نفت به عنوان یک کالای با ارزش و استراتژیک، با عوامل و فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی کشورها در ارتباطی تنگاتنگ است. از این رو عوامل سیاسی اجتماعی در کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده نفت و اصولا «اوضاع سیاسی جهان، شاید مهمترین عامل موثر بر عرضه وتقاضای نفت و متعاقبا» بهای آن باشد.
نفت بیگمان یکی از لوازم مهم دردوران شتاب صنعتی درکشورهای پیشرفته در سده گذشته بوده است. اگر چه کشورهای پیشرفته اکنون برای حفظ توسعه خود مانند گذشته نیازمند نفت نیستند و به استفاده از انرژیهای نو روی آوردهاند، با این حال هنوز نفت نقش بیبدیل خودرا در رشد اقتصادی کشورهای درحال توسعه وحتی توسعه یافتهها حفظ کرده و از این رو کالایی راهبردی لقب گرفته است.
همواره یکی از بزرگترین علامت سوالها در بازارهای بورس و دادوستد داراییهای مختلف پیش بینی روند قیمت و نوسانات آن است. پیش بینی دقیق و همیشگی قیمتها غیر ممکن است. بر این اساس شرکتهای بزرگ و حرفهای سرمایه گذاری علیرغم تّبحر نسبیشان در امر پیش بینی بازار و قیمت داراییها، گاهی متحمل سنگینترین زیانها میشوند. عوامل و شاخصهای موثر بر سمت و سوی آتی قیمتهای در بازارهای مختلف ممکن است بسیار مشابه و در مواردی متفاوت باشند. در مورد بازار نفت خام که موضوع بحث ما میباشد نیز فاکتورهایی مطرح است که عموما مورد وثوق اکثریت فعالان بازار است و معامله گران تقریبا هیچگاه آنها را از نظر دور نمیدارند. با این تفاوت که ممکن است برخی عوامل بنابر نوع راهبرد و معاملاتی نقش تعیین کننده تری به خود گیرند.
در ادامه بحث به عوامل و شاخصهای موثر بر بهای نفت خام و تخمین سمت و سوی قیمتها در این بازار پرداخته میشود. گفتنی است تفکیک عوامل موثر بر قیمتها در بازار نفت خام به دلیل پیچیدگیها و نیز تداخل همیشگی آثار کار چندان صحیح و نزدیک به واقعیتی نباشد. اکثریت عوامل آن چنان در کنش نزدیکی با یکدیگر دارند که عملا تفکیک آنها در اغلب موارد امکان پذیر نیست.
بهای پایه نفت را معمولا هزینه تولید آن به علاوه ارزش ذاتی نفت آن در نظر میگیرند که این ارزش ذاتی به نوع نفت و عوامل دیگر بستگی دارد. به علاوه هزینه تولید نیز در حوزههای مختلف متفاوت است. هزینه تولید در حوزه خلیج فارس و خصوصا عربستان سعودی کمترین میزان و در دریای شما و آلاسکا بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
بهای نفت خام در گذشته توسط سازمان کشورهای صادر کننده نفت (OPEC) تعیین میشده است. اما با افزایش حوزههای استخراجی نفت، مقارن شکل گیری بورسهای نفت و بازارهای آتی آن در سالهای ۱۹۹۰، نقش اوپک در تعیین مستقیم قیمت نفت هر روز کم رنگتر گردید. امروزه مهمترین عامل تعیین کننده قیمت نفت خام، مانند بسیاری از کالاها، عرضه و تقاضاست.
پس باید برای پیش بینی قیمت این کالا به عواملی که به نوعی بر عرضه و تقاضا تاثیر میگذارد توجه کنیم. در ادامه به عوامل بنیادی مهم و تاثیر گذار بر معاملات نفت خام اشاره خواهیم کرد:
عوامل سیاسی اجتماعی
نفت به عنوان یک کالای با ارزش و استراتژیک، با عوامل و فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی کشورها در ارتباطی تنگاتنگ است. از این رو عوامل سیاسی اجتماعی در کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده نفت و اصولا «اوضاع سیاسی جهان، شاید مهمترین عامل موثر بر عرضه وتقاضای نفت و متعاقبا» بهای آن باشد. یک تاجر نفت در هر سطحی، ضمن اشراف کلی بر اوضاع سیاسی جهان باید در جریان اخبار سیاسی کشورهای عمده تولید ومصرف کننده نفت قرارداشته باشد.
