پیشبینیها میگویند اندازه اقتصاد جهان تا سال 2050 دو برابر میشود. محرک اصلی این افزایش، افزایش سطح رفاه در اقتصادهای نوظهور است که حدود 70 درصد از افزایش فعالیت جهانی را تشکیل میدهند.
فاطمه
لطفی
تاریخ انرژی چندین مرحله گذار
انرژی را به خود دیده است، جهان یک بار از استفاده از چوب به عنوان تنها منبع
انرژی گذر کرد و به استفاده از زغال سنگ رویآورد. بعد زغال سنگ، که ابتدا در قرن
چهارم قبل از میلاد توسط چینیها برای گرم کردن و پختوپز استفاده میشد، اینبار
در قرنهای 18 و 19 میلادی جای چوب را گرفت و تبدیل شد به منبع اصلی انرژی در
دنیا. همین زغال سنگ محرکی برای آغاز انقلاب صنعتی اول شد. اما انقلاب
صنعتی دوم زمانی رخ داد که جهان با نفت آشنا شد. نفت در اکثر نقاط دنیا جای زغالسنگ
را گرفت و بعدها با مهار گاز طبیعی و افزودن آن به سبد انرژی دنیا، تا حدی بسیاری
از کارشناسان انقلاب سوم صنعتی را به گاز طبیعی نسبت دادند. چه گاز طبیعی عامل
انقلاب صنعتی سوم باشد یا نباشد، آنچه که نمیتوان انکار کرد این است که انقلاب
صنعتی بعدی را پشتسر گذاشتن زغالسنگ و نفت و گاز رقم زده و رهبران این انقلاب
انرژیهای تجدیدپذیر و پاک و نیز انرژی هستهای هستند. غول نفتی بریتیش پترولیوم،
بر اساس سنت هر ساله خود گزارشهای چشماندازهای ممکن را از این عوامل رخداد
انقلابهای صنعتی منتشر میکند. جدیدترین گزارش «چشمانداز انرژی 2024» بیپی، نگاهی
دارد به سرنوشت این منابع انرژی در آینده. بریتیش پترولیوم در ابتدای گزارش تاکید
دارد که برای اولین بار در تاریخ انرژیهای مصرفی دنیا، از مرحله افزودن انرژی جدید
به منابع قبلی انرژی به فاز «جایگزینی انرژی» رسیدهایم. منظور بیپی از این جمله
این است که پس از اینکه بشر زغال سنگ را به عنوان منبع انرژی انتخاب کرد، چوب به
طور کامل از صحنه مصرف خارج نشد. همین امر پس از ورود نفت برای زغال سنگ رخ داد و
زغال سنگ تا به امروز هم به عنوان یکی از منابع مصرف انرژی باقی مانده است. بهطوری
که بر اساس آمار آژانس بینالمللی انرژی، در سراسر جهان 35.55 درصد از برق تولیدی
از منبع زغال سنگ است. پس از ورود گاز طبیعی به سبد انرژی دنیا، نفت و زغال سنگ
همچنان به حیات خود ادامه دادهاند، هرچند درصد مصرف آنها کمتر شده است. اما آنچه
که امروزه مشاهده شده و برای آینده در حال ترسیم است، انقلاب صنعتی که انرژیهای
تجدیدپذیر رقم خواهند زد، بهسرعت بقیه منابع انرژی را از صحنه جهانی حذف خواهند
کرد. و بشر برای اولین بار در تاریخ خود روزگار «جایگزینی منابع» را تجربه خواهد
کرد. مشکل این است که این گذار انرژی در برخی نقاط دنیا به سرعت رخ نمیدهد و هر
چه سرعت این گذار کمتر باشد، جهان در آینده شاهد تبعات بیشتری خواهد بود.
