خلاصه مقاله : کاهش خام فروشی و تکمیل زنجیره ارزش افزوده در صنعت نفت، ارزآوری بالا به کشور بخصوص در شرایط تحریم های اقتصادی، تأمین تقاضای داخلی فرآوردههای نفتی و متعاقبا صادرات محصولات پالایشگاهی بخصوص در نواحی مرزی و به کشورهای همجوار، توسعه متوازن و پایدار مناطق مختلف کشور و ایجاد اشتغال پایدار، تسهیل در حمل و نقل و توزیع فرآوردههای نفتی خصوصاً نقاط دورافتاده، مشارکت بخش خصوصی و تقویت فضای رقابتی در تولید محصولات پالایشی، سهولت در تأمین مالی توسط بخش خصوصی به دلیل حجم کم سرمایه گذاری مورد نیاز برخلاف تأمین مالی مگاپروژههای پالایشگاهی، دسترسی آسان به فناوریهای مورد استفاده و سرعت بخشی به تکمیل واحدهای پالایشی و سهولت در مدیریت پروژه، افزایش نرخ بازگشت سرمایه اقتصادی، حرکت در جهت سیاستهای پدافند غیرعامل و افزایش ضریب امنیت ملی متأثر از پراکندگی مجتمعهای پالایشی، انعطاف پذیری خوراک ورودی با توجه به مشکلات مربوط به تهیه مواد اولیه و تنوع آنها، میزان سرمایه گذاری کم با توجه به میزان سودآوری، ساخت و راه اندازی سریع و عدم وابستگی به مکان فیزیکی خاص از مزیت های پالایشگاه های کوچک به شمار می روند . در برخی مناطق دورافتاده روسیه، مینی ریفاینریها برای تأمین سوخت محلی و کاهش هزینههای حمل و نقل نفت خام به پالایشگاههای بزرگ، مورد استفاده قرار میگیرند. روسیه به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان، از مینی ریفاینریها برای پاسخ به نیازهای داخلی و تأمین سوخت در مناطق دورافتاده استفاده کرده است، اما همزمان تلاش کرده تا این صنعت را تحت کنترل و نظارت دقیقتری قرار دهد.
علی شهوازیان رئیس کمیسیون هیدروکربن، صنایع شیمیایی و گاز اوپکس
پالایشگاههای کوچک به عنوان بخشی از زنجیره صنایع نفت
و گاز با توانمندی فرآوری نزدیک به 27 میلیون تن در سال خوراک نفتی سبک و سنگین،
به عنوان بخشی از پدافند غیرعامل و تامین امنیت ملی در حوزه سوختهای تقطیری و
همچنین کمک به دولت جمهوری اسلامی ایران در صادرات فرآوردههای نفتی در شرایط
تحریم، در نقاط مختلفی از کشور وجود دارند. 220 پالایشگاه کوچک یا در اصطلاح مینیریفاینری
در کشور وجود دارد که یک چهارم آنها به صورت تقطیری و باقی آنها به صورت بلندینگ
فعالیت میکنند. پالایش به عنوان اولین حلقه از زنجیره ارزش افزوده در صنعت پایین
دستی نفت محسوب میشود. جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن
حدود 9.3 درصد از ذخایر اثبات شده نفت جهان و مزیت نسبی در این صنعت، سهم اندک دو
درصدی از ظرفیت پالایشی دنیا را به خود اختصاص داده است و حتی از لحاظ کیفی نیز
همین فرآوردههای پالایشی تولیدی کشور جایگاه مطلوبی را ندارد. ویژگی اصلی
صنعت پالایش در کشور عبارت است از: توسعه و اشتغال پایدار و بیشتر، ریسک سرمایهگذاری
پایین، تأمین نیاز داخلی فرآوردههای پالایشی، تکمیل زنجیره ارزش افزوده و افزایش
تولید ناخالص داخلی، جلوگیری و کاهش خام فروشی و حضور مؤثر در بازارهای منطقهای و
بین المللی از طریق صادرات فرآوردههای نفتی و غیره. لذا این صنعت میتواند طلایهدار
توسعه صنعت نفت کشور در راستای تحقق اهداف سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و سند
چشم انداز 1404 و تقویت بخش انرژی کشور گردد.
صنعت پالایش کشور دارای دو ضعف
اساسی کمیت و کیفیت فرآوردههای نفتی است. دو عامل اصلی پایین بودن کیفیت محصولات
پالایشی در پالایشگاههای ایران، فرسودگی و سطح پایین فناوریهای مورد استفاده
است. بطور کلی سه راهکار احداث پالایشگاههای کوچک، پالایشگاههای بزرگ و مجتمعهای
پتروپالایشی برای توسعه صنعت پایین دستی نفت پیشنهاد میشود که با توجه به شرایط
فعلی حاکم بر صنعت نفت کشور به نظر میرسد، در یک دوره کوتاه مدت و میانمدت، در
وهله اول استفاده از ظرفیت خالی مینی ریفاینریها با رعایت لوازم و جوانب کار و در
وهله دوم تاسیس مینیریفاینریهای جدید، از امکانپذیری بهتری برخوردار است. تفاوت
اصلی پالایشگاههای بزرگ و کوچک در حجم سرمایهگذاری، حجم پروژه و پیچیدگی فناوری
است، لذا در شرایطی که سرمایهگذاریهای بزرگ شکل نگیرد مینی ریفاینری، راهکاری
بسیار مناسب و زودبازده برای توسعه صنعت پالایشی کشور است. صنایع پالایشی بزرگ و
همچنین مجتمعهای پتروپالایشی نیازمند حجم سرمایهگذاری و فناوری بالا بوده که از
مدیریت پروژه سختتری نسبت به واحدهای پالایشی کوچک برخوردار هستند. از این رو،
احداث مجتمعهای پالایشی کوچک بدلیل حجم کم سرمایه گذاری مورد نیاز، این پتانسیل
را دارند که به طور کامل توسط بخش غیردولتی تأمین مالی شده و مورد بهرهبرداری قرار
گیرند. فعالیت این واحدها از یک سو موجب تقویت رقابت پذیری صنعت پالایش و افزایش
تولید فرآوردههای نفتی شده و از طرف دیگر با تکمیل زنجیره ارزش افزوده با پدیده
شوم خام فروشی مقابله کرده و یکی از مهمترین راهحلهای استراتژیک برای مقابله
با تحریمهای فروش نفت خام میتواند باشد.