ضمنا با توجه به هزینه بسیار کم تولید در حوزه خلیج فارس در مقایسه با سایر حوزههای غیر اوپکی میتوان درک نمود که چرا قیمت به شدت تحت تاثیر تحولات سیاسی منطقه خلیج فارس بوده است. هر نوع جریان سیاسی در کشورهای تولیدکننده نفت از جمله سیاستهای نفتی دولتها، تغییرات سیاسی – اجرائی، طرحهای اقتصادی یا سیاسی مرتبط با نفت، تحریمهای اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت، اعتصابات کارگری، ناآرامیهای سیاسی، جنگ، انقلابها، عملیات تروریستی و امثالهم عواملی هستند که میتوانند بر قیمتهای کوتاه مدت ومیان مدت در بازاهای نفتی موثر باشند.
علاوه بر این حرکت هائی که خارج از مناطق حساس نیز رخ میدهد وبه طریقی به عرضه وتقاضای نفت مرتبط میگردد نیز باید در نظر گرفته شوند. تصمیمات سیاسی و اقتصادی کشورهای بزرگ در قالب مذاکرات گروهی نظیر شورای امنیت سازمان ملل، اجلاس G۸، اوپک و غیره را میتوان ازاین دست محسوب کرد.
رشداقتصادی
رشد اقتصادی کشورهای مصرف کننده نفت یکی از مهمترین عوامل موثر بر تقاضای نفت ومتعاقبا «تعیین بهای نفت است. نفت از گذشته عامل گردش چرخ تولید و اقتصاد کشورهای اکنون پیشرفته بوده است تا جائی که دولتهای غربی به هر طریق ممکن در پی استیلای مستقیم و غیر مستقیم بر منابع انرژی کشورهای نفت خیز بودهاند. برخی معتقدند که استحصال نفت ارزان در حوزه خلیج فارس همواره یکی از عوامل عقب نگاه داشته شدن کشورهای نفت خیز این حوزهها توسط دولتها وسرمایه داران وشرکتهای نفتی غربی بوده است.
دسته دیگری ازکشورهای متقاضی نفت که درسالهای اخیر جزء بزرگترین متقاضیان نفت خام بودهاند، کشورهای درحال توسعه میباشند. کشورهایی مانند چین و هند به ترتیب رتبه دوم و سوم واردات نفت خام جهان را پس از آمریکا به خود اختصاص دادهاند. اقتصاد پرشتاب این دو کشور پرجمعیت و رشد اقتصادی روزافزون آنها، باعث بوجود آمدن بازار تقاضایی سنگین برای نفت خام شده است. اکثر تحلیلگران نفتی رشد اقتصادی فزاینده چین را یکی از عوامل مهم شروع سیر صعودی نفت از سال ۲۰۰۴ میلادی میدانند. بنابراین اطلاع از تحلیلهای مربوط به درصد رشد اقتصادی کشورهای عمده مصرف و یا پیش بینی آنها نیز از عواملی است که به تحلیل و پیش بینی میان مدت و بلندمدت بهای نفت کمک میکند. از سایتهای خبری مرتبط با این موضوع میتوان به سایت آژانس بین المللی انرژی International Energy Agency اشاره نمود.
آب و هوا
آب وهوا یکی از عوامل موثر بر میزان تقاضا و گاهی اوقات نیز مقدار عرضه نفت و فرآورده هامی باشد. معمولا» درفصلهای تابستان و زمستان تقاضا برای نفت افزایش مییابد. در زمستان پالایشگاهها برای عرضه بیشتر نفت گرمایشی و در تابستان نیز به علت مصرف بیشترین بنزین به دلیل کثرت مسافرتها، نیاز به نفت خام بیشتری دارند. معمولا «تشدید امواج سرما و یخبندان که در ایامی از زمستان در نیمکره شمالی یعنی اروپا و امریکا به وقوع میپیوندد باعث عکس العمل سریع بازار نفت، نفت گرمایشی وگاز طبیعی شده وبه ناگهان قیمت این کالاها سیر صعودی به خود میگیرند وبه قولی پرواز میکنند. درتابستان وخصوصا» ایام نزدیک به تعطیلات تابستانی به دنبال تقاضای بنزین برای مسافرتها، قیمت این فرآورده و نیز نفت خام سیر صعودی به خود میگیرند.
البته این عوامل و یا سایر عواملی که عنوان میگردد، باید در کنار دیگر اخبار و اطلاعات مرتبط با بازار، درنظر گرفته شود.
