سوالات پاسخ داده نشده اقتصاد انرژی در برنامه توسعه هفتم!

امین رضا انصاری دانش‌آموخته دکترای مهندسی فرآیند، دانشگاه علم و صنعت؛ کارشناس ارشد حوزه نفت و انرژی

ایران با دارا بودن بیش از ۹ درصد منابع هیدروکربنی جهان و پتانسیل‌های اقلیمی و جغرافیایی، مطابق اسناد چشم‌انداز 1420 باید به افق رشد فراگیر، سریع و پایدار و تراز اول منطقه با الگوی هاب انرژی و هاب فناوری دست یابد. در برنامه توسعه هفتم به الگوهای رشد اقتصادی از نوع مردمی‌سازی و رسیدن به رشد اقتصادی ۸‌درصد اشاره شده است‌. بر این اساس، در برنامه توسعه هفتم به تورم ناشی از نوسانات ارزی و عدم مولدسازی ثروت در فعالیت‌های جاری به عنوان چالش این هدف، اشاره شده است. راهکار اصلی در این برنامه به مشارکت واقعی مردم، رفع سوداگری اقتصادی و افزایش تولید و سبقت گرفتن صادرات غیرنفتی از واردات پرداخته شده است‌. در حالی که رفع سوداگری اقتصادی با تحلیل ریشه‌ای قیمت‌گذاری دستوری، قیمت پایین سوخت و رفع ناترازی‌های بحرانی انرژی در مقیاس فراوزارتی خواهد بود. تعاریف کلی این برنامه، در برخی موارد بسیار ساده‌گیرانه و در برخی موارد رویایی و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد. به اندازه لازم و کافی به اهمیت برنامه برای قدم اول چشم‌انداز 1420 توجه نشده و نگاه فراوزارتی برای حل چالش ناترازی‌ها خصوصا بحران مصرف گاز از طریق تنوع‌بخشی منابع انرژی و بحران بنزین از طریق مدیریت تقاضا و الزام وزارت صمت به ارتقای عملکرد شبکه خودرو، در نظر گرفته نشده است.
برنامه توسعه هفتم در بخش انرژی، ابهام در خط تراز تعیین شده و کلیدواژه‌هایی بدون برنامه بلندمدت است. در این برنامه، به مشارکت بخش خصوصی از طریق صندوق توسعه جهت ارتقای ظرفیت‌های بالادستی نفت/گاز/اکتشاف و استخراج و طرح‌های نیروگاه پراکنده نیز پرداخته شده تا حدی که واگذاری بنگاه‌های دولتی، تسهیل صدور مجوزهای کسب وکار و کاهش تصدی‌گری حوزه انرژی نیز تا حد ممکن تفصیل شده ولی به رفع ایرادات برنامه‌های قبلی یا موارد اثربخش مطلوب آنها جهت استفاده در نقشه راه اجرایی خصوصی‌سازی مطلوب بدون بروکراسی اداری، پرداخته نشده است.
سوال همیشگی این است که چرا توسعه ما در مقایسه با کشورهای منطقه به تعویق افتاده است؟ آیا همه مشکلات فقط تحریم بود؟ آیا اتلاف منابع مادی و منابع انسانی و عدم تنوع‌بخشی به جریان متخصصان سیاستگذاری انرژی نیز ناشی از تحریم بود؟ آیا روش‌های خصوصی‌سازی حوزه انرژی در دو دهه اخیر به درستی بوده است؟ چگونه شده و چگونه ‌باید باشد؟ آیا پخش رانت و سوبسید انرژی باعث نشده؛ در حالی که کشورهای حوزه خلیج فارس، هر کدام به تنهایی صندوق ذخیره ارزی 350 تا 940 میلیارد دلار داشته باشند؛ صندوق توسعه ایران در رکود مانده باشد؟ آیا جریان ارزش زنجیره پایین‌دستی، بومی‌سازی طرح‌ها و جذب فرصت‌های رشد همراه با آمایش سرزمین‌محور را توجه کافی و لازم داشته‌ایم؟ آیا سازوکار توسعه منابع انسانی در بخش نفت و انرژی، عدم موازی‌کاری سازمانی، سازوکار انتقال تجربه و دانش نسل‌های قبلی به منابع انسانی را به‌روزرسانی و اثربخش کردیم؟ آیا به فرصت‌های نوآورانه برای تامین مالی طرح‌های میادین مشترک توجه شده؟ آیا به لزوم جلب مشارکت مردمی در واقعی‌سازی اقتصاد و مشارکت در بهره‌وری و توسعه منابع انرژی پرداخته شد؟ فرصت نگاه‌های جدید را فرا برسانیم!
۱۸ مهر ۱۴۰۳ ۱۶:۱۰
روزنامه اعتماد |
تعداد بازدید : ۶۴