تحریم فروش محصولات پتروشیمی که در رسانههای غربی به عنوان محور تعلیق تحریمهای پتروشیمی مورد تاکید قرار میگیرد، آخرین تحریمی است که علیه صنعت پتروشیمی ایران در بهار 92 وضع شده است و محور آن نیز صادرات محصولات شرکتهای عضو هلدینگ خلیجفارس بوده است. صادرات محصولات این هلدینگ عظیم که در صورت ورود کامل به بورس بزرگترین شرکت بورسی محسوب میشود، به صورت سنتی در اختیار شرکت بازرگانی پتروشیمی PCC قرار دارد.
شرکت بازرگانی پتروشیمی تا پیش از خصوصی سازی صادرات همه محصولات پتروشیمی ایران را برعهده داشت و به نوعی تنها برند بزرگ و معتبر ایرانی در بازار تجارت جهانی بود، اما پس از خصوصیسازی و واگذاری شرکتهای پتروشیمی بنا به گفته مصطفی طهرانی صفا مدیر عامل PCC در حال حاضر 15 گروه و شرکت فعال در تجارت محصولات پتروشیمی ایرانی حضور دارند. با این حال در حال حاضر هنوز هم تجارت نزدیک به 60 درصد از محصولات پتروشیمی ایران به دست شرکت بازرگانی پتروشیمی انجام میشود و این شرکت هنوز بازیگر اصلی این بازار محسوب میشود.
در بخش دوم گفتوگوی فارس با طهرانی صفا، وی درباره دلایل کاهش صادرات محصولات پتروشیمی، ارزش بنزین تولیدی پتروشیمیها، تشکیل سندیکای بازیگران اصلی صنعت پتروشیمی، تمایل اعراب برای سرمایهگذاری در پتروشیمی ایران، ممنوعیتهای صادراتی، شیوههای غلبه بر تحریم کاتالیست و تجهیزات و لزوم برنامهریزی حاکمیتی برای دوره بعد از تحریمها سخن گفت و تاکید کرد که در صورت عدم برنامهریزی برای بعد از تحریمها عواقب وحشتناکی گریبانگیر کشور خواهد شد.
بخش دوم و پایانی گفتوگوی 2 ساعته فارس با مدیرعامل شرکت بازرگانی پتروشیمی پیش روی شماست.
*1.3 میلیارد دلار محصول صادراتی تبدیل به بنزین شد
*بازگشت به بازار Heavy End بعد از یک سال
*کاهش تولید LPG متاثر از کاهش تولید نفت
فارس: از ابتدای امسال تا الان چه میزان محصول صادر کردید و چه میزان پول وارد کشور شده است؟
طهرانی صفا: در 8 ماهه امسال 2.3 میلیون تن محصول به ارزش 2.2 میلیارد دلار توسط بازرگانی پتروشیمی صادر شده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش را نشان میدهد.
یکی از دلایل اصلی کاهش، محصولات رافینیتی و Heavy End است که قبلاً صادر میشد. ما قبلاً 1.3 میلیارد دلار صادرات Heavy End داشتیم اما الان کل آن برای تولید بنزین مورد استفاده قرار میگیرد.
یعنی در سال جاری عملاً برای صادرات، Heavy End نداشتیم. اگر با وارد مدار شدن پالایشگاههای اصفهان و تبریز این محصول به سبد صادراتی بازگردد، درآمدهای صادراتی ایجاد میکند.
در عین حال Heavy End از جمله محصولات تحریمی است. ما در یک دوره زمانی با تحریم این محصول مواجه شدیم، سپس کشور به مشکل بنزین خورد و محصول ما وارد خطوط بنزینسازی شد. اگر ما بخواهیم به بازار صادراتی بازگردیم لااقل یک خلاء یک ساله عدم حضور در بازار را داشتهایم.
در مورد LPG هم چون صادرات نفت کم میشود، تولید خوراکهای پتروشیمیهایی مانند بندر امام که LPG تولید میکند نیز کم میشود. یعنی تولید LPG کاهش یافته است.
