مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت دلایل خود برای تمرکز سرمایهگذاری روی تولید گاز را تشریح کرد و گفت همواره آرزو داشته توسعه فازهای جدید پارس جنوبی زودتر آغاز شود و تاکید کرد سیاستهای دو دهه گذشته ما را به یک خامفروش حاشیهای در بازار نفت تبدیل کرده بود.
احمد قلعهبانی از اردیبهشت سال 89 مدیریت بزرگترین بنگاه اقتصادی ایران یعنی شرکت ملی نفت ایران را به مدت 41 ماه بر عهده گرفت و در اواخر شهریور ماه جاری این سمت را به جانشین خود تحویل داد.
مانند دیگر مدیران دولتی، در دوره تصدی قلعهبانی بر شرکت ملی نفت انتقادات زیادی به عملکرد وی و همچنین عملکرد زیرمجموعههای شرکت ملی نفت مطرح شده است و خبرگزاری فارس نیز انتقادات فراوانی را در این باره مطرح کرد. در عین حال همانگونه که برای رسانهها حق انتقاد به صاحبان مسئولیت یک حق طبیعی است، برای مسئولان نیز حق مشابهی در دفاع از عملکردشان وجود دارد و خبرگزاری فارس قائل به ارائه فرصتهای برابر برای طرح و پاسخگویی به انتقادات است، اما قلعهبانی در همان ابتدای گفتوگوی دو ساعت و نیمه با فارس تاکید کرد که قصد پاسخگویی به انتقادات یا طرح انتقاد از دیگر مسئولان را ندارد و تنها هدف وی از قبول مصاحبه انتقال تجربیاتش از دوران بسیار سخت تحریم به مدیران جدید نفت است.
احمد قلعهبانی در سال 1357 در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شد و سابقه طولانی در مدیریت بنگاههای بزرگ اقتصادی دارد. وی پیش از نشستن بر کرسی اداره شرکت ملی نفت، سابقه حضور در مدیریت ایران خودرو، مدیریت عامل سایپا و سازمان توسعه و نوسازی صنایع ایران(ایدرو) را در کارنامه دارد.
وی در دوره تصدی شرکت ملی نفت کار با سه وزیر و دو سرپرست را تجربه کرده است.
فارس: شما کمتر از 4 سال مدیریت شرکت ملی نفت ایران را بر عهده داشتید. در این مدت کمتر مصاحبههای مفصل و غیر خبری درباره صنعت نفت از شما منتشر شده است. چطور شد که انجام این مصاحبه را پذیرفتید؟
قلعهبانی: در ابتدا اشاره کنم که هدف بنده از قبول مصاحبه کمک به مسئولان جدید وزارت نفت در اجرای سریع و کم هزینهتر راهبردهای اصلی وزارت نفت بر اساس تجربیات 41 ماهه بنده در سختترین دوران نفت ایران است.
شاید همه موارد را نتوان واضح و شفاف به صورت عمومی مطرح کرد اما بخشی از آن به صورت عمومی قابل طرح است.
قصد دفاع از عملکرد خودم یا انتقاد ندارم و فقط میل دارم تجاربی که در دوره سخت تحریم به دست آمده است را برای جلوگیری از آزمودن آزمودهها در اختیار مدیران جدید و کارشناسان بگذارم. همه وظیفه دارند در این راه کمک کنند و کسانی که تجربیاتی دارند نیز به شکل اولی در این زمینه مسئولند تا بتوانند بخش کوچکی از دین خود به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم ایران را ادا کنند.
فارس: برای شروع اجازه دهید بپرسم دیدگاه و راهبرد اصلی شما در اداره دومین شرکت بزرگ نفت جهان چه بود؟
قلعهبانی: دیدگاه بنده نگاه توسعهگرا به صنعت نفت بود. معتقدم هیچ گاه قطار توسعه صنعت نفت و گاز نباید متوقف شود و با تعیین اولویتها باید این قطار در ریل اولویتها سرعت بگیرد.
از زمانی که تحریمها شدت گرفت با مشورت کارشناسان نفت بیش از 100 میلیارد دلار پروژه نفتی در دست اجرا را اولویتبندی کردیم. بر اساس برنامه پنجم افزایش ظرفیت تولید نفت به 5.1 میلیون بشکه در روز را برنامهریزی کردیم.
در بخش نفت به خصوص در میادین مستقل به طور کلی توسعه را متوقف و به جای آن بر روی توسعه میادین مشترک در قالب قراردادهای بیع متقابل متمرکز شدیم.
