رئیس بهره وری شرکت ملی صنایع پتروشیمی در گفتگو با دنیای انرژی گفت:

پتروشیمی ها را به عنوان بخشی از اکوسیستم کشورمان ببینیم

پتروشیمی ها را به عنوان بخشی از اکوسیستم کشورمان ببینیم
در همه جای دنیا گاز صنعتی یک نرخ دارد ولی در ایران 10 تا نرخ دارد.*** ما در حوزه سیاستگذاری و تعرفه گذاری دچار موضوعاتی هستیم. چندین تعرفه سوخت داریم که بعضا این تعرفه‌ها بسیار پایین است. مثلا سهم انرژی و گاز در سبد خانوار ایرانی زیر یک درصد است درحالیکه در اروپا بر اساس سطح درآمد شهروندان این عدد به بالای 10 درصد می رسد. --- در دنیا صنعت را به خاطر کمبود گاز تعطیل نمی کنند تا کارگر را به خانه بفرستند که در خانه گاز مصرف کند اما نداشته باشد که پول گاز را بدهد.

"پتروشیمی ها را باید به عنوان بخشی از اکوسیستم کشورمان ببینیم و از ظرفیت و مزیت نسبی آن غافل نشویم." این جمله را مهندس علی ربانی رئیس بهره وری و تحول اداری شرکت ملی صنایع پتروشیمی در گفتگو با خبرنگار ماهنامه دنیای انرژی مطرح کرد. او در این گفتگو به ارزش صادراتی محصولات پتروشیمی اشاره کرد و تاکید کرد که بیاییم انرژی را به صنایعی اختصاص دهیم که برای ما از ارزش صادراتی و بازگشت منابع مالی بیشتری برخوردار باشد نه اینکه محصولی با گاز تخصیص یافته به گونه ای تولید و صادر شود که ارزش گاز مصرفی را هم در نتیجه صادرات محصول به بار نیاورد و این گاز در شرایطی تخصیص و یا مصرف شده است که می توانست به دیگر صنایعی اختصاص یابد که از ارزش و مزیت صادراتی بیشتری برخوردار باشد. برای دانستن توضیحات بیشتر، گفتگوی ماهنامه دنیای انرژی را با مهندس ربانی بخوانید.

 

مریم میخانک بابایی

در خصوص ناترازی و ارتباط آن با خوراک پتروشیمی ها توضیح دهید که این نابسامانی ها چه تبعاتی برای صنعت پتروشیمی دارد؟

همانطور که می دانید ما در کشورمان در تابستان ناترازی برق و در زمستان ناترازی گاز داریم. البته ناترازی گاز در تابستان هم وجود دارد زیرا حجم بالای گاز مایع به برخی از نیروگاه هایی داده می شود که این نیروگاه ها در سرویس باشند و بعضا نیروگاه‌هایی با راندمان پایین هستند و نیاز به سوخت بیشتری دارند. وقتی صحبت از ناترازی انرژی در کشورمان مطرح می شود در حوزه برق وزارت نیرو مخاطب قرار می گیرد و در بخش گاز نیز وزارت نفت زیر سوال می رود درحالیکه اگر در خصوص وزارت نفت بگوییم این وزارتخانه با تخصیص اعداد بودجه ای توانسته به 90 درصد اهداف تولیدی خود بر اساس بودجه برسد. اما مشکل در حوزه مصرف است. این حوزه به دلیل بازیگرانی که دارد آن ها استانداردهای تبین شده را کنار گذاشته و کسی هم برای این عدم رعایت استانداردها آن ها را مورد سوال قرار نمی دهد و می‌بینیم که هر ساله این ناترازی افزایش می یابد.