پالایشگاه
کوچک یا پتروپالایشگاه ؟
تفاوتهای اصلی
بین پالایشگاههای کوچک و پتروپالایشگاهها به ظرفیت تولید، پیچیدگی فرآیندها،
محصولات تولیدی و نقش آنها در صنعت نفت و پتروشیمی بازمیگردد. پالایشگاههای کوچک
دارای ظرفیت تولید محدودتری هستند، معمولاً در حد چند هزار تا چند ده هزار بشکه در
روز. آنها بیشتر به تأمین نیازهای محلی یا منطقهای اختصاص دارند و معمولاً برای
مناطقی با دسترسی محدود به زیرساختهای بزرگتر، ساخته میشوند. اما پتروپالایشگاهها
ظرفیت تولید بسیار بالاتری دارند و میتوانند چند صد هزار تا چند میلیون بشکه در
روز نفت خام را پالایش کنند. این تأسیسات معمولاً برای تأمین نیازهای ملی و حتی
بینالمللی طراحی شدهاند و از مقیاس بسیار بزرگتری برخوردارند. همچنین پالایشگاههای
کوچک عمدتاً بر تولید فرآوردههای پایه مانند بنزین، گازوئیل، نفت کوره و برخی
دیگر از محصولات ساده تمرکز دارند. به دلیل محدودیت در فناوری و مقیاس، تنوع
محصولات آنها نسبت به پتروپالایشگاهها کمتر است. اما پتروپالایشگاهها
علاوه بر تولید فرآوردههای پایه، محصولات
پیچیدهتر و با ارزش افزوده بالاتری مانند مواد پتروشیمی (مانند اتیلن، پروپیلن،
پلیمرها، و مواد شیمیایی دیگر) تولید میکنند. این تنوع در محصولات، پتروپالایشگاهها
را به مراکز صنعتی بسیار مهمی تبدیل میکند که قادر به تولید مواد اولیه برای
صنایع مختلف هستند. در بحث پیچیدگی فرآیندها نیز پالایشگاههای کوچک فرآیندهای
پالایش در این تأسیسات معمولاً سادهتر و کمتر پیچیده هستند. و به طور معمول از
فرآیندهای اساسی مانند تقطیر ساده و واحدهای کراکینگ ساده برای تولید محصولات
استفاده میکنند. و درپتروپالایشگاهها
این تأسیسات از فرآیندهای پیچیدهتر و
پیشرفتهتری مانند هیدروکراکینگ، کاتالیتیک کراکینگ، واحدهای آلکیلاسیون و
فرآیندهای پتروشیمیایی برای تولید محصولات متنوعتر و با ارزش افزوده بالاتر
استفاده میکنند.
از منظرنقش
اقتصادی و صنعتی نیزپالایشگاههای کوچک بیشتر در مناطقی با نیازهای محلی مورد
استفاده قرار میگیرند و نقش مهمی در تأمین سوخت و ایجاد اشتغال در مناطق
دورافتاده یا کمتر توسعهیافته دارند. آنها اغلب به عنوان تأسیسات موقتی یا مکمل
برای پتروپالایشگاههای بزرگتر عمل میکنند. و درپتروپالایشگاهها
به دلیل ظرفیت بالا و تنوع محصولات، این
تأسیسات نقش مهمی در اقتصاد ملی و بینالمللی ایفا میکنند. پتروپالایشگاهها به
عنوان مراکز تولید مواد خام برای صنایع پتروشیمی و سایر صنایع کلیدی شناخته میشوند
و تأثیر گستردهتری بر زنجیره ارزش و اقتصاد دارند. هزینههای سرمایهگذاری و عملیاتی پالایشگاههای
کوچک به دلیل مقیاس کوچکتر و فناوریهای سادهتر، معمولاً کمتر است. اما هزینههای
تولید به ازای هر واحد محصول ممکن است بیشتر باشد، زیرا بهرهوری پایینتری دارند. اما در پتروپالایشگاهها این
تأسیسات نیاز به سرمایهگذاریهای بزرگتر دارند، اما به دلیل مقیاس اقتصادی و بهرهوری
بالاتر، هزینههای تولید به ازای هر واحد محصول معمولاً کمتر است. همچنین،
درآمدهای حاصل از فروش محصولات با ارزش افزوده بالا میتواند هزینههای سرمایهگذاری
را جبران کند.
تأثیرات زیستمحیطی
پالایشگاههای کوچک:
این پالایشگاهها ممکن است به دلیل فناوریهای
قدیمیتر و کارایی پایینتر، تأثیرات زیستمحیطی بیشتری داشته باشند. برخی از این
تأسیسات ممکن است بدون رعایت کامل استانداردهای زیستمحیطی فعالیت کنند. و در پتروپالایشگاهها
با توجه به استفاده از فناوریهای پیشرفتهتر، پتروپالایشگاهها معمولاً دارای
استانداردهای زیستمحیطی بالاتری هستند و کنترل بیشتری بر روی انتشار گازهای
گلخانهای و مدیریت پسماندها دارند. و در آخر هم نقش پالایشگاههای کوچک در زنجیره تأمین به عنوان
حلقههای ابتدایی در زنجیره تأمین نفت و گاز عمل میکنند و عمدتاً بر تولید
فرآوردههای نفتی برای مصرف محلی تمرکز دارند. اما پتروپالایشگاهها
این تأسیسات در قلب زنجیره تأمین پتروشیمی
قرار دارند و به عنوان تولیدکنندگان مواد اولیه برای صنایع مختلف (از پلاستیک و
مواد شیمیایی گرفته تا داروسازی و کشاورزی) نقش حیاتی ایفا میکنند.
به طور کلی،
تفاوتهای اصلی بین پالایشگاههای کوچک و پتروپالایشگاهها در مقیاس، پیچیدگی
فناوری، تنوع محصولات، نقش اقتصادی و صنعتی، و تأثیرات زیستمحیطی نهفته است. در
حالی که پالایشگاههای کوچک بیشتر برای پاسخ به نیازهای محلی و در مقیاس کوچکتر
طراحی شدهاند، پتروپالایشگاهها به دلیل مقیاس بزرگتر و توانایی تولید محصولات
متنوع و با ارزش افزوده، نقش مهمی در اقتصاد جهانی دارند. سیاست دولتها در قبال پالایشگاههای کوچک در
مقایسه با پتروپالایشگاهها معمولاً بر اساس چندین عامل کلیدی مانند ظرفیت تولید،
توسعه اقتصادی، بهرهوری، تأثیرات زیستمحیطی و امنیت انرژی شکل میگیرد. در حالی
که پالایشگاههای کوچک و پتروپالایشگاهها هر دو نقش مهمی در صنعت انرژی دارند،
سیاستهای دولتها اغلب به گونهای تنظیم میشوند که تعادلی بین این دو نوع
تأسیسات برقرار کنند. حضور قدرتمند بخش خصوصی کشور در صنایع پائیندستی پالایش نفت و گاز و
تکمیل زنجیره ارزش آن، فرصت ویژهای برای توسعه متوازن و پایدار اقتصاد کشور فراهم
نموده است. به عنوان نمونه در بخش پائیندستی نفت، در کل
کشور، 220 شرکت هیدروکربنی به عنوان پالایشگاه کوچک توسط وزارت صمت ثبت شده است که
در مجموع دارای 27 میلیون تن در سال پروانه بهرهبرداری از وزارت صمت هستند.
