فاطمه لطفی
هوش
مصنوعی یا یادگیری ماشین امکان کاوش راهحلهایی برای انواع چالشهای محیطی و اقلیمی
از بلایای طبیعی، انتشار گازهای گلخانهای، نظارت بر تنوع زیستی و کشاورزی گرفته
تا مدلسازی اقلیم و آب و هوا را فراهم و امکان پیشرفت در جهت کاهش اثرات تغییر
اقلیم را فراهم میکند. با این حال، نقطه برخورد هوش مصنوعی و محیط زیست همیشه نقطه
مثبتی نیست. افزایش میزان علاقه و اشتیاق به استفاده از یادگیری ماشین در سالهای
اخیر، که با پردازش حجم بسیار زیادی از دادهها، با دسترسی به توان محاسباتی عظیم
امکانپذیر شده است، گرایشی را به سمت پذیرش این مدلها در مقیاس بزرگ ایجاد کرده
است. این علاقه فشار زیادی بر منابع طبیعی وارد میکند که اغلب نادیده گرفته میشوند
و کمتر گزارش میشوند. از سویی اندک توجهی به میزان تولید آلایندههایی میشود که
محصول مستقیم استفاده از هوش مصنوعیست. آلایندههایی که هم حاصل استفاده از آب
برای تولید محاسبات هوش مصنوعیست و هم حاصل مصرف انرژی در این محاسبات. به چارچوبی نیاز است که تأثیرات زیستمحیطی و
تخریب ناشی از هوش مصنوعی یا یادگیری ماشین را در طول چرخه عمر خود رصد کند تا به
سیاستگذاران و ذینفعان اطلاع دهد که استانداردها و خطمشیهای زیستمحیطی را بهطور
مناسب پیادهسازی کنند و نتیجه اجرای این سیاستها را در طول زمان پیگیری کنند.
برای موثر بودن این سیاستها، تأثیرات زیستمحیطی هوش مصنوعی باید بهصورت تفکیکشده
و بهموقع در سرتاسر جهان در سایتهای فعالیت کلیدی پایش شود. این همه در حالیست
که غولهای عظیم فناوری از استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر برای تامین برق مورد
نیاز خود سخن گفتهاند.
چالشی که باید نگرانش بود
گزارش
جدیدی که دولت بریتانیا در مورد ایمنی هوش مصنوعی منتشر کرده است میگوید که شدت
کربن منبع انرژی مورد استفاده توسط شرکتهای فناوری «یک متغیر کلیدی» در محاسبه هزینه
زیست محیطی این فناوری است. با این حال، این گزارش میافزاید که «بخش قابل توجهی»
از آموزش مدلهای هوش مصنوعی همچنان به انرژی با سوخت فسیلی متکی است. در واقع،
شرکتهای فناوری در تلاش برای دستیابی به اهداف زیستمحیطی خود، قراردادهای انرژیهای
تجدیدپذیر را منعقد میکنند. به عنوان مثال، آمازون بزرگترین خریدار شرکتی انرژیهای
تجدیدپذیر در جهان است. با این حال، برخی از کارشناسان استدلال میکنند که این امر
سایر مصرف کنندگان انرژی را به سمت سوختهای فسیلی سوق میدهد زیرا انرژی پاک کافی
برای بقیه مصارف وجود نخواهد داشت. گزارشها میگویند انتشار گازهای گلخانهای غول
فناوری گوگل در مدت پنج سال به دلیل تقاضای بالای انرژی که برای فناوری هوش مصنوعی
نیاز است، نزدیک به 50 درصد افزایش یافته است.
