قدرت گرفتن نهادهای اقتصادی که متعلق به بخش خصوصی نیستند، برای اقتصاد ایران و هیچ کشوری مناسب نیست.
کنت جی ارو، اقتصاددان معروف دانشگاه استنفورد، برنده جایزه نوبل در اقتصاد و صاحب نظریات متعدد در نظریه انتخاب اجتماعی از جمله نظریه عدم امکان ارو، در گفتگو با نشریه تجارت فردا، ضمن بیان مطلب فوق، افزود: در هیچ کشوری گزارش مثبتی از فعالیت نهادهای نظامی در اقتصاد نخواندهام.
متن بخش های مربوط به اقتصاد ایران این مصاحبه به شرح زیر است:
پیروزی رئیسجمهور جدید ایران، باعث تغییر در شرایط سیاسی و اجتماعی ایران شده است. آنگونه که از شواهد برمیآید، رئیسجمهور و همکارانش مدافع اعطای آزادی بیشتر در حوزههای سیاسی و اقتصادی هستند و به طور مشخص در حوزه اقتصاد، میخواهند فضای بازارها در ایران رقابتیتر شود. اما در عین حال، یکی از مشکلات اصلی بر سر راه این اهداف، تحریمهای اعمالشده علیه ایران است. برخی از تحریمهای علیه ایران بینالمللی هستند و برخی دیگر نیز تنها از جانب آمریکا و اروپا وضع شدهاند. تحریمها بر اقتصاد ما اثرگذار بودهاند، به گونهای که مانعی جدی برای ورود ایران به عرصه تجارت بینالمللی محسوب میشوند. در حال حاضر تحریمها واردات و صادرات ما را با مشکلات بسیاری روبهرو کردهاند. با این توصیفات، نظر شما در مورد بهکارگیری ابزار تحریم علیه یک کشور چیست؟
به نظر من تحریم ایران موضوعی است که خارج از دایره مسائل اقتصادی و حتی سیاسی است. تحریم ایران با مساله صلح مرتبط است. بگذارید مثالی در این مورد بزنم. در سالهای میانی دهه ۱۹۸۰ میلادی و زمانی که در آفریقای جنوبی رژیم آپارتاید حاکم بود، آمریکا تحریمهایی را اجرا کرد. در پی این تحریمها، سرمایههای زیادی از آفریقای جنوبی خارج شد. به نظر میرسد یکی از عواملی که باعث شد رژیم آپارتاید پای میز مذاکره بیاید، تحریمهای آمریکا بوده است. در نتیجه این تحریمها، بیشتر مردم در آفریقای جنوبی به تغییرات قابل توجهی دست یافتند که این تغییرات مورد علاقه آنها نیز بود.
اما موضوع ایران با آفریقای جنوبی تفاوت دارد. ببخشید پروفسور اما شما دارید از یک رژیم آپارتاید صحبت میکنید اما حکومت ایران دموکراتیک و مردمی است. پافشاری ایران به داشتن انرژی هستهای نیز برخاسته از خواست مردم است.
سوالی که مطرح میشود این است که آیا ایران امکان بازرسی از امکان هستهایاش را میدهد؟ آیا هدف ایران از غنیسازی اورانیوم، برپایی جنگ است؟ من نمیخواهم وارد بحثهای دیگر شوم. مثلاً ترجیح میدهم در مورد مسائل غیرتحریم مثل گزینههای نظامی صحبت نکنم. واضح است که در چنین شرایطی کشورهای دیگر برای درک این موضوعات اقداماتی را انجام میدهند.
پروفسور این توضیح را میدهم که در ایران مردم خواهان تغییر حکومت نیستند. یکی از نشانههای این موضوع نیز شرکت آنها در انتخابات اخیر ریاستجمهوری است که طبق اعلام مراجع رسمی مشارکت بیش از ۷۰ درصد بوده است. از طرفی در ایران دستیابی به انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز، خواسته اکثریت است و در این زمینه دولت ایران پشتوانه مردم را نیز دارد. اما در ادامه سوال قبلی باید بگویم که فشار بخش عمده تاثیرات تحریمها در ایران بر مردم عادی است. به عنوان مثال، مردم در زمینه تهیه غذا و دارو با مشکلات بسیاری روبهرو هستند. همه مسائل مورد اشاره سبب شده در ماههای اخیر یک حرکت اجتماعی میان اقشار عادی، نخبگان و روشنفکران ایران ظهور کند که نام آن «جنبش مدنی ضدتحریم» است. ظهور همین حرکت اجتماعی نیز دلیل دیگر متفاوت بودن آشکار اوضاع ایران نسبت به آفریقای جنوبی است. اقتصاددانان ایرانی طرفدار بازار آزاد نیز از این حرکت اجتماعی حمایت کرده و معتقدند تحریمها در تضاد با اصول تجارت آزادانه است. از سوی دیگر، تجربه تحریم در کشورهایی همانند ایران (و نه آفریقای جنوبی) نشان داده بهکارگیری این سیاست، تغییری در رفتار دولت ایجاد نمیکند و تنها موجب وارد شدن فشار به مردم عادی میشود. ما در حقیقت میخواهیم در صحبت با شما، از ابعاد انسانی - و نه جنبههای سیاسی یا اقتصادی - به مساله تحریمها بنگریم. نظر شما در مورد این حرکت اجتماعی در حال شکلگیری در ایران چیست؟
بدون شک تحریمها هدفدار هستند. شما درست میگویید که تحریمها بر تصمیمگیران سیاسی تاثیری ندارند و تاثیر آنها بر تودههای مردم است. اجازه بدهید توضیحاتی در این زمینه ارائه کنم. من امیدوارم دولت حاکم بر ایران و دولت ایالات متحده آمریکا در پی حل این مشکلات باشند. به نظر من هیچ کس موافق تحریمها نیست. همان طور که هیچ کس موافق امکان دستیابی به قدرت هستهای نیست. ما در حال حاضر قدرتهای هستهای زیادی داریم. آمریکا و روسیه گامهای مهمی را در جهت کاهش تعداد سلاحهای هستهایشان برداشتهاند و به عقیده من باید تعداد این سلاحها به صفر برسد.
