راهکارهای گذار از هدررفت انرژی

راهکارهای گذار از هدررفت انرژی

عبدالله باباخانی تحلیلگر انرژی

مدیریت انرژی سه بخش خیلی مهم دارد. بخش تولید، بخش هدر رفت انرژی و مصرف خوب و بخش توسعه سبد انرژی . چه بخواهیم یا نخواهیم دچار ابر بحران انرژی هستیم. بدون معاونت انرژی ریاست جمهوری و یکپارچه سازی مدیریت انرژی، از این ابربحران عبور نمی کنیم.  نتیجه اعمال بخشی از مدیریت انرژی در سیزده دولت قبلی اکنون بصورت ابر بحران انرژی با کسری ۲۵ درصدی در بخش گاز، برق و بنزین و حدود ۵ درصدی در بخش گازوئیل خود را نمایان کرده است.  در سیزده دولت قبلی فقط مدیریت بخش تولید را اعمال کردیم، تا جایی که تولید بیشتر از مصرف و صادرات بود، نقص های مدیریت انرژی دیده نمی شد. اما از چند سال پیش که مخازن از نیمه عمر گذشتند و از طرفی مصرف بالا رفت، به دردسر افتادیم.  سال گذشته با نفت ۸۱ دلاری و گاز ۲۵ سنتی صادراتی منطقه خلیج فارس، حدود ۱۸۰ میلیارد دلار برداشت کرده ایم. این تولید روزانه ۳/۶ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی و ۳۰۰ میلیارد متر مکعبی گاز، برای مصرف نصف اروپا کافی است. اما با آن چکار کردیم؟ حدود ۵۲ میلیارد دلار از ۱۸۰ میلیارد دلار را بدون اینکه بدست مصرف کننده برسانیم، هدر دادیم.  مدیران قبلی انرژی ( نفت، نیرو و صمت) همگی با مدیریت اشتباه خودشان و عدم مدیریت در بخش هدر رفت انرژی و توسعه‌ سبد انرژی، کشور را به نقطه ورشکستگی انرژی رسانده اند.  در نگاهی به هدر رفت انرژی کشورهای مختلف، میزان هدر رفت انرژی در ایران تعجب همه کارشناسان انرژی جهان را بهمراه داشته است، گویا در ایران انرژی تولید میکنند تا فقط هدر بدهند.

سر فصل های هدر رفت انرژی:  یک و نیم میلیارد دلار نشتی تاسیسات گاز، یک میلیارد دلار هدر رفت بنزین موقع تخلیه و بنزین گیری در ایستگاه های بنزین( روزانه حدود ۶ میلیون لیتر)، پنج میلیارد دلار بخش گاز فلرها (در سال گذشته رکورد رشد افزایش گازهای همراه نفت جهان را شکستیم و با رشد ۱۹ درصدی به هدر رفت ۲۱ میلیارد متر مکعب رسیدیم، تقریبا معادل ۴۰ درصد مصرف کشور ۸۰ میلیونی ترکیه. سالیان درازی است که فقط در این بخش شعار میدهیم در حالی که حدود شش میلیارد دلار هزینه دارد و هجده ماهه برمیگردد). ۲۹ میلیارد دلار در نیروگاه ها و خطوط انتقال برق که با ایجاد انحصار برای مپنا و کیفیت پایین و قیمت بالا و زمان طولانی حتی در ساخت نیروگاه های تازه، فرسودگی نیروگاه های قدیمی و هدر رفت حدود ۱۵ درصد از همان برق تولیدی در شبکه، این حجم از خسارت ایجاد می گردد و در واقع بخش تولید و توزیع برق در یک وضعیت بسیار اسفناکی قرار دارد، بگونه ای که با هیچ کشور صنعتی قابل مقایسه نیست و بیشتر شبیه کشورهای در حال جنگ این بخش را مدیریت میکنیم. هدر رفت انرژی این بخش پاشنه آشیل ابر بحران انرژی کشور است.  و در ادامه هفت میلیارد دلار عدم رعایت ماده ۱۹ در ساختمان سازی ( در حالی که در سال ۱۳۷۰ این قانون مصوبه شده است، اما شهرداری ها در ۹۴ درصد موارد آن را برای ساختمان های نو مطالبه نکرده اند). در بخش ساختمان، به ازای هر متر مکعب ۵۸۰ کیلووات ساعت انرژی مصرف می شود و این در حالی است که میزان مصرف انرژی در کشورهای اروپایی به ازای هر متر مکعب ۱۲۰ کیلو وات ساعت است. با این حال، اروپا طی یک دوره زمانی تا ۲۰۳۰ بنا دارد که مصرف انرژی به ازای هر متر مکعب را به ۵۰ کیلو وات ساعت برساند.

