رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری و تامین مالی اتاق ایران در گفتگو با دنیای انرژی:

پالس های اشتباه حکمرانی بد انرژی به سرمایه گذاران

پالس های اشتباه حکمرانی بد انرژی به سرمایه گذاران
گفتگو با فرشید شکر خدایی رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری و تامین مالی اتاق ایران : برای حل ناترازی‌ها به ۴۰ تا ۶۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم که دولت نمی‌تواند در این حوزه کاری کند. پس تنها راه، ورود بخش خصوصی است؛ اما بخش خصوصی نگران است به محض اینکه مشکل ناترازی حل شد، مجدد انحصارگری‌ها و تنظیم‌گری‌های دولت از سرگرفته شود. بنابراین همچنان رغبتی برای ورود به این حوزه وجود ندارد
سهیلا روزبان

«تحریم ها، سیاست گذاری اشتباه، اقتصاد دولتی، قیمت گذاری دستوری» مهم ترین عوامل ناترازی انرژی است که فرشید شکرخدایی  رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری و تامین مالی اتاق ایران ریشه همه آنها را در حکمرانی بد انرژی می داند. او می گوید حکمرانی بد انرژی پالس های اشتباهی را به سرمایه گذاران طی سال گذشته داده و همین مساله باعث شده که الگوی تولید در کشور ما تابعی از انرژی ارزان باشد. در این الگو نه خبری از استفاده از تجهیزات با مصرف پایین است و نه تجهیزات با راندمان؛ در این الگو حتی خبری هم از تولید محصولات با ارزش افزوده بالای اقتصاد هم نیست. این فعال بخش خصوصی که شرایط سرمایه گذاری در کشور را به شدت نگران کننده می داند، گریزی هم به سیاست های ضد تولید دولت ها در طی سال های گذشته زد و ادامه داد: برای حل ناترازی‌ها به ۴۰ تا ۶۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم که دولت نمی‌تواند در این حوزه کاری کند. پس تنها راه، ورود بخش خصوصی است؛ اما بخش خصوصی نگران است به محض اینکه مشکل ناترازی حل شد، مجدد انحصارگری‌ها و تنظیم‌گری‌های دولت از سرگرفته شود. بنابراین همچنان رغبتی برای ورود به این حوزه وجود ندارد.او البته حل بحران انرژی در ایران را در گرو ارتباط با دنیا دانسته و می گوید: در شرایط تحریمی شاید مقابله با کسری شدید حوزه انرژی غیر ممکن نباشد اما به شدت سخت و نفس گیر است. چرا که بر اساس اعلام سازمان برنامه وبودجه برای رسیدن به رشد ۸ درصدی اقتصادی طبق برنامه هفتم نیاز به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید سالانه در کشور وجود دارد و متأسفانه تأمین این منابع برای کشور رؤیایی و بسیار دور از دسترس است. متن کامل گفتگوی فرشید شکر خدایی  رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری و تامین مالی اتاق ایران با دنیای انرژی را در ادامه می خوانید:

ناترازی انرژی اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده و نگرانی ها نسبت به آینده ایران از هر زمانی بیشتر شده است. به نظر شما بحران امروز حوزه انرژی حاصل نبود سرمایه گذاری در بخش تولید بوده یا رشد بالای مصرف چنین سرنوشتی را برای کشور رقم زده است؟

 ابتدا باید بگویم که بحران انرژی در کشور ما بحرانی امروز و دیروز نیست. این بحران از سال ها پیش در کشور ما شکل گرفته و امروز دیگر به وضعیت غیر قابل کنترلی رسیده یا حداقل می توان گفت که مدیریت و مقابله با آن به شدت سخت شده است. 