بر
این اساس کارشناسان بر این باورند که هدف غولهای فناوری برای کاهش ردپای اقلیمیشان
در معرض خطر است زیرا این غولها به طور فزایندهای متکی به مراکز دادهای هستند
که تشنه انرژیست. غول فناوری گوگل قولهایی برای کاهش ردپای اقلیمی خود داده بود
اما گفته میشود این هدف هماکنون ممکن است در معرض خطر دستنیافتنی شدن باشد، زیرا
گوگل برای تامین انرژی محصولات جدید هوش مصنوعی خود متکی به مراکز داده بیشتریست،
مراکزی که به شدت تشنه انرژی هستند. این
غول فناوری اخیرا فاش کرد که انتشار گازهای گلخانهای آن در طول پنج سال گذشته 48
درصد افزایش یافته است. رونق تقاضا برای هوش مصنوعی منجر به افزایش تمرکز بر ظرفیت
مراکز داده، و در نتیجه استرس شدید بر شبکههای برق، ظرفیت تولید و محیط زیست شده
است. ساختارهای هوش مصنوعی بهدلیل کمبود ظرفیت مراکز داده بهشدت محدود شدهاند. بحثهای زیادی صورت گرفته در این مورد که گلوگاههای
انرژی مورد نیاز کجا خواهند بود، نیازهای انرژی مصرفی چقدر است؟ پردازندهها باید
کجا مستقر شوند؟ ساخت دیتاسنتر بر اساس مناطق جغرافیایی از جمله آمریکای شمالی،
ژاپن، تایوان، سنگاپور، مالزی، کره جنوبی، چین، اندونزی، قطر، عربستان سعودی و کویت
چگونه پیش میرود؟ چه مقدار هزینه سرمایهای (capex) مورد نیاز است؟
چه نوع انرژی تولیدی، برقآبی، تجدیدپذیر، فسیلی، برای این مراکز نیاز است؟ آیا
اصلا وجود هوش مصنوعی یک نوع فناوری پایدار است یا بیشتر عامل از بین رفتن محیط
زیست؟ و بسیار سوالات مشابه به این.
ایلان
ماسک در جایی گفته بود: «به نظر میرسد که محاسبات هوش
مصنوعی آنلاین هر شش ماه یک بار 10 برابر افزایش مییابد. پس کمبود برق جدی خواهد
بود. مراکز داده نمیتوانند برق کافی برای راهاندازی همه تراشهها را پیدا کنند.
فکر میکنم سال آینده، چنین کمبودی را خواهیم داشت». اگر محاسبات ایلان ماسک درست
باشد، در این صورت غولهای فناوری با مشکل بسیار بزرگی مواجه خواهند شد: کمبود برق.
و این کمبود برق از کجا تامین خواهد شد؟ البته شرکت تحقیقاتی سِمیآنالیز با تردید
به این اعداد و ارقام ایلان ماسک مینگرد. این شرکت میگوید محاسبات هوش مصنوعی هر
شش ماه 10 برابر نمیشود. با این حال سِمیآنالیز «اما»ی بزرگی مطرح میکند. این
شرکت میگوید محاسبات بر پایه هوش مصنوعی از سهماهه اول سال 2023 تا کنون هر سه
ماه 50 تا 60 درصد افزایش یافته است. با این حال گستردهتر شدن هوش مصنوعی، به
معنی استفاده بیشتر از ترانسفورماتورها، ژانراتورها و تعداد بیشماری خنک کننده
است، خنککنندههایی که به برق نیاز دارند. اخیرا آژانس بینالمللی انرژی اعلام
کرده که تقاضای برق مراکز داده هوش مصنوعی تا سال 2026 به 90 تراوات ساعت خواهد
رسید. و سِمیآنالیز هم تخمین میزند که انویدیا از سال 2021 تا پایان سال 2024 به
تنهایی شتابدهندههایی با انرژی مورد نیاز 5M+H100s دارد. از سویی احتمالا تقاضای
ظرفیت مرکز داده هوش مصنوعی تا اوایل سال 2025 به بیش از 10 گیگاوات برسد. این
درحالیست که قبل از فراگیری هوش مصنوعی برخی مقالات علمی از مصرف 7933 تراوات
ساعت برق معادل 24 درصد برق تولیدی دنیا در این مراکز داده خبر میدادند!
