاهها را به ۵۰ تا ۶۰ درصد افزایش دهیم و گاز را وارد کنیم و نیروگاه با راندمان بالا در نوار ساحلی بسازیم و برق را به کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر کنیم. از سوی دیگر به دنبال توسعه گاز در پتروشیمی باشیم.
سبقت عربستان از ایران در ارزش افزوده پتروشیمی
این کارشناس با اشاره به تنزل قیمتی محصولات پتروشیمی اظهار داشت: باید برای توسعه پایین دست مشوق بگذاریم. در حال حاضر هر تن محصول پتروشیمی صادراتی ما به ۵۰۰ دلار تنزل پیدا کرده است، درصورتی که قیمت عربستان در هر تن محصول ۲ تا سه برابر قیمت ماست. ما ۹۱.۵ میلیون تن ظرفیت نصب شده پتروشیمی داریم و پارسال ۲۴ میلیون تن مازاد ظرفیت داشتیم، چون گاز نداشتیم. همچنین سال گذشته ۱۲ تا ۱۴ میلیارد دلار صادرات محصولات پتروشیمی داشتیم و باقی را به بازار داخلی دادیم، در عین حال به دنبال ساخت متانول و اوره و آمونیاک هستیم در صورتی که باید به دنبال جذب تکنولوژیهای جدید باشیم.
به راحتی تحریمپذیریم
مهرجو با بیان اینکه ایران سالیانه ۳۵ میلیارد صادرات نفت خام دارد، گفت: اگر تحریم را بردارند ما چه مزیتی برای دنیا داریم؟ سهم ایران از اقتصاد جهانی کمتر از یک درصد است و به راحتی ما را تحریم و ایزوله میکنند. ما نباید به اهرم تعادل بین شرق و غرب تبدیل شویم بلکه ما باید بین اینها تعادل ایجاد کنیم. علت بیرون رفتن ترامپ از برجام هم منافع اقتصادی بود، اگر ما ۱۰ قرارداد مثل فاز ۱۱ پارس جنوبی میبستیم و قراردادهای سرمایهگذاری نفت را به ۷۰ میلیارد دلار افزایش میدادیم، ترامپ به این راحتی نمیتوانست از برجام خارج شود.
وی با اشاره به وضعیت واردات بنزین، گفت: سال گذشته سه میلیارد دلار واردات بنزین و گازوئیل داشتیم، مگر ما چقدر درآمد ارزی داریم؟ ما خودروی گران و حاملهای انرژی ارزان در اختیار مردم قرار میدهیم و این برعکس همه جهان است. باید خودروساز را مکلف کنیم که سالیانه ۱۰ درصد از تولید خود را به ساخت خودروهای برقی اختصاص دهد و به این ترتیب خودروسازان را وارد یک بازار رقابتی کنیم و به تدریج به سمت حاملهای انرژی بینالمللی برویم.
این کارشناس معتقد است اصلاح در بازار انرژی کشور نیازمند تصمیمات شجاعانه است و گفت: باید افرادی را وارد کار کنیم که بتوانند این ریسکها را بپذیرند و بعد از این شاهد قیمتگذاریهای دستوری نباشیم.
۱۸ میلیارد فوت مکعب پروژه رها شده
«سید مهدی حسینی» کارشناس انرژی با بیان اینکه اگر بخش تولید و عرضه متعادل نباشند دچار ناترازی میشویم، اظهار داشت: در مورد گاز در یک دورهای هدف توسعه بود، چیزی معادل ۱۸ فاز پارس جنوبی، یعنی ۱۸ میلیارد فوت مکعب در روز پروژه تعریف شده داریم. اگر ابزارهای آن از قبیل سرمایه و فناوری فراهم شود و مدیریت و همت وجود داشته باشد میتوانیم پروژههای تعریف شده را به سرعت آغاز کنیم. بنابراین فقط بحث ذخایر نیست، بلکه ما در زمینه پروژههایی که به تولید میرسند هم کار کردیم.
وی ادامهداد: نزدیک ۲۵ یا ۳۰ سال پیش من مدیر انجمن نفت ایران بودم و آن زمان به فکر بهینهسازی افتادیم و سلسله همایشهایی را در کشور راهاندازی کردیم تحت عنوان کنفرانسهای انرژی و اقتصاد که هدفمان بهینهسازی بود.