فارس: با خارجیها هم روی میادین مشترک قرارداد بستید؟
قلعهبانی: تلاش کردیم اینگونه باشد، درست است که خارجیها معمولاً به کار روی میادین مستقل علاقه نشان میدهند، اما آنها را به سمت میادین مشترک سوق دادیم. در کنار این موضوع، توجه ویژهای به توسعه میدان مشترک گازی شد.
*دلایل قلعه بانی برای تمرکز سرمایهگذاری روی تولید گاز
*تولید گاز پارس جنوبی تا دو سال آینده قطعا به 600 میلیون متر مکعب در روز میرسد
*امسال 18 میلیارد دلار تامین منابع کردیم که 8 میلیارد دلار آن نقدا آماده استفاده است
فارس: یعنی سرمایهگذاری را روی میادین گازی متمرکز کردید؟ چرا؟
قلعهبانی: بله، برای تمرکز بر توسعه میادین گازی دلایل منطقی داشتیم.
از سال 89 و 90 سمت و سوی پروژههای سرمایهگذاری ما بیشتر به سمت گاز پیش رفت. بیش از 80 درصد بودجه توسعهای ما که از محلهای مختلفی مانند صندوق توسعه ملی، منابع داخلی، صندوق انرژی، ماده 22 و اوراق مشارکت ارزی و ریالی به دست آمد برای توسعه میادین مشترک گازی و در رأس آنها پارس جنوبی اختصاص یافت.
حتی اگر کسی برای توسعه میادین گازی مستقل مانند کیش ابراز آمادگی کرد ما تلاش کردیم علاقه و توجه بیشتری نسبت به توسعه میادین گازی مشترک ایجاد کنیم. هزینه شدن این منابع در توسعه میادین مشترک گازی اولویت بخشی به آنها را به خوبی نشان میدهد.
فارس: چرا چنین راهبردی را انتخاب کردید؟
قلعهبانی: 14.5 درصد از منابع مالی ناشی از بودجه که به شرکت ملی نفت ایران اختصاص مییابد عمدتا از محل فروش نفت خام به دست میآید و طبعاً شرکت ملی نفت ایران باید تولید و فروش نفت را افزایش دهد تا از محل درآمدهای آن خود نیز درآمدهای بیشتری داشته باشد.
حتی تحویل نفت خام به پالایشگاههای داخلی نیز درآمد بیشتری از تولید و فروش گاز برای شرکت ملی نفت ایران ایجاد میکند و ما از تولید گاز عملاً درآمد چندانی کسب نمیکنیم. طبعاً از ما سؤال میشود چرا؟
چرا شرکت ملی نفت باید از راهبردی که منفعت بیشتر خودش را در پی دارد عبور کند؟ دلیل این امر ترجیح انگیزههای ملی بر انگیزههای شرکتی و در نظر گرفتن مسائل راهبردی مربوط به صنعت نفت و اقتصاد ملی است.
در واقع ما برای اینکه درآمدهای شرکت ملی نفت ایران و منابع آن را در محلی صرف کنیم که شاید بازگشت چندانی برای ما نداشته باشد دلایل ملی داشتهایم.
فارس: و این دلایل ملی چه بودهاند؟
قلعهبانی: دلیل این امر آن بوده است که علاوه بر مصرف گاز طبیعی بجای هیدروکربورهای مایع در کشور، صادرات انرژی کشور صرفا" از نفت خام خارج شده و میعانات گازی و گاز طبیعی نیز در سبد صادراتی کشور قرار گیرد تا بتوان به کشورهایی چون پاکستان، عراق، ترکیه و کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس مانند عمان و امارات و حتی هند و اروپا گاز صادر کرد. تحقق این امر نیز وابسته به توسعه میادین گازی کشور است.
زمانی که بنده در توسعه فازهای 6، 7 و 8 پارس جنوبی در ایدرو حضور داشتم و در زمان افتتاح این فازها، تولید گاز پارس جنوبی در سال 84 قریب به 130 میلیون مترمکعب در روز بود که با راهاندازی فازهای 6، 7، 8، 9 و 10 به 280 میلیون مترمکعب در روز رسید.
در جلسه تودیع از شرکت ملی نفت هم توضیح دادم که تا دو سال آینده قطعاً تولید گاز ما از پارس جنوبی به 600 میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید.
فارس: یعنی معتقدید فازهای 12، 15، 16، 17 و 18 حتماً تا دو سال آینده به تولید خواهد رسید؟
قلعهبانی: بله. معتقدم نه تنها این 7 فاز تا دو سال آینده به طور کامل گاز تولید خواهند کرد بلکه 6 فاز 19، 13 و 24-23-22 نیز به تولید کامل خواهند رسید. چرا که از نظر منابع مالی مشکلی وجود ندارد. ما امسال 18 میلیارد دلار تأمین اعتبار کردهایم که 8 میلیارد دلار آن امروز قابل استفاده است.
