از قدیمی ترین اعضای هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران است. وقتی مدیران ارشد صنعت نفت به «مهمانسرای کوشک» آمدند تا پیش از جلسه رأی اعتماد مجلس، با بیژن نامدار زنگنه دیدار کنند، محمدعلی عمادی، جلسه را اداره کرد.
از سال ۱۳۸۰ تاکنون در مهمترین هیات مدیره کشور حضور دارد تا آرشیو بسیاری از تحولات نفت ایران باشد، خاصه در ماجراهای عجیب و غریب هشت سال گذشته. مدیر امور پژوهشی و فناوری شرکت ملی نفت ایران است و شاید همین صبغه غیرسیاسی باشد که مانایی اش را بالا برده است. حالا پرونده توقف دستوری سوآپ در دوره وزارت سید مسعود میرکاظمی، حاد شده است. میرکاظمی هم می خواهد با استفاده از صندلی ریاستش در کمیسیون انرژی مجلس، ماجرای داغ بازنگردان پول نفت فروخته شده به بابک زنجانی را به طور علنی پیگیری کند. پس می توان با محمدعلی عمادی، آرشیو هیات مدیره شرکت ملی نفت را در دو بخش ورق زد. گفت و گوی او با هفته نامه آسمان را می خوانید:
****
وقتی آقای میرکاظمی، به عنوان وزیر وقت نفت، در سال ۸۸ دستورتوقف سوآپ را صادر کرد، چه توجیهی برای هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران آورد؟
ایشان می گفتند نرخ سوآپ پایین است. استدلال شان این بود که قیمت سوآپ باید به ۵ تا ۶ دلار در هر بشکه برسد. اما توجه نداشتند که هزینه سوآپ در رقابت با کشورهای دیگر منطقه تعیین می شود.
استدلال هیات مدیره شرکت ملی نفت برای ادامه سوآپ چه بود؟
اولویت شرکت ملی نفت، جذب نفت خام مازاد تولید شده در کشورهای حوزه CIS بود. چراکه اولا برای راه اندازی طرح انتقال نفت کشورهای شمال ایران، خطوط لوله و تاسیسات نکا ساخته شده و از سال ها پیش برای آن، سرمایه گذاری کلانی شده بود. ثانیا جذب مازاد تولید نفت کشورهای شمالی، به دلیل اجرای استراتژی های کلان تعریف شده در کشور بود. به همین دلیل در پالایشگاه های نفت تهران و تبریز هم سرمایه گذاری شده بود تا بتواند نفت این کشورها را مصرف کند. با دستور آقای میرکاظمی، عملا این سرمایه گذاری های کلان، معطل ماند و امکانی که می توانست در این شرایط سخت به ایران کمک کند از دست رفت.
شما این موارد را به آقای میرکاظمی گفته بودید؟
بله. آن موقع همه این موارد کارشناسی را به طور مفصل مطرح کرده بودیم.
اگر این موارد مطرح شده و باز آقای میرکاظمی، دستور توقف سوآپ را داده احتمالا نکته ای پشت ذهن ایشان بوده است. ایشان هیچ وقت در این باره صحبت نکردند؟
به نظرم از زمانی که آقای میرکاظمی به نفت آمدند، ذهنیت خاصی داشتند. ایشان با مساله سوآپ، جدا از مسائل اقتصادی، اصول سرمایه گذاری و مبانی قراردادها، برخورد کردند.
فکر می کنید چرا آقای میرکاظمی، ذهنیت خاصی به ماجرای سوآپ داشتند؟
به نظرم اطلاعات جهت دار به ایشان داده بودند تا طرح سوآپ را متوقف کند.
مثلا چه اطلاعاتی؟
نظیر اینکه طرح سوآپ سهم تولید نفت ایران را کم کرده است. در صورتی که سوآپ هیچ ارتباطی به سهمیه تولید نفت ایران در اوپک نداشت. ضمن اینکه در شرایط قیمت های بالای نفت، هیچ کشوری روی سهمیه های اوپک نمی ایستد.
آقای میرکاظمی اخیرا گفته است که مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت، در آن مقطع، دستور کاهش تکلیفی ۳۰۰ هزار بشکه ای تولید نفت را صادر کرده بود. به این معنا که اجرای سوآپ باعث این دستور شده است.