اما
سِمیآنالیز میگوید مصرف انرژی دیتاسنترها بسیار کمتر از اعداد و ارقام وحشتناک
24 درصد برق تولیدی جهان است. این شرکت تحقیقاتی معتقد است که هوشمصنوعی تا سال
2023 دیتاسنترها را به استفاده از 4.5 درصد از تولید انرژی جهانی سوق خواهد داد. بر
همین اساس، رشد ظرفیت توان دیتاسنترها طی چند سال آینده از 12 تا 15 درصد نرخ رشد
ترکیبی سالیانه CAGR به 25 درصد CAGR سرعت خواهد گرفت. تقاضای انرژی فناوری
اطلاعات حیاتی مرکز داده جهانی از 49 گیگاوات (GW) در سال 2023
به 96 گیگاوات تا سال 2026 افزایش خواهد یافت که از این میزان، هوش مصنوعی 40 گیگاوات
را مصرف خواهد کرد. اما واقعیت این است که همین اعداد و ارقام هم نشان از آن دارد
که به زودی یک بحران واقعی برق به وجود خواهد آمد و این برق مورد نیاز احتمالا
باید از به ارزانترین و سریعترین روش ممکن تامین شود؛ شاید با برق فسیلی. دیتاسنترها
نیازمند برق هستند و تولید این برق فراوان به معنی افزایش سریع ظرفیت شبکه
الکتریکی است که درحالی که بسیاری از غولهای فناوری متعهد شدهاند انتشارات کربن
خود را کاهش دهند. به این مشلات باید اضافه کرد روابط سیاسی کشورها را که به
محدودیت صادرات تراشه دامن میزند. برخی از مناطق پیشرفتهتر دنیا از جمله ایالات
متحده و برخی کشورهای اروپا قادر خواهند بود برقی تولید کنند که شدت کربن آن کمتر
باشد و در این راه از منابع سوخت کم کربنتر استفاده کنند اما بخش بزرگی از اروپا
با واقعیتهای ژئوپلیتیکی دستوپنجه نرم میکند که محدودیتهایی بهخصوص از منظر
تامین انرژی مورد نیاز برایش به ارمغان میآورد. کشورهایی هم هستند که بدون توجه
به اثرات زیستمحیطی تولید انواع برق، اقدام به افزایش تولید برق برای تامین برق
مورد نیاز مراکز داده خود خواهند کرد.
غولهای فناوری چه نقشی در تولید کربن دارند؟
در
این گزارش تنها از گوگل مثال میآوریم که خود میتواند مشت نمونه خروار باشد. اخیرا
غول فناوری گوگل در گزارشی اعلام کرده که مصرف برق این شرکت افزایش یافته و تقاضای
برق مراکز داده و انتشار زنجیره تامین عامل اصلی این افزایش بوده است. این شرکت همچنین
در گزارش زیست محیطی سالانه خود فاش کرد که انتشار
گازهای گلخانهای آن در سال 2023 نسبت به سال قبل 13 درصد افزایش یافته و به 14.3
میلیون تن رسیده است. این شرکت فناوری که سرمایه گذاری قابل توجهی در هوش مصنوعی
انجام داده است، میگوید که هدف «بسیار جاه طلبانه» آن برای رسیدن به انتشار خالص
صفر تا سال 2030 «آسان نخواهد بود». بر اساس گزارش روزنامه گاردین، در این بیانیه
آمده است که «ابهام قابل توجهی» وجود دارد در مورد اینکه آیا رسیدن به هدف امکانپذیر
خواهد بود یا نه، از جمله اینکه این گزارش از «ابهام در مورد تأثیرات زیستمحیطی آینده
هوش مصنوعی» نوشته که «پیشبینی آن پیچیده و دشوار است». انتشار گازهای گلخانهای
گوگل از سال 2019، سال پایه هدف گوگل برای رسیدن به صفر خالص، نزدیک به 50 درصد
افزایش یافته است، که این شرکت را ملزم میکند به همان میزانی که دیاکسید کربن
منتشر میکند، همان میزان را هم حذف کند. آژانس بینالمللی انرژی تخمین می زند که
کل مصرف برق مراکز داده میتواند از سال 2022 حدود 1000 تراوات ساعت در سال 2026 یعنی
دو برابر شود، یعنی تقریبا سطح تقاضای برق ژاپن. بر اساس محاسبات شرکت تحقیقاتی سمیآنالیز،
هوش مصنوعی تا سال 2030 باعث خواهد شد
استفاده مراکز داده از انرژی تولیدی جهانی از 4.5 درصد عبور کند. مراکز داده نقش
مهمی در آموزش و اجرای مدلهایی ایفا میکنند که زیربنای هوش مصنوعی مانند گوگل جمینی
جیپیتی 4 اوپن آی هستند که ربات گفتگوی ChatGPT را تقویت میکنند. مایکروسافت در سال جاری
اعتراف کرد که استفاده از انرژی در مراکز دادهاش، هدف «والای» منفی کردن کربن تولیدی
تا سال 2030 را به خطر میاندازد. برد اسمیت، رئیس مایکروسافت، در ماه مه اعتراف
کرد که به دلیل استراتژی هوش مصنوعی این شرکت این هدف والا تغییر یافته است.
