کاظم کاشفی نماینده کشورهای آسیا و اقیانوسیه در کمیته سازگاری تغییر اقلیم سازمان ملل 2018 - 2024 و دبیر کل باشگاه صاحبنظران انرژی ایرانیان : در حال حاضر کشور ما ایران نقشه راه جامعی در حوزه گذار انرژی ندارد و فعالیتها به صورت پراکنده صورت میگیرد. * موضوع گذار انرژی باید تحت نظر معاونت علمی و فناروی و یا معاونت راهبردی ریاست جمهوری و یا یک نهاد فرابخشی طراحی و دنبال شود. * سازوکار طراحی نقشه راه گذار انرژی وظیفه دولت است و باید در دستور کاردولت قرارگیرد، زیرا اجرای آن یک ضرورت است
گذار
انرژی موضوعی مهم و اساسی در دنیای امروز بویژه مجامع بین المللی مطرح بوده و
کشورها هر کدام بر اساس توافقات بین المللی به دنبال همکاری با موضوع گذار انرژی
هستند که تبعات زیست محیطی را که همسو با تغییرات اقلیمی در دنیا پدید آمده کمتر
کنند. گذارانرژی شاید در کشور ما موضوع جدیدی به نظر برسد، اما در دنیا یک دهه است
این رویکرد را دنبال میکنند و ما نیز باید دیر یا زود به موضوعات گذار انرژی در
کشور بپردازیم که مهم ترین آن برنامه ریزی و طراحی نقشه راهی برای کاربرد گذار
انرژی است. اما گذار انرژی چیست و چه نیازمندیهایی دارد؟ کشور ما در چه مرحلهای از
گذار انرژی است و همکاری آن با مجامع بین المللی چگونه است؟ برای پاسخ به سوالاتی
از این دست، گفتگویی را با کاظم کاشفی نماینده کشورهای آسیا و اقیانوسیه در کمیته سازگاری تغییر اقلیم سازمان
ملل 2018 - 2024 و دبیر کل باشگاه
صاحبنظران انرژی ایرانیان انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
گفت و گو : مریم میخانک بابایی
وضعیت
ایران در خصوص راهبری گذار انرژی چگونه است و آیا در این زمینه نقشه راهی طراحی
شده است؟
در
مقدمه عرض کنم که 88 درصد کشورهای دنیا که در انتشار گازهای گلخانهای نقش دارند،
برنامه گذار انرژی را حداکثر تا 50 سال آینده طراحی کردند و ایران نیز که جزو آن
10 کشور انتشار دهنده گازهای گلخانهای است، باید نقشه راه گذار از انرژی را طراحی
کند و در صدد انتشار صفر برآید. در حوزه نقشه راه باید عرض کنم که در حال حاضر
کشور ما ایران نقشه راه جامعی ندارد و فعالیتها به صورت پراکنده صورت میگیرد. در
واقع نقشه راه ابعاد مختلفی دارد. یعنی باید در حوزه کربن زدایی، تحول دیجیتال، انرژیهای
تجدیدپذیر، مصرف هیدروژن و غیره همزمان کار کنیم و یک نقشه راهی بنویسیم که به
صورت یکپارچه باشد. نمیشود نقشه راهی طراحی کرد، اما همه حوزهها کار خود و
برنامه طراحی شده خودشان را دنبال کنند، باید سیاستگذاری متمرکز و یکپارچه باشد.
حوزه
تجدیدپذیرها، کربن زدایی، هیدروژن و غیره زیرساختهایی هستند که بواسطه آن نقشه
راه طراحی میشود. اینکه بدانیم قرار است به کجا برویم. گذار انرژی ما در 30 سال آینده
چگونه است، که به اعتقاد بنده این موضوع باید تحت نظر معاونت علمی و فناروی و یا
معاونت راهبردی ریاست جمهوری و یا یک نهاد فرابخشی طراحی و دنبال شود و اعضا رای داده
و مجری انتخاب شده و این نقشه راه را به جد دنبال کنند. باید در این نقشه راه همه
ذینفعان دیده شوند و نقشه راهی میتواند کارآمد باشد که با مشارکت دهها نفر از
جامعه دانشگاهی، تحقیقاتی و صاحب نظران تهیه شود. بخش خصوصی در آن دخیل شود و به
اعتقاد بنده سازوکار طراحی نقشه راه گذار انرژی وظیفه دولت است و باید در دستور
کاردولت قرارگیرد زیرا اجرای آن یک ضرورت است.