منابعی از صندوق توسعه ملی و صندوق انرژی بانکها تأمین شده که این منابع تخصیص هم یافته است که باید به پیمانکاران پرداخت و هزینه شوند.
*راهاندازی فاز 12 معطل 10 تجهیز از 1451 تجهیز مورد نیاز است
*امکان ساخت 30 تجهیز کلیدی در کشور وجود دارد
*درباره ساخت تجهیزات کلیدی کارهایی انجام شد که هنوز محرمانه است
فارس: در مورد فازهای پارس جنوبی فقط بحث مالی مطرح نیست. موضوعاتی مانند تکنولوژی و تجهیزات هم مطرح است که اگر بعضی از آنها تأمین نشود تولید از فازهای پارس جنوبی به مشکل خواهد خورد...
قلعهبانی: بله، خیلی سخت است. مثلاً در فاز 12 دقیقاً 1451 تجهیز مورد نیاز است که 1441 تجهیز آن آمده و نصب شده است و 10 تجهیز مورد نیاز است تا راهاندازی شود. اما پیمانکاران داخلی ما هم مسائل اجرایی را آموخته و تجربه کردهاند.
تأمین برخی تجهیزات سخت است اما نشدنی نیست. خوشبختانه بسیاری از تجهیزات داخل کشور ساخته شده است.
نکتهای وجود دارد که باید به آن دقت کرد. ما نباید دنبال تجهیزات کم اهمیت یا اصطلاحاً سیخ و سه پایه باشیم. درباره بعضی تجهیزات کلیدی کارهای اساسی انجام شده است که بخشی از آن محرمانه است. اگر به این تجهیزات به صورت ویژه توجه شود و پیگیریهایی در سطوح عالی وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران درباره آنها انجام شود امکان ساخت بعضی تجهیزات کلیدی در داخل کشور فراهم میشود.
تعداد این تجهیزات کلیدی زیاد نیست، یعنی تعداد آنها از حدود30 قلم تجاوز نمیکند.
فارس: با توجه به اینکه این تجهیزات بسیار بسیار پیچیده هستند آیا واقعا امکان ساخت این تجهیزات در کشور وجود دارد؟
قلعهبانی: امکان ساخت آنها وجود دارد. در بعضی موارد بخشهای قابل توجهی از کار ساخت انجام شده و بعضی از این تجهیزات تستهایی را هم گذراندهاند.
اگر به جد به ساخت آنها پرداخته شود مشکل اساسی وجود نخواهد داشت و میتوان آنها را در داخل کشور تأمین کرد و به کار گرفت تا توسعه فازهای پارس جنوبی معطل نشود.
اگر ساختاری که ایجاد شده توسعه پیدا کند و مورد توجه قرار گیرد خود سازندگان تجهیزات صنعت نفت خواهند توانست این تجهیزات را بسازند. این مسأله وابسته به نوع رابطه قراردادی سازندگان تجهیزات با مجموعه صنعت نفت است.
فارس: به بحث دلایل شما برای پیگیری راهبرد صادرات گاز باز گردیم...
قلعهبانی: در شرکت ملی نفت ایران هدفگذاری و برنامهریزی شده است که به تولید بالغ بر 1400 میلیون مترمکعب در روز گاز طبیعی در افق برنامه پنجم برسیم.
تقریباً همه زیرساختهای رسیدن به این برنامه فراهم شده است. حتی بدون توسعه میادین بزرگی مانند کیش هم این هدف قابل دسترس است. درباره این میدان نیز هستند کسانی در داخل کشور که به تأمین مالی توسعه آن علاقهمند هستند.
امروز در کشور به دلیل گسترش شبکه گازرسانی و افزایش مصرف برق و افزایش مصرف گاز نیروگاهها به طبع آن، مصرف گاز افزایش یافته و ما هیدروکربورهای مایع را که میتوانیم با ارزش افزوده بیشتر صادر کنیم، میسوزانیم. با توسعه میادین گازی این مشکل برطرف میشود.
*تمرکز ما روی 7 فاز پیشرفتهتر پارس جنوبی بود
*آرزو میکردم توسعه فازهای جدید پارس جنوبی دو سال زودتر آغاز میشد
*استقراض کردیم تا بتوانیم میادین گازی را توسعه دهیم
فارس: طبعا میپذیرید که اگر فازهای قدیمیتر زودتر به بهره برداری میرسید این مشکل وجود نداشت...