در بخش مسکن و ساخت و سازها بر اساس استاندارد صورت نمی گیرد و همواره در این حوزه شاهد اتلاف انرژی هستیم. از سویی دیگر ما در حوزه سیاستگذاری و تعرفه گذاری دچار موضوعاتی هستیم. ما متاسفانه چندین تعرفه سوخت داریم که بعضا این تعرفه‌ها بسیار پایین است. مثلا سهم انرژی و گاز در سبد خانوار ایرانی زیر یک درصد است درحالیکه در اروپا بر اساس سطح درآمد شهروندان این عدد به بالای 10 درصد می رسد. بنابراین تا بازنگری در تعرفه ها اتفاق نیفتد نمی توان انتظار بهبود داشته باشیم و مدام از رفع ناترازی در حد یک آرزو صحبت می کنیم. ما در بخش بهره وری شرکت ملی صنایع پتروشیمی سبدی از طرح ها را ارائه دادیم که در مجموع این سبد بخشی از آن غیرتعرفه‌ای و بخشی نیز تعرفه‌ای است  که لازمه تعرفه ای بودن اجرای طرح های غیرتعرفه ای است و می تواند 50 میلیون متر مکعب گاز را در بخش اول در یک برنامه چهارساله از شبکه گازی که در حال توزیع است از بخش غیرمولد به بخش مولد ببرد. یکی بخش آن با درست مصرف کردن است و یک بخش آن با افزایش بهره وری است و یک بخش آن با تبیین عدم صادرات گاز مجازی است.

 

منظور از صادرات انرژی مجازی چیست؟

توضیح بیشتر اینکه ما سال گذشته 10.5 میلیون تن سیمان صادر کردیم و جشن صادرات گرفتیم درحالیکه ارزش سیمان صادراتی بر اساس درصد گازوئیلی( نرخ گازوئیل هم فوب در نظر گرفته می شود) که مصرف می شود تا محصول سیمان تولید و از مبدا به مقصد صادراتی برسد بسیار کمتر از ارزش سوختی است که مصرف کرده است و با این رویه می بینیم که اصلا این صادرات سیمان توجیه صادراتی ندارد چه برسد به اینکه گاز مصرف می کند و یا به محیط زیست آسیب زده است و یا موضوعات و چالش های دیگری را هم به وجود آورده است. و یا مثلا در مورد مرغ هم وقتی بررسی می کنیم می بینیم که در فروردین ماه 2 هزار تن مرغ صادر کرده ایم. سوال اینجاست که این مرغ از چه زمانی تولید شده، قطعا در اسفند و یا بهمن ماه تولید شده است. درحالیکه در پیک مصرف گاز زمستانی بسیاری از صنایع با ارزش افزوده بالا از سرویس خارج می شوند و از دریافت گاز محروم می شوند تا محصولی تولید شود که ارزش افزوده ای هم برای صادرات ندارد.

مثلا وقتی جرایمی برای تولید و مصرف بالای گاز را برای صنایع در نظر می گیریم می بینیم فرقی نمی کند این تولید کننده مرغ را به جای 70 تومان دوبرابر آن را حساب می کند و 140 تومان می فروشد واز سویی دیگر برای او فرقی ندارد که گازوئیل را به جای گاز دریافت کند چون در آن صورت می تواند گازوئیل را بفروشد و در هر صورت به نفع این تولیدکننده است و ضرری در تولید محصولش ندارد. ما گاز را به ترکیه با 30 سنت صادر می کنیم تا در آنجا مرغ، با قیمت تمام شده 1.5 دلار برای ما تمام شود. اگر قرار باشد 4 و یا 5 مترمکعب گاز را برای تولید هر کیلو مرغ زنده تولید کنیم و یا در مورد دیگر محصولات مانند سیمان و غیره این بدان معناست که ما در حال صادرات انرژی مجازی هستیم. صادرات انرژی مجازی بدان معناست که ما یارانه انرژی را به صنایعی می دهیم تا در نتیجه آن به تولید و صادرات برسند درحالیکه  این موضوع به رقابت پذیری محصول صادراتی کشور به دلیل ارزش محصول تولیدی نبوده است و مثال مرغ و یا سیمانی که اعلام کردم نمونه هایی است که توضیح داده شد.

یعنی می فرمایید به صنایعی گاز بدهیم که به لحاظ صادراتی از اهمیت بالایی مانند پتروشیمی ها برخوردارند و محصولات دیگر را  که بر اساس گاز و یا انرژی که برای تولید مصرف می کنند سنجشی قرار دهیم و گاز را از آن ها بگیریم و به واحدهایی تخصیص دهیم که برآیند قابل قبولی برای اقتصاد دارند؟