البته به نظر من دستیابی به چنین هدفی بسیار دشوار است. به عنوان مثال به هند و پاکستان نگاه کنید. این کشورها رقیب یکدیگر در زمینه نیروهای هستهای هستند و به نظر من این برای جهان مساله خطرناکی است. موضوع اصلی در مورد ایران، اطمینان از صلحآمیز بودن برنامههای این کشور است. بنابراین احتمالاً تضمینهای خواستهشده در زمینه مساله هستهای ایران، ناظر بر این موضوع است که تا چه اندازه ایران از برنامه هستهایش منحرف شده است.
باید توجه کرد که اهداف میتوانند تا سرحد گسترش تحریمها پیش روند و این پیشروی به منظور آسوده شدن خیال همه است. من نیز چنان که شما اشاره کردید، فکر میکنم مردم ایران از ناحیه تحریمها در رنج و عذاب هستند. امیدوارم دولت ایران و همچنین دولت آمریکا اقدامات کاملاً مشخص و دقیقی را انجام دهند که موجب رفع تحریمها شود و کامیابی و سرافرازی دوباره به ایران بازگردد.
پروفسور ارو، مردم ایران معتقدند تلاش دولت برای دستیابی به انرژی هستهای صلحآمیز است و دولت ما به سمت ساخت سلاح هستهای پیش نمیرود و تنها هدف ما از استفاده از انرژی هستهای، برای مقاصد صلحآمیز است. در این زمینه حتی رهبر ایران نیز در فتوایی استفاده از سلاح هستهای را حرام اعلام کرده است. باید اضافه کنم که رئیسجمهور جدید ایران در مبارزات انتخاباتیاش برای کسب رای، به مردم قول داد که به تحریمها و مناقشه موجود بر سر کاربرد انرژی هستهای در ایران پایان دهد. او اخیراً اعلام کرده که اگر لازم باشد، حتی ممکن است ایران اقدامات اعتمادزای بیشتری را برای اثبات صلحآمیز بودن برنامه هستهایاش به دنیا انجام دهد. به نظر شما چقدر اقدامات اعتمادزا میتواند در پایان دادن به این کشمکش موثر باشد؟
به نظر من، رئیسجمهور شما در بیان این موارد، بسیار شجاعانه عمل کرده است. نخستین اقدامی که میتواند برای بخشی از موضوع، سبب اعتمادزایی شود این است که ایران درهای خود را به روی بازرسان بگشاید. همچنین فرآیند غنیسازی را تا نقطهای انجام دهد که تنها برای استفاده از انرژی هستهای لازم است و از آن نقطه به نقطهای که میتوان در آن بمب ساخت، فراتر نرود. همین مساله آخری که اشاره کردم، یکی از مواردی است که زمینهساز بروز مشکلاتی شده است.
پروفسور، یکی از ابعاد اقتصادی تحریمها که معمولاً از آن غفلت میشود، این است که با زیاد شدن آنها، فعالیتهای رسمی در اقتصاد کاهش و در عین حال فعالیتهای غیررسمی در حوزههای تجارت، تجارت بینالملل و اقتصاد افزایش مییابد. یکی از نمونههای این فعالیتهای غیررسمی، قاچاق است. تحت چنین شرایطی مشاهده میشود که سازمانهای شبهدولتی در اقتصاد ایران قدرت بیشتری گرفتهاند. این به نفع مردم ایران و بخش خصوصی نیست. بنابراین، یکی از جنبههای دیگر نگرانی ما از بابت تحریمها، این است که حضور سازمانهای شبهدولتی در اقتصاد بیشتر شود. آیا این ایده درستی است؟ میخواهم نظر شما را در این باره بدانم.
من اطلاع دارم که در ایران، سازمانهای شبهدولتی و نظامی به فعالیتهای اقتصادی علاقهمند هستند، اما در این زمینه اطلاعات جزیی ندارم. البته نگرانی شما درست است برای اینکه قدرت گرفتن نهادهای اقتصادی که متعلق به بخش خصوصی نیستند، برای اقتصاد ایران و هیچ کشوری مناسب نیست. در هیچ کشوری گزارش مثبتی از فعالیت نهادهای نظامی در اقتصاد نخواندهام.
بنابراین به نظر من اقدام همزمانی که میتواند برای کاهش تحریمها انجام شود، این است که آمریکا، اروپا و ایران با هم مذاکره کنند و درهای خود را به روی یکدیگر بگشایند. این اقدام بسیار مطلوبی است و میتواند برای بخش خصوصی هر دو کشور مهم تلقی شود. به نظر من این اقدام خوبی است. همچنین باید بگویم که من امیدوارم این مذاکرات هماکنون انجام شوند. ما به بهبود اوضاع نیاز داریم و من به شدت از کاهش تحریمها حمایت میکنم.