قلعهبانی: از سال 1390 اولویت اول ما توسعه فازهای 12، 15، 16، 17 و 18 بوده است و اکثر جلسات و سفرهای ما معطوف به این فازها بوده است.
البته این به معنای آن نیست که به بقیه فازها توجه نکردهایم، اما باید تأکید کرد منابع مالی اجرای فازهای جدید کاملاً جدا است و توسعه آنها محدودیتی برای توسعه فازهای 12، 15، 16، 17 و 18 بوجود نمیآورد.
فارس: این سؤال به تازگی زیاد مطرح میشود که شما چرا توسعه همه فازهای پارس جنوبی را شروع کردید؟ چرا اولویتبندی نکردید و ابتدا چند فاز را توسعه ندادید و تکمیل نکردید و بعد به توسعه بقیه فازها بپردازید؟
قلعهبانی: 7 فاز 12، 16- 15 و 18- 17 همواره در اولویت بودهاند. اما آگاهانه و از روی یک تفکر راهبردی توسعه بقیه فازها را در دستور کار قرار دادیم. من همواره آرزو کردهام و گفتهام که ای کاش دو یا سه سال زودتر قراردادهای همه فازهای پارس جنوبی منعقد میشد.
اگر همه فازها سال 84 یا 85 دارای قرارداد میشدند الان این معضلات کمتر بود و امروز حداقل تولید 600 میلیون مترمکعب در روز گاز را در پارس جنوبی داشتیم. گاز مناطق مرکزی که حدود 270 تا 280 میلیون مترمکعب در روز بود نیز به این رقم اضافه میشد.
فارس: به نظر شما چرا این اتفاق نیفتاد؟
قلعهبانی: میگفتند بودجه نیست. اما در این 2 یا 3 سال اخیر به اعتقاد من شرایط جذب پول بسیار دشوارتر بود اما موفق شدیم منابع بیشتری برای پارس جنوبی جذب کنیم.
پس منابع مالی نباید مانع باشد. ما برای جذب منابع مالی چندین راه را طراحی کردیم که تنها برخی از آنها را به کار گرفتیم و بعضی از آنها به وضع قوانین و درج در بودجه و به طور کلی کمک دولت و مجلس نیاز دارد.
محور توسعه کشور روی گاز استوار است و گاز میتواند یک ابزار عالی دیپلماسی انرژی ما در منطقه باشد. تاکنون دیپلماسی انرژی کشور فقط متکی به نفت بود. گاز میتواند جایگزین سوختهای مایع در کشور شود و ما میتوانیم پرونده سوختهای مایع را با استفاده از آن ببندیم.
به درستی آماری درباره مصرف 17 میلیارد دلاری سوخت مایع در کشور بیان میشود. خوب باید گازی داشته باشیم که جایگزین آن کنیم. در دیپلماسی انرژی کشور نیز با تکیه بر صادرات گاز به همسایگان با استفاده از خط لوله میتوان به دستاوردهای بزرگی رسید.
با توجه به اهمیت مسئله گاز ما حتی از روشهای استقراض استفاده کردهایم تا میادین گازی مشترک را توسعه دهیم. چون خارجیها حاضر نبودند وارد شوند، خودمان منابع مالی را تأمین کردیم. الان شرکت ملی نفت ایران 8 میلیارد دلار بودجه برای توسعه میدان پارس جنوبی در اختیار دارد.
*صادرات نفت حتی بدون تحریم هم دچار چالش میشد
*اگر در زنجیره تولید و توزیع فرآورده در جهان حضور داشتیم حذف ما از بازار نفت ممکن نبود
*تخفیفهای مالیاتی انگیزه بخش خصوصی را در پالایشگاهسازی بیشتر میکند
*میتوان مردم را در سود پروژههای پالایشی سهیم کرد
فارس: یعنی قائل به کم شدن نقش نفت به عنوان عامل قدرت اقتصادی و دیپلماسی انرژی کشور هستید؟
قلعهبانی: با توجه به اقدامات آمریکا درباره گاز و نفت رسی یا shale oil و shale gas قابل پیشبینی بود که بازار نفت دچار تلاطم شود. حتی اگر تحریم هم نمیشدیم صادرات نفت با چالشهای قابل توجهی مواجه میشد.
به همین دلیل گزینه جانشینی برای نفت در برنامه کاری قرار دادیم تا اگر نفت با مشکل مواجه شود بتوانیم گاز را جایگزین آن کنیم.