تغییرات آب وهوائی گاهی ممکن است بر میزان عرضه نیز اثر گذار باشد. به این ترتیب که ممکن است در عرضه و یا پالایش نفت خلل ایجاد نماید. به عنوان مثال در تابستان سال ۲۰۰۵ به دلیل وقوع دو طوفان دریائی (Hurricane) مهیب «کاترینا» و «ریتا» در جنوب آمریکا در سواحل خلیج مکزیک جایی که محل استخراج و پالایش عمده نفت و فرآوردههای نفتی بازار مصرف ایالات متحده است، نفت به علت قطع عرضه و تعطیلی یا نابودی چاهها و پالایشگاههای این منطقه، به قیمت بیسابقه بیش از ۷۰ دلار در هر بشکه رسید. دراین زمان معامله گران نفتی از پیش از رسیدن طوفانها به این سواحل، لحظه به لحظه اخبار آن را از سایتها وشبکههای خبری مرتبط دنبال مینمودن وهرچه برهولناکی این طوفانها افزوده میشد، بهای نفت نیز بیش از پیش افزایش مییافت.
بازار فرآوردهها و پالایش
یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر بازار جهانی نفت خام و بهای آن، وضعیت بازار فرآوردههای نفتی است. نفت خام با اینکه به خودی خود دارای ارزش ذاتی و استراتژیکی است، اما بدون پالایش و تبدیل به فرآوردههای نفتی فاقد ارزش بالفعل و ارزش معاملاتی و عملیاتی است. از این رو مسائلی که درحاشیه عرضه، تقاضا و یا بهای فرآوردهها به وقوع میپیوندد خود میتوانند در مقاطعی بر بازار نفت خام موثر باشند. نکاتی که دربخش گذشته و در ارتباط با آب و هوا و مسائل ناشی از عرضه و تقاضای بنزین و نفت گرمایشی مطرح گردید دراینجا نیز صادق است. مسائلی از قبیل تخریب پالایشگاهها، نیاز به تعمیر و نوسازی آنها، میزان ظرفیت پالایش یک کشور به نسبت مصرف و جمعیت، اعتصابات کارگری در بخشهای تولید و تصفیه نفت خام وعواملی از این دست، خود میتوانند از عوامل اثرگذار بر قیمت فرآوردهها و نیز نفت خام باشد. در میان بازار فرآوردهها، بازار بنزین و نیز نفت سفید (گرمایشی) دارای تاثیرات بیشتری بر بازار نفت خام میباشد. در برخی مقاطع حساس مانند تعطیلات تابستانی یا امواج سرما که تقاضا برای فرآوردههایی مانند بنزین یانفت خام افزایش مییابد، تغییرات بهاء در بازارهای مربوطه میتوانند بهاء نفت خام را تحت تاثیر قرار دهد.
حمل و نقل نفت خام
حمل ونقل نفت خام به کشورهای مقصد، از طریق بارگیری در بنادر مبدا و انتقال بوسیله نفتکشهای دریایی و یا ازطریق خطوط لوله انجام میگیرد. دراین میان چنانچه عواملی مانند تحریم، مناقشات منطقهای بدی آب و هوا و یا جنگ باعث کندی و یا عدم بارگیری و انتقال نفت گردند، این مسئله مانند خللی در عرضه نفت از طرف بازار تلقی میگردد که خود افزایش قیمتها را به دنبال خواهد داشت. به این مسائل باید مسائلی نظیر جنگهای داخلی، مسدود شدن گذرگاههای آبی، عملیات تروریستی در لولههای انتقال یا بنادر بارگیری را نیز اضافه نمود.
ذخیره سازی نفت وفرآوردهها
ذخیره سازی نفت یکی از ارکان موجود در چرخه تولید، پالایش و مصرف در بازار نفت محسوب میشود. این ذخیره سازیها عموما «در قالب ذخائر استراتژیک و ذخائر عملیاتی هستند. ذخائر استراتژیک (SPR) به صورت مخفی به لحاظ مقدار و موقعیت و در اختیار دولت هاست که عمده استفاده آن در زمانهای اضطراری یعنی جایی است که عرضه نفت در بازار به دلائل غیر مترقبه مانند بلایای طبیعی، جنگ یا غیره با مشکل کمبود یا قطع مواجه میشود. یک از موارد استفاده از ذخائر استراتژیک که به منظور کنترل قیمتهای بسیار صعودی نفت انجام گرفت، در سال ۲۰۰۵ و پس از وقوع دو طوفان دریایی در جنوب آمریکا بود که درمباحث گذشته بدان اشاره گردید. استفاده از این ذخایر نه تنها باعث ایست قیمتهای صعودی بازار شد بلکه در ادامه به سقوط آن نیز منجر گردید.