ذخیرهسازی راه فرار از ناترازی گاز
مهرجو درخصوص افزایش ذخیره سازی گاز، گفت: در اروپا و امریکا برای مدیریت پیک مصرف، ذخیرهسازی گاز انجام میدهند، اما ما عقب ماندیم.
وی با بیان اینکه بیشترین تولید نفت ما بعد از انقلاب چهار میلیون و ۱۰۴ هزار بشکه در سال ۸۶ بود و دیگر هم نتوانستیم این رقم را تکرار کنیم، اظهار کرد: برای رسیدن به این میزان باید برنامهریزی دقیق و جذب سرمایه داشته باشیم و افرادی روی کار بیایند که نگاهشان به رشد و توسعه باشد و با کنار هم قرار دادن اینها به ظرفیت تولید سال ۹۶ برسیم و بعد از آن به ظرفیت سال ۸۶ برسیم و از آن عبور کنیم.
این کارشناس در پایان با اشاره به اینکه نگاه ما باید غیرسیاسی و حرفهای باشد و لازم است که توازنی در بالادست و پایین دست داشته باشیم، گفت: برنامهریزی کلان ما در بحث ساختار حکمرانی باید آیندهنگر و همهجانبه نگر باشد. آفت ما در حکمرانی انرژی بحث بخشینگری است. ما به سراسر کشور گاز رایگان دادیم. ما باید گاز را در اختیار صنایع قرار دهیم. ما تابستان میدویم که تأمین برق کنیم و زمستان برای تأمین گاز میدویم و هیچ حرکتی نمیکنیم.
این کارشناس با بیان اینکه فقط وزارت نفت نیست که باید کار بهینهسازی را انجام دهد، گفت: ما باید بخش حمل و نقل عمومی را اصلاح کنیم و توسعه دهیم. امروز متروی ما متروی قابل قبولی نیست. مقایسه کنید با متروهایی در مسکو، لندن و خیلی از شهرهای جهان و ببینید که آنها کجا هستند و ما کجاییم. اتوبوسرانی ما یک اتوبوسرانی عقبافتاده است در حالی که در دنیا اتوبوسرانیها ساعت دارند و میتوانید با آنها برنامه زندگیتان را تعریف کنید. دنیا بخش بهینهسازی را مدیریت کرده است.
مردم مقصر بد مصرفی نیستند
حسینی افزود: همیشه گفته شده که مردم زیاد مصرف میکنند، اما واقعیت این است که سیاستهایی که باید در بخش مصرف انرژی اعمال شود، در بخشهای مختلف اقتصادی نیز باید اعمال شود که همه آنها هم مردم نیستند. به عنوان مثال در بخش حمل و نقل اگر از توسعه، قابل استفاده بودن و مفید بودن بگذریم، یک سیاست کاملاً وارونه را اعمال میکنیم. در دنیای پیشرفته و موفق اینگونه است که اتومبیلها به جهت مصرف بهینه بنزین و گازوئیل بسیار ارزان به دست مردم میرسد.
وی ادامه داد: هدفگذاری این کار کاملاً مشخص است؛ وقتی شما ماشین را ارزان میفروشید، مردم توان خرید ماشینهای نو را پیدا میکنند و شما مرتب ماشینهای نو میخرید. در خیابانهای اروپا ماشین کهنه نمیبینید در حالی که در خیابانهای ما هنوز پیکان مدل ۴۸ را میبینیم با مصرف بسیار و آلایندگی بالا. با این کار ماشینها مدام نو میشوند و ماشینهای کهنه به فولاد تبدیل میشوند و برای بخشهای مختلف صنعت به کار گرفته میشوند. از طرف دیگر خدمات و بنزین را بسیار گران میکنند تا کسی که ماشین نو دارد، اتومبیلش را برای خرید سبزی روشن نکرده و بنزین بیهوده مصرف نکند.
این کارشناس با بیان اینکه وقتی بنزین گران باشد کسی خودرو را بیجهت حرکت نمیدهد، اظهار داشت: به این ترتیب مصرف بهینه میشود، ماشینها نو میشوند و خیابانها آلودگی کمتری خواهند داشت. اما ما درست عکس این موضوع عمل میکنیم؛ اتومبیل را بسیار گران میفروشیم و اتومبیلهای کهنه از رده خارج نمیشوند و مصرف بالا دارند.