همچنین این شرکتها عامل اشتغال مستقیم 20 الی 25 هزار و دهها هزار اشتغال
غیرمستقیم هستند.
همچنین، واحدهای مینیریفاینری
نقش قابل توجهی در بحث صادرات و ارزآوری برای کشور داشتهاند. طی 15 سال گذشته، بیش
از 30 میلیون تن از محصولات واحدهای مینیریفاینری صادر شده و بیش از 15میلیارد
دلار ارزآوری برای کشور به ارمغان آورده است که حتی در سالهای 1395 تا 1397 این
مبلغ سالانه از 2 میلیارد دلار نیز فراتر رفته است (آماری که در ادامه ارائه شده
بر اساس آمار صادرات گمرک از سال 1385 تا 1401 به جز سالهای 1398 و 1399 است که
به دلیل شرایط تحریمی آمار صادرات محصولات مورد نظر توسط گمرک ارائه نشده است).
ارزش افزوده پالایشگاه کوچک
با توجه به تبدیل فیزیکی
میعانات گازی به برش سبک و سنگین با استفاده از فرآیند تقطیر، بدون در نظر گرفتن
هدررفت، هر تن میعانات گازی، یک تن محصول تولید مینماید. با استناد به آمار گمرک
جمهوری اسلامی ایران طی سالیان 1391 تا 1400 (به غیر از 1398 و 1399)، صادرات
میعانات و فرآوردههای مینیریفاینری، نرخ صادراتی محصولات مینی ریفاینری در سال
نود ویک 789 دلار برتن ودر سال گذشته این میزان به 472 دلار برتن کاهش یافته است .
همچنین نرخ صادراتی میعانات گازی در سال نود ویک 922 دلار برتن و در سال گذشته 511
دلار برتن بوده است .
مقایسه ارزش صادراتی محصولات
مینیریفاینری با میعانات گازی به غیر از سه سال 1394، 1395 و 1396نشان می دهد در
بقیه سالها ارزش صادرات میعانات گازی بیشتر از ارزش محصولات مینیریفاینری است.
به عبارت دیگر، برای وزارت نفت، ارزش صادرات میعانات گازی
خام فراتر از تبدیل آن به هیدروکربن سبک و سنگین است. علت این موضوع میتواند
تقاضای زیاد جهانی در تبدیل میعانات گازی به محصولات با ارزش افزوده بالا (نظیر
محصولات پتروشیمی) در بازارهایی نظیر جنوب شرقی آسیا نسبت به تبدیل آن به هیدروکربن
سبک و سنگین به منظور سوخت باشد که چنانچه این تفکر در خام فروشی میعانات گازی
ادامه یابد هیچگاه شاهد توسعه صنایع پایین دست آن در تولید محصولات با ارزش افزوده
بیشتر نخواهیم بود . لذا چنانچه وزارت نفت نقش صنایع پایین دست در ایجاد
ارزش افزوده بیشتر در این محصولات را در نظر بگیرد به ناگزیر باید منافع خام فروشی
را به توسعه صنایع پایین دست ترجیح دهد.
مزیت
های پالایشگاه های کوچک
کاهش خام فروشی و تکمیل زنجیره ارزش افزوده در صنعت نفت، ارزآوری
بالا به کشور بخصوص در شرایط تحریم های اقتصادی، تأمین تقاضای داخلی فرآوردههای
نفتی و متعاقبا صادرات محصولات پالایشگاهی بخصوص در نواحی مرزی و به کشورهای
همجوار، توسعه متوازن و پایدار مناطق
مختلف کشور و ایجاد اشتغال پایدار، تسهیل در حمل و نقل
و توزیع فرآوردههای نفتی خصوصاً نقاط دورافتاده، مشارکت بخش خصوصی و
تقویت فضای رقابتی در تولید محصولات پالایشی، سهولت در تأمین مالی
توسط بخش خصوصی به دلیل حجم کم سرمایه گذاری مورد نیاز برخلاف تأمین مالی مگاپروژههای
پالایشگاهی، دسترسی آسان به فناوریهای
مورد استفاده و سرعت بخشی به تکمیل واحدهای پالایشی و سهولت در مدیریت پروژه، افزایش
نرخ بازگشت سرمایه اقتصادی، حرکت در جهت سیاستهای
پدافند غیرعامل و افزایش ضریب امنیت ملی متأثر از پراکندگی مجتمعهای پالایشی، انعطاف
پذیری خوراک ورودی با توجه به مشکلات مربوط به تهیه مواد اولیه و تنوع آنها، میزان
سرمایه گذاری کم با توجه به میزان سودآوری، ساخت و راه اندازی سریع و عدم وابستگی به مکان فیزیکی خاص از مزیت های پالایشگاه
های کوچک به شمار می روند .