پس
به نظر میرسد با وجودی که دنیا اقدامات سازندهای در راستای گذار انرژی انجام
داده، ما هنوز کار خاصی انجام ندادیم. این طورنیست؟
کارهای
پراکندهای صورت گرفته و به مثابه این است که قطعهای از پازل بزرگ گذار انرژی را انجام
دادهایم. اینکه انرژیهای تجدیدپذیر را دنبال میکنیم و برنامه توسعهای برای آن
طراحی کردیم خودش حرکت در مسیر گذار انرژی است و اکثر کشورها برنامه گذار از انرژیشان
را با توسعه تجدیدپذیرها شروع کردند. اما چه سهمی از این سبد انرژی را به
انواع تجدیدپذیرها اختصاص دادند؟ هر کشوری
با کشور دیگر سهم متفاوتی دارند. برخی انرژی خورشیدی، برخی بادی و برخی دیگر از
انواع دیگر تجدیدپذیرها را به کار بردهاند، یا بر اساس ظرفیتها و اولویتها و
نیازهایشان این سهم در هر کشوری متفاوت است.
البته
شاید ما در کشورمان به دلیل کمبود برق و ناترازی به سمت تجدیدپذیرها رفتیم نه اینکه
پیگیر موضوع گذار انرژی باشیم، این نکته درست است؟
بله
همینطور است. بحث ناترازی و رفع آن دلیلی برای توسعه تجدیدپذیرها در کشورمان است تا
حداقل مُسکن فعلی برای رفع این ناترازی باشد. اما اینکه ما چه سهمی از سبد تولید انرژی
را میخواهیم به تجدیدپذیرها اختصاص دهیم، این مهم است و تا 30 سال آینده یعنی سال
2050 انرژی مورد مصرفی همه کشورها تجدیدپذیرها میشوند و باید متخصصین این سبد را
طراحی کنند.
آیا
این بدان معناست که باید استفاده از انرژیهای فسیلی را کاهش دهیم؟
ما
باید در سبد انرژی، انرژیهای فسیلی را هم داشته باشیم و بر اساس آن حرکت کنیم. در
حال حاضر کشور عربستان با حداکثر توان نفت تولید میکند و این میزان تولید را تا
پیک 2030 ادامه میدهد، اما همزمان میبینیم که این کشور نفت خیز در هیدروژن و یا
تجدیدپذیرها هم سرمایه گذاری میکند و رفته رفته استفاده از انرژی فسیلی را کاهش میدهد
و دیگر انرژی پاک را جایگزین میکند. این سیاستگذاری کلانی را میطلبد. در کشور ما
یک سیاستگذاری فرابخشی میخواهد. یعنی هر وزارتخانهای نباید برای خودش برنامه
جداگانهای برای گذار انرژی طراحی و پیگیری کند. همه باید با هم نقشه راهی را
دنبال کنند که در آن نهاد فرابخشی طراحی شده است.
در
برنامه هفتم توسعه هم در خصوص گزار انرژی مواد قانونی ذکر شده است؟
نه
متاسفانه، یک کلمهای هم در خصوص گذار انرژی در برنامه هفتم صحبتی نشده است. به
صورت موردی که مرتبط با گذار انرژی باشد موضوعاتی مطرح شده مثلا توسعه تجدیدپذیرها
است، اما به صورت جامع که باید بهش پرداخته شود نبوده و اساسا در مورد هیدروژن هم مطلبی
ذکر نشده است.
به
نظر شما درحال حاضر بر اساس ساختار سیاستگذاری کشور، آیا زمان مناسبی برای طراحی
نقشه راه گذار انرژی هست؟
در
حال حاضر اگر دولت و حاکمیت تصمیم بگیرند و این سازمان فرابخشی را برای گذار انرژی
طراحی و اجرا کنند، بله زمان مناسبی است. یک اتاق فکر خوبی بوجود آید و سازوکار آن
مطرح و ظرف یکسال میشود برای تصویب، نقشه راه گذار انرژی را تقدیم مجلس کرد.
البته
هنوز تکلیف ما از موافقت کنفرانس پاریس مشخص نشده است. در این مورد چه نظری دارید؟
فقط
ایران، لیبی و یمن ماندهاند که به معاهدات کنفرانس پاریس ملحق شوند. که البته
لیبی و یمن دولتی ندارند اما ما باید اقداماتی برای پایش ظرفیتمان جهت الحاق به
کنفرانس پاریس انجام دهیم و به تصویب مجلس شورای اسلامی برسانیم. هنوز متاسفانه
این موافقت نامه صورت نگرفته و یکی از مشکلات ما نیز هست.
در
مورد مزیت و پیوستن ما به کنفرانس پاریس بگویید.
کشورها
میتوانند بر اساس میزان مشارکتشان به این معاهده بپیوندند و آن را تصویب کنند و
ما با پیوستن میتوانیم ظرفیتهای خوبی برای بخش خصوصی در کشور فراهم کنیم و با
نپیوستن نمیتوانیم از این فرصت استفاده کنیم.