بهینه سازی در ساختمان صرفه اقتصادی ندارد
حسینی با اشاره به ساختارهای ساختمانسازی عنوان کرد: ما باید این ساختارها را به گونهای جلو ببریم که مصرف ما در انرژی داخل منازل کاهش پیدا کند. به عنوان مثال پنجرههای دوجداره باید به صورت یک الزام در ساختارسازی در بیاید. متأسفانه ما اینها را رعایت نمیکنیم و هرکس هرطور که میخواهد خانه میسازد و مصرف انرژی بالا میرود. در سایر بخشها هم وضعیت به همین گونه است؛ به طور مثال ما در بخش بازرگانی بیمحابا انرژی مصرف میکنیم در حالی که باید ساختارهای خودش را داشته باشد.
آمریکا، بزرگترین تاجر نفت و گاز
وی در خصوص وضعیت تولید با طرح این سوال که ما چرا به وضعیت ناترازی رسیدیم، گفت: آمریکا که واردکننده نفت و گاز بوده، امروزه بیش از ۷ میلیون بشکه نفت «شیل» تولید میکند و در مجموع تولید آمریکا به بالای ۱۳ میلیون بشکه رسیده است و در مورد گاز هم صادرکننده شده است. همسایههای ما مثل امارات و کویت، به جای اینکه امروز با یک خط ساده از گاز ما استفاده کنند، الانجی از آمریکا وارد میکنند و بسیار هم برای تاسیسات الانجی و دریافت آن هزینه کردهاند.
این کارشناس انرژی بیانداشت: آمریکا یک روزی واردکننده گاز از کانادا بود، اما امروز صادرکننده است. اینجا سیاستهای اقتصادی هم باید کار کند؛ آیا امریکا واردات گاز را متوقف کرده است؟ با کمال تعجب میبنیم که الانجی صادر میکند و گاز هم وارد میکند. امریکا از همان مرز شرقی کانادا گاز را وارد میکند، ۲۰ درصد را مجدد از طریق خط لولهای که داخل شبکه آمریکا وجود داشته به خود کانادا در ساحل غربی، به قیمت بیشتر میفروشد و ۶۰ درصد باقیمانده را به مکزیک صادر میکند. اینها کارهای تجاری است که امریکا انجام میدهد.
وی خاطرنشانکرد: ما روشهای بینالمللی معمول را کنار میگذاریم و خودمان میخواهیم روشهای جدید اختراع کنیم، در حالی که خیلی چیزها در دنیا هست که میتوانیم یاد بگیریم و به سادگی در سیستمهای خودمان پیاده کنیم.
حسینی در پاسخ به این سوال که اصلاح انرژی کشور نیازمند همراهی مردم است و چطور میتوان این همراهی را به دست آورد، گفت: مردم نشان دادهاند که همیشه همراه هستند، اما پارامترهای مختلفی با هم باید اتفاق بیفتد تا شما بتوانید یک برنامه را پیش ببرید. مشکلی که در سیاستگذاریهای ما پررنگ است این است که عموماً یک بخش برای ما مهم میشود و فقط به آن یک بخش میپردازیم و حواسمان نیست که آن بخش زمانی موفق میشود که بخشهای دیگر هم به همراه آن حرکت کنند.
وی ادامه داد: در بخش بهینهسازی، دولت باید با نظارت شورای عالی انرژی یا پیشنهادی که من داشتم تحت عنوان «آژانس ملی انرژی» که دارای پشتوانههای قوی برای اجرای سیاستهایشان باشد، بتواند برنامههای خود را تعریف کند و پیش ببرد. به این ترتیب قواعد برای بخشهای مختلف مانند حمل و نقل، ساختمانسازی و غیره تعریف و وارد سیستم شوند.
نفت، پاشنه آشیل کشور
حسینی با بیان اینکه من اساساً به اقتصاد یارانهای اعتقاد ندارم، گفت: برای اینکه این اتفاق بیفتد ما باید به بخشهایی که به آنها پرداخته نمیشد، بپردازیم. امروز پاشنه آشیل اقتصاد کشور، نفت و گاز است به اضافه وزارت امور خارجه و دیپلماسی که اگر این دو را به درستی شکل و سامان دهیم، مطمئن باشید که حرکت میکنیم.