فارس: به استراتژی آمریکاییها برای بالا نگهداشتن قیمت نفت برای اقتصادی شدن تولید مایعات شیل اشاره میکنید. اما برای مسئله نفت و فروش آن چه برنامهای داشتید؟ به هر حال نفت ما به پایان نرسیده است و تا مدتها میتوانیم نفت تولید کنیم.
قلعهبانی: در دو دهه گذشته همواره به بازار نفت به صورت مقطعی و کوتاه مدت نگاه کردهایم و دارای هدفمندی و برنامه بلندمدت نبودهایم.
سؤالی ذهن من را درگیر کرده بود. هر جا میرفتم میدیدم که شرکتهای بزرگ و معظم نفتی که درکی از مسئله بالادست و پاییندست نفت دارند، همواره انتهای بازار نفت را نیز در اختیار دارند. یعنی تا انتهای زنجیره ارزش را در اختیار دارند. سؤال این است که شرکتهایی مانند توتال، شل و دیگران پمپ بنزین را برای چه میخواهند؟ آن هم در شرایطی که سود آنها در بخش بالادست بسیار کلان است.
حتی کشورهایی مانند عربستان نیز سرمایهگذاری در پالایشگاههای کشورهای دیگر انجام دادهاند.
فارس: ظاهراً ایران هم در ابتدای انقلاب سهام بعضی پالایشگاهها را در اختیار داشته است اما آنها را فروخته و خارج شده است...
قلعهبانی: بله. اما به طور کلی به عنوان یک راهبرد به آن نگاه نشده است. اگر این امر به عنوان یک راهبرد در 15 یا 20 سال گذشته مورد توجه قرار میگرفت شاید ما به عنوان یک فروشنده نفت که به سادگی نفت آن قابل جایگزینی با تولید دیگران است مطرح نبودیم.
اگر ما در پالایشگاهها و حتی در زنجیره توزیع حضور داشتیم، درصد قابل توجهی از ظرفیت این پالایشگاهها به صورت دائم در اختیار نفت ایران قرار داشت و میتوانستیم از بازار نفت خودمان حراست کنیم و شاید بازار نفت ما تا این حد ضربهپذیر نبود.
حتی در توسعه پالایشگاههای داخلی هم میشد سیاستهای بهتری را پیگیری کرد. ایده امروز بنده آن است که به همراه شرکت ملی نفت ایران به بخش خصوصی کشور نیز میدان بیشتری در توسعه پالایشگاههای داخل و امتیاز در سرمایهگذاری در پالایشگاههای دیگر کشورها داده شود.
فارس: سرمایهگذاری در دیگر بخشهای اقتصاد احتمالا سودآورتر از پالایشگاهها خواهدبود. چطور میتوان بخش خصوصی را در این عرصه فعال تر کرد؟
قلعهبانی: با توجه به بالا نبودن سود حاصل از ساخت و تولید فرآوردهها از پالایشگاهها ، مشوقهایی مانند معافیت از پرداخت مالیات و دیگر مشوقها میتواند کمک نماید.
فارس: الان پالایشگاهها چقدر مالیات میپردازند؟
قلعهبانی: بر اساس قانون مالیاتی حداقل 25 درصد باید مالیات پرداخت کنند و مالیات پالایشگاههای بورسی نیز حداقل 22.5 درصد است. طبیعتاً چون سود معاف از مالیات نیست شاید دفاتر دستکاری شود. به این شیوه سود پالایشگاهها نیز شفاف میشود چون هیچ بخشی از آن گرفته نمیشود. روش دیگر سهیم کردن مردم در سود پالایشگاهها است.
*سیاستهای دو دهه گذشته ما را به یک خامفروش حاشیهای نفت تبدیل کرده است
*سبد صادراتی انرژی باید از تکمحصولی خارج شود
*از همه خارجیها برای حضور در نفت ایران دعوت کردیم
فارس: به چه شکل؟ مثلاً معتقدید سهام پروژهها به مردم فروخته شود؟
قلعهبانی: بله، میتوان اوراق مشارکتی منتشر کرد که تبدیل به سهم شود. در بخش نفت غفلتهایی برای نگه داشتن بازارهای نفتی خودمان داشتهایم و این غفلتها دست ما را در صادرات بسته است.
ما امروز به راحتی ظرفیت تولید بالای 4 میلیون بشکه نفت خام در روز را در اختیار داریم اما لااقل در کوتاه مدت راهکار قابل اتکایی برای افزایش صادرات نداریم. مواردی از این دست است که راهبردی بودن توسعه گاز را بیشتر نشان میدهد.