شاید
یکی از دلایل آن برای ایران این باشد که نمیتوانیم مصرف سوخت فسیلی و فرآوردههای
نفتی را کم کنیم، چون سازوکار و تکنولوژی آن را نداریم، این طور نیست؟
سوختهای
فسیلی را که همه کشورها دارند ولی به موافقت نامه پیوستند و سعی میکنند به
تعهداتشان هم عمل کنند. مثلا تجدیدپذیرها و هیدروژنها در تناقص با ماست. چون ما
فقط سوخت فسیلی داریم درحالیکه دنیا در حال خروج به سمت مصرف این نوع سوخت هاست. عربستان
و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس که انرژی فسیلی دارند، اما با جامعه بین المللی همراه
شدهاند و بر اساس میزان مشارکت و ظرفیتشان درحال کاهش انتشار گازهای گلخانهای هستند
و روی این موضوع هم در حال سرمایه گذاریاند تا بتوانند جایگزین کنند. ما فرصتهایی
را از کنفرانس پاریس میتوانیم به دست آوریم. برای بخش خصوصی، استارت آپها، دانشگاهیان،
نخبگان ما میتوانیم فرصتهای استثنایی خلق کنیم.
منظور
شما از اینکه میزان مشارکت را خود کشورها تعیین میکنند چیست؟
کشورها
بر اساس سند مشارکت ملی Nationally Determind Contributions ) NDC ( خودشان میزان مشارکتشان را با جامعه بین المللی تعیین میکنند.
برخی مشارکت حداقلی را در انتشار گازهای گلخانهای انتخاب میکنند. اما در نهایت
مشارکت دارند. انتشار گازهای گلخانهای عمدتا ناشی از فلرینگ، گازهای نشر متان و
غیره است که با گذار انرژی سعی میشود از این نوع پروژههایی دنبال شود تا مثلا به
کربن زدایی یا فلرزدایی و غیره که به کاهش گازهای گلخانهای میانجامد برسد. حوزه
دیگر در گذار انرژی سازگاری و انطباق پذیری با محیط زیست است تا به افزایش جذب CO2 کمک کند. ظرفیت
سازیهایی صورت گیرد مثلا پروژههای جنگل کاری در جهت حفظ سازگاری با محیط زیست به
کار برده شود. وضعیت انتشار گازهای گلخانهای در جهان عمدتا تولید و مصرف انرژی، بیشترین
سهم در انتشار گازهای گلخانهای را دارند. تولید انرژی در ساختمانها، حمل ونقل، صنعت کشاورزی و سایر بخشها اعم از فرایندهای
صنعتی، پسماندها و پسابها، کشاورزی، دامپروری و کاربری اراضی است.
توافقنامه
پاریس که در سال 2015 به عنوان بیست و یکمین کاپ برگزار شد چه اهدافی را دنبال کرد؟
هدف توافق،
محدود کردن افزایش دمای متوسط کره زمین به 2 درجه ( و تلاش برای دستیابی به 5/1
درجه ) تا سال 2100 نسبت به دوره پیشاصنعتی است؛ الزام کشورها به ارائه منظم و پیش
رونده برنامههای کاهش انتشار ( سند مشارکت ملی تعیین شده NDC) و الزام
کشورها به گزارش دهی اقدامات انجام شده و نیازها ( گزارشهای ملی NC و دو سالانه BUR و BTR ) است. البته مسئولیت اصلی کاهش انتشار بر دوش کشورهای توسعه
یافته در حوزه تامین مالی و انتقال فناوری به جهان و کشورهای در حال توسعه است و همانطور
که گفته شد این موافقت نامه در پارلمان 3 کشور ایران لیبی و یمن هنوز تصویب نشده است.
در
مورد اهداف کشورهای دنیا که به جِد به دنبال کاهش انتشار گازهای گلخانهای هستند
بگویید.
بر
اساس مندرج در NDC، اتحادیه اروپا
بنا دارد کاهش انتشار 55 درصدی را تا سال 2030 نسبت به 1990 و دستیابی به هدف کربن
خنثی تا سال 2050 را عملیاتی کند. همچنین
این اتحادیه، سیستم تبادل انتشار و قیمت گذاری کربن را دنبال میکند. ارتقای
بهرهوری انرژی اولیه، افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در انرژی نهایی، کاهش
انتشار به ازای کیلومتر پیمایش در خودروها و کاهش تولید و مصرف سوختهای فسیلی را
مورد توافق قرار داده است.