نکته دیگری هم که باید به آن اشاره کنم آن است که همه مجموعههای فعال در تولید و صادرات پتروشیمی حتی هلدینگ خلیج فارس که در ذهن دارد از بازرگانی پتروشیمی استفاده بکند یا نه، باید به نکتهای توجه کنند.
فارس: هلدینگ که در بازرگانی سهم دارد، مگر این طور نیست؟
طهرانی صفا: بله. 45 درصد سهم دارند. البته تا امروز که تفرقی بین ما نبوده و کار با تفاهم پیش رفته است.
ما در سال گذشته جلسهای با آقای رحیمی معاون اول سابق رئیس جمهور گذاشتیم، ایشان گفتند بازرگانی پتروشیمی در بحث صادرات محصولات پتروشیمی محور قرار بگیرد و بقیه صادرکنندگان با حفظ استقلال به صورت هم جهت حرکت کنند.
*مکانیزمی برای همجهت شدن صادرات پتروشیمی
*بازارهای هدف صادرات باید تقسیم شود
*نگران آشفتگی بعد از تحریمها هستیم
*تعرفههای چین و ترکیه علیه محصولات پتروشیمی ایران
فارس: با چه مکانیزمی این کار انجام شود؟
طهرانی صفا: مثلاً شرکتها با توجه به تولیداتشان با مشاوره PCC بازارهای هدف را تقسیم میکردند و قیمتها را تعیین میکردند.
خیلی جاها ممکن است یک شرکت بگوید برای اینکه هزینههای بازاریابی ما کاهش یابد شما محصول ما را بفروشید. خود شرکت هم در فرآیند قیمتگذاری و مذاکرات قرار میگیرد.
در جلسه با آقای رحیمی این مطالب مطرح شد اما اجرای آن به عمر دولت قبل کفاف نداد. قرار است 17 درصد از سهام هلدینگ واگذار شود و تنها 20 درصد آن حاکمیتی باقی بماند. اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد باید انتهای آن دیده شود. نگرانی ما بیشتر مربوط به بعد تحریم است.
فارس: چرا؟
طهرانی صفا: در شرایط تحریم مجموعههای موجود در صنعت پتروشیمی از روی ناچاری هم که شده همسو و منضبط رفتار میکنند و از مکانیزمهای جدید بهره میبرند. چون برای بعد از دوران تحریمها برنامهریزی و هدفگذاری نشده است، هر کسی به سویی خواهد رفت.
مثلاً در گمرک میتوان گفت کسی مجاز نیست کالاهای مشخصی را زیر قیمت تعیین شده صادر کند. حقوق دولت هم گرفته خواهد شد. آن وقت همه میتوانند وارد بازار شوند.
اساساً بازار باید آزاد و مهیای انواع خرید و فروش باشد. اگر مکانیزمی برای بعد از تحریم طراحی شود نگرانیها بر طرف خواهد شد.
در همه کشورها این مکانیزمها طراحی شده و وجود دارد. مثلاً ترکیه برای واردات محصولات پتروشیمی ایران میزان مشخصی تعرفه گذاشته است که از 3 تا 14 درصد متغیر است. اما تعرفه را برای ورود محصولات کره، برزیل و اروپا صفر کرده است. طبعاً اگر کسی بخواهد در ترکیه واردات انجام دهد به سراغ آن کشورها خواهد رفت. یا به سمت قاچاق محصولات کشور ما خواهند رفت و طبعاً اگر گمرک ضعیف باشد این ماجرا تشدید خواهد شد.
در چین نیز در رابطه با متانول کار مشابهی کردهاند. محصولات پتروشیمی مانند نفت و گاز نیست و در اختیار افراد زیادی قرار دارد. اگر این مسئله مدیریت نشود با یک مصیبت بزرگ بعد از تحریم مواجه خواهیم بود.
*عواقب مصیبتبار عدم برنامهریزی برای دوره بعد از تحریمها
*هلدینگهای بزرگ سرمایهگذاری وظایف خود را در قبال توسعه صنعت پتروشیمی ایفا نمیکنند
*سرمایهگذاری PCC برای تولید 5 میلیون تن محصول
*پتروشیمیهای واگذار شده باید به طرحهای توسعهای سنجاق میشد
فارس: چه عواقبی باعث نگرانی شما شده است؟
طهرانی صفا: یکی از بزرگترین عواقب آن گسترش قاچاق محصولات پتروشیمی به خارج از کشور است. مشکل دوم، عرضه محصولات به چند قیمت مختلف است و احتمال بروز دمپینگ وجود خواهد داشت، حتی رشد صنعت پتروشیمی مانند دهههای گذشته نخواهد بود.