علیرغم تحریمها و علیرغم اینکه گفته میشود سرعت پیشرفت فیزیکی پارس جنوبی پایین بوده است (اگر چه معتقدم در دو سال گذشته سرعت توسعه و متوسط پیشرفت ما بر اساس اعداد و ارقام از متوسط پیشرفت شرکتهای بزرگی مانند توتال بیشتر بوده است) اما با فرض صحت همه این موارد باید توسعه هر چه سریعتر همه فازهای پارس جنوبی ادامه یابد و از همه ظرفیتها استفاده کنیم تا منافع کشور تأمین شود.
در بحث نفت اتخاذ سیاستهای دو دهه گذشته ما را به یک خام فروش حاشیهای تبدیل کرده است. اینکه امروز بخواهیم از وضعیت امروز بازار نفت بیرون بیاییم ظرف یک یا دو سال امکانپذیر نیست. اگر ظرف 20 سال گذشته به اینجا رسیدیم حداقل 10 سال باید زحمت بکشیم تا به نقطه مطلوب برسیم.
اما سبد صادراتی انرژی ما باید از تک محوری بودن خارج شود و وزن بیشتری به گاز داده شود. این یک هدف آسانتر نسبت به تغییر سیاستهای خام فروشی نفت است.
ضروری است توسعه گاز به خصوص میدان پارس جنوبی و فرزاد A و B ادامه یابد. وجود تحریمها، در دسترس نبودن تجهیزات، کمبود منابع مالی، نداشتن پیمانکارهای مجرب و دیگر عوامل مؤثر نباید در اراده ما جهت توسعه میادین مشترک تأثیر بگذارد.
از سال 1389 اقدام به تأمین منابع مالی داخلی کردیم تا این میادین توسعه یابند. با توجه به اینکه باید سبد انرژی کشور از تک محصولی بودن نفت خارج شود، به هیچ وجه روند توسعه همه فازهای پارس جنوبی و حتی فرزاد A و B نباید کند شود. تولید گاز بیشتر کمک بیشتری به کشور در جاگزینی نفت میکند.
در دو دهه گذشته نفت را هدفمند صادر نکردهایم اما بازار گاز تولیدی را از قبل در داخل کشور در اختیار داریم. همین امروز در نیروگاهها، صنعت و کشاورزی، گاز میتواند جایگزین سوخت مایع شود. صادرات آن نیز قدرت چانهزنی کشور را بیشتر میکند.
در سال 89 با همین هدف همه فازهای میدان پارس جنوبی صاحب قرارداد توسعه شدند و افسوس میخورم که این کار ای کاش دو سال زودتر آغاز میشد. اگر این اتفاق میافتاد با مشکلات کمتر در مدت زمان بهتری میتوانستیم شاهد تولید بیشتر از میدان پارس جنوبی باشیم.
فارس: شما میگویید کاش زودتر قرارداد توسعه فازهای جدید بسته شده بود. اما به شما انتقاد میکنند که پول خرج کردهاید و کاری انجام نشده است. در این باره چه میگویید؟
قلعهبانی: این مهم نیست. اینکه دوستان انتقاد کنند و بگویند پول خرج شده و چیزی از آن خارج نشده ایرادی ندارد. اما اینکه الان باید چه بکنیم مهم است.
البته اعتقاد دارم تمام تلاشها انجام شده و از همه ظرفیتها استفاده شده است. خارجیها را هم دعوت کردیم. هیچ شرکت خارجی وجود ندارد که ابراز تمایل کرده باشد و ما به او نه گفته باشیم. با چینیها و گازپروم مذاکره کردیم. اما امروزه معتقدم همه باید کمک کنیم و از همه ظرفیتهای کشور برای تسریع در بهرهبرداری از میدان پارس جنوبی و بقیه میادین مشترک استفاده کنیم.
*برای صادرات 130 میلیون مترمکعب در روز گاز بازار بالفعل داریم
*امکان بازارسازی برای صادرات گاز تا 500 میلیون متر مکعب در روز
*امکان صادرات 12 هزار مگاوات برق از گاز فروز B تا 30 سال
فارس: برای صادرات گاز چه ظرفیتی متصور هستید؟ تصور میکنید تا چه میزان بازار صادراتی گاز در اختیار ایران است تا بتواند جایگزین صادرات نفت شود؟
قلعهبانی: اینکه به صورت انتزاعی بگوییم چه میزان بازار صادرات گاز داریم، چندان ساده نیست اما الان در کشورهای هدف همسایه مردم و دولت چقدر بابت انرژی هزینه میکنند؟ یک لیتر گازوئیل که تبدیل به برق میشود را با چه قیمتی میخرند؟ ما میتوانیم گاز را با قیمتی کمتر از آن ارائه کنیم تا بازار را بگیریم.