ایالات
متحده آمریکا، در صدد کاهش انتشار 50 تا 52 درصدی تا سال 2030 نسبت به 2005 و
دستیابی به هدف کربن خنثی حداکثر تا سال 2050 است. در بخش نیروگاهی، برق صددرصد
بدون کربن تا سال 2035 از طریق احداث نیروگاههای پاک و بازتوانی نیروگاههای قدیمی
با جمع آوری کربن CCS و تاکید بر توسعه CCS و سوخت هیدروژن در صنعت را مد نظر قرار میدهد. ژاپن،
موافقت کرده است که کاهش انتشار 25.4 درصدی سال 2030 نسبت به 2005 و هدف کربن خنثی
تا سال 2050 را دنبال کند. همچنین پیش بینی کاهش شدت انرژی و شدت انتشار بین 20 تا
40 درصد در همین دوره و مکانیزم اعتباردهی مشترک ( JCM ) و سرمایه
گذاری در کاهش انتشار کشورهای در حال توسعه را مد نظر دارد.
چین، قله
انتشار گازهای گلخانهای را تا سال 2030 خواهد داشت و تا سال 2060 به کربن خنثی
دست خواهد یافت. همچنین کاهش شدت انتشار بر تولید 60 تا 65 درصد نسبت به سال 2005،
انرژیهای تجدیدپذیر، توسعه استفاده از گاز طبیعی و محدود کردن استفاده از ذغالسنگ
را مورد توافق قرار داده است. توسعه ساختمانهای سبز، توسعه حمل ونقل پاک و حمل
ونقل عمومی، سیستم تبادل اعتبار انتشار ( ETS ) و توسعه سرمایه گذاری سبز جنوب-جنوب را دنبال
میکند.
به
نظر شما نقش دولتها در ابعاد و اجزای گذار انرژی چگونه باید باشد؟
تمرکز
زدایی و کمرنگ شدن دولتها از مدیریت متمرکز انرژی و نقش آفرینی دولتها به تنهایی
باید به سمت تقویت تصمیم سازی غیرمتمرکز معطوف شود. همچنین خلق اکوسیستم جدید
یکپارچه و توسعه مدلهای کسب و کار جدید از محوریت شرکتهای بزرگ انرژی باید به
اکوسیستم جدید با بازیگران متفاوت شامل استارت آپها، شرکتهای فناور محور در
زمینه تولید تا مدیریت انرژی و غیره باشد. از انحصاری بودن خدمات در تمام زنجیره
ارزش به توسعه خدمات به صورت غیر متمرکز توسط بازیگران جدید در هر یک از حلقههای زنجیره
ارزش و نقش آفرینی دولت در تولید انبوه با استاندارد از پیش تعیین شده باید به سمت
تولید شخصی سازی شده و مبتنی بر نیاز مشتری اعم از خانههای هوشمند، بهینه سازی و
غیره متمایل شود.
در
گذار از انرژی باید حرکت به سمت پایداری ( کربن زدایی و بهینه سازی) حرکت کند که
در این مسیر نیازمند تغییراتی از این دست هستیم که رشد
روزافزون مصرف انرژی و هدررفت بالای آن باید به سمت بهینه سازی مصرف و استفاده از
تجهیزات پربازده برود و تمرکز اقتصاد انرژی بر پایه سوختهای فسیلی باید به سمت
اقتصاد کربن و انرژیهای پاک معطوف شود.
در
مجموع فرایند گذار انرژی میتواند به مدیریت تقاضا، افزایش راندمان انرژی، بهره
وری فرآیندها و مواد، جمع آوری، استفاده و ذخیره کربن، اقتصاد چرخشی، برقی سازی
مصرف، انرژیهای تجدیدپذیر، تغییر ذغال به گاز، هیدروژن، سوختهای زیستی است. همچنین
فناوریهای کربن زدایی میتواند شامل فناوریهای تجدیدپذیرها، فناوریهای جذب و
تبدیل و ذخیره سازی دی اکسید کربن، فناوریهای هستهای، فناوریهای کاهش نشر متان،
فنارویهای زنجیره ارزش هیدروژن و فناوریهای سوختهای پاک باشد.گفتنی است که سهم
انرژیهای تجدیدپذیرها در دنیا به سرعت در حال افزایش است و از سال 2020 بیش از
80 درصد نیروگاههای جدید التاسیس تجدیدپذیر بودهاند.
در
مورد فلرزدایی هم بگویید که چگونه میتوان در پروسه گذار انرژی این مهم را دنبال
کرد؟
ایران
بعد از روسیه و عراق سومین کشور فلرینگ در دنیاست و این میلیاردها دلار اتلاف
سرمایه کشور است. گزینههای جمع آوری گاز فلر باتزریق به شبکه سوخت داخلی
پالایشگاه، تولید برق، تولید همزمان برق و حرارت CHP، تزریق به چاههای
نفت، سوخت کورههای آجرپزی، سفال سازی و کارخانههای سیمان و غیره میتواندبه
عنوان دیگر حوزههای گذار انرژی مورد توجه قرار گیرد.