اتنن

هشت میلیارد دلار سوخت اضافی خودروهای غیر استاندارد رقمی عجیب است که بعد از شصت سال مدعی خودرو ساز بودن، هنوز سالیانه این خسارات را به کشور وارد میکنیم. تازه به مدیران پاداش هم میدهیم و طلبکار هم هستند که دارند جهاد میکنند.  همچنین ساخت ۸۵ پتروشیمی بدون تکمیل زنجیره و بدلیل مشکل گاز که با ظرفیت زیر ۷۵ درصد کار میکنند. در کمال تعجب مجوز ساخت ۷۵ پتروشیمی دیگر صادر میشود. گویا ما در مسابقه هدررفت سرمایه و انرژی شرکت کرده ایم و می خواهیم مقام نخست را به هیچکس ندهیم.  در بخش توسعه سبد انرژی، کشور در وضعیت تقریبا تعطیلی بسر میبرد و حتی در دولت چهاردهم برای تحقیر این بخش یک کارشناس معارف اسلامی و اقتصاد را عهده دار مدیریت مهم‌ترین پست بخش انرژی کشور ( حتی بالاتر از وزیر نفت، نیرو و صمت)، بدون هیچگونه سابقه کاری در این بخش و یا مقالات و شناختی در جامعه مرتبط،  قرار داده اند.

ساخت ۴۶ میلیون تن صنعت فولاد، با تولید ۳۱ میلیون تن و مجوز ساخت ده ها میلیون تن کارخانه فولاد دیگر در ادامه اجرای ۵۰۰ هزار کیلومتر خط لوله گاز بدون اینکه به برنامه تولید گاز توجه شده باشد. این فاجعه آنقدر بزرگ است که قبل از پایان دهه مجبور میشویم که شرکت توسعه و مهندسی گاز را به نام «شرکت جمع آوری خطوط لوله» تغییر نام دهیم و شروع به جمع آوری لوله ها از مناطقی روستایی و دور افتاده کنیم.  و دها مورد دیگر از هدر رفت انرژی که تنها نمونه هایی از حکمرانی غلط در بخش انرژی است.

در حالی جهان از مرز تامین ۳۵ درصد برق از محل تجدیدپذیرها رسیده است، سهم ما شش دهم درصد می باشد. یعنی ۱ به ۷۰ از جهان عقب هستیم. در گزارش صندوق بین المللی پول و آژانس بین المللی انرژی از اطلس ایران بعنوان یکی از ۳ بهشت روی زمین برای تولید تجدیدپذیرها یاد شده است. اما چون که طراحی مصرف انرژی کشور را بر حسب ۷۵ درصد گاز و ۲۳ درصد فراورده نفتی انجام داده ایم و در بخش نیروگاهی با غول انحصاری بنام مپنا مانند خودروسازها، کشور را محدود کرده ایم، بنابرین این شانس خدادادی را هم از خودمان گرفته ایم.  آیا وزیران مرتبط انرژی ( نفت، نیرو و صمت) دولت چهاردهم توان عبور کشور از ابر بحران را دارند؟ بدون تعارف، جواب منفی است. آنچه که در برنامه های آنها دیده میشود، همان مسیر غلط مدیران قبل از خودشان است. فقط هدفشان تولید بیشتر است. این یعنی هنوز درکی از مدیریت انرژی ندارند.