اما چه شد که دارنده دومین ذخایر هیدروکربوری دنیا حالا در تامین انرژی مورد نیاز خود وامانده حاصل بی قاعدگی در تولید و مصرف است. بخشی از بی قاعدگی در تولید حاصل  تحریم ها، قطع مراودات و تعاملات تجاری با دنیا بوده است. در واقع طی سال های گذشته مانع حضور سرمایه گذاران خارجی در ایران و دسترسی به تکنولوژی های روز شده و هر روز عقب ماندگی تولید نسبت به رقبایمان در سطح جهان و حتی منطقه بیشتر و بیشتر شد.  همانطور که شاهد هستیم در چند سال گذشته میزان سرمایه گذاری غول های نفتی دنیا در کشور هایی همچون عربستان، قطر، امارات و حتی عراق افزایش یافته است. در مقابل روند سرمایه گذاری در کشور ما در طی این سال روند نزولی داشته است. جالب است که بدانید میزان جذب سرمایه گذاری خارجی در سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ حداکثر ۵ میلیارد دلار بوده است و این عدد در ســال ۱۴۰۱ درمجموع به ۱.۵ میلیارد دلار رســیده است. جدای از تحریم های خارجی با مدل های متعددی از تحریم های داخلی هم مواجه هستیم. متاسفانه اقتصاد دستوری و دولتی و قیمت گذاری های تکلیفی و سیاست گذاری های اشتباه سرمایه گذاران داخلی را هم نسبت به حضور و سرمایه گذاری در داخل کشور بی میل کرده است. بررسی وضعیت اســتهلاک سرمایه هم نشان می دهد که استهلاک ســرمایه در سال ۱۳۹۰  به میزان ۱۸۰ همت و در ۱۴۰۰ سال به میزان ۲۵۷ همت بوده است. بنابر این استهلاک با تشکیل سرمایه برابر شده است که بسیار دردناک است و نشان می دهد اشتیاق به سرمایه گذاری در کشور بسیار کاهش یافته و برای حل آن باید چاره اساسی شود. 

همانطور که اشاره کردم بخش دیگری از مشکلات امروز در حوزه انرژی حاصل بی قاعدگی در مصرف است. البته این قاعدگی ها لزوما در بخش خانگی و مربوط به مردم نیست. به عنوان مثال به دلیل عدم نوسازی نیروگاه ها در طول سال های گذشته، راندمان و بهره وری در ایین بخش بسیار پایین بوده و ما ناچار هستیم سوخت زیادی را برای تولید برق بسوزانیم. فلرسوزی و هدر رفت گاز در این حوزه هم یکی از دلایل اصلی بالا بودن شاخص مصرف در کشور ماست. اگر بخواهیم یک دلیل برای ناترازی مطرح کنیم؛ آن چیزی نیست جز حکمرانی بد انرژی در کشور. 

 

آمارهای اعلامی از طرف توانیر حاکی از این است که ۵۰ درصد هدف گذاری های انجام شده در حوزه توسعه نیروگاه ها محقق نشده است. با توجه به توضیحات شما می توان ادعا کرد که حکمرانی بد انرژی سرمایه گذاری در صنعت برق را طی سال های گذشته کاهش داده است؟

این نظر به طور کامل صحیح است. چرا که قیمت گذاری دستوری یکی از مصداق های حکمرانی بد انرژی است. در واقع مجموعه ای از عوامل باعث ایجاد نوعی بی اعتمادی به دولت شده است. جالب است که بدانید برحسب داده‌های بانک مرکزی از سال ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲ چیزی حدود ۲۲ میلیارد دلار خروج سرمایه رسمی اتفاق افتاده است. به عبارتی اگر مدیریت اقتصادی به گونه‌ای صورت می‌گرفت که این رقم قابل اعتنا از منابع مادی کشور در داخل ماندگار می‌شد با بسیاری از مشکلاتی که امروز اقتصاد با آن روبه‌روست، مواجه نمی‌شدیم.

از طرفی حکمرانی بد انرژی همواره پالس های اشتباهی را به سرمایه گذاران داده و الگوی تولید در کشور ما به تابعی از انرژی ارزان بوده  است. از آنجایی که قیمت انرژی در کشور ما ارزان بوده سرمایه گذاران تمایلی به استفاده از تجهیزات به روز با بهره وری پایین نداشتند. جدای از این هستیم که عمده سرمایه گذاری ها در صنایع با ارزش افزوده پایین محدوده شده است. مصداق این ادعا حجم بالای تولید محصولاتی همچون متانول یا اوره در صنعت پتروشیمی است. اما مشکل دیگر امروز بی اعتمادی بخش خصوصی به دولت است. برآوردهای صورت گرفته حاکی از این است که برای حل ناترازی‌ها به ۴۰ تا ۶۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم که دولت نمی‌تواند در این حوزه کاری کند. پس تنها راه، ورود بخش خصوصی است؛ اما بخش خصوصی نگران است به محض اینکه مشکل ناترازی حل شد، مجدد انحصارگری‌ها و تنظیم‌گری‌های دولت از سرگرفته شود. زمانی بود که سرمایه‌گذاران وارد حوزه تولید انرژی شدند؛ اما مطالبات خود را از دولت نتوانستند دریافت کنند و همچنان بعد از گذشت چندین سال، دولت بدهی خود را به آنها پرداخت نکرده است. از سویی خریدار انحصاری انرژی تولید شده، فقط دولت است و تولیدکننده نمی‌تواند در یک بازار رقابتی محصول خود را ارائه کند. بنابراین همچنان بخش خصوصی رغبتی برای ورود به این حوزه وجود ندارد.

