بنا به گزارشها، در صورت شعلهورتر شدن آتش جنگ در منطقه، بسیاری از کشورهای منطقه از قطع زنجیره نفتی تهران-پکن استقبال کرده و میکوشند خود را بهعنوان جایگزین این معادله معرفی کنند.
به گزارش اختصاصی انرژی پرس، تنشها در منطقه روز به روز در حال افزایش است و تحولات اخیر احتمال گسترده شدن درگیریها و منتهی شدن اوضاع به یک نزاع گسترده را بالاتر برده است. گمانهزنیهای موجود زیرساختهای نفتی ایران را در مرکز تشدید درگیریها در خاورمیانه لحاظ کرده است و این احتمال را مطرح میکند که در صورت شعلهورتر شدن آتش درگیریها اوضاع به چه سمت و سویی کشیده شده و چه تاثیری بر شرکای نفتی ایران میگذارد.
پکن در صدر تحولات
چین که بیش از ۹۰ درصد نفت صادراتی ایران را خریداری میکند، بلاشک جایگاهی مهم در این وضعیت دارد. تقریباً سهچهارم مصرف نفت پکن به واردات از سراسر جهان متکی است. از دست دادن عرضه از ایران باعث میشود چین برای تامین نیازهای انرژی خود به بازارهای جهانی روی آورد.
از سوی دیگر، برای ایران، صادرات به چین منبع حیاتی منابع مالی است. حدود ۲ میلیارد دلار در ماه فروش نفت این کشور به چین حداقل ۵ درصد کل تولید اقتصادی ایران را تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، چینیها پول نقدی را که ایران برای واردات خود نیاز دارد، تامین میکنند. همچنین این نکته را نیز باید در نظر گرفت که تجارت نفتی ایران و چین برای تهران پرسود بوده چراکه این کشور برخلاف برخی از دیگر مقاصد صادراتی تهران، قابلیت پرداخت و تامین منابع مالی ملزوم این تجارت را دارد.
از منظر چینیها، نفت ایران ارزان است و با تخفیفهای قابل توجهی در قیاس با قیمتهای جهانی فروخته میشود. در حالی که چین، هند و برخی از کشورهای در حال توسعه با وجود تهاجم روسیه به اوکراین به خرید نفت روسیه ادامه میدهند، عملا تنها چین بوده که در واردات گسترده نفت از ایران دخیل است.
به گزارش نیویورک تایمز، این مسئله البته همچنین نشانگر وابستگی چین به ایران است. چین برای حفظ اقتصاد خود نیاز به خرید انرژی زیادی دارد. این کشور بزرگترین واردکننده نفت در جهان و دومین مصرفکننده بزرگ نفت پس از ایالات متحده است. با این حال، چین کارهای زیادی برای محدود کردن اتکای کلی خود به نفت انجام داده است. «گابریل کالینز»، محقق انرژی چین در موسسه سیاست عمومی دانشگاه رایس هیوستون، گفت: «در حالی که نفت ۴۰ درصد انرژی مصرفی در ایالات متحده را تشکیل میدهد، اما این رقم تنها حدود ۲۰ درصد از انرژی کلی چین است.»
این در حالی است که به گفته «آندون پاولوف»، تحلیلگر ارشد پالایشگاه و فرآوردههای نفتی در شرکت کپلر، تخمین زده میشود ۱۵ درصد از واردات نفت چین از ایران میآید.
احتمال کاهش خرید؟
اما بنا به آمار موجود، بهرغم وابستگی چین به نفت ایران، تهران یگانه تامینکننده پکن در حوزه انرژی نیست. چین از عراق، کویت، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و آنگولا نیز خریدهای زیادی در حوزه انرژی انجام میدهد. اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت به میزان پنج میلیون بشکه در روز کمتر از ظرفیت کامل خود نفت تولید میکنند. این گروه که مجموعهای از تولیدکنندگان نفت به رهبری عربستان سعودی است، کمتر از آنچه که می تواند تولید میکند تا قیمتها را نسبتاً بالا نگه دارد. اگر وقوع درگیریهای گسترده سبب شود که چین نتواند مقدار معمول نفت خود را از ایران بخرد -یعنی حدود یک میلیون تا ۱.۵ میلیون بشکه در روز – ممکن است همسایگان ایران با خوشحالی خود را در مقام جایگزین معرفی کنند.
به گفته کارشناسان نفت، در نتیجه وقوع چنین سناریویی، آسیب به اقتصاد چین از حتی قطع طولانیمدت نفت از ایران حداقلی خواهد بود، مشروط بر اینکه سایر کشورها محمولههای خود را افزایش دهند. به گفته کارشناسان، بسیاری از کشورهای منطقه از جمله عراق از اینکه بدل به فروشنده اصلی نفت به چین شوند، استقبال میکنند. البته برخی چنین استدلال میکنند که شاید باقی کشورها حاضر نباشند مانند ایران دست به تخفیفهای گزاف در فروش نفت خود بزنند، با این همه نیاز چین به یک تامینکننده اصلی میتواند در مذاکرات احتمالی برای واردات از کشورهای ثالث تاثیرگذار بوده و پکن را به پذیرش قیمتهای نسبتا بالاتر نیز سوق دهد.
بنا به گزارشها، در صورت شعلهورتر شدن آتش جنگ در منطقه، بسیاری از کشورهای منطقه از قطع زنجیره نفتی تهران-پکن استقبال کرده و میکوشند خود را بهعنوان بدیل این معادله معرفی کنند. «راجر فوکه»، متخصص انرژی در دانشگاه ملی سنگاپور گفت: «هر گونه وقفه در صادرات نفت ایران احتمالاً به سرعت با افزایش سایر منابع تأمین چین جایگزین خواهد شد».
با این همه، به گفته بسیاری، هرگونه تنش شدید در منطقه میتواند اوضاع را چنان از کنترل خارج کند که امکان عملیاتی شدن این برنامهها به محاق برود. حداقل ۲۰ درصد نفت جهان و حتی سهم بیشتری از واردات نفت چین، با کشتیها از از طریق تنگه هرمز عبور میکند. همچنین بیشتر ظرفیت مازاد پنج میلیون بشکهای اوپک در روز در میادین نفتیای است که باید از طریق تنگه هرمز صادر شود.
بنابراین، با توجه به آمار و تحلیلها موجود، به نظر میرسد که هرگونه افزایش رادیکال تنش میتواند جریان کلی ترانزیت نفت را مختل کند، با این همه میتوان چنین نتیجه گرفت که چین به راحتی خواهد توانست جایگزینی برای نفت ایران در صورت وقوع سناریوهای بدبینانه پیدا کند.