وی افزود: من معتقدم ما باید در نفت یک دیپلماسی انرژی داشته باشیم و نیروهای داخلی که نفت و گاز و روشهای جهانی را میشناسند باید خود تصمیمگیرنده و مذاکرهکننده باشند. از طرف دیگر در سطح ملی، وزارت خارجه باید مسیرها را صاف کند تا بتوانیم به توسعه دست پیدا کنیم. اینکه میگویم دیپلماسی ملی باید در کنار نفت قرار بگیرد، به این دلیل است که بتواند روی برداشتن تحریمها کار کند.
بودجه کشور وابسته به نفت است
در ادامه «نصرالله زارعی» کارشناس انرژی گفت: ما باید با یک نگاه واقعبینانه وضعیت کشور را توصیف کنیم. آن چیزی که امروز در آن قرار داریم، انواع و اقسام ناترازیهاست. دولت چهاردهم با ناترازی انرژی، ناترازی صندوقهای بازنشستگی و غیره روبهرو خواهد بود. همه این ناترازیها به دلیل وابستگی اقتصاد و بودجهی ما به صنعت نفت است.
وی با اشاره به نقش دولت در رفع تحریم، اظهار داشت: دولت باید فضا را برای رفع تحریم احیا کند. معنای سیاست ما که «نه شرقی و نه غربی» است، باید عدم وابستگی باشد نه عدم رابطه. ما نیازمند تعادل بخشی در سیاست خارجی هستیم. نیاز به سرمایهگذاری در صنعت نفت از ۱۶۰ میلیارد دلار تا ۲۵۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. مرکز پژوهشهای مجلس سال قبل گزارش داد که میانگین جذب سرمایهگذاری در صنعت نفت ۲ میلیارد در سال بیشتر نبوده است. پس ما خیلی با کف ۱۶۰ میلیارد دلار فاصله داریم. ناترازیهایی که امروز ما را به یک اقتصاد شکننده رسانده است باید کمک کنیم که دولت در سیاست خارجی دستش برای تعادلبخشی و روابط بینالملل باز باشد.
زارعی درخصوص احتمال ریاست جمهوری ترامپ و تأثیر آن بر وضعیت دیپلماسی ایران، عنوان کرد: دکتر پزشکیان گفتند سیاستمدار حاذق و باتجربه آلترناتیو جایگزین دارد. حتماً باید یک تیم حاذق و باتجربه در سیاست خارجی مستقر شود که اگر ترامپ آمد و در سناریوی اول به بنبست رسیدند، قدرت تجزیه و تحلیل و ارائه برنامه جایگزین را داشته باشد. به هر صورت کشور باید از این بن بست خارج شود و راهی جز این نیست.
این کارشناس با بیان اینکه ظرفیتها در بخش نفت و گاز باید به روزرسانی شود، گفت: کشور در برنامه هفتم، اهدافی را ترسیم کرده که مبتنی بر مطالعات و ظرفیتهایی است که ما باید به الزامات و پیشنیازهای آنها توجه کنیم. ما اگر شاخصها و عوامل توسعه را خلاصه کنیم میرسیم به سه ضلعی مدیریت، تکنولوژی و سرمایه. ما در مدیریت به یک بلوغ قابل توجهی رسیدیم و امروز در کشور مشکل برنامه نوشتن نداریم. در تکنولوژی، اجرا و سازندگی هم پیشرفت قابل ملاحظهای داشتیم. ۷۰ تا ۸۰ درصد تجهیزات صنعت نفت، داخلیسازی شده است و این یک دستاورد قابل دفاعی است اما بدانیم که ما در همان تکنولوژی نیاز به خارج داریم.
فشار افزایی پارس جنوبی، حیاتیترین برنامه وزارت نفت
وی ادامهداد: امروز برای فشارافزایی پارس جنوبی که به نظرم حیاتیترین پروژه برای کشور است و میتواند ناترازی را جبران کند نیاز به یک سری ابزار وارداتی دارد. همچنین برای افزایش تولید نفت و ضریب بازیافت و رسیدن به نرم منطقه، نیاز به تکنولوژی داریم. از آنجایی که ظرفیت و تیم کارآمد در کشور وجود دارد، لازم است که تحریم برداشته شود تا برنامه هفتم به سرنوشت برنامههای پنجم و ششم گرفتار نشود.