صنعت پتروشیمی تنها پنج درصد گاز را به عنوان خوراک استفاده و چهار درصد هم برای تولید برق و یوتیلیتی استفاده می کند و مجموعا 9 درصد گاز مورد نیاز پتروشیمی هاست و این گونه نیست که برخی تصور می کنند پتروشیمی ها گاز در دسترس و ارزانی در اختیار دارند. این میزان ارزش افزوده ای که پتروشیمی ها تولید می کنند بسیار بیشتر از گازی است که دریافت می کنند. درحالیکه 80 درصد از گاز کشور در بخش هایی مورد استفاده قرار می گیرد که مجموع درآمد آن در تولید ناخالص ملی کشور کمتر از 20 درصد است. از سویی دیگر این 9 درصد گازی که پتروشیمی ها دریافت می کنند در کل درآمد کشور از مجموع گازی که به نیروگاه ها و یا بخش خانگی و کشاورزی داده می شود، مجموع درآمد را اگر جمع کنیم کمتر از 10 درصد درآمد است که دولت در ازا اعطای این گاز می گیرد. البته که منابع کشور متعلق به گروه خاصی نیست و متعلق به همه است اما مصرف گاز بسیار مورد اهمیت است. بخش خانگی که مصرفی بالای 60 درصد دارد باید در آن بازنگری و بهینه سازی شود. مردم خوب گاز مصرف می کنند و به نوعی منابع کشور به هدر داده می شود.

کشور آمریکا اولین تولیدکننده و صادرکننده گاز دنیا و چهارمین دارنده ذخایر گاز و با آن تولید ناخالص ملی و آن حجم مصرف در بخش های مختلف با 300 میلیون جمعیت است و در مقایسه با ما که دومین دارنده ذخایر گاز و سومین تولیدکننده گاز جهان هستیم اما جز 10 کشور صادرکننده گاز محسوب می شویم و آن طور که باید و شاید جایگاهی در دنیا نداریم و در حوزه تولید هم دارای محدودیت هایی هستیم و هزینه های زیادی به مردم تحمیل می کنیم. این هزینه ها را دولت از کجا باید تامین کند؟ یا باید پول چاپ می کند و یا مالیات اضافه بگیرد.

 

واقعیت موجود، محدودیت تخصیص گاز به واحدها بویژه در زمان پیک است. اگر با این رویه پیش برویم و نتوانیم گاز بیشتری تولید کنیم و مصرف هم این گونه زیاد باشد، آیا زمزمه تعطیلی مجتمع های پتروشیمی با آن عظمت و سرمایه گذاری مطرح است؟

بله، همین الان اگر قرار باشد اقتصاد پروژه ها هشت ماهه نتیجه دهد این اصلا توجیهی ندارد. در کجای دنیا می بینید طرحی را که تعریف می کنید باید در آن بیش از 30 روز تعطیلی اورهال هم ببینیم؟!! اصلا سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه خیلی توجیه پذیر نیست به دلیل محدودیت گازی که موجود است.

 

پس به این دلیل است که حداقل دو سه سالی است سرمایه گذاری در صنعت پتروشیمی به کندی صورت می گیرد؟

همین طور است. برخی صورت های مالی پتروشیمی ها را دیدند که این شرکت ها درآمدهای بالای هزار میلیارد تومانی دارند و آمدند و نرخ خوراک را افزایش دادند درصورتی که شرکت های پتروشیمی آمریکایی و یا کانادایی گاز را با 3 تا 5 سنت دریافت می کنند. در همه جای دنیا گاز صنعتی یک نرخ دارد ولی در ایران 10 تا نرخ دارد. گاز مصرفی عمومی در دنیا یک نرخ دارد اما در ایران گاز مصرفی عمومی هم نرخ های مختلفی دارد. در دنیا صنعت را به خاطر کمبود گاز تعطیل نمی کنند تا کارگر را به خانه بفرستند که در خانه گاز مصرف کند اما نداشته باشد که پول گاز را بدهد. این کارگر باید سرکار باشد تا از پس هزینه گاز مصرفی خود بربیاید. این کارگر چه کارگر پتروشیمی، فولاد و یا دیگر صنایع باشد باید درآمد داشته باشد تا از پس هزینه های خود بربیاید. پس تعطیلی مجتمع ها و و احدهای پتروشیمی درصورتی اتفاق می افتد که نخواهیم کاری انجام بدهیم. البته در برنامه هفتم توسعه که دولت هم پیگیر اجرای آن است نکات خوبی در حوزه خوراک مطرح شده و ما از نمایندگان مجلس و دولت چهاردهم انتظار داریم که واقع گرا باشند. در فضای اکوسیستم کشور حرکت کنیم و نیاییم چرخ را مجددا اختراع کنیم. چرا وزارت جهاد کشاورزی مجوزهایی را ،حال از روی فشارهایی، به سرمایه گذار می دهد تا گلخانه ای در منطقه سردسیر کشور ایجاد کند که روزی 5 میلیون متر مکعب گاز مصرف کند؛ این تولید محصول کشاورزی آیا با هزار و یا 5 هزار تومن نرخ گاز پتروشیمی ارزش صادراتی پیدا می کند؟   