وضعیت
مینی ریفاینری ها در کشورهای دیگر
مینی ریفاینریها یا "تی پاتها"
(Teapots) در
چین نقش مهمی در بازار نفت و پالایش این کشور ایفا کردهاند. این پالایشگاههای کوچک
و مستقل که اغلب در استانهای شرقی چین مستقر هستند، ابتدا در دهه 1990 میلادی به منظور
تأمین نیازهای محلی به سوخت شروع به فعالیت کردند. افزایش ظرفیت پالایش
داخلی: در دورانی که پالایشگاههای بزرگ دولتی نتوانستند نیازهای رو به رشد چین را
برآورده کنند، تی پاتها توانستند با ظرفیت پالایش محدود خود، بخشی از این نیازها را
پوشش دهند و ظرفیت پالایش داخلی کشور را افزایش دهند. انعطافپذیری در تامین
خوراک پالایشگاه: برخلاف پالایشگاههای بزرگ دولتی که غالباً از نفت خام داخلی و وارداتی
استفاده میکنند، تی پاتها انعطاف بیشتری در خرید نفت خام دارند. آنها میتوانند از
منابع مختلف نفت خریداری کنند و این باعث شد که به عنوان مشتریان جدید برای صادرکنندگان
نفت خام وارد بازار شوند. رقابت با پالایشگاههای
دولتی: تی پاتها با ارائه محصولات نفتی به قیمتهای رقابتیتر، فشار زیادی بر پالایشگاههای
دولتی وارد کردهاند. این رقابت باعث شده است که پالایشگاههای بزرگ نیز مجبور به افزایش
بهرهوری و کاهش هزینههای خود شوند. تأثیر بر بازار جهانی
نفت: با افزایش تقاضای نفت از سوی تی پاتها، تأثیرات قابل توجهی بر بازار جهانی نفت
احساس شد. این پالایشگاهها به یکی از عوامل مهم در تعیین قیمت جهانی نفت تبدیل شدند. کمک به توسعه اقتصادی مناطق کمتر توسعه یافته: با توجه به اینکه بسیاری
از این پالایشگاهها در مناطق کمتر توسعهیافته چین مستقر هستند، فعالیت آنها باعث
رونق اقتصادی در این مناطق شده است.
به طور کلی، تی پاتها توانستند با نقشآفرینی در بازار داخلی
و جهانی، تأثیرات مهمی بر اقتصاد چین و حتی بازار جهانی نفت بگذارند. سیاست دولت
چین در مقابل مینی ریفاینریها یا "تی پاتها" به مرور زمان تغییر کرده
است. این پالایشگاههای کوچک و مستقل در ابتدا از حمایت نسبی دولت برخوردار بودند،
اما با گذشت زمان و با توجه به تغییرات در بازار نفت و اولویتهای اقتصادی و زیستمحیطی
چین، دولت سیاستهای سختگیرانهتری را در قبال آنها اتخاذ کرده است.
مراحل سیاستهای دولت چین در قبال تی پاتها:
حمایت اولیه و انعطافپذیری: در دهههای 1990 و 2000، دولت چین به تی پاتها اجازه
داد که در کنار پالایشگاههای بزرگ دولتی فعالیت کنند. این پالایشگاههای کوچک به
دلیل ظرفیتهای پایین و نیازهای محلی توانستند به سرعت رشد کنند. دولت در این دوره
به دلیل نیاز به افزایش تولید داخلی و تأمین سوخت به این پالایشگاهها فرصت داد تا
به بازار نفت داخلی ورود کنند. تشویق به رقابت و اصلاحات بازار: با آغاز دهه
2010، دولت چین تصمیم گرفت که بازار نفت و فرآوردههای نفتی را رقابتیتر کند. در
این راستا، برخی محدودیتهای موجود بر سر راه تی پاتها کاهش یافت و این پالایشگاهها
توانستند مجوز واردات نفت خام را دریافت کنند. این تغییر سیاست به آنها اجازه داد
که به منابع بینالمللی دسترسی پیدا کنند و به طور مستقیم از بازار جهانی نفت خام
خرید کنند. این امر باعث افزایش نفوذ و تأثیرگذاری تی پاتها در بازار نفت شد.
سیاستهای محیط زیستی سختگیرانهتر:
با توجه به نگرانیهای رو به رشد در مورد آلودگی هوا و مشکلات زیستمحیطی، دولت
چین در اواخر دهه 2010 و اوایل دهه 2020 شروع به اعمال مقررات سختگیرانهتر برای
کاهش انتشار گازهای گلخانهای کرد. بسیاری از تی پاتها به دلیل فناوریهای قدیمیتر
و ناکارآمد، قادر به رعایت این مقررات نبودند. دولت از این فرصت استفاده کرد تا
برخی از این پالایشگاههای کوچک را تعطیل کند یا مجبور به ارتقاء فناوریهای خود
کند. کنترل بیشتر بر تولید و واردات نفت خام: در سالهای
اخیر، دولت چین تلاش کرده است کنترل بیشتری بر واردات نفت خام و تولید فرآوردههای
نفتی اعمال کند. به این منظور، مجوزهای واردات نفت خام برای تی پاتها محدودتر شده
و دولت با نظارت بیشتر بر فعالیتهای آنها، تلاش کرده تا جلوی تخلفات و بینظمیهای
بازار را بگیرد. تشویق به ادغام و نوسازی: دولت چین در حال حاضر تلاش میکند تا تی پاتهای
کوچکتر و ناکارآمدتر را تشویق به ادغام با یکدیگر یا با شرکتهای بزرگتر کند. این
سیاست به منظور افزایش بهرهوری و کاهش مشکلات زیستمحیطی اعمال میشود.
به طور کلی، سیاست دولت چین در قبال تی پاتها از حمایت
اولیه و آزادی عمل بیشتر به سمت نظارت، کنترل، و الزام به رعایت مقررات سختگیرانهتر
تغییر کرده است. هدف نهایی این سیاستها، افزایش بهرهوری و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی
بوده است. مینی ریفاینریها در دیگر کشورها نیز نقشهای
متفاوتی ایفا کردهاند، به ویژه در کشورهایی که با چالشهای اقتصادی، زیرساختی، یا
ژئوپلیتیکی مواجه بودهاند. این پالایشگاههای کوچک و مستقل در برخی کشورها به
دلایل خاصی توسعه یافته و مورد توجه قرار گرفتهاند.
وضعیت
مینی ریفاینری ها در روسیه:
در برخی مناطق دورافتاده روسیه، مینی ریفاینریها برای
تأمین سوخت محلی و کاهش هزینههای حمل و نقل نفت خام به پالایشگاههای بزرگ، مورد
استفاده قرار میگیرند. سیاستهای روسیه در قبال مینی ریفاینریها در طول
زمان تحت تأثیر عواملی مانند نیاز به توسعه زیرساختهای پالایشی در مناطق دورافتاده،
مقابله با فعالیتهای غیرقانونی، و توجه به مسائل زیستمحیطی تغییر کرده است.
