ترانزیت از ایران؛ دستیابی به چند وعده به طور همزمان

ترانزیت از ایران؛ دستیابی به چند وعده به طور همزمان
نگاهی به مزایای ترانزیت از ایران نشان می‌دهد اگر دولت یازدهم بتواند این بخش را به معنای واقعی فعال کند همزمان می‌تواند به چند وعده انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند.
مقوله جهانی شدن در عرصه اقتصادی تبلور بیشتری دارد. ارتباط تنگاتنگ اقتصادی کشورها با یکدیگر و جابجایی سالانه میلیون ها تن کالا از کشوری به کشور دیگر سبب شده است اهمیت مسئله کیفیت این انتقال همواره مورد تاکید واقع شود. اینکه یک کالا در چه مدت زمانی و با چه دقتی از تولید کننده با فاصله هزارن کیلومتر از مصرف کننده به دست او می رسد بسیار حائز اهمیت است. هم اکنون سالانه میلیاردها دلار در زمینه ترانزیت هزینه می شود. استفاده بهینه از این موقعیت می تواند درصدی از این درآمد را در اختیار ایران قرار دهد.


جمهوری اسلامی ایران، از جمله کشورهایی است که به لحاظ موقعیت ممتاز جغرافیایی از مزیتهای ترانزیتی فوق‌العاده‌ای بهره‌مند بوده و می‌تواند با گسترش شبکه حمل و نقل و ارتباطات مطمئن و کارآمد از این مزیت در راستای کسب درآمدهای ارزی و ارتقای موقعیت استراتژیک خود در منطقه به نحو مطلوب استفاده کند.


خلیج‌فارس در جنوب ایران، کشورهای عمده تولید کننده نفت جهان را در خود جای داده که به عنوان گلوگاه انرژی جهان محسوب می‌شود. دریای خزرهم در شمال، بهترین پل ارتباطی میان کشورهای ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان است که می‌تواند نقش مهمی در تجارت میان این کشورها ایفا کند.


خلیج فارس و دریای عمان در جنوب و دریای خزر در شمال و محصور بودن کشورهای شمالی ایران و نداشتن دسترسی آنها به دریای آزاد سبب شده است ایران دارای موقعیت ترانزیتی بسیار مناسب در منطقه شود وجود شبکه گسترده حمل و نقل و ناوگان کارآمد و مناسب در مقایسه با کشورها همجوار اهمیت این ویژگی ها را دو چندان می‌کند.


یکی از مهمترین محدودیت‌هایی که کشورهای شمالی ایران از همان ابتدای استقلال با آن مواجه شدند، محصور بودن در خشکی و عدم دسترسی به آب‌های آزاد بود که از یک سو ارتباط تجاری این کشورها با بازارهای بین‌المللی را محدود کرده و فرصت‌های بسیاری را جهت رشد اقتصادی از آنان سلب می‌نمود و از سوی دیگر، برای آن دسته از کشورهای منطقه که دارای ذخایر انرژی هستند، محدودیت‌هایی را در زمینه انتقال انرژی به بازارهای جهانی ایجاد می‌نمود.


کرویدور حمل و نقل بین‌المللی شمال-جنوب بیش از یک دهه پیش برای تحقق ارتباط کشورهای شمالی ایران با آبهای آزاد احداث شد.


این کریدور در 12 سپتامبر 2000 در سن‌پترزبورگ توسط سه کشور ایران، روسیه و هند و به منظور ترویج همکاری های حمل و نقلی بین اعضاء تأسیس شد. این کریدور اقیانوس هند و خلیج‌فارس را از طریق ایران به دریای خزر سپس از طریق روسیه به سن‌پترزبورگ و شمال اروپا متصل می‌کند.


اکنون این کریدور با پذیرش یازده عضو جدید گسترش یافته است که این اعضاء عبارتند از: آذربایجان، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، اوکراین، بلاروس، عمان، سوریه و بلغارستان. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشور امین انتخاب شد که وظیفه دارد طرف های متعاهد را درخصوص پیوستن سایر کشورها به این موافقتنامه و یا کناره‌گیری هر یک از طرفهای متعاهد از آن مطلع کند.


طبق برآورد ها در صورت فعال سازی کریدور شمال جنوب و در پی آن احداث اسکلهء کاوه از طریق ترانزیت کالاهای عبوری از کشور، سالانه 10 میلیارد دلار درآمد خالص نصیب کشور می شود.


یکی دیگر از مزایای که می تواند بعدهای مختلفی را شامل شود بهبود وضع معیشتی مردم شرق کشور از جمله استان سیستان و بلوچستان و شهر چابهار است. کاهش قاچاق به کشور، افزایش امنیت در این منطقه، افزایش درآمد مردم و ...


همچنین بخش کریدور شمال-جنوب در صورت فعال شدن برای ایران حداقل 200000 شغل پایدار ایجاد خواهد کرد.


