اقتصاد ایران به دو دلیل دولتی و نفتی بودن دارای چالش های بزرگی است به طوری که امروزه با فریب اینکه پول نفت دارد به تولید توجهی نکرده و متاسفانه به یک واردکننده کالا تبدیل شده ایم.
اگر بگوییم بسیاری از کارخانجات با واردات بیحساب و کتاب و بیرویه که با اتکا به درآمدهای نفتی انجام می شود در آستانه ورشکستگی قرار دارند گزاف نیست. خود دولت امروز یک واردکننده بزرگ است.و حتی کمک می کند در برخی از شرایط واردات توسط بخش خصوصی نیز با آسانی انجام شود.
واقعیتی که باید به آن اذعان کنیم سود سرشار است که برخی واسطهگران، دلالان و واردکنندگان از واردات بیرویه به دست می آورند.
امروز دلالی در ایران برخلاف تولید سود خوبی دارد و اغراق نیست اگر بگویم بیشتر تمایل دارند تا به جای تولید کننده به کار دلالی و واسطه گری بپردازند.
که باید برویم به این سمت و از خود بپرسیم که چرا این اتفاق رخ داده است.
در اینجابه نظر می رسد چند نکته را برای خروج تدریجی اقتصاد ایران از نفت مد نظر قرار دهیم تا بتوانیم اقتصاد کشور را از شر درآمد نفتی خارج کنیم و به سمت تولید کالاهای داخلی و مصرف این کالاها بپردازیم.
برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت؛
برنامهریزی مهمترین رکن در اقتصاد است. به جرأت تأکید میکنیم هیچ دولتی در سه دهه اخیر برنامهریزی درباره خروج اقتصاد از نفت انجام نداده است.
اغلب دولتها در این سه دهه فقط شعار دادهاند. دولت پنجم وششم با اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بلایی بر سر اقتصاد آورد که هنوز هم که هنوز است تهماندههای بلایای اجرای سیاست مذکور در اقتصاد باقی است.
نمیتوانیم فراموش کنیم که تجملگرایی و رواج فرهنگ مصرف، میراث آن دوران است و امروز هم قسمت اعظمی از کشور با آن فرهنگ اداره میشود.
در دوران دولت هفتم و هشتم نیز خیلی به مسایل اقتصادی توجهی نشد و بیشتر توسعه سیاسی مدنظر دولت وقت بود.
در دولت نهم ودهم نیز البته با شعارهای مردمپسند متأسفانه اقدامات مناسبی در حوزه خروج از اقتصاد بدون نفت صورت نگرفت و روال مانند گذشته طی شد.
بنابراین با مروری بر اوضاع اقتصاد ایران در سه دهه اخیر به جرأت میتوان اذعان کرد در این مدت برنامهریزی خاصی صورت نگرفته است.
بنابراین در همین ابتدا و آغاز به کار دولت یازدهم توصیه میکنیم دولت با یک برنامهریزی کوتاهمدت، استراتژی مستحکمی برای خود تدوین کند و رسماً اعلام کند؛ مثلاً پس از سه، چهار سال چه اقداماتی برای خروج اقتصاد از نفت انجام خواهد داد.
به تبع آن نیز با برنامهریزیهای میانمدت و بلندمدت استراتژیهای بعدی را تدوین کرده و نقشه راه آینده اقتصاد ایران را ترسیم کند.
حمایت از تولید
یکی از مهمترین ارکان خروج اقتصاد نفتی حمایت از تولید است. حمایت بیچون و چرا از تولید باعث می شود تا بارقههای رونق در تولید افزایش یافته و اقتصاد با سودآوریهای گسترده مواجه شود.
به یاد داشته باشیم در صورتی که سرمایهگذاری در تولید با اقبال سرمایهگذاران مواجه شود دلالی و واسطهگری از اقتصاد رخت بربسته و اقتصاد با تولید احیا میشود.
مصرف کالاهای داخلی
مصرف کالاهای داخلی نیز از دیگر مواردی است که باعث خواهد شد تولید افزایش یابد و اقتصاد با سودآوری مواجه شود.
باید فرهنگسازی وسیعی در این حوزه صورت گیرد و به مردم این مسئله القا شود که راهکار خروج اقتصاد از بنبست، استفاده از کالاهای داخلی است.
استفاده از درآمدهای مازاد نفتی
راهکار بعدی استفاده از صندوقی برای جمعآوری درآمدهای مازاد نفتی است. این صندوق که هم اکنون در قالب صندوق توسعه ملی در ایران فعالیت میکند باید عملیات تسهیلات به بخش خصوصی و کمک به واحدهای تولیدی غیردولتی را انجام دهد.
مالیات
استفاده از ابزار مالیات شاید مهمترین بخش این راهکارها باشد. باید اذعان کرد اقتصاد ایران هم اکنون قسمت کوچکی از بودجههای سالانه ی خود را به وسیله مالیات تأمین میکند و این ضعف برای اقتصاد محسوب میشود.
باید فرهنگ مالیاتستانی نهادینه شده و دولتها بخش اعظمی از تأمین منابع خود را از طریق اخذ مالیات انجام دهند.
البته ذکر این نکته ضروری است که برای حفظ و ثبات تولید در سالهای اولیه معافیتهای مالیاتی نسبت به تولید و صنعت اخذ شود.
* محمد رحیم کاشفی/کارشناس اقتصاد انرژی