فارس: چرا؟ چه چیزی رشد این صنعت را متأثر میکند؟
طهرانی صفا: در گذشته حاکمیتی وجود داشت که پول را به صورت متمرکز وارد کشور میکرد. بخشی از آن را برای رفع نیاز مجتمعها به آنها میداد و بقیه آن را صرف توسعه صنعت و اشتغالزایی میکرد، اما در حال حاضر به دلیل نوع اجرای اصل 44 قانون اساسی، هلدینگها که سرشاخههای اصلی صنعت پتروشیمی هستند نقش خود را در توسعه صنعت پتروشیمی به خوبی ایفا نمیکنند.
چنانکه سود سهام پتروشیمیها را میگیرند و خارج می شوند. در سالهای آینده اگر تحریم برداشته شود و سرمایهگذاران به این صنعت وارد شوند اما دیدگاه توسعهای وجود نداشته باشد این شرایط همچنان ادامه خواهد داشت.
ببینید، بازرگانی پتروشیمی به عنوان یک برند از خود محصول صادراتی ندارد. اما در همین بازرگانی پتروشیمی برنامه توسعهای برای تولید 5 میلیون تن محصول وجود دارد. یعنی اگر PCC به عنوان یک برند واگذار شده، پروژههایی مثل پتروشیمی ایلام یا صدف عسلویه یا لردگان یا گچساران یا دهدشت یا خط دنا به آن واگذار شده است.
بالاخره چیزی حدود 4.5 یا 5 میلیون تن باید در 5 سال آینده به تولید کشور اضافه کند و این تولید اتفاق نمیافتد مگر به مدد تأمین منابع مالی ارزان قیمت. یعنی یا باید صندوق توسعه ملی و منابع فاینانس دیگر به کمک بیایند یا از طریق منابع فروش محصولات منابع کسب کند.
در گذشته چون مالکیت محصولات با شرکت ملی پتروشیمی بود، منابع حاصل از فروش محصولات صرف توسعه صنعت پتروشیمی میشد اما در تقسیم شرکتهای پتروشیمی در جریان واگذاریها دیگر این اتفاق ممکن نیست.
واحدهای تولیدی واگذاری شده باید به طرحهای توسعه بعدی سنجاق میشدند. یعنی کسی که به هر شکل و یا فرض صحت همه عملکردها، سرمایهگذاری کرده و این شرکت را خریده، باید مؤظف به اجرای طرحهای توسعهای شود.
فارس: یعنی به عنوان مثال تخفیف خوراک بگیرد به شرط اجرای طرح توسعهای؟
طهرانی صفا: بله. و یا اساساً واحد به شرط اجرای طرح توسعهای به او واگذار شود. اینکه شروع به صادرات محصول کنی و ارز آن را هم به مصرف برسانی که اصلاً معنا ندارد.
اجازه بدهید مثال دیگری بزنم. زمانی در آلمان شرقی واحدهای اقتصادی را واگذار میکردند. یک واحد صنعتی را به قیمت یک مارک واگذار میکردند و برای خریدار شرط میگذاشتند، نقشه اقتصادی و تجاری از او میخواستند و میگفتند این ساختار باید کاملاً زیرورو شود و تکنولوژی نیز غربی شود، توانایی و مهارت نیروی انسانی را نیز باید رشد دهید. تعدیل نیروی کار نداشته باشید.
دولت هم وامهای ارزان قیمت میداد و زمان تعیین میکرد که اگر فرد توانسته بود شرکت را مطابق معیارهای تعیین شده سودآور کند، شرکت به او تعلق میگرفت اگر هم نمیتوانست شرکت را از او پس میگرفتند. اینگونه نبود که کارخانه را واگذار کنند و طرف موجودی کالا را بفروشد و برود و فقط ساختمان آن باقی بماند و فردا هم کارگران پشت در بیایند.