 

بر اساس آمار اعلامی از طرف شرکت ملی گاز در فصل سرما بیش از ۷۰ درصد گاز تولیدی در کشور در بخش خانگی مصرف می شود. به نظر شما مردم و رشد مصرف در بخش خانگی طی سال های گذشته تا چه اندازه در بحران پیش آمده موثر بوده است؟

مشکل اصلی ما اضافه مصرف در بخش خانگی نیست. مشکل ما حکمرانی بد انرژی در کشور است. این حکمرانی بد است که باعث شده طرح های مربوط به بهینه سازی مصرف انرژی در کشور بی ارزش تلقی شوند. در اینکه مقدار مصرف در کشور ما بالاست، شکی نیست اما سوال من اینجاست که دولت ها تا چه اندازه امکانات و زیر ساخت های لازم برای مدیریت مصرف انرژی را در کشور فراهم کرده اند. اینکه مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان در کشور رعایت نشده و مقدار هدر رفت انرژی در منازل بالاست را باید به پای پٌر مصرف بودن مردم گذاشت.؟ اینکه تجهیزات و وسایلی که در کشور عرضه می شود بهره وری پایینی دارد، آیا تقصیر مردم است.؟ همچنین نباید فراموش کرد که بخش زیادی از انرژی موجود در کشور در شبکه توزیع هدر می رود. بر اساس آمار اعلامی هدر رفت برق در شبکه توزیع به حدود ۳۵ درصد رسیده است. در حوزه آب شاهد هدر رفت ۱۵ درصدی هستیم. ارزش هدر رفت گاز هم حدود ۳.۵ میلیارد دلار اعلام می شود. با این اوصاف دولت اگر قرار است به سراغ بهینه سازی و مدیریت مصرف برود، بهتر است که این کار را از خودش شروع کند. 

 

دولت چهاردهم هدف گذاری های متعددی را برای مقابله با ناترازی انجام داده است. به عنوان مثال وعده داده شده که در طول ۵ سال آینده ظرفیت انرژی های خورشیدی به ۳۰ هزار مگاوات افزایش یابد. در حوزه بهینه سازی هم قرار است که با تشکیل یک نهاد فرادستگاهی به نوعی موضوعات مربوط به این حوزه با جدیت تمام دنبال شود. به نظر شما شکل گیری یک عزم ملی برای مقابله با مساله ناترازی انرژی کافی است؟

در شرایط تحریمی حل مشکلات اقتصادی کشور شاید غیر ممکن نباشد اما به شدت سخت است. به همین دلیل اعتقاد من بر این است که برای خروج از مجموعه ای از بحران هایی که امروز کشور با آن دست و پنجه نرم می کند باید به دنبال ارتباط با دنیا باشیم. برابر اعلام سازمان برنامه وبودجه برای رسیدن به رشد ۸ درصدی اقتصادی طبق برنامه هفتم نیاز به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید سالانه در کشور وجود دارد و متأسفانه تأمین این منابع برای کشور رؤیایی و بسیار دور از دسترس است.. پیشنهاد می کنم دولت و حاکمیت با اصلاح زیرساخت های اقتصادی و بهبود محیط کسب وکار در مرحله اول اقتصاد ایران را از بند تحریم های داخلی نجات دهند تا سرمایه گذاران داخلی به ســرمایه گذاری در کشور تشویق شــوند.  در مرحله بعد هم با تدوین سیاست های تشویقی پایدار شرکت های خارجی را به سرمایه گذاری در ایران تشویق کنند. همچنین سرمایه دولت ایران در بانک های چینی از فروش نفت تحریمی می تواند به پشتوانه ای برای همکاری شرکت های چینی با شرکت های ایرانی و سرمایه گذاری در پروژه های جدید به خصوص در حوزه انرژی تبدیل شود.

۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ۱۷:۰۷
ماهنامه دنیای انرژی شماره 62 |
تعداد بازدید : ۴۰