به اعتقاد من به شیوههای مختلفی میتوان بازارسازی کرد و حتی تا مرز 500 میلیون مترمکعب در روز منطقه گاز فروخت. عراق اگر بخواهد به جای سوخت مایع، گاز مصرف کند منافع قابل توجهی خواهد داشت. در خط لولهای که به اروپا میرود ما باید محاسبه کنیم گاز را به چه قیمتی بفروشیم که جایگزین سوخت مایع شود.
در حال حاضر ظرفیت خط لوله پاکستان 30، ظرفیت خط لوله کرسنت حدود 25 و ظرفیت دو خط لوله عراق در مجموع 50 میلیون مترمکعب در روز است. به ترکیه نیز روزانه 40 میلیون مترمکعب گاز میدهیم و ترکیه تقاضای افزایش دو برابری واردات از ایران را دارد.
تفاهمنامه با عمان نیز برای صادرات حدود 25 میلیون مترمکعب در روز گاز امضا شده است با احتساب همه این موارد حداقل 130 میلیون مترمکعب در روز تقاضای روی میز برای واردات گاز ایران وجود دارد. این ارقام بدون افزایش تقاضای امارات یا کویت و سوئیس محاسبه شده است. در عین حال همانطور که اشاره کردم امکان بازارسازی تا 500 میلیون مترمکعب در روز نیز وجود دارد.
در بعضی موارد میتوانیم برق را به جای گاز بفروشیم و تبدیل گاز به برق را خودمان بر عهده بگیریم. قراردادی که با شرکت مپنا در توسعه میدان فروز B بستیم بر همین اساس بود تا 6 هزار مگاوات برق تولید کنیم. حتی اگر ظرفیت فروش 12 هزار مگاوات برق را داشته باشیم فروز B میتواند تا 30 سال به این میزان برق تولید کند.
تصور کنید فروش این میزان برق به کشورهای همسایه تا چه حد میتوان نقش تعیین کنندهای در دیپلماسی انرژی کشور داشته باشد. در عین حال مدیریت قیمتها در این زمینه میتواند برای بازارسازی گاز و برق به ما کمک کند.
*حداکثر تا 3 سال آینده باید برداشت گاز از مخزن همه فازهای پارس جنوبی آغاز شود
*بیش از 80 درصد منابع شرکت ملی نفت به میادین مشترک اختصاص یافت
*پارس جنوبی بیش از 60 درصد کل منابع نفت را تصاحب کرد
*تمایل آنگولا برای سرمایهگذاری در پارس جنوبی
فارس: شما قبلاً هم به نیاز 100 تا 130 میلیارد دلاری سرمایهگذاری در بخش بالادست صنعت نفت اشاره کرده بودید. یکی از انتقاداتی که به شما مطرح میشود آن است که شرکت ملی نفت ایران علیرغم آنکه میدانست منابع کشور محدود است و تقاضا زیاد، منابع را به جای تمرکز بر حوزههای خاص،بین پروژههای متنوع پخش کرد در حالی که میشد منابع را با اولویتبندی روی بعضی میادین و پروژههای خاص متمرکز کرد. نظر شما درباره این انتقاد چیست؟
قلعهبانی: ما درباره منابع مالی محدودیت زیادی نداریم و میتوانیم منبعسازی کنیم. درباره پخش کردن منابع بیشتر به فازهای میدان پارس جنوبی اشاره میشود که بنده تأکید دارم توسعه این فازها دو سال زودتر باید آغاز میشد.
پرسودترین میدان ما هم همین پارس جنوبی است چون با توجه به برداشت رقیب، این میدان تمام شدنی است. ما هم هر چه دیرتر شروع میکردیم بیشتر عقب میافتادیم.
اگر با روند 2 تا 3 سال گذشته توسعه فازهای جدید ادامه یابد و منابع به آن تزریق شود حداکثر تا 3 سال آینده در همه این فازها باید بهرهبرداری از مخزن میدان پارس جنوبی آغاز شود.
فارس: در 3 یا 4 سال گذشته چند درصد از منابع نفت به سمت پارس جنوبی رفته است؟
قلعهبانی: بیش از 60 درصد از منابع مالی توسعهای شرکت ملی نفت ایران در توسعه میدان پارس جنوبی هزینه شده است. به صورت دقیقتر در سال 89 و نیمه اول 90 این رقم بیش از 60 درصد بود و از نیمه دوم 90 و 91 بیش از 70 درصد منابع مالی در پارس جنوبی متمرکز شده است.
