جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در نشست روز چهارشنبه هفته گذشته موافقت اعضای کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا را برای اقدام نظامی علیه سوریه به دست آورد.
وزیر خارجه آمریکا در نشست با اعضای کمیته روابط خارجی اعلام کرد که شماری از کشورهای منطقه خاورمیانه آمریکا را در این حمله همراهی خواهند کرد و عربستان و قطر آمادگی دارند هزینه های جنگ علیه سوریه را تامین کنند. به این ترتیب در صورت آغاز حمله آمریکا به سوریه این احتمال قوت گرفته است که جنگ ابعاد منطقه ای به خود خواهد گرفت و سوریه ممکن است به تلافی دخالت های عربستان و قطر در امور داخلیش این دو کشور را در هدف حملات تلافی جویانه قرار دهد. مطلبی که در ادامه می آید با فرض تحقق چنین سناریویی، اثرات یک جنگ منطقه ای را بر امنیت انرژی بررسی می کند.بحران سوریه اگرچه ارتباط مستقیمی با مسائل انرژی ندارد اما،خواه تصادفی یا آگاهانه، عمده ترین بازیگران صحنه انرژی جهان را به صف آرایی در برابر یکدیگر کشانده است. این بازیگران عبارتند از:
عربستان: عربستان، بزرگ ترین صادر کننده نفت جهان، از تامین کنندگان اصلی منابع مالی و تسلیحاتی گروه هایی است که علیه بشار اسد می جنگند. عربستان که در نشست اتحادیه عرب در هفته گذشته خواستار اقدام نظامی علیه بشار اسد شد، طی سال های گذشته تولید نفت خود را افزایش داده است به نحوی که تولید این کشور در حال حاضر به بالاترین میزان در سه دهه گذشته رسیده است. تولید حدودا ١٠ میلیون بشکه ای عربستان به این کشور امکان می دهد تا در شرایطی که قیمت های نفت بالا است، مخالفان اسد را از نظر مالی و تسلیحاتی مورد حمایت قرار دهد. آن گونه که رئیس جمهور سوریه اعلام کرده است در صورت حمله به این کشور جنگ کل منطقه را فرا خواهد گرفت و این به طور ضمنی به آن معناست که عربستان می تواند یکی از هدف ها باشد.
قطر: قطر به همان اندازه عربستان در جنگ داخلی سوریه نقش ایفا می کند و مانند عربستان از تامین کنندگان منابع مالی و تسلیحاتی معارضین در سوریه است. قطر بزرگ ترین صادر کننده گاز طبیعی مایع شده (ال ان جی) جهان است. بسته به تشدید درگیری ها و با توجه به نقشی که این کشور در جانبداری از مخالفان بشار اسد ایفا کرده است دوحه نیز یکی از هدف های احتمالی اقدامات تلافی جویانه سوریه خواهد بود.
آمریکا: آمریکا دیگر بازیگر عمده صحنه انرژی است و اصلی ترین مدافع حمله به سوریه است. آمریکا در سال های گذشته به ابتکارهای عمده ای در عرصه انرژی دست زده است تا وابستگی خود را به نفت خاورمیانه کم و آسیب پذیری خود را در برابر تحولات منطقه کاهش دهد. می توان گفت آمریکا تحریم نفت ایران را به موازات افزایش تولید نفت در داخل به پیش می برد، هر چند که برای جایگزین کردن نفت ایران در بازار روی افزایش تولید نفت عربستان، امارات و عراق نیز حساب باز کرده است. با این وجود آمریکا به عنوان بزرگ ترین مصرف کننده نفت جهان به میزان زیادی به واردات نفت وابسته است و پی آمدهای یک کشمکش منطقه ای امنیت انرژی را در این کشور تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ایران: ایران دیگر بازیگر عمده انرژی در کشمکش کنونی است. ایران بر اساس تازه ترین گزارش بی پی بیشترین ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد. همچنین سومین منابع بزرگ نفت جهان از آن ایران است و به این ترتیب از نظر دارا بودن مجموع ذخایر نفت و گاز در جهان در جای نخست قرار دارد. اما تشدید تحریم ها- تقریبا به موازات ناآرامی ها در سوریه از دو سال و نیم پیش- میزان تولید نفت و صادرات ایران را کاهش داده و بر سر راه توسعه میدان پارس جنوبی-مشترک با قطر- به عنوان یکی از طرفین درگیر در بحران سوریه- مانع ایجاد کرده است. همچنین عربستان به موازات کاهش صادرات نفت ایران، همزمان با افزایش کمک های مالی و تسلیحاتی به مخالفان اسد در سوریه، کوشیده است نفت ایران را در بازار جایگزین کند.
روسیه: روسیه به عنوان حامی نظام حاکم در سوریه هم بزرگ ترین تولید کننده نفت و هم بزرگ ترین صادر کننده گاز جهان از طریق خط لوله است. می توان گفت روسیه و آمریکا به موازات کشمکش در سوریه در عرصه انرژی درگیر جنگی نرم و فرسایشی بوده اند. آمریکا طی سال های گذشته تولید گاز از سنگ های رسی موسوم به شیل گاز را به شدت افزایش داده است و دیگر نه تنها وارد کننده ال ان جی نیست بلکه خود آن را به اروپا صادر می کند. قیمت های پایین ال ان جی در اروپا سبب شده است تا شمار فزاینده ای از مشتریان اروپایی گاز روسیه خواستار کاهش قیمت های گاز صادراتی روسیه شوند. این وضعیت درآمدهای ارزی روسیه را با چالش های عمده ای روبرو ساخته به نحوی که شرکت روسی گازپروم طی سال های گذشته همه ساله میلیاردها دلار، عمدتا از طریق دعاویی که در دادگاه هایی اروپایی مطرح است، به کشورهای وارد کننده گاز خسارت پرداخته است.