روسیه به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان، از مینی ریفاینریها برای
پاسخ به نیازهای داخلی و تأمین سوخت در مناطق دورافتاده استفاده کرده است، اما
همزمان تلاش کرده تا این صنعت را تحت کنترل و نظارت دقیقتری قرار دهد. سیاست های
دولت روسیه شامل موارد زیر بود:
توسعه مینی ریفاینریها در
مناطق دورافتاده جهت پاسخ به نیازهای محلی : در روسیه، به ویژه در مناطق سیبری و
خاور دور، که زیرساختهای حمل و نقل و پالایش نفت ممکن است محدود باشند، مینی
ریفاینریها به عنوان راهکاری برای تأمین سوخت محلی و کاهش هزینههای حمل و نقل
نفت خام به پالایشگاههای بزرگتر استفاده شدهاند. این پالایشگاههای کوچک میتوانند
نیازهای انرژی مناطق دورافتاده را برطرف کرده و به توسعه اقتصادی این مناطق کمک
کنند. کنترل و مقابله با فعالیتهای غیرقانونی: مبارزه
با پالایشگاههای غیرمجاز: در روسیه، برخی از مینی ریفاینریها به صورت
غیرقانونی فعالیت کردهاند و بدون مجوزهای لازم نفت خام را پالایش میکنند. دولت
روسیه برای مقابله با این فعالیتهای غیرقانونی، اقدام به تشدید نظارتها و اعمال
قوانین سختگیرانهتر کرده است. این اقدامات شامل بازرسیهای مکرر، تعطیلی
پالایشگاههای غیرقانونی، و برخورد قانونی با متخلفان است.. تشویق به نوسازی و ارتقاء
فناوری: ارتقاء بهرهوری و کاهش آلودگی: دولت روسیه به دنبال
ارتقاء فناوری و افزایش بهرهوری در مینی ریفاینریها است. با ارائه مشوقهای مالی
و تسهیلات، دولت تلاش میکند تا این پالایشگاهها را به نوسازی و استفاده از
فناوریهای پیشرفته ترغیب کند. این اقدامات نه تنها به کاهش هزینهها و افزایش
بهرهوری کمک میکند، بلکه به کاهش آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای
پالایشگاهی نیز منجر میشود. تشویق به ادغام و تجمیع: افزایش مقیاس و کارایی: دولت روسیه در برخی
موارد، به تشویق ادغام مینی ریفاینریهای کوچکتر با یکدیگر یا با پالایشگاههای
بزرگتر پرداخته است. این ادغامها به افزایش مقیاس تولید، کاهش هزینهها و بهبود
کارایی کلی صنعت پالایش نفت کمک میکند. مقررات زیستمحیطی و ایمنی: درسالهای
اخیر، روسیه مقررات زیستمحیطی و ایمنی سختگیرانهتری را برای مینی ریفاینریها
وضع کرده است. این مقررات شامل کنترل بر انتشار گازهای گلخانهای، مدیریت
پسماندها، و رعایت استانداردهای ایمنی برای جلوگیری از حوادث است. پالایشگاههایی
که نتوانند این استانداردها را رعایت کنند، با جریمههای سنگین یا حتی تعطیلی
مواجه میشوند. حمایت از تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات: دولت
روسیه با توجه به اهداف استراتژیک خود، به حمایت از تولید داخلی سوخت از طریق مینی
ریفاینریها پرداخته است. این سیاست به ویژه در مناطق دورافتاده که دسترسی به سوخت
وارداتی دشوارتر است، اهمیت بیشتری دارد. هدف از این سیاست، افزایش امنیت انرژی و
کاهش وابستگی به واردات سوخت است. سیاستهای مالی و مالیاتی: دولت روسیه در برخی موارد، مشوقهای مالیاتی
برای مینی ریفاینریها در نظر گرفته است تا آنها را به سرمایهگذاری در نوسازی و
بهبود فناوری تشویق کند. این مشوقها میتوانند شامل کاهش مالیاتها یا ارائه
تسهیلات مالی برای پروژههای توسعهای باشند. آیندهنگری و توسعه پایدار: در بلندمدت، دولت روسیه به توسعه پالایشگاههای
بزرگ و مدرن توجه بیشتری خواهد داشت، که میتوانند با بهرهوری بالاتر و کاهش
آلودگیهای زیستمحیطی، جایگزین پالایشگاههای کوچکتر و ناکارآمدتر شوند. مینی
ریفاینریها ممکن است به مرور زمان به عنوان مکملهای موقت یا برای پاسخ به
نیازهای خاص باقی بمانند.
به طور کلی، سیاستهای دولت
روسیه در قبال مینی ریفاینریها ترکیبی از حمایت برای توسعه زیرساختها و تأمین
نیازهای محلی، همراه با نظارت دقیقتر بر فعالیتهای غیرقانونی و تلاش برای کاهش
تأثیرات زیستمحیطی و افزایش بهرهوری است. دولت روسیه در عین حال تلاش میکند تا
با تشویق به نوسازی و ادغام، بهرهوری این بخش را افزایش داده و از مینی ریفاینریها
به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی و تأمین امنیت انرژی استفاده کند.
نقش موثر
مینی ریفاینریها در دیگر کشورها:
تأمین نیازهای محلی در مناطق
دورافتاده: در بسیاری از کشورها، به ویژه در آفریقا،
آمریکای لاتین، و برخی مناطق آسیا، مینی ریفاینریها به دلیل نزدیکی به منابع نفتی
یا مناطق دورافتادهای که دسترسی به زیرساختهای بزرگ پالایشگاهی دشوار است، توسعه
یافتهاند. این پالایشگاهها توانستهاند نیازهای محلی به سوخت را تأمین کنند و
وابستگی به واردات فرآوردههای نفتی را کاهش دهند. پشتیبانی از صنایع محلی: در کشورهایی که اقتصادهای کوچکتر یا در حال
توسعه دارند، مینی ریفاینریها میتوانند به صنایع محلی کمک کنند تا دسترسی به
فرآوردههای نفتی مورد نیاز را با هزینههای کمتری داشته باشند. این پالایشگاهها
با ارائه سوخت ارزانتر و پایدارتر، به رشد اقتصادی این مناطق کمک کردهاند. کاهش وابستگی به
واردات: در کشورهایی که با محدودیتهای ارزی مواجه هستند
یا به دنبال کاهش وابستگی به واردات سوخت از کشورهای خارجی هستند، مینی ریفاینریها
میتوانند به عنوان یک راهکار برای تولید داخلی فرآوردههای نفتی مورد استفاده
قرار گیرند. این امر میتواند به کاهش هزینههای واردات و تقویت استقلال انرژی
کشور کمک کند. افزایش اشتغال و توسعه اقتصادی: ایجاد
و بهرهبرداری از مینی ریفاینریها میتواند منجر به افزایش اشتغال در مناطق کمتر
توسعهیافته شود. این پالایشگاهها نه تنها فرصتهای شغلی مستقیم ایجاد میکنند،
بلکه از طریق تأمین سوخت برای صنایع دیگر نیز به توسعه اقتصادی کمک میکنند. انعطافپذیری در
پاسخ به نیازهای فوری و شرایط بحرانی: در شرایطی که بحرانهای اقتصادی یا سیاسی منجر
به اختلال در تأمین سوخت میشوند، مینی ریفاینریها میتوانند به سرعت راهاندازی
شوند و نیازهای فوری را برطرف کنند. این ویژگی در برخی کشورها باعث شده که به مینی
ریفاینریها به عنوان یک راهکار موقتی یا جایگزین در مواقع اضطراری نگاه شود. کاهش آثار زیستمحیطی
در مقایسه با پالایشگاههای بزرگتر: اگرچه مینی ریفاینریها ممکن است از نظر کارایی
و کنترل آلودگی به اندازه پالایشگاههای بزرگتر نباشند، اما به دلیل حجم کمتر
تولید و انتشار، میتوانند در برخی موارد تأثیرات زیستمحیطی کمتری داشته باشند.