در عین حال بیش از 80 درصد منابع به صورت عمومی به سمت توسعه میادین مشترک رفته است. بخشی از منابع یعنی حدود 15 تا 16 درصد نیز در تأسیساتی هزینه شده که مورد استفاده میادین مشترک و غیرمشترک به صورت توأمان بوده است.
در نیمه دوم 91 و 92 تقریباً 4 یا 5 درصد از منابع ما به سمت میادین نفتی و گازی مستقل نیمه تمام رفته است. یعنی توسعه میادین نیمه تمام مانند میادین چشمه خوش، خشت، سروستان و سعادتآباد 4 یا 5 درصد منابع ما را به خود اختصاص داده است و حدود 96 درصد منابع در میادین مشترک یا در تأسیسات مورد استفاده توأمان میادین مشترک و غیرمشترک هزینه شده است.
در سال 91 یک غربالگری انجام دادیم و بر اساس آن تلاش کردیم پروژههای جدید میادین مستقل حتی با شرکتهای داخلی نیز آغاز نشود.
بخشی از منابع مالی ما صرف نگهداشت ظرفیت تولید نفت در حد 4 میلیون بشکه در روز شده است. سال گذشته نوسازیهایی انجام دادیم که ظرفیت تولید نفت را هم در بخش تولید، هم در بخش فرآورش و هم در بخش صادرات برای آینده حفظ کرده است.
پایانههای نفتی ما در دریا فرسودگی قابل توجهی داشت که همکاران ما در نوسازی تأسیسات پایانهای کار خوبی انجام دادند. خوشبختانه الان اگر امکان صادرات فراهم باشد ظرفیت تولید 4 میلیون بشکه در روز نفت خام وجود دارد.
در عین حال مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران باید مجری قانون باشد و نمیتواند اهداف قانون را تغییر دهد. برنامه پنجم برای شرکت ملی نفت ایران اهداف تولیدی در بخشهای نفت و گاز تعیین کرده است که برای تحقق آنها باید سالانه 27 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شود.
اما در بودجه سال 90 در بهترین حالت 8 میلیارد دلار پیش بینی شده است یعنی یک اختلاف 19 میلیارد دلاری برای تحقق اهداف. قسمتی از این بودجه هم حتماً باید برای نگهداشت تولید مصرف شود.
در حال حاضر، ظرفیت تولید نفت ما 4 میلیون بشکه و ظرفیت فرآورش ما 4.2 میلیون بشکه در روز است. فشار توسعه نفت از روی بودجه منابع داخلی برداشته شده و به قراردادهای بیع متقابل منتقل شده است و کار را با خارجیهایی که به کار در ایران علاقه داشتند ادامه دادیم.مانند قراردادهای توسعه آزادگان شمالی و جنوبی و یادآوران که با چینیها منعقد شده است.
بخش کوچکی هم به میادینی اختصاص یافت که از قبل شروع شده بود و باید با اختصاص منابع اندکی توسعه آنها به پایان میرسید.
اما شاهکلید راهبرد ما توسعه گاز و در رأس آن میدان پارس جنوبی بوده است. البته همیشه 7 فاز 12 (معادل 3 فاز) 15، 16، 17 و 18 در اولویت منابع مالی و اختصاص وقت مدیریت بوده است.
در فاز 12 یکی از شرکتهای کشور آنگولا 20 درصد از سرمایهگذاری را تقبل کرد و قرار شد 80 درصد را نیز شرکت نیکو تأمین کند، اما هم شرکت نیکو به دلیل تحریم از منابعی که میتوانست از آنها بهره ببرد محروم شد و هم شرکت آنگولایی از سرمایهگذاری انصراف داد و خارج شد.
به همین دلیل تمام تأمین اعتبار فاز 12 پارس جنوبی که به صورت بیع متقابل قرارداد بسته شده بود از سوی شرکت ملی نفت ایران تأمین شد. حجم زیادی از منابع شرکت ملی نفت ایران که از استقراض از بانک مرکزی و دیگر منابع به دست آمد صرف توسعه میدان پارس جنوبی و با اولویت این 7 فاز شده است.
بنابراین با حساسیت زیاد از پراکنده کاری جلوگیری کردیم. در دو، سه مقطع غربالگری انجام دادیم که تعیین کنیم از این 130 میلیارد دلار پروژه در حال اجرا، کدام یک را اجرا کنیم.
در سال 92 طی بخشنامهای باز هم تعداد پروژهها را براساس غربالگری کاهش دادیم تا تمرکز بر پروژههای راهبردی هر چه بیشتر شود.