مگر الان تولید نفت را با دستور تکلیفی کاهش نداده اند؟! کاهش تولید نفت در شرایط مختلفی انجام می شود. گاهی در زمان تعمیر پالایشگاه ها و زمانی هم به خاطر شرایط تولید داخلی و تقاضای بین المللی این اتفاق رخ می دهد. اجرای سوآپ، ارتباطی به کاهش تکلیفی تولید نفت نداشت. چون در شرایط قیمت های بالای نفت، هر چقدر امکان صادرات داشتیم، می توانستیم نفت صادر کنیم.
در هیات مدیره نفت مخالفتی با دستور آقای میرکاظمی نشد؟
ایشان با برخی افراد شرکت نفت، برخوردهای تندی کرد. حتی آقای عرشی، معاون امور بین الملل وقت شرکت ملی نفت ایران، به همین دلیل جابه جا شد.
من واقعا متوجه نمی شوم که چرا آقای میرکاظمی، حاضر شده بود که این همه هزینه برای توقف طرح سوآپ پرداخت کند. با اینکه می دانم مسوولان سوآپ در شرکت نیکو، به صورت رسمی ایشان را از تبعات توقف طرح سوآپ مطلع کرده بودند.
آقای میرکاظمی معتقد بود در طرح سوآپ «بخور بخور» شده است.
«بخور بخور»؟! چه کسی خورده بود؟
نمی دانم. این هم برای ما جای سوال بود. احساس ما این بود که گروه هایی اطلاعات جهت دار و نادرست در اختیار آقای میرکاظمی می گذاشتند.
چه گروه هایی ممکن است درباره سوآپ، به آقای میرکاظمی اطلاعات نادرست یا جهت دار داده باشند؟
شاید آنان که در منطقه آذربایجان، در انتقال نفت و فرآورده دست داشتند این اطلاعات جهت دار را می دادند. نمی دانم. آقای میرکاظمی هم با دو، سه مورد اطلاعات ناکافی به تصمیم رسید و به بهانه های مختلف، کل استراتژی کشور را در بخش سوآپ به هم ریخت.
الان گفته می شود تنها در یک مورد شرکت طرف قرارداد ایران در سوآپ، ۹۷ میلیون دلار تقاضای غرامت کرده است. شما اطلاع دیگری از زیان های ایران در قراردادهای سوآپ دارید؟
تقاضاهای غرامت را دیده ام. موضوع توقف سوآپ خیلی برای شرکت ملی نفت ایران بی آبرویی به بار آورد. چراکه وجاهت ایران در قراردادهای بین المللی نفتی اش برای اولین بار به هم ریخت. یادم هست در زمان صدور دستور توقف سوآپ، مدیر وقت حقوقی شرکت ملی نفت، آقای زین الدین، تاکید داشت که قبل از صدور چنین دستوری، این مساله به طور کامل به لحاظ حقوقی مورد بررسی قرار گیرد، اما نه تنها به آن توجه نشد که آقای زین الدین هم تغییر کرد.
پرونده سوآپ از جانب مراجعی نظیر سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات پیگیری شده است. اطلاعی از نتایج این پیگیری ها دارید؟
بالاخره کسانی که باعث چنین ضرری به کشور شده اند، باید جواب پس بدهند. استهلاک تاسیسات و خطوط لوله سوآپ و هزینه هایی که در پالایشگاه های تهران و تبریز انجام شده بود تا بتواند نفت کشورهای شمالی ایران را مصرف کند کم نیست. ضمن اینکه داشتن سوآپ در شرایط تحریم، می توانست خیلی به ایران کمک کند.
جدا از اینها، کیفیت نفت کشورهای شمالی ایران از نفت سنگین جنوب کشور بهتر است و می تواند برای ایران ارزش افزوده داشته باشد.
این یکی از مزایای سوآپ است. برای استفاده از این مزیت هم کارهای تحقیقاتی و تکنیکی زیادی انجام داده بودیم تا بتوانیم نفت شمال را در پالایشگاه خودمان فرآورش کنیم. سوآپ فلسفه ای فنی، تکنیکی داشت. از طرفی هم لازم نبود نفت جنوب را با فاصله زیاد به شمال کشور منتقل کنیم.
آقای دکتر، هفته گذشته، رئیس کمیسیون انرژی مجلس، ماجرای فروش نفت به واسطه ای به نام بابک زنجانی و عدم بازگشت ۲٫۸ میلیارد دلار از پول آن را در مقابل پرونده سوآپ قرار داد. ماجرای فروش نفت به بابک زنجانی چه بود؟ آیا فروش نفت به ایشان در هیات مدیره نفت مصوب شده بود؟
فروش نفت به آقای زنجانی، ارتباطی با مصوبات هیات مدیره شرکت ملی نفت نداشت. ما بعدا شنیدیم که به ایشان نفت فروخته شده است. هیات مدیره شرکت ملی نفت، تنها مقررات فروش نفت را اصلاح کرده بود.