اگر تحریم امروز برداشته شود و همین امروز هم عضو لیست عادی اف ای تی اف شویم( همین یک قلم، از لحاظ فنی در طرف مقابل دو سال زمان خواهد برد، اما فرض می کنیم عضو بودیم) و ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی هم بیاید، هیچ مگا پروژه ای که بتواند این کسری ها را کم کند زیر پنج، شش سال به جواب نمی رسد.  سال آینده در طول سال میانگین ۲۵۰ میلیون متر مکعب کسری گاز داریم، در زمستان این رقم به ۴۵۰ میلیون متر مکعب افزایش خواهد یافت . همچنین در طول سال حدود ۷-۱۰ گیگاوات و در تابستان ۲۷ گیگاوات کسری برق خواهیم داشت. و در حوزه سوخت نیز روزانه ۲۵ میلیون لیتر کسری بنزین خواهیم داشت و در فصل های سفر به ۴۰ میلیون لیتر خواهیم رسید و درگازوئیل به کسری ۱۰ میلیون لیتری خواهیم رسید.  دولت چهاردهم با این ترکیب و تفکر در پایان دولتش، اگر عالی کار کرده باشد. با کسری برق ۳۵ درصدی، گاز ۴۰ درصدی، بنزین ۳۵ درصدی و گازوئیل ۲۰ درصدی کشور را تحویل میدهد.

اما چه باید کرد؟

اگر مدیران فرسوده انرژی و ‌مافیای هفت سر از محل ارتزاق این ابر بحران انرژی فرصت دهند، ما حتی واجب تر از وزیران مرتبط با انرژی که در واقع وزیران تولیدی انرژی هستند، نیاز به یک مرکز فرماندهی و اتاق فکر برای انرژی داریم، بهترین حالت «معاونت انرژی ریاست جمهوری» است.  این معاونت میتواند طی یک دوره چهار ساله حدود ۲۵ میلیارد دلار از ۵۰ میلیارد دلار هدررفت انرژی را به سبد انرژی برگرداند.( این از دست زدن به قیمت انرژی بسیار عاقلانه تر است). همچنین سیاست گذاری صحیح برای تامین کسری های بخش برق و گاز را با مشارکت اقتصادی مردم در تولید انرژی های تجدیدپذیر، بدون ایجاد انحصاری جدید مانند مپنا در بخش برق فسیلی، انجام داده، صنایع کشور را به سمت استقلال تامین انرژی خودشان با تجربه موفق کشورهای دیگر هدایت کند و مسیر خودروهای هیبریدی و برقی را مانند دیگر کشورها در ایران باز کند.

معاونت انرژِ ریاست جمهوری همچنین صنایع مورد نیاز درآمدی کشور مانند صنایع پتروشیمی برای دوران پس از نفت ( بعد از ۲۰۳۰) را بسمت تکمیل زنجیره هدایت کند، تا بتوانند بخشی از بازار را قبل از اشباع شدن برای ایران حفظ کرده، وزارت خانه های مختلف را مجبور به کنترل تعهدات آینده در بخش انرژی دولتی نماید و دهها حرف نگفته دیگر که باید هم گفته شوند و هم اینکه مدیران دولت باید بشنوند. اگر امروز نشنوند و عاقلانه حلش نکنند، مجبور به استفاده از قوه قهریه علیه مردم میشوند.

برای هر یک از این موارد ماه ها مطالعه شده است و با در نظر گرفتن تجربه کشورهای موفق برای ایران تغییرات لازم داده شده است. ما فقط میخواهیم ایران آباد باشد و مردم ایران حق دارند در کشوری که بزرگترین منابع نفت و گاز و بهترین اطلس جغرافیایی جهان، جهت تولید انرژی های تجدیدپذیر را دارد، بیشترین کسری های انرژی در جهان را نداشته باشند. قطع برق و گاز و کمبود بنزین و گازوئیل توسط هیچ کارشناسی در جهان در ایران باورنکردنی نیست.

۱۴ آبان ۱۴۰۳ ۱۳:۴۷
ماهنامه دنیای انرژی شماره 60 |
تعداد بازدید : ۲۱۷