این موضوع در کشورهایی که مقررات زیستمحیطی سختگیرانهای دارند، میتواند مزیت
باشد.
مثالهایی از نقش مینی ریفاینریها در کشورهای
مختلف:
در نیجریه، به دلیل مشکلات فساد
و ناکارآمدی در بخش پالایش نفت، مینی ریفاینریهای غیررسمی توسعه یافتهاند. این
پالایشگاهها اگرچه به تأمین نیازهای محلی کمک میکنند، اما با چالشهای زیستمحیطی
و امنیتی مواجهاند. در عراق، مینی ریفاینریها به دلیل ناآرامیهای
سیاسی و محدودیتهای زیرساختی، به عنوان یک راهکار موقتی برای تأمین سوخت مورد
استفاده قرار گرفتهاند. به طور کلی، نقش مینی ریفاینریها بسته به شرایط
اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی هر کشور متفاوت است و آنها میتوانند هم فرصتها و هم
چالشهایی را به همراه داشته باشند. علاوه بر کشورهایی مانند نیجریه، روسیه و عراق،
کشورهای دیگری نیز وجود دارند که مینی ریفاینریها در آنها نقش مهمی ایفا کردهاند.
در زیر به برخی از این کشورها و نقش مینی ریفاینریها در آنها اشاره میشود:
اندونزی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جنوب شرق
آسیا است، اما بسیاری از مناطق دورافتاده این کشور از زیرساختهای پالایشی بزرگ بیبهرهاند. در
مناطق دورافتاده و جزایر کوچک، مینی ریفاینریها به تأمین سوخت محلی کمک میکنند.
این پالایشگاههای کوچک از این طریق هزینههای حمل و نقل نفت خام به پالایشگاههای
بزرگ را کاهش داده و به توزیع سوخت در این مناطق کمک میکنند. ونزوئلا به عنوان
یکی از بزرگترین ذخایر نفتی جهان شناخته میشود، اما به دلیل بحران اقتصادی و
سیاسی، زیرساختهای پالایشی این کشور به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند.مینی ریفاینریها در
ونزوئلا به عنوان یک راهکار موقت برای مقابله با کمبود سوخت و جلوگیری از فروپاشی
کامل بخش پالایش نفت مطرح شدهاند. آنها به تولید و تأمین سوخت در سطح محلی کمک
کرده و فشار بر پالایشگاههای بزرگ را کاهش دادهاند. در کلمبیا، به ویژه در مناطق تحت تأثیر درگیریهای
مسلحانه و فعالیتهای غیرقانونی، مینی ریفاینریها توسعه یافتهاند. برخی
از این پالایشگاههای کوچک به صورت غیرقانونی فعالیت میکنند و به تأمین سوخت برای
گروههای مسلح و بازارهای غیررسمی میپردازند. با این حال، آنها توانستهاند
نیازهای محلی را برطرف کنند. همچنین پاکستان به دلیل کمبود ظرفیت پالایش داخلی
و افزایش تقاضا برای سوخت، با چالشهای زیادی مواجه است. مینی ریفاینریها به عنوان راهکاری برای افزایش
تولید داخلی سوخت و کاهش وابستگی به واردات مطرح شدهاند. این پالایشگاهها در
برخی مناطق دورافتاده فعالیت دارند و به تأمین نیازهای محلی کمک میکنند. افغانستان به دلیل
ناآرامیها و زیرساختهای ضعیف، به شدت به واردات سوخت وابسته است. در برخی مناطق
افغانستان، مینی ریفاینریها به عنوان یک راهکار موقتی برای تولید سوخت و کاهش
وابستگی به واردات از کشورهای همسایه مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در افریقا، جمهوری دموکراتیک
کنگو با چالشهای زیرساختی جدی مواجه است و بسیاری از مناطق آن دسترسی محدودی به
سوخت دارند. مینی ریفاینریها در کنگو به تأمین سوخت برای
مناطقی که به پالایشگاههای بزرگ دسترسی ندارند، کمک کردهاند. این پالایشگاهها
اغلب به صورت غیررسمی فعالیت میکنند و به دلیل تقاضای محلی بالا مورد توجه قرار
گرفتهاند. سودان نیز با چالشهای مشابهی مواجه است، به ویژه
در مناطق دورافتاده که دسترسی به سوخت محدود است. در سودان، مینی ریفاینریها به تأمین نیازهای
محلی به سوخت کمک میکنند و در برخی مناطق به دلیل نبود زیرساختهای بزرگ پالایشی،
این پالایشگاهها اهمیت زیادی پیدا کردهاند. آنگولا با داشتن ذخایر بزرگ نفت، همچنان به
واردات سوخت وابسته است. در تلاش برای افزایش تولید داخلی سوخت و کاهش
وابستگی به واردات، دولت آنگولا به توسعه مینی ریفاینریها در مناطق دورافتاده
پرداخته است.
مینی ریفاینریها در این کشورها به دلایل مختلفی از جمله
تأمین نیازهای محلی، کاهش وابستگی به واردات، افزایش اشتغال، و پشتیبانی از توسعه
اقتصادی مورد استفاده قرار گرفتهاند. با این حال، چالشهایی مانند مسائل زیستمحیطی،
کارایی کمتر، و محدودیتهای زیرساختی نیز وجود دارد که باید به آنها توجه شود.