گزارش بیپی چه
میگوید؟
اساس گزارش «چشمانداز
انرژی 2024» غول نفتی بریتیش پترولیوم آینده منابع انرژی و تقاضا و مصرف آن را
برای 25 سال آینده، یعنی تا سال 2050، پیشبینی کرده و در این پیشبینی خود از دو
سناریو استفاده کرده است: سناریوی روندهای کنونی و سناریوی صفر خالص. سناریوی «روندهای کنونی» همانطور که از نامش مشخص
است، پیشبینیهایی بر اساس تغییر نیافتن سیاستهای کنونی در حوزه انرژی دارد اما
سناریوی «صفر خالص» بر این پایه استوار است که سیاستهای کاهش انتشارات کربن
بتواند میزان انتشارات کربن را تا اهداف اجلاس اقلیمی پاریس کاهش دهد.
در این گزارش به صورت خلاصه
نگاهی داریم به این چشمانداز انرژی و پیشبینیهای آن. بر اساس گزارش «چشمانداز
انرژی 2024» شرکت بریتیش پترولیوم، در حال حاضر:
·
انتشارات کربن همچنان روندی
رو به رشد دارد و طی چهار سال گذشته (2023-2019) با نرخ متوسط 0.8 درصد در سال افزایش
داشته است. اگر انتشار دیاکسید کربن نزدیک به سطوح اخیر حفظ شود، بودجه کربنی که هیات
بیندولتی تغییر اقلیم (IPCC) مطابق با احتمال بالا برای محدود کردن میانگین افزایش دمای جهانی
به ۲ درجه سانتیگراد تعیین شده، تا اوایل دهه ۲۰۴۰ تمام میشود.
·
جنگ در اوکراین توجه به تضمین
امنیت انرژی و مقرون به صرفه بودن آن و نیز دستیابی به اهداف اقلیمی پاریس را
افزایش داد. تنشهای اخیر در خاورمیانه هم اهمیت مقوله امنیت انرژی را تقویت کرده
است.
·
افزایش تمرکز بر امنیت انرژی
میتواند یکی از جنبههای توجه به بهبود بهرهوری انرژی و رشد تولید انرژی داخلی باشد.
از سویی مشارکت بیشتر دولتها در طراحی و بهرهبرداری از بازارهای انرژی را تسهیل
کند، و در کنار نقش رو به رشدی که سیاستهای صنعتی سبز دارند، افزایش توجه به
امنیت زنجیرههای تامین انرژی و نیز در صورت نیاز استفاده از منابع سوختهای فسیلی
محلی را خاطرنشان میکند.
·
تقاضای جهانی انرژی به رشد خود
ادامه داده است و این رشد به طور متوسط بین سالهای 2019 و 2023 حدود
یک درصد در سال بوده است، درحالی که میانگین نرخ این رشد در طی 10 سال منتهی به
سال 2019 کمی کمتر از 2 درصد بوده، این امر ناشی از افزایش رونق و رشد در
اقتصادهای نوظهور بود.
·
پیشرفت در بهبود بهرهوری انرژی
ناامید کننده بوده است. میزان انرژی مصرف شده به ازای هر واحد فعالیت اقتصادی طی
چهار سال گذشته به طور متوسط اندکی بیش از یک درصد در سال کاهش یافته است. این نرخ کندتر
از 10 سال گذشته و بسیار ضعیفتر از نرخ سالانه چهار درصدی است که در تعهد بهینهسازی
انرژی در کاپ 28 هدف گذاری شده است.
·
تخمین زده میشود که سرمایهگذاری
در انرژی کم کربن در سالهای اخیر رشد بسیار سریعی داشته است، و با افزایش 50 درصدی
نسبت به سال 2019 به حدود 1.9 تریلیون دلار در سال 2023 افزایش یافته است. این
سرمایه گذاری به شدت در اقتصادهای توسعه یافته و چین متمرکز شده، اما در اقتصادهای
نوظهور که هزینههای سرمایه معمولا بالاتر است، این نوع سرمایهگذاری نسبت کمی
دارد.