شبکههای خبری و اقتصادی یا سایتهای مرتبط معمولا» اخبار ذخائر را سریعا «منعکس مینمایند ودراین بین شبکه تلویزیونی اقتصادی بلوم برگ در راس ساعت مقرر این خبر را به صورت مستقیم و Online دراختیار عموم قرار میدهد. شبکه خبری داوجونز نیز این گزارش را با تمام جزئیات منتشر مینماید که البته دسترسی به این سایت خبری شامل پرداخت هزینههای آبونمان میباشد.
تصمیمات OPEC
سازمان کشورهای صادرکننده نفت در سال ۱۹۶۰ با تعدادی اعضا تشکیل گردید که امروزه با افزایش اعضا آن شامل کشورهای ایران، کویت، عربستان سعودی، عراق، ونزوئلا، قطر، اندونزی، لیبی، امارات، الجزایر و نیجریه میباشد.
امروزه OPEC با تولید حدود ۳۰ میلیون بشکه نفت در روز تقریبا یک سوم نیاز جهان به نفت خام را تامین میکند و به عنوان یک کارتل مهم نفتی در بازار نفت مطرح است. اگر چه با قوت گرفتن قراردادهای آتی نفت در بورسهای جهان که تعیین بهای نفت را به دست گرفتهاند، اوپک هم نقش کمتری در تعیین بهای نفت دارا شده، اما هنوز هم تصمیمات اوپک راجع به تعیین سقف تولید روزانه توسط کشورهای عضو، به نوعی بر کنترل عرضه جهانی به نسبت تولید خود احاطه دارد. به عنوان مثال در سالهای ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ بهای نفت به کمتر از ۱۰ دلار در هر بشکه رسید و در این بین به غیر از کشورهای اوپک، بیشترین زیان نصیب شرکتهای نفتی در کشورهای غیر عضو اوپک مانند کانادا، آمریکا، نروژ و روسیه که دارای هزینههای بالای تولید بودند، شد. در این زمان اوپک با کاهش قابل ملاحظه در عرضه که البته بار مالی زیادی نیز برای کشورهای عضو داشت، باعث شد که قیمتها کنترل شده و به بالای ۲۰ دلار برگردد. نقش سیاسی کشورهای غربی در رایزنی با اوپک در این مقطع را نباید از نظر دور داشت. به هر روی اوپک امروزه ابزاری نسبتا قوی از نظر سیاسی و اقتصادی برای کنترل بازار استراتژیک نفت در اختیار دارد. بازیگران اصلی بازار نفت بر روی تصمیمات اوپک حساب ویژهای باز نموده و اوضع سیاسی اقتصادی کشورهای عضو را به دقت زیر نظر دارند.
بازار عرضه و تقاضای آمریکا
آمریکا به عنوان پیشرفتهترین کشور صنعتی جهان به لحاظ اقتصادی، دارای اولین جایگاه مصرف نفت خام و فراوردههای نفتی در جهان میباشد. از این رو نه تنها نفت خام تولیدی و غیر صادراتی آمریکا به نام WTI بیشترین تاثیر را بر بازار جهانی نفت دارد، بلکه بیشترین حجم معاملات در بورس هاس نفت به بورس NYMEX تعلق دارد. لذا هرگونه تغییر در عرضه و تقاضای نفت و فرآوردهها در بازار و مصرف این کشور و اخبار مرتبط با آن، بیشترین تاثیر را بر بهای جهانی نفت خواهد گذاشت. به این خاطر است که تمرکز معامله گران نفتی در سراسر جهان معطوف به این بازار و اخبار مرتبط با آن میباشد. به عنوان مثال شاید میزان سردی هوای اروپا که ممکن است بیشتر از شمال آمریکا باشد، نقش کمتری بر سیر صعودی نفت نسبت به آغاز موج سرما در شمال آمریکا داشته باشد. چنانچه بخواهیم مثال دیگری بزنیم، تعطیلی روز کار (Labor day) که مقارن با اولین دوشنبه ماه سپتامبر در آمریکا میباشد، از برهههای زمانی شاخص در بازار مصرف بنزین به دلیل مسافرت تابستانی و تاثیر بر قیمت هاست.