اصلاحات انجام شده در مقررات فروش نفت، دستوری بود؟
اجازه بدهید اینطور پاسخ شما را بدهم که تعدیل مقررات فروش نفت، برای خود ما هم تعجب آور بود.
این اصلاحات چطور منجر به فروش نفت به بابک زنجانی شد؟
پیش از این، امور بین الملل شرکت ملی نفت، تنها به شرکت هایی نفت می فروخت که حائز یکسری ویژگی ها بودند؛ ازجمله اینکه پالایشگاه داشته باشند و سال ها در بازار نفت معامله کرده باشند. یکسری مقررات مالی هم برای فروش نفت داشتند. نظیر اینکه شماره حساب های بانکی معتبر داشته باشند. اما با توجه به شرایط سخت تحریم ها، هیات مدیره شرکت ملی نفت، شرط پالایشگاه داشتن را از شروط مشتریان نفت ایران برداشت.
و با برداشته شدن این شرط، فروش نفت به امثال بابک زنجانی امکان پذیر شد؟!
همینطور است.
فارغ از برخی افراد حقیقی که اسم شان به عنوان واسطه فروش نفت ایران بر سر زبان ها افتاده است سوالم این است که شرکت ملی نفت ایران، چه مقدار از نفت صادراتی را راسا می فروشد؟ و چه مقدارش را شرکت نیکو صادر می کند؟
بین امور بین الملل شرکت ملی نفت و شرکت نیکو برای فروش نفت به بازارهای صادراتی نفت ایران، تقسیم حوزه فروش شده بود. مثلا شرکت نیکو، نفت را به بازارهای شرق آسیا می برد اما در همان بازارها، صادرات نفت به بازار کره جنوبی، در اختیار امور بین الملل شرکت ملی نفت قرار داشت، چراکه با آنها قراردادهای بلند مدت دارند.
هیات مدیره نفت از مکانیزم فروش نفت و قیمت های نفت صادراتی مطلع بود؟
خیر. معمولا این مکانیزم و قیمت نفت در مثلث وزیر نفت، مدیرعامل شرکت ملی نفت و معاون امور بین الملل شرکت ملی نفت، انجام می شد.
راستش متوجه نشدم که ماجرای فروش نفت به بابک زنجانی چطور شکل گرفت؟
در هیات مدیره شرکت ملی نفت، چیزی به نام فروش نفت به آقای بابک زنجانی نداشتیم. مجموعه هایی مانند آستان قدس رضوی، بانک صادرات و برخی نهادها با توجه به شرایط تحریم، مجوزهایی برای صادرات نفت گرفتند. برخی خریداران نفت از کشورهای دیگر هم نظیر روسیه، چین و کشورهای CIS برای خرید نفت ایران، اعلام آمادگی کردند. این شرکت ها هم به امور بین الملل شرکت ملی نفت معرفی می شدند.
واگذاری صادرات نفت ایران به این مجموعه ها با چه توجیهی انجام شد؟
وقتی شرط داشتن پالایشگاه از مشتریان نفت ایران برداشته شد، آمدند گفتند که اینها می توانند نفت بفروشند. یک مقداری هم به شکل فرمایشی بود.
باتوجه به اینکه هفته گذشته آقای میرکاظمی ماجرای برنگشتن ۲٫۸ میلیارد دلار از پول نفت فروخته شده به آقای زنجانی را به نوعی در مقابل پرونده سوآپ قرار داد، مایلم به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران، نظرتان را درباره این دو موضوع بدانم.
این دو موضوع از هم جداست. افراد دخیل در هر کدام از این موارد هم باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. هر کس خلاف قانون عمل کرده باشد، باید جواب بدهد.
به نظر شما سوآپ مجددا برقرار خواهد شد؟
شرکت ملی نفت باید در سوآپ نفت در منطقه حضور داشته باشد. همچنین لازم است از ظرفیت معطل شده خطوط لوله و پالایشگاه هایی که برای استفاده از نفت شمال ایران آماده شده اند بهره برداری شود. شرکت ملی نفت در بحث سوآپ، نگاه کلان و جامعی دارد.