ناترازی
بنزین
وضعیت مصرف بنزین در ایران در سال 1403 با چالشهای جدی
روبرو شده است. بر اساس گزارش شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، مصرف
روزانه بنزین به حدود 112 میلیون لیتر رسیده که افزایشی چشمگیر بیش از 40 درصد
نسبت به سال 1399 را نشان میدهد. این میزان مصرف بخش عمدهای (85 درصد) از سوخت
مورد نیاز حملونقل سبک کشور را تشکیل میدهد. در مقابل، توان تولید بنزین در کشور
با محدودیتهایی مواجه است. اگرچه ظرفیت اسمی تولید پالایشگاههای کشور حدود 110
میلیون لیتر در روز است، اما در عمل تنها بین 98 تا 104 میلیون لیتر در روز تولید
میشود. این امر منجر به شکافی عمیقی بین عرضه و تقاضای روزانه بنزین شده است. این
ناترازی بین تولید و مصرف بنزین، چالشهای متعددی را برای کشور ایجاد کرده است. از
جمله این مشکلات میتوان به افزایش واردات، فشار بر منابع ارزی، آلودگی هوا ناشی
از مصرف بالا و احتمال کمبود سوخت در برخی مناطق اشاره کرد. این وضعیت لزوم اتخاذ
سیاستهای مؤثر در زمینه مدیریت مصرف، بهینهسازی تولید و توسعه منابع انرژی
جایگزین را بیش از پیش آشکار میسازد.
در جدول شماره 22 موضوع بند الف
تبصره 4 لایحه بودجه سال 1403، پیشبینی صادرات 350 میلیارد مترمکعب میعانات گازی و 13
میلیارد مترمکعب گاز در سال آینده انجام شده است که بهمعنای درآمد 6.9 میلیارد
دلاری خواهد بود، همچنین قرار است در سال 1403 صادرات 3 میلیارد دلاری میعانات
گازی انجام شود. با توجه به این جدول
قرار است 4.1 میلیارد دلار صرف واردات فرآوردههای نفتی شود که بررسیها نشان میدهد
با توجه با ناترازی بنزین این رقم مربوط به واردات بنزین در سال 1403 است. در
حالی که با گذشت بیش از 9 ماه یعنی از اوایل آبان ماه سال گذشته بنا به تصمیم غیر کارشناسی مسئولین بانک مرکزی و
مطابق مصوبه کارگروه اقدام ارزی مورخ 3/8/1402، رفع تعهد ارزی واحد های پالایشی
کوچک یا هیدروکربنی به صورت 100 درصدی با سررسید 80 روزه و صرفا به طریق فروش
حواله ارزی در سامانه نیما منتقل گردید ، بیش از 95 درصد پالایشگاه های کوچک سراسر کشور تعطیل شدند ، حالا دولت قصد دارد با
واردات نزدیک به 4 میلیارد دلار بنزین موضوع ناترازی را حل نماید . چنانچه میانگین قیمت هر لیتر بنزین
وارداتی را 80 سنت در نظر بگیریم ، با توجه به 4 میلیارد دلار بودجه در نظر گرفته
شده باید روزانه بیش از 13.5 میلیون لیتر بنزین وارد کشور نمائیم که با توجه به
کمبود زیر ساخت های لازم در شمال کشور مجبور به واردات عمده بنزین از سمت جنوب
کشور می باشیم و این در حالیست که نفتا، ریفورمیت و ادتیوهای لازم برای تولید این
مقدار بنزین از کشور خودمان به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر و پس از ساخت بنزین
مجددا با قیمت های گزاف وارد کشور می گردد.
ظرفیت مغفول
مانده پالایشگاه های کوچک درحل مشکل نا ترازی بنزین
همانطور که قبلا ذکر
شد پالایشگاه های کوچک مسقر در سراسر کشور با ظرفیت تولید سالانه 27 میلیون تن
معادل حدودا 32 میلیارد لیتر مشتقات نفتی ، ظرفیت بسیار مغفول مانده خصوصا در
تولید بنزین و گازوئیل می باشند. با این ظرفیت موجود می توان با برش گیری از
میعانات گازی و تولید محصول نفتا و هوی
اند و پس از آن ترکیب با ادتیو های موجود در کشور به تولید بنزین و گازوئیل با
کیفیت مطلوب رسید و از افزایش هزینه هایی مانند حمل و شیپینگ ، گمرکی کشورهای
مقصد، مخزن داری و .. که در حال حاضر جهت صادرات مواد خام و ساخت بنزین در کشورهای
حوزه خلیج فارس به کشور متحمل می شود جلوگیری نمود. همچنین با توجه به تولید سوخت
گازوئیل سبک و کم سولفور از برش دوم میعانات گازی میتوان کمبود سوخت نیروگاه های
تولید برق کشور را جبران نمود و علاوه بر مزیت توسعه صنایع پایین دستی میعانات
گازی ، از سوزاندن نفت کوره با سولفور بالا در نیروگاه ها جلوگیری نمود و شاهد
هوای به مراتب پاک تر از قبل باشیم که اگر این امر مهم اتفاق نیوفتد در سالهای آتی
نزدیک شاهد سیلی از سرطان و بیماری های ریوی خواهیم بود که همین موضوع در حوزه
بهداشتو درمان اقتصاد ایران را بسیار
متاثر خواهد نمود.
همچنین از دیگر
مزایای این امر مهم میتوان به موارد زیر اشاره نمود: جلوگیری از خام فروشی میعانات
گازی، واردات بنزین و فرآورده ها و مصرف منابع ارزی در واردات بنزین که در بودجه
امسال نزدیک به 3 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است، توسعه صنایع پایین دستی در
تولید فرآورده از میعانات گازی در دو بعد کیفی و کمی ، پراکندگی پالایشگاه ها از
دیدگاه پدافند غیرعامل نقش بسیار مهمی در زمان تهدید را دارد، تامین سوخت نیروگاه
ها در شرایط ناترازی برق در کنار ایجاد هوایی پاک برای مردم عزیز ایران، با بهره
گیری از توانمندی این شرکت ها در تامین سوخت داخل همچنین شاهد جلوگیری از قاچاق
سوخت در پوشش شرکت های هیدروکربنی که بعضا در چند سال اخیر اتفاق افتاده است ،
خواهیم بود و در آخر نیز به کار گماردن بیش از 20 هزار نفر به صورت مستقیم و
اشتغالزایی غیر مستقیم برای بیش از 100 هزار نفر در حوزه های لجستیکی از جمله حمل
و مخزن داری و تامین نیاز های این صنعت و...