·
بخش عمدهای از سرمایه گذاری در انرژی کم کربن در
بخش انرژیهای تجدیدپذیر به کار گرفته شده و از این رو تولید برق بادی و خورشیدی
تقریبا بین سال 2019 و 2023 دو برابر شده است. این رشد به ویژه به دلیل تولید
انرژی خورشیدی به دست آمده که با کاهش مداوم هزینهها هم همراه بوده است. در طول
چهار سال گذشته هزینههای ماژولهای خورشیدی حدود 60 درصد کاهش یافته است. با این
حال، آنچه از منابع کم کربن بر منابع سنتی انرژی اضافه شده برای پاسخگویی به رشد
کل تقاضای جهانی انرژی کافی نبوده است، به این معنی که استفاده از سوختهای فسیلی
همچنان در حال افزایش است. مصرف سوخت فسیلی در سال 2023 به بالاترین حد خود رسید؛
این رشد عمدتا ناشی از افزایش مصرف نفت بود.
·
سرمایه گذاری بالادستی نفت و
گاز در سال 2023 به 550 میلیارد دلار رسیده است. اگرچه سرمایه گذاری بالادستی نسبت
به اوایل دهه 2010 که اوج این سرمایهگذاریها را شاهد بودیم کمتر شده، اما تولید
سوختهای فسیلی به رشد پیوسته خود ادامه داده است؛ این رشد پیوسته بیشتر مدیون بهبود
بهرهوری سرمایهگذاری در صنایع بالادستی نفت و گاز بوده است.
·
رشد تقاضای نفت از سال 2019
که به طور متوسط سالانه حدود 0.5 میلیون بشکه در روز بوده است، عمدتا ناشی
از افزایش مصرف در اقتصادهای نوظهور و افزایش تقاضا برای مواد اولیه پتروشیمی بوده
است. مصرف نفت در اقتصادهای توسعه یافته در بیشتر دو دهه گذشته کاهش یافته است. در
سال 2022 تقاضای نفت در اقتصادهای توسعه یافته حدود 2 میلیون بشکه در روز کمتر از سالهای
قبل از همه گیری کووید-19 و 5.5 میلیون بشکه در روز (حدود 10 درصد) کمتر از اوج
تاریخی خود در سال 2005 بود.
·
رشد شدید تقاضای گاز طبیعی در
اقتصادهای نوظهور آسیایی، همراه با اختلال در صادرات خط لوله روسیه به اروپا، اهمیت
گاز طبیعی مایع (LNG ) را در بازارهای جهانی گاز افزایش داده است. تقاضای الانجی در
پنج سال گذشته حدود هشت برابر نرخ کل مصرف گاز طبیعی رشد کرده است.
·
رشد برق از رشد تقاضای بقیه صورتهای انرژی در
سالهای اخیر پیشی گرفته زیرا سیستم انرژی به طور فزایندهای به سمت برقی شدن رفتهاند.
این امر ناشی از رشد سریع مداوم استفاده از برق در اقتصادهای نوظهور است که به
دلیل دسترسی و مقرون به صرفه بودن بهبود یافته است. تقاضای نوپا اما روبه رشد
مراکز داده برای بهرهمندی از برنامههای کاربردی هوشمصنوعی در سالهای آینده
تقاضای برق را در برخی از بازارها افزایش خواهد داد.
·
رشد سریع تولید انرژی کم کربن
فشار بیشتری را بر زیرساختها و فرآیند حاکمیتی که از بازارهای برق حمایت میکند، از
جمله برنامهریزی و مجوزها و شبکهها، وارد میکند. به عنوان مثال، در ایالات متحده
میانگین زمان بین درخواست اتصال به شبکه و عملیات تجاری از کمتر از دو سال برای
پروژههای ساخته شده بین سالهای 2000-2007 به نزدیک به پنج سال برای پروژههای
ساخته شده در سال 2023 افزایش یافته است.
·
تعداد وسایل نقلیه الکتریکی به سرعت افزایش یافته
است، و از دو میلیون خودرو در سال 2019 به حدود 14 میلیون دستگاه در سال 2023. عامل
محرک این رشد، قوانین آلایندگی خودروها، به ویژه در چین، اتحادیه اروپا و ایالات
متحده است.
·
فروش پمپهای حرارتی به ویژه در اتحادیه اروپا و
آمریکای شمالی به طور پیوسته افزایش یافت. فروش سالانه در اتحادیه اروپا بین سالهای
2019 تا 2023 حدود 75 درصد افزایش یافت و به 2.6 میلیون دستگاه در سال رسید.