بنابراین یک معامله گر نفت باید کلیه وقایع اجتماعی جامعه آمریکا را نیز برای درستی تحلیلهای خود زیر نظر قرار بدهد. این عوامل و وقایع میتواند شامل موراد زیر باشد:
آب و هوا
- امواج سرما یا گرمای بیش از حد
- پیش بینی مربوط به به تعدد وقوع و قوت طوفانهای دریایی
شاخصهای تاثیرگذار اقتصادی مانند:
- قدرت خرید
- ضریب اعتماد مصرف گنندگان
- سفارشات و تولیدات صنعتی
- نرخ بهره
- رونق ساخت و ساز در بخشهای مسکونی و تجاری
- نرخ بیکاری
ذخائر اعلامی نفت و فرآوردهها و نیز میزان بازده پالایشگاهی
تقویم تعطیلات
در پایان باید اضافه کرد که بیشترین نوسانات قیمت نفت در شبانه روز مربوط به حدود ساعت کاری بورس NYMEX و بین ساعت ۹ صبح تا ۱۴: ۳۰ به وقت نیویورک میباشد.
عوامل تضعیفکننده قیمت نفت
۱- عدم تصمیم اوپک برای کاهش تولید و تعیین سقف تولید ۳۰ میلیون بشکه در روز برای کل اعضای اوپک که معادل تولید کنونی اوپک است, این تصمیم در شرایطی اتخاذ شد که تحلیلگران بازار به دلیل کند شدن رشد تقاضا برای نفت پیشبینی میکردند اوپک تولید خود را کاهش دهد.
۲- بحران بدهی اروپا و کندشدن رشد تقاضا در این منطقه.
۳- کاهش تولیدات صنعتی چین در ماه دسامبر ۲۰۱۱.
۴- تاثیر منفی بحران اروپا بر اقتصاد کشورهای نوظهور جهان بویژه در شرق اروپا . به طوری که سرمایهگذاران بینالمللی طی ماههای اوت و سپتامبر ۲۰۱۱ بیش از ۲۵ میلیارد دلار از سرمایههای خود را از این اقتصادها خارج کردهاند.
۵- مرگ رهبر کره شمالی کیم جونگ ایل و احتمال بروز تنش در این منطقه.
۶- افزایش ارزش دلار.
۷- کاهش تولیدات صنعتی و صادرات آلمان در ماه نوامبر ۲۰۱۱.
۸- کاهش اعتماد مصرفکنندگان در ژاپن در ماه نوامبر و رسیدن آن به کمتر از ۳۸ واحد.
۹- کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در چین طی ماه نوامبر ۲۰۱۱.
۱۰- ارزیابی کارشناسان از سیاستهای انبساطی پولی و بانکی بانک مرکزی آمریکا مبنی بر اینکه ادامه آن احتمالا موجب افزایش فشارهای تورمی در بلند مدت و تشکیل حباب مجدد در اقتصاد آمریکا خواهد شد.
۱۱- هشدار موسسه آمار فرانسه در مورد احتمال وقوع رکود اقتصادی در این کشور سال ۲۰۱۲.
۱۲- کاهش میزان فعالیت اقتصادی و تجاری بخش خصوصی اروپا برای چهارمین ماه متوالی در ماه دسامبر ۲۰۱۱.
۱۴- کاهش ۲۴ درصدی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای عربی در پی وقوع انقلابهای اخیر در آن کشورها و ناآرامیهای متعاقب آن.
عوامل تقویتکننده قیمت نفت
۱- افزایش نگرانیها از وضعیت ژئوپلتیک خاورمیانه.
۲- کاهش ۶/۴ میلیون بشکهای ذخیرهسازیهای نفتخام آمریکا در هفته منتهی به ۱۶ دسامبر که بیش از دو برابر انتظار بازار بود.
۳- سازمان گمرک چین اعلام کرد به رغم کاهش تقاضا در بازارهای بینالمللی و کاهش رشد اقتصادی چین طی ماههای اخیر، میزان صادرات آن کشور در یازده ماه نخست ۲۰۱۱ نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۳ درصد رشد داشته است.
۴- اعتراض کارگران نفتی در قزاقستان.
۵- نگرانی از وضعیت تولید نفت عراق بعد از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور و وقوع چند انفجار تروریستی در بغداد.
۶- بهبود عملکرد بخش مسکن در آمریکا, آمار منتشر شده درباره بخش مسکن آمریکا نشان داد که صدور مجوزهای ساخت مسکن در ماه نوامبر به بالاترین سطح خود در ۵/۱ سال گذشته رسیده است.
۷- بهبود وضعیت اقتصادی اسپانیا.
۸- افزایش ۹ درصدی واردات نفت چین در ماه نوامبر ۲۰۱۱ نسبت به نوامبر ۲۰۱۰ و رسیدن آن به ۵۵/۵ میلیون بشکه در روز.
۹- کاهش نرخ بیکاری در آمریکا.