همچنین از دیگر
ظرفیت های موجود در کشور برای توسعه صنایع پالایشی کوچک، تقاضای بسیار بالای سوخت
از کشورهای همسایه همچون افغانستان و پاکستان می باشد . افغانستان سالانه بیش از
یک میلیون تن سوخت سبک و سنگین را از کشور ایران تامین می نمود که متاسفانه با
ایجاد قوانین دست و پاگیر و دستورالعمل های یک شبه بانک مرکزی همانند موضوع بازگشت
ارز این صنایع که در بالا اشاره شد ، تقاضای سوخت افغانستان به سمت کشورهایی همچون
روسیه و ترکمنستان و عراق(ترانزیت از مسیر ایران) سرازیر شد و در در چند ماهه اخیر نقش ایران در
تامین سوخت کشور افغانستان به شدت کمرنگ شده است که علاوه بر ضررهای اقتصادی که به
کشور واردگردیده، مزیت هایی همانند نقش وابستگی سوخت افغانستان به کشور ایران در
مسائل امنیتی هم دستخوش تغییراتی می گردد.
در پاکستان هم
موضوع از همین قراراست ، پس از مشکلاتی که در چند ماهه اخیر سد راه صنعت
هیدروکربنی قرارگرفته ، تامین سوخت سبک پاکستان هم از سوی کشور عراق صورت می گیرد
و عراقی ها با ترانزیت نفتای بی کیفیت و ارزان قیمت خود از داخل کشور ایران بازار
سوخت پاکستان را در دست خود گرفته اند که این موضوع ضمن اینکه بازار صادرات مشتقات
نفتی ایران را تحت تاثیر قرارداده از مزیت هایی همچون سوخت ارزان یارانه ای کشور
ایران برای حمل تانکرهای محصولات عراقی به کشور پاکستان بهره مند نموده است که
علاوه بر آن ترانزیت این کالای استراتژیک از داخل ایران، وسیله ای برای قاچاق سوخت یارانه ای ایران به
کشورهای همسایه شده و هیچ مزیت نسبی برای
اقتصادمان در ترانزیت این کالاها وجود ندارد.
سیاست
های دولت های قبل در مواجهه با مینی ریفاینری ها:
در اواخر سال
1388 و در دوران دولت نهم آقای احمدی نژاد بود که با شدت گرفتن تحریم های اقتصادی
علیه صادرات نفت ایران دولت برآن شد تا راهی برای دور زدن تحریم ها بیابد. در همان
برهه سازمان صنایع و معادن ایران بدون
پشتوانه و موافقت اصولی خوراک از وزارت نفت اقدام به صدور جواز تاسیس واحد های
هیدروکربنی یا همان مینی ریفاینری نمود.
سیاست دورزدن تحریم ها به واسطه تولید محصولات میانی و پایین دستی نفت خام
و میعانات گازی در اصل بسیار درست و منطقی بود اما متاسفانه مورد حمایت دست
اندرکاران وزارت نفت نبود و ترجیح آنان خام فروشی و دسترسی راحت تر به منابع بود .
فعالان بخش خصوصی که پس از گذشت 60 سال از ملی شدن صنعت نفت ایران هنوز هیچ
جایگاهی در صنعت نفت ایران نداشتند برآن شدند تا با ورود در سرمایه گذاری در مینی
ریفاینری راه خود را در این صنعت پیدا کنند .ولی غافل از آنکه وزارت نفت جایی برای
آنان در نظر ندارد و صرفا سازمان صمت برای خودش تصیمی گرفته و حمایتی قرارنیست در
این حوزه صورت بگیرد. در هر صورت این فعالان پس از گذشت یکی دو سال موفق به ساخت و
بهره برداری از واحد های کوچک پالایشی شدند ولی دریغ از خوراک !! صرفا میتوانستند
یا ضایعات پالایشگاهی و پتروشیمی خرید کنند یا میعانات گازی که در شمال و مرکز
کشور تولید میشد و به دریا و بازارهای بین المللی راهی نداشت .آن هم با رقابت در
بورس انرژی! برای بخش خصوصی که بن بستی وجود ندارد یا راهی خواهد یافت یا راهی
خواهد ساخت . عده ای که سرمایه گذاری های خود را در خطر دیدند بروی همه چیز پا گذاشتند و اقدام به قاچاق سوخت
در پوشش این شرکت ها نمودند و عده ای هم یا به سختی طاقت آوردند یا تعطیل نمودند
یا ورشکست شدند. در دوران دولت بعدی یعنی آقای روحانی هم سیاست به همین نحو بود
زمانی که تحریم شدید بود حمایت کردند و آن زمان که پیچ تحریم ها شل شد شرکتها را
فراموش کردند و این رفتار شد عادتی برای وزارت نفت . تحریم شدید شد نگران نباشید
مینی ریفاینری ها هستند تحریم کم شد خوب بریم خودمان صادر کنیم به نحوی که حتی در
دوران دولت مرحوم رئیسی هم به همین قاعده پیش رفت . در اوایل دولت ایشان چه
استقبالی از مینی ریفاینری شد و همین که پیچ تحریم ها را شل کردند حالا یکساله این
شرکت ها تعطیل و ویرانه گشته اند .
آقای وزیر نفت مواردی
که در اینجا ذکر کرده ایم عین واقعیت است ولی گوش شنوایی نیست تا با بهره مندی از
توانمندی بخش خصوصی عین بولدوزر از روی این موانع و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم
رد شود. می گوئیم خوراک عرضه کنید می
گویند اصلا تولید نداریم ولی در بودجه 3 میلیارد دلار روی صادرات میعانات گازی
حساب می کنند . میگوئیم بیایید برایتان همان بنزینی که از جنوب وارد می کنید با
همان کیفیت تولید کنیم ، می گویند شما توانمندی آنرا ندارید . میگوئیم بگذارید
سوخت افغانستان و پاکستان را تامین کنیم و برای کشور ارز بیاوریم ، می گویند
شما همه تان قاچاقچی سوخت هستید !! شما که بخش خصوصی و توانمندی آنرا قبول نداشتید
پس چرا مجوز دادید 220 شرکت مینی ریفاینری در سراسر کشور ساخته شود مگر ما سرمایه
مان را از سر راه پیدا کرده بودیم ؟
آقای رئیس جمهور حالا
همه چشم امیدمان دیگر به شماست . هوای پاکی نمانده که نفس بگیریم ، برق صنایع و
منازلمان قطع می شود ، در زمستان گاز نداریم وحالا دیگر کارخانه هایمان تعطیل شده و بیش از
20 هزار نفر نیروی انسانی مشغول به کار داریم که دیگر توان پرداخت حتی دستمزد
پرسنل مان هم نداریم . ما مشکلاتمان را گفتیم شما چاره ای بیاندیشید .