·
فناوریهای نوین انرژی کم
کربن، از جمله هیدروژن کم کربن، سوختهای زیستی مصنوعی، و جذب و ذخیره کربن، هنوز
مراحل اولیه را طی میکنند. به عنوان مثال، در آغاز سال 2024، کمتر از پنج میلیون
تن در سال پروژه هیدروژن کم کربن عملیاتی یا در دست ساخت بودند که این میزان بخش
کوچکی از استفاده موجود از هیدروژن مبتنی بر سوخت فسیلی است.
·
سرمایه گذاری در استخراج و اکتشاف
مواد معدنی حیاتی در سالهای اخیر در پاسخ به افزایش احتمالی تقاضا با تغییر سیستمهای
انرژی افزایش یافته است، اما برای برآوردن نیازهای انتقال سریع انرژی باید سرعت
بیشتری بگیرد.
روندهای مشترک در هر دو سناریو
پیشتر گفته شد که گزارش
«چشمانداز انرژی 2024» بر پایه دو سناریو نوشته شده است: سناریوی «روندهای کنونی»
و سناریوی «صفر خالص». بر این اساس داریم: تقاضای انرژی در اقتصادهای نوظهور با افزایش
رفاه و استانداردهای زندگی به شدت رشد میکند. اما بزرگی و تداوم رشد مصرف انرژی
به شدت به اقدامات انجام شده در سطح جهانی برای تسریع بهبود در بهرهوری انرژی
بستگی دارد.همچنین ساختار تقاضای انرژی تغییر میکند، با کاهش اهمیت سوختهای
فسیلی، سهم فزایندهای از انرژی کم کربن، بیشتر از طریق برق بادی و خورشیدی، تامین
میشود. اکنون در گذار انرژی، جهان از فاز «افزودن انرژی»، که در آن بیشتر انرژی
کم کربن و سوختهای فسیلی مصرف میشود، به مرحله «جایگزینی انرژی» با کاهش مصرف
سوختهای فسیلی میرود. انرژیهای باد و خورشید به سرعت رشد میکنند درنتیجه کاهش هزینهها
و افزایش پیوسته برقی شدن سیستمهای انرژی را به دنبال دارند. سهم فزاینده انرژی تجدیدپذیر
متغیر در تولید برق مستلزم آن است که سیستمهای برق جهانی با ارتقای شبکهها و افزایش
انعطافپذیری، ذخیرهسازی و ظرفیت مازاد قابل اعتماد (قابل توزیع) سیستم، مقاومت
خود را در برابر نوسانات تولید تقویت کنند، تقاضای نفت در حال کاهش است اما بهمدت
10 تا 15 سال آینده همچنان نقش مهمی در سیستم انرژی جهانی ایفا میکند. این امر
مستلزم ادامه سرمایه گذاری در بخش بالادستی نفت و گاز طبیعی است. و درپایان کاهش تقاضای
نفت در ابتدا عمدتا ناشی از بهبود کارایی ناوگان خودروهای موتور احتراق داخلیست،
اما پس از آن در طول زمان برقی شدن حمل و نقل جادهای به کاهش تقاضای نفت کمک میکند.
تعداد وسایل نقلیه الکتریکی به سرعت در حال رشد است زیرا استانداردهای نظارتی و هزینه
رقابت افزایش یافته است.
روندهای وابسته به گذار
·
افزایش یا کاهش تقاضا برای گاز طبیعی طی 25 سال آینده
بستگی به سرعت گذار انرژی دارد. مصرف گاز طبیعی در اقتصادهای نوظهور با رشد و صنعتی
شدن آنها افزایش مییابد. اما وقتی گذار رخ داد و گاز طبیعی جایگزین انرژی کم کربن
شد، این رشد مصرف جبران میشود.
·
استفاده از سوختهای زیستی
و بیومتان در 25 سال آینده رشد میکند. اما سرعت این گسترش در بخشهای کلیدی مانند
هوانوردی به شدت به میزان سیاستها و دستورات دولتها در حمایت از استفاده از آنها
بستگی دارد.