بنابر این به موازات کشمکش در سوریه جنگ نرم پیوسته ای در عرصه انرژی نیز در جریان بوده و طی آن بارها با کارت انرژی بازی شده است.
حال که عربستان و قطر به عنوان دو بازیگر عمده انرژی وارد مرحله جدیدی شده و تصمیم گرفته اند در حمله تحت رهبری آمریکا به سوریه نقش پررنگ تری ایفا کنند، و سوریه نیز احتمالا دست به تلافی خواهد زد، می توان گفت که پی آمدهای بحران برای امنیت انرژی آمریکا و دیگر وارد کنندگان عمده انرژی در جهان نگران کننده خواهد بود، چرا؟
وضعیت انرژی در منطقه خاورمیانه، شامل شمال آفریقا، نشان می دهد که تحولات سیاسی سه سال اخیر در خاورمیانه گزینه های تامین انرژی را به میزان زیادی محدود کرده و اصل "گوناگونی منابع عرضه" به عنوان مهم ترین اصل امنیت انرژی جهان به میزان زیادی به خطر افتاده است.
در حال حاضر وضعیت عرضه نفت در منطقه به شرح زیر است:
ایران: بخشی از نفت ایران در سال های اخیر به دلیل تحریم های یکجانبه غرب از بازار خارج شده است. اگرچه آمریکا و غرب با این اقدام اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده اند اما این بدان معناست که در صورت تحقق سناریوی فوق الذکر و تسری بحران منطقه به عربستان و قطر، مصرف کنندگان عمده نفت نخواهند توانست روی ایران به عنوان منبع جایگزین تامین نفت حساب کنند، وضعیتی که خود می تواند اثرات روانی و فیزیکی قابل ملاحظه ای بر بازار نفت و افزایش قیمت ها داشته باشد.
عراق: در مورد نفت عراق دو نکته قابل توجه است. اول این که این کشور خود کم و بیش هدف حملات تروریستی است و این خود حداقل بر صدور نفت از طریق خط لوله ای که نفت این کشور را برای صدور به سواحل ترکیه انتقال می دهد با مشکل رو به رو است. همچنین در صورت بالا گرفتن کشمکش در منطقه، دولت عراق به لحاظ سیاسی به سوریه نزدیک است و ممکن است سیاست هایی اتخاذ کند که همسو با مواضع دولت سوریه باشد و این احتمالا شامل سیاست های نفتی نیز خواهد بود. به این ترتیب تا آنجا که به عرضه نفت از منطقه خلیج فارس مربوط می شود، عرضه امن نفت به کشورهای واقع در حاشیه جنوبی خلیج فارس محدود شده است یعنی عربستان، قطر، امارات و کویت.
لیبی: تحولات شمال آفریقا نیز گزینه های آمریکا را برای تامین امنیت انرژی با خطر رو به رو کرده است. لیبی یکی از مهم ترین صادر کنندگان نفت در این منطقه است که به دلیل تحولات داخلی تولید نفت آن از یک میلیون و ٦٠٠ هزار بشکه در روز به کمتر از ٣٠٠ هزار بشکه در روز محدود شده است و دورنمای تولید و صادرات آن با ابهام رو به رو است.
مصر: مصر اگر چه صادر کننده عمده نفت و گاز نیست اما از طریق تامین امنیت آبراه سوئز که روزانه حدود سه میلیون بشکه نفت از آن عبور می کند و هم چنین تسلط بر خط لوله نفت سوئز-مدیترانه نقش مهمی در امنیت انرژی ایفا می کند. ناآرامی های اخیر قابل اطمینان بودن رژیم نظامی حاکم بر مصر را در تامین امنیت کانال سوئز با تردید رو به رو کرده است.
سودان: کشمکش میان سودان و سودان جنوبی نیز ترانزیت و صدور نفت از سودان را تحت تاثیر قرار داده است به نحوی که انتقال نفت از این کشور در مقایسه با ظرفیت تولید و صادرات اندک است. تولید نفت در نیجریه نیز طی سالیان گذشته همواره بی ثبات بوده است هر چند که عرضه نفت از آنگولا و الجزایر در آفریقا تا اندازه ای از ثبات برخوردار است.
با ترسیم چنین نمایی از وضعیت عرضه انرژی در منطقه خاورمیانه می توان گفت که عرضه امن انرژی، که باید متکی به تولید و صدور نفت از کشورهای گوناگون می بود، تنها به شیخ نشین های حاشیه جنوب خلیج فارس محدود شده است، منطقه ای که بزرگ ترین صادر کنندگان نفت و گاز جهان،عربستان و قطر، برای مشارکت در حمله نظامی به سوریه اعلام آمادگی کرده اند.
این بدان معناست که آمریکا و دیگر مصرف کنندگان برای تامین انرژی در تله منابع نفت و گاز خلیج فارس گیر افتاده اند و از همین رو اگر این تولید کنندگان، و بویژه عربستان، به هر دلیلی بی ثبات شوند، امنیت انرژی در مقیاسی گسترده تر به خطر خواهد افتاد و از همین رو است که حمله احتمالی آمریکا به سوریه و گسترش بحران به سطح منطقه برای بازار انرژی مصیب بار خواهد بود.
حشمت الله رضوی