*لزوم ایجاد یک سندیکا برای بازیگران اصلی صنعت پتروشیمی
*امکان راهبری صنعت پتروشیمی به وسیله خوراک
*عادت کشورهای اروپایی پس از تحریم بازگشتن با ارائه امتیازات خوب است
*در دوره تحریم شرکای تجاری واقعی را شناختیم
*تمایل اعراب برای سرمایهگذاری مشترک در پتروشیمی ایران
فارس: قبل از اعمال تحریمها دیدهایم که بخش قابل توجهی از این نگرانیها واقعی است و هر کسی توانسته محصول پتروشیمی صادر کند به این کار پرداخته است و رقابتهایی نیز بین شرکتهای ایرانی در بازارهای جهانی اتفاق افتاده و مسائل مربوط به قوانین آنتی دامپینگ پیش آمده است. پیشنهاد شما برای اینکه بعد از تحریمها به شکل مضاعف با این مشکلات مواجه نشویم چیست؟
طهرانی صفا: اگر انتظار داریم از سبد صنعت پتروشیمی 100 میلیون تن با احتساب 60 طرح در دست اجرا محصول خارج شود، کسانی که بازیگران اصلی این 100 میلیون تن هستند باید در کنار هم قرار بگیرند.
شرکت ملی پتروشیمی نیز باید به عنوان حاکمیت نقش پدر بزرگ این صنعت را باز میکند چون خوراک در اختیار این شرکت است و میتواند به راحتی به وسیله خوراک این صنعت را هدایت و راهبری کند.
با جمع شدن بازیگران اصلی این صنعت یک سندیکا یا تشکل ایجاد شود و در این سندیکا در وهله نخست همه نقاط ضعفی که در دوره تحریمها داشتهاند و پس از آن ابزاری که برای دستیابی به بازارهای صادراتی به آن نیاز دارند مانند ابزارهای پولی، بانک مشترک، نهادهای مورد نیاز و ناوگان لجستیک را طرح و درباره برطرف کردن نیازهایشان مشارکت کنند. یا در ابزارهای پرداختی و مسائل آموزشی مشارکت کنند.
ما در حال صحبت درباره 100 میلیون تن محصول پتروشیمی هستیم و قطعاً ایجاد سندیکا و قاعدهمند شدن به تجارت این میزان کالا کمک خواهد کرد.
نکته دیگر آن است که ما در دوره تحریم تجربیات زیادی اندوختهایم. دیدهایم چه کسی پای کار است و چه کسی نیست در سندیکایی که به آن اشاره کردم میتوانیم مشخص کنیم که با هر یک از طرفهای تجاری چگونه برخورد کنیم.
مثلاً بعضی شرکتها به ما میگویند بعد از باز شدن تحریمها با ما که دوره تحریم با شما بودهایم چه میکنید؟ ما را رها میکنید یا با ما میمانید؟
این خاصیت کشورهای غربی است که بعد از باز شدن فضا باز میگردند و با امتیازات خوب هم باز میگردند و از آنجا که این امتیازات بسیار جذاب است همه به سوی آنها میروند.
ما باید درباره نگه داشتن و ایجاد ثبات در بازارهایمان تصمیمگیری کنیم. مثلاً بگوییم با توجه به سوابق قبلی در بازار اروپا بیش از 10 درصد حضور نداشته باشیم یا اینکه در بازارهای چین، ژاپن، کره، هند و دیگر بازارهای چه میزان حضور داشته باشیم. اینها از جمله مواردی است که در آن سندیکا باید به آن بپردازیم.
ما قبلاً در بازار LPG هند حضور نداشتیم. هند هم به ما نزدیک است و حمل LPG به آنجا به جای 30 روز زمان حمل به کره جنوبی، 12 روز زمان میبرد. یا اینکه آینده LPG در چین به دلیل ممنوعیت استفاده از چوب جنگلها به عنوان سوخت و استفاده از سوخت پاک روبه گسترش است.
در عین حال باید به سابقه و گذشته بازارهای مختلف در شرایط تنش و بحران هم توجه کرد. در