·
هیدروژن کم کربن به کربنزدایی
سیستم انرژی از طریق استفاده از آن در صنعت و حملونقل برای مناطقی که برقرسانی بهسختی
انجام میشود و تا حدی کمتر در ایجاد انعطافپذیری سیستمهای برق موثر است. با این
حال، هزینه بالای هیدروژن کم کربن نسبت به سوختهای فسیلی فعلی که در آنها جذبوذخیرهسازی
کربن انجام نشده، به این معنی است که اهمیت هیدروژن کم کربن به مقیاس حمایت و توجه
دولتها به این سیاستها بستگی دارد. حتی در یک مسیر گذار سریعتر، بخش بزرگی از
رشد تولید هیدروژن کم کربن پس از سال 2035 اتفاق میافتد.
·
جذب و ذخیرهسازی کربن نقش مهمی
در امکان گذار به سیستم انرژی کم کربن ایفا میکند، اما برای جبران هزینههای اضافی
استفاده از آن به حمایت و مشوقهای دولتی نیاز دارد. استقرار سیستمهای جذب و ذخیرهسازی
تکمیلکننده گذار از سوختهای فسیلی است و به عنوان جایگزین عمل نمیکند.
رشد تقاضای انرژی
·
رشد تقاضای جهانی انرژی با
افزایش سطح رفاه در اقتصادهای نوظهور تقویت میشود. میزان و تداوم این رشد به سرعت
بهبود بهرهوری انرژی بستگی دارد.
·
رشد تولید ناخالص داخلی سالانه
در چشماندازهای دو سناریوی «صفر خالص» و «روندهای کنونی» به طور متوسط 2.4 درصد است. این
میزان رشد کندتر از میانگین رشد 3.5 درصدی در سال است که در 25 سال گذشته مشاهده
شده است؛ دلیل این امر هم کندتر شدن رشد جمعیت است و هم رشد ضعیفتر تولید ناخالص
داخلی سرانه. با این حال، پیشبینیها میگویند اندازه
اقتصاد جهان تا سال 2050 دو برابر میشود. محرک اصلی این افزایش، افزایش سطح رفاه
در اقتصادهای نوظهور است که حدود 70 درصد از افزایش فعالیت جهانی را تشکیل میدهند.
·
مسیر فرضی تعیین شده برای آینده
تولید ناخالص داخلی جهانی دربرگیرنده برآوردی از اثر تغییر اقلیم بر رشد اقتصادی
هم است. این تأثیر شامل اثرات افزایش دما بر فعالیتهای اقتصادی و هزینههای اولیه
مرتبط با کاهش انتشارات و سازگاری با تغییر اقلیم است.
·
این که چه میزان افزایش فعالیتهای اقتصادی منجر
به تقاضای انرژی بیشتر میشود به بهبود بهرهوری انرژی بستگی دارد. میانگین صرفهجویی
سالانه در بهرهوری انرژی در سناریوی «روندهای کنونی» 2.1 درصد و در سناریوی «خالص صفر» 3.4 درصد است،
درحالی که این رقم در 25 سال گذشته برابر با 1.6 درصد بود. این صرفهجوییها با
تغییر فزاینده به سمت تولید برق بادی و خورشیدی، که تلفات انرژی مرتبط با تبدیل
انرژی حرارتی به الکتریسیته را کاهش میدهد، و نیز با گرایشهای گستردهتر برای
کربنزدایی سیستم انرژی و افزایش امنیت انرژی تقویت میشود.
·
ترکیب رشد اقتصادی کندتر و
افزایش سریعتر بهرهوری انرژی به این معنی است که رشد تقاضای جهانی انرژی اولیه
بسیار ضعیفتر از گذشته است و تقاضا بیش از چشمانداز سناریوی «صفر خالص» کاهش مییابد.
در طول 25 سال گذشته، انرژی اولیه با نرخ متوسط سالانه 1.8 درصد
رشد کرده است: درحالی که در سناریوی «روندهای کنونی» رشد 0.2 درصدی و کاهش متوسط سالانه 1.1 درصدی در سناریوی «صفر خالص» است.