حال اگر ایران نتواند زیرساخت‌های خود را به موقع آماده کند، حمل کالاها و ترانزیت کشورهای واقع در مسیر این کریدور از مسیرهای دیگری صورت خواهد گرفت. به طور مثال اگر نتوانیم تسهیلات بندر چابهار و بندرعباس را به موقع تمام کنیم، حمل ونقل کالا از بندر گوادر پاکستان صورت خواهد گرفت.


بندر چابهار نقطه شروع و پایان تجارت همسایه های شمالی ایران


ارتباط کشورهای آسیای میانه با خلیج‌فارس و همچنین برقراری رابطه تجاری با سایر کشورهای جهان و آبهای آزاد بین‌المللی به منظور توسعه تجارت ایران بسیار مقرون به صرفه است، به نحوی که بسیاری از این کشورها به دنبال آن هستند تا چنین روابطی را از طریق ایران برقرار کنند.


بندر چابهار به دلیل موقعیت راهبردی خود نزدیک‌ترین راه دسترسی کشورهای آسیای مرکزی ( ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان) به آبهای آزاد است و از اهمیت فراوانی برخوردار است.


اگر نگاهی به مواضع این کشورها در سالهای گذشته نسبت به بهره گیری از بندر چابهار به عنوان پایلوت فعالیت های تجاری و بازرگانی با کشورهای همجوار داشته باشیم باید گفت که در واقع نگاه راهبردی به چابهار در حالی است که کشورهای این منطقه در حال کاهش وابستگی اقتصادی خود به روسیه هستند و در راستای برنامه های رشد اقتصادی و افزایش روابط با خاور دور، خاورمیانه و آفریقا به بندر چابهار به عنوان ارزان ترین، امن ترین و نزدیکترین راه مبالات بازرگانی نگاه می کنند.


این بندر به نوعی نقطه شروع و پایان تجارت کشورهای شمالی ایران خواهد بود. بنابراین این کشورها برای حفظ این نقطه لاجرم هر نوع هزینه ای را خواهد پذیرفت، از هزینه های دلاری تا بالا رفتن قدرت چانه زنی ایران و افزایش وابستگی این کشورها به ایران.


افزایش درآمد ملی، اشتغال‌زایی، افزایش امنیت ملی و توسعه و عمران به خصوص در زیرساخت‌های حمل و نقل و تجارت، تأمین نیازهای اقتصادی (واردات و صادرات) کشورهای همسایه و منطقه، ایجاد وابستگی به سرزمین و خدمات ایران و تبادل فرهنگی و معرفی ایران در عرصه‌های گوناگون از مزایای مستقیم ترانزیت است.


همچنین افزایش نقش و سهم جمهوری اسلامی ایران در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی، کمک به توسعه و همگرایی بین همسایگان در سطح منطقه، ارتقاء سطح و کیفیت زیرساخت‌های مرتبط و خدمات قابل عرضه در داخل، برخی از مزایای غیرمستقیم ترانزیت است.


در یکی دو دهه گذشته هر دولتی که در ایران روی کار آمده است بارها و بارها به مزایای مستقیم و غیر مستقیم ترانزیت و موقعیت استراتژیک ایران در منطقه تاکید شده است. دولت های گذشته و حال به خوبی می دانند که فعال شدن کریدورهای شرق- غرب و شمال –جنوب می تواند درآمد فراوانی را نصیبشان کند اما در پایان عمر هر کدام از این دولت ها مشاهده می کنیم در این زمینه تحول خاصی صورت نگرفته است. مذاکره کردن با کشورهای همسایه و انعقاد تفاهم نامه و قرارداد همواره در دستور کار آنها قرار داده شده و ما بارها و بارها از صدا و سیما تصویر این مذاکرات را مشاهده کرده ایم اما در عمل می بینیم هیچگونه موفقیتی در این عرصه کسب نمی شود و دولت بعدی که روی کار می آید از همان ابتدا بر عقب ماندگی ایران در این زمینه و تلاش برای رونق دادن آن تاکید می کند.

حال دولت دهم در روزهای پایان عمر خود قرار دارد و در کمتر از چند هفته دیگر دولت یازدهم سکان اداره کشور را بر عهده می گیرد. اگر چه در چند سال گذشته کریدور شمال-جنوب تا حدودی فعال شده است اما پیشنهاد می شود دولت یازدهم مقوله ترانزیت از ایران را بدون هیچ وقفه ای در دستور کار خود قرار دهد و موقعیت استراتژیکی که ایران در آن قرار دارد نهایت استفاده را ببرد.


اگر دولت یازدهم مسئله ترانزیت از ایران را از همان روزهای ابتدایی روی کار آمدنش پی گیری کند طبیعتا همزمان علاوه بر فعال شدن این بخش به چند وعده خود نیز دست می یابد. افزایش اشتغال، افزایش درآمد، تامین امنیت، بالا رفتن تمایل کشورها برای سرمایه گذاری در ایران، کاهش وابستگی به نفت و .. از جمله وعده هایی است که رئیس جمهور منتخب در مناظرها و تبلیغات انتخاباتی خود از آنها نام برده است.

۴ شهریور ۱۳۹۲ ۰۱:۰۱
تعداد بازدید : ۹۳۸