بیل
گیتس، یکی از بنیانگذاران مایکروسافت، پیشتر گفته بود که هوش مصنوعی به مبارزه با
بحران اقلیم کمک میکند، زیرا فناوریهای بزرگ «به طور جدی مایلند» برای استفاده
از منابع برق پاک هزینه بیشتری بپردازند تا «لاف بزنند از انرژی سبز استفاده میکنند».
شرکتهای بزرگ فناوری در تلاش برای دستیابی به اهداف اقلیمی به خریداران عمده انرژیهای
تجدیدپذیر تبدیل شدهاند. با این حال، در حال حاضر تعهدات برای کاهش انتشار دیاکسید
کربن در مقابل تعهدات سرمایهگذاری هنگفت در محصولات هوش مصنوعی قرار گرفته است،
سرمایهگذاریهایی که به مقادیر قابلتوجهی انرژی برای آموزش و استقرار در مراکز
داده نیاز دارد؛ در کنار آن انتشار کربن مرتبط با ساخت و انتقال سرورها و تراشههای
رایانهای مورد استفاده در آن هم وجود دارد.
مصرف آب غولهای فناوری
مصرف
آب یکی دیگر از عوامل محیطی در رونق هوش مصنوعی است، در مطالعهای تخمین زده شده
که هوش مصنوعی میتواند تا سال 2027 تا 6.6 میلیارد متر مکعب آب مصرف کند، تقریبا
دو سوم مصرف سالانه انگلستان. اتفاقا یکی از انتقاداتی که بر آنالیز اثر هوش
مصنوعی در دنیا وارد است این است که این آنالیزها معمولا میزان مصرف آب و تاثیری
که هوش مصنوعی بر مصرف آب دارد را دست کم یا به طور کلی نادیده میگیرند. در یک
مطالعه علمی نشان داده شده است به عنوان مثال، آموزش GPT-3 در مراکز داده
پیشرفته مایکروسافت در ایالات متحده میتواند به طور مستقیم 700 هزار لیتر آب شیرین
تمیز را تبخیر کند، اما چنین اطلاعاتی معمولا مخفی نگه داشته شده است. مهمتر از آن در این تحقیق اعلام شده است که
تقاضای جهانی هوش مصنوعی ممکن است عامل برداشت 4.2 تا 6.6 میلیارد متر مکعب آب در
سال 2027 باشد، که بیشتر از کل برداشت سالانه آب 4 تا 6 کشور اندازه دانمارک یا نیمی
از بریتانیا است. این امر بسیار نگرانکننده است، زیرا در پی رشد سریع جمعیت، کاهش
منابع آب، و زیرساختهای قدیمی آب، کمبود آب شیرین به یکی از مهمترین چالشهای
مشترک همه ما تبدیل شده است. برای پاسخگویی به چالشهای جهانی آب، مدلهای هوش
مصنوعی میتوانند، و باید بتوانند، مسئولیت اجتماعی بر عهده بگیرند و با توجه به
ردپای آبی خود، به عنوان الگویی در میان سایر شرکتها مطرح شوند.
غولهای فناوری و پولهایی کلان که خرج دیاکسیدکربن
میشود!