·
منابع اصلی افزایش تقاضای انرژی،
اقتصادهای نوظهور (به استثنای چین) هستند، و در این اقتصادها در نیمه اول چشمانداز،
تقاضا در هر دو سناریو رشد میکند. پس از آن، تقاضای انرژی در این اقتصادهای
نوظهور به سرعت کربنزدایی بستگی دارد. در سناریوی «روندهای کنونی» به رشد خود
ادامه میدهد حدود 45 درصد افزایش مییابد. در مقابل، در سناریوی «صفر خالص»،
تقاضای انرژی در اقتصادهای نوظهور در اوایل دهه 2030 به اوج خود میرسد و پس از آن
کاهش مییابد، به طوری که تا سال 2050 حدود 10 درصد کمتر از سطح سال 2022 است.
·
رشد مصرف انرژی در چین و اقتصادهای توسعه یافته کاهش
یافته است، که منعکس کننده رشد اقتصادی کندتر و افزایش بهرهوری انرژی است. تقاضا در
چین در اواسط تا اواخر دهه 2020 در هر دو سناریو به اوج خود میرسد، تا در سال
2050 در سناریوی «روندهای کنونی» و سناریوی «صفر خالص» به ترتیب به حدود 15 و 35
درصد کمتر از سطح 2022 میشود. تقاضای انرژی در اقتصادهای توسعه یافته روند کاهشی را
که در بیشتر 20 سال گذشته مشاهده شده ادامه میدهد و به ترتیب بین 20 تا 40 درصد
نسبت به سناریوی «روندهای کنونی» و سناریوی «صفر خالص» کاهش می یابد.
تقاضای جهانی نفت
·
نفت همچنان نقش اصلی را در سیستم
انرژی جهانی بازی میکند، به طوری که جهان در سال 2035 هم در سناریوی «روندهای
کنونی» و هم در سناریوی «صفر خالص» بین 80 تا 100 تا میلیون بشکه در روز نفت مصرف
میکند.
·
در سناریوی «روندهای کنونی»،
مصرف نفت به تدریج در نیمه دوم چشمانداز کاهش مییابد و در سال 2050 به حدود 75 میلیون
بشکه در روز میرسد، یعنی حدود 70 درصد کمتر از سطح سال 2022.
·
بزرگترین عامل کاهش مصرف نفت،
کاهش استفاده از نفت در حملونقل جادهای است، زیرا بازدهی ناوگان وسایل نقلیه
بهبود مییابد و سوختهای جایگزین به طور فزایندهای بهکار گرفته میشوند، در
نتیجه خودروها و کامیونها برقی خواهند شد.
·
کاهش تقاضای نفت را بیشتر در
اقتصادهای توسعه یافته خواهیم دید و روند کاهش بلندمدت مشاهده شده در این بازارها
از اوایل دهه 2000 ادامه مییابد. مصرف نفت در اقتصادهای توسعه یافته در هر دو
سناریو از حدود 45 میلیون بشکه در روز در سال 2022 به بین 20 تا 7 میلیون بشکه در
روز تا سال 2050 کاهش مییابد.
·
در چین، تقاضای نفت قبل از
کاهش پسا2030، طی چند سال آینده کمی افزایش مییابد، این افزایش تا حد زیادی مدیون
افزایش حمل و نقل جادهای برقیست.
·
در سایر اقتصادهای نوظهور، افزایش
سطح رفاه و افزایش استانداردهای زندگی منجر به تقاضای انعطافپذیرتر نفت میشود.
در سناریوی «روندهای کنونی»، تقاضای اقتصادهای نوظهور تا اواسط دهه 2030 افزایش مییابد
و پس از آن به طور گستردهای به ثبات میل میکند. افزایش برقیسازی حملونقل جادهای
در سناریوی «صفر خالص» منجر به کاهش شدید مصرف نفت در تمام اقتصادهای نوظهور در
نیمه دوم چشمانداز میشود.
فرآوردههای نفتی
تغییر سطح و ترکیب تقاضای
فرآوردههای نفتی منجر به منطقی شدن فعالیتهای پالایشی میشود و ترکیب جهانی آن
در طول زمان تغییر میکند.
·
در سناریوی «روندهای کنونی»،
حتی اگر تقاضای کلی نفت در نیمه اول گزارش چشمانداز نسبتا بدون تغییر باشد،
تقاضای بنزین و گازوئیل هر دو با کاهش استفاده از نفت در حملونقل جادهای کاهش مییابند.
این روند با افزایش تقاضا برای مواد اولیه پتروشیمی نفتا، اتان و LPG و
سوخت جت جبران میشود.
·
کاهش مصرف نفت در نیمه دوم چشمانداز
همچنان ناشی از کاهش مصرف بنزین و گازوئیل است که هر دو پس از سال 2035 بیش از یک
سوم کاهش مییابند، محوریت این کاهش آمریکای شمالی، اتحادیه اروپا و چین است.
·
مشابه سناریوی «روندهای کنونی»،
کاهش شدید و پایدار تقاضای نفت در سناریوی «صفر خالص» بیشتر در مورد گازوئیل و
بنزین است که هر دو بیش از 20 میلیون بشکه در روز نسبت به چشمانداز کاهش مییابند.
اما تقاضا برای مواد اولیه پتروشیمی نیز کاهش مییابد زیرا جهان استفاده از
پلاستیک و سایر مواد تولیدی را محدود میکند.
·
سناریوی «روندهای کنونی»کاهش
تقاضای فراوردههای نفتی به طور یکنواخت در سراسر جهان رخ میدهد و در تمام مراکز
اصلی تقاضای منطقهای کاهش مییابد. فشار بر بخش پالایش با افزایش استفاده از
مایعات گاز طبیعی (NGLs ) و سوختهای زیستی همراه میشود. این امر به ویژه در سناریوی
«صفر خالص» صادق است، سهم محصولات غیرتصفیهای در کل مصرف مایعات فسیلی از حدود 15
درصد سال 2022 به تقریبا 30 درصد افزایش مییابد.
·
کاهش تقاضای کل فراوردههای
پالایشی، همراه با تغییر ترکیب محصولات و تغییر ترکیب جغرافیایی، منجر به تغییرات قابل
توجهی در سطح و گستره جغرافیایی فعالیتهای پالایشی میشود.
·
پالایشگاهها به روشهای
مختلف برای افزایش انعطافپذیری خود با تغییر مقیاس و ترکیب تقاضای محصول، از جمله
افزایش انعطافپذیری عملکرد، پردازش مشترک مواد اولیه زیستی، و کاهش شدت کربن
فرآیندها و خوراک هیدروژن سازگار میشوند. توانایی پالایشگاهها برای انطباق
موفقیتآمیز به مواجهه جغرافیایی آنها با کاهش تقاضا، پیکربندی فعلیشان و شرایط و
سیاستهای محلی که در آن فعالیت میکنند بستگی دارد.
·
در سناریوی روندهای کنونی،
کاهش 20 درصدی توان پالایشی در بازه زمانی گزارش چشمانداز در حوضه اقیانوس اطلس
متمرکز رخ میدهد، در این منطقه ظرفیت ترکیبی تا 40 درصد کاهش مییابد، زیرا وزن
فعالیت پالایشی به سمت مراکز انعطافپذیرتر تقاضای محصولات در اقتصادهای نوظهور
آسیایی، از جمله چین، هند و خاورمیانه تغییر میکند. منطقیسازی فعالیتهای
پالایشی در حوضه اقیانوس اطلس تقریبا رشد فعالیتهای پالایشی در نیمکره شرقی را در
نیمه اول بازه زمانی چشمانداز سناریو «روند کنونی» خنثی میکند و مسئول دو سوم
کاهش فعالیتهای پالایشی پس از ۲۰۳۵ است.
·
کاهش شدیدتر در توان پالایشی،
از نظر جغرافیایی بیشتر در سناریوی «صفر خالص» رخ میدهد، که منعکس کننده کاهش
گستردهتر تقاضای محصولات پالایشیست. حوضه آتلانتیک حدود 60 درصد از کاهش فعالیتهای
پالایش جهانی را در بازه زمانی چشمانداز آینده به خود اختصاص میدهد، کاهش قابل
توجهی هم در چین، سایر بخشهای آسیای در حال ظهور و خاورمیانه دیده خواهد شد.