 

چند طرح بهره وری در مجموعه شما تعریف شده است؟

در طرح های مطالعاتی 12 طرح آماده داریم که بخشی از آن غیرتعرفه ای است که اولویت اول است که باید انجام شود و با ایجاد زیرساخت ها، زمینه اجرای طرح های تعرفه ای انجام می شود.

 

طرح های غیرتعرفه ای را توضیح دهید؟

طرح های غیر تعرفه ای بحث فرهنگ سازی است که یک بخش آن اصلاح سیستم های ناکارآمد در مصرف گاز مثل کشاورزی و دیگر صنایع است که این بخش ها مصرف خارج از عرف دارند. سرمایه گذاری ما طوری طراحی شده است که بازگشت سرمایه یک تا سه سال است و سرمایه گذار می تواند از عدم محدودیت قطع گاز در روزهای پیک بهره مند شود . پس ما با کمک بخش خصوصی و بدون نیاز به منابع دولتی، کشور را به سمت کارآمدی و افزایش بهره وری می بریم و در کنار آن در میان مدت برای آن بخش هایی که خارج از الگو  و خارج از استاندارد گاز مصرف می کنند آرام آرام و در یک دوره چهارساله سیاست تعرفه ای پیشنهاد می کنیم که ناچار می شوند برای بقای خودشان به سمت افزایش بهره وری حرکت کنند.

اتنن

 

در مورد این نگاه که گفته می شود پتروشیمی ها سودآور هستند چه نظری دارید؟

اصلا پتروشیمی ها این طور که در اذهان است سودآور نیستند. ببینید، پتروشیمی ها 70 درصد ارز کشور را تامین می کنند چون اِشل صنعت بزرگ است و شرکت های پتروشیمی را اگر بر سرمایه امروز تقسیم کنیم هیچ شرکت پتروشیمی بالای 20 درصد سود نمی دهد و چون اِشل بزرگ است و برخی از افراد در بخش های مختلف اعم از دولت، مجلس و یا دیگر مدیران چون این ارقام را تجربه نکرده اند دچار پیچیدگی هایی در مشاهده ارقام می شوند. درحالیکه همین سودها منجر به بزرگ تر شدن بخش خصوصی می شود. این ذینفعان که ارقام را زیاد می بینند بخش خصوصی را به سمتی می برند که بر اساس سود و زیان برایشان قیمت تعیین می کنند. ما باید آن بخشی که دارای مزیت نسبی است  و حاشیه سود بیشتری دارد تقویت کنیم. حالا اگر تقویت نکردیم نرخ را یکی کنیم، ما نباید به سیمانی ها هزار تومان و به فولادی ها 3 هزار تومان و به کشاورزی یک نرخ دیگری بدهیم و بعد خوشحال باشیم که داریم محصول کشاورزی هندوانه و یا مرغ صادر می کنیم. هیچ اشکالی ندارد صنعتی که دارای مزیت نسبی است از فرصت برابر در کنار سایر صنایع برخوردار باشد و سود خوب ببرند .

 

به عنوان سوال آخر، آیا این نکته را تایید می کنید که اگر بخواهیم به توسعه صنایع تکمیلی و رشد اقتصادی برسیم باید مادرِ این بخش ها را که پتروشیمی ها هستند تقویت کنیم و برای رشد پتروشیمی ها تمام تلاش خود را به کار ببریم؟

من معتقدم پتروشیمی ها را باید به عنوان بخشی از اکوسیستم کشورمان ببینیم و از ظرفیت و مزیت نسبی آن غافل نشویم. نیاییم سیاست چندگانه بین پتروشیمی ها، فولادی ها سیمانی ها وسایر صنایع قرار دهیم و پتروشیمی ها را هم مثل سایر صنایع کشور ببینیم که از مزایای آن کل کشور بهره مند شود.        

۲۰ آذر ۱۴۰۳ ۱۷:۱۲
ماهنامه دنیای انرژی شماره 60 |
تعداد بازدید : ۷۱