غولهای فناوری از جمله مایکروسافت، متا، آلفابت
و سیلزفورس بیش از هر زمان دیگری برای راهحلهای اقلیمی که برای حذف مستقیم دی
اکسید کربن از هوا طراحی شدهاند، پول خرج میکنند. سرمایهگذاریهای چند میلیون
دلاری جدیدترین اقدامات رهبران غولهای پیشرفته فناوری برای تقویت حوزه کوچک اما
رو به رشد حذف دیاکسید کربن یا CDR است، زیرا این شرکتها به دنبال دستیابی به
اهداف بلندپروازانه اقلیمی و در عین حال مصرف مقادیر شگفتانگیز انرژی هستند.جمیلا
یمانی، مدیر بخش حذف کربن در سیلزفورس، در مصاحبهای با نیوزویک میگوید: «ما به
حذف کربن به عنوان یک بیمهنامه نیاز داریم. سیلزفورس اخیرا 25 میلیون دلار با
شرکت سرمایه گذاری CDR Frontier قرارداد امضا کرده تا مطمئن شود فناوری حذف کربن در
صورت نیاز آماده استفاده خواهد بود.» یمانی میگوید: فناوری جذب کربن امروز نیاز
به سرمایه گذاری اولیه دارد تا بتوانیم بعدا از آن استفاده کنیم. از دیگر سرمایهگذاریهای
جدید میتوان به خرید حدود 49 میلیون دلاری حذف دیاکسید کربن توسط شرکت فرونتایر Frontier به نمایندگی
از شرکتهای فناوری و تعهد مایکروسافت برای خرید میلیونها اعتبار حذف کربن برای
احیای جنگلها اشاره کرد، معاملهای که این شرکت آن را بزرگترین معامله از نوع خود
تا به امروز در جهان نامیده است. پروژههای درختکاری در آمریکای لاتین و افزودن فناوری
جذب کربن جذ به تأسیسات انرژی زیست توده در سوئد نشاندهنده طیف وسیعی از رویکردهای
حذف دیاکسید کربن است که شرکتهای فناوری از آن حمایت میکنند. پیش از این، شرکتهای
فناوری بر روی برخی از ماشینهای حذف کربن سرمایهگذاری کردهاند که همین چند وقت
پیش به نظر میرسیدند چیزهای علمی تخیلی بودند، اما اکنون کاربرد تجاری یافتهاند.
شرکت
سوئیسی کلایمورک Climeworks میلیونها دلار از شرکتهای فناوری گرفته است تا فناوری حذف کربن مختص
خود را از یک نمونه آزمایشگاهی 15 سال پیش به بزرگترین مرکز حذف مستقیم کربن در
جهان تبدیل کند؛ این پروژه ماه مه گذشته رونمایی شد. کلایمورک در ایسلند تاسیساتی
دارد بهنام ماموت که دومین تاسیسات تجاری این شرکت است، در این تاسیسات از انرژی
فراوان و بدون کربن زمین گرمایی ایسلند، انرژی که در این کشور به وفور یافت میشود،
برای تامین برق مورد نیاز یک مکنده بسیار بزرگ و پیچیده دیاکسیدکربن استفاده میشود.
این شرکت انتظار دارد که تاسیسات ماموت هر سال 36000 تن دی اکسید کربن را از هوا جذب
و آن را در زیر زمین ذخیره کند. آدریان سیگریست، معاون کلایمورک در حوزه راهحلهای
مشتریمدارانه، میگوید: سه دلیل اصلی وجود دارد که شرکتهای فناوری بزرگترین حامیان
اولیه شرکت او و سایر اقدامات مربوط به حذف دیاکسید کربن هستند. سیگریست در گفتوگو
با نیوزویک میگوید: «اول اینکه، فشار زیادی بر روی این شرکتهای فناوری وجود دارد
که کربن زدایی را در دستور کار خود قرار دهند. این فشار حتی با فراگیری انقلاب هوش
مصنوعی افزایش یافته است.»
آموزش
و بهره برداری از مدلهای بزرگ هوش مصنوعی به قدرت محاسباتی بسیار بیشتری نیاز
دارد و این به معنی ایجاد مراکز داده بیشتر و در نتیجه مصرف برق بیشتر برای تامین
انرژی و خنک کردن این مراکز داده است. پیشبینی اخیر موسسه تحقیقات انرژی الکتریکی
نشان میدهد که تا پایان این دهه، مراکز داده میتوانند تا 9 درصد کل برق تولید
شده در ایالات متحده را مصرف کنند، یعنی دو برابر مصرف امروزی. دوم، به اعتقاد سیگریست
«فرهنگ شرکتهای فناوری به خوبی با ماهیت پیشگام اقدامات مربوط به حذف دیاکسد
کربن مطابقت دارد.» به گفته سیگریست: «غولهای فناوری به نوآوری عادت کردهاند.
بنابراین، برای آنها به نوعی مناسب است که با همان لنز به فضای علم اقلیمشناسی
نیز نگاه کنند.» و سوم؟ خب معلوم است پول.
غولهای
فناوری منابع لازم را دارند تا همه آنچیزی را که شرکتهای فعال در حوزه حذف دیاکسیدکربن
نیاز دارند، برایشان فراهم سازند. محققان علوم اقلیمی میگویند که جهان علاوه بر
کاهش سریع انتشار گازهای گلخانهای و افزایش تولید انرژی پاک، باید راههایی را نیز
برای کاهش مقدار اضافی دیاکسید کربنی بیابد که فعالیتهای بشری وارد اتمسفر میکنند.
جان لارسن، از گروه رودیوم،Rhodium ، به نیوزویک میگوید: «حذف دیاکسید کربن بهعنوان
یک استراتژی برای راهحلهایی در مورد تغییر اقلیم، بخش واقعا مهمی از پازلی است
که با آن سر و کار داریم». رودیوم یک شرکت تحقیقاتی مستقل با تمرکز بر انرژی و تغییر
اقلیم، گزارش مهمی را در اوایل سال جاری در مورد وضعیت راهحلهای مبتنی بر حذف دیاکسید
کربن ارائه کرد. یافته نهایی آنها این بود: روشهای حذف دیاکسید کربن باید رشد
کنند و توسعه یابند لارسن میگوید: «ایالات متحده به تنهایی باید بتواند تا اواسط
قرن یک میلیارد تن حذف دیاکسید کربن حذف کند». تحقیقات رودیوم نشان میدهد که
برنامههایی که ایالات متحده تا سال 2035 در این مسیر دارد تنها در برگیرنده حذف
حدود 50 میلیون تن دیاکسید کربن است. به گفته لارسن: ما راه درازی در پیش داریم.
ترکیبی از درختان و فناوری
در
گزارش رودیوم از حذف کربن، اقدامات و روشهای مربوط به حذف کربن طیفی وسیعی از راهحلهای
مبتنی بر طبیعت مانند جنگلداری و کشاورزی تا فناوری آیندهنگر پروژه ماموت کلایموروک
را پوشش میدهد. لارسن میگوید: «راههای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد.» بهگفته
او: «راهحلهای طبیعی معمولاً از نظر تجاری مقرون به صرفه و آماده استفاده هستند،
اما سنجش راهحلهای طبیعی برای حذف کربن دشوارتر است». با این حال طرحی برای
استفاده از طبیعت برای کاهش میزان دیاکسید کربن اتمسفر وجود دارد. مایکروسافت با
گروه سرمایه گذاری بیتیجی پاکتوال قراردادی برای تخصیص 8 میلیون اعتبار حذف کربن
مبتنی بر طبیعت منعقد کرد که بازه زمانی آن تا سال 2043 است. این دو شرکت در بیانیهای
اعلام کردند که این اعتبارات توسط گروه سرمایه گذاری تیمبرلند به ارزش یک میلیارد
دلار در جنگلهای آمریکای لاتین ایجاد میشود. برایان مارس، مدیر ارشد بازارهای
انرژی مایکروسافت، به نیوزویک میگوید که راهحلهای مبتنی بر طبیعت بخش مهمی از
اهداف اقلیمی این شرکت هستند و حدود نیمی از برنامههای حذف کربن شرکت مبتنی بر
این راهحلهاست. او معتقد است: «ما بدون راهحلهای مبتنی بر طبیعت، گذار آرام به
اقتصاد کم کربن را درک نخواهیم کرد.» بازار اعتبار کربن برای پروژههای جنگلداری
برای بسیاری از شرکتها حوزه پرمخاطرهای بوده است و بسیاری از پروژههای کاشت یا
حفاظت از درختان از اهداف اقلیمی فاصله دارند. مارس میگوید: «اعتماد ما در این زمینه
حذف دی اکسید کربن همزمان با بلوغ بازار افزایش یافته است.» سازمان غیردولتی محیط
زیستی و غیرانتفاعی بینالمللی حفاظت Conservation توصیههایی
در مورد اثرات زیست محیطی این پروژهها دارند تا اطمینان حاصل شود که کار کاشت
درخت و احیای جنگلها با اهداف دیگری مانند حفاظت از تنوع زیستی مطابقت داشته باشد.
مایکروسافت و بیتیجی پاکتوال هر دو در رتبه بندی شرکتهای مسئول و قابل اعتماد نیوزویک
ثبت شدهاند. بیتیجی پاکتوال، مستقر در برزیل، در
ردهبندی نیوزویک از معتبرترین شرکتهای جهان در سال 2023، و در بخش خدمات مالی
چهل و چهارمین شرکت بود. مایکروسافت در میان نرمافزارها و ورودیهای مخابراتی در
فهرست نیوزویک از مسئولیتپذیرترین شرکتهای آمریکا در سال ، پنجمین رتبه را دارد.
جدیدترین
قراردادهای حذف کربن فرونتایر راهحلهای بر مبنای طبیعت و فناوری را در هم میآمیزد.
این شرکت در سال 2022 با حمایت شرکتهای فناوری آلفابت، متا، شرکت شاپیفای، شرکت استرایپ
و دیگر شرکتها با هدف تامین تقاضا برای صنعت نوپای حذف کربن تشکیل شد. هانا ببینگتون،
رئیس استراتژی فرونتایر به نیوزویک میگوید که این شرکت به تازگی قراردادی را با
استکهلم اگزرژی Stockholm Exergi، منعقد کرده است؛ استکهلم اگزرژی شرکتیست
که برای تامین گرما و انرژی شهر، ضایعات چوبی زباله را میسوزاند. بر اساس این
قرارداد، اگزرژی فناوری جذب و ذخیره کربن را به تاسیسات خود اضافه خواهد کرد. ببینگتون
توضیح میدهد: «این تأسیسات بیوانرژی تمام کربنی را که در ابتدا قرار بود وارد
اتمسفر کند، جذب میکند و ما آن را به عنوان حذف کربن میخریم». به گفته او اگزرژی
قادر خواهد بود سالانه حدود 800000 تن کربن جذب کند و نظارت دقیق مقامات سوئدی یکپارچگی
فرآیند حذف کربن را تضمین خواهد کرد. سیلزفورس در فهرست مسئولیتپذیرترین شرکتهای
آمریکایی نیوزویک در سال 2024، سی و پنجمین شرکت در بخش نرمافزار و مخابرات است،
اعلام کرده که قرارداد 25 میلیون دلاری فرونتایر گامی به سوی دستیابی به هدف بودجه
100 میلیون دلاری شرکت در این بخش است. یمانی از سیلزفورس میگوید که کاری که هر
پروژه حذف دیاکسید کربن که شرکتها از آن پشتیبانی میکنند، انجام میدهد بسیار
بیشتر از حذف تنها اندکی دیاکسید کربن است، این پروژهها به هموار کردن راه برای گستردهتر
شدن صنعت حذف کربن کمک میکند. او میگوید: «ما میخواهیم مقیاس نوآوری را بالا
ببریم، ما میخواهیم گسترش این فناوریها را تسریع کنیم.» دیگر متر و معیار مهمی
که او بدانها اشاره دارد شامل تعدادی پروژه جدید است در جهت تجاری سازی و افزایش
تعداد خریداران جدیدی است که وارد بازار حذف دیاکسید کربن میشوند.
نقش دولتها در افزایش مقیاس حذف کربن
علیرغم
اشتیاق غولهای فناوری برای پروژههای حذف دیاکسید کربن، گزارش رودیوم نشان میدهد
که این سرمایهگذاریها در مقایسه با آن اندازهای که به گفته بسیاری از دانشمندان
کره زمین به آن نیاز دارد، کمرنگ هستند. لارسن از رودیوم میگوید: «بعید است که
بخش خصوصی در این حوزه به طور کامل و مناسبت عمل کند. اینجاست که ما معتقدیم دولتها
باید نقش ایفا کنند». برخی نشانههای اولیه از حمایت دولتها خبر میدهند. در ماه
مه، وزارت انرژی ایالات متحده نامزدهای نهایی را در رقابتی که برای پروژههای حذف
دیاکسید کربن برگزار کرده بود تا مشخص شود کدام شرکتها مناسب برای دریافت بودجه
دولتی هستند، اعلام کرد. از جمله این شرکتها کلایمورک است، که اولین پروژه خود
در ایالات متحده را با نام Cypress در لوئیزیانا برنامهریزی میکند. لارسن میگوید
که سرمایهگذاری اولیه حذف دیاکسید کربن توسط شرکتهای فناوری به ارتقای رزومه
مجموعهای از راهحلهای اقلیمی میشود که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. به گفته
او: «این یکی از تنها گزینههایی است که ما در درازمدت برای کاهش غلظت دیاکسید
کربن در جو داریم. این راهحل باید به اندازه تولید برق پاکتر،حمل و نقل برقی و
همه چیزهایی که مردم در مورد چگونگی حل مشکل تغییر اقلیم به آن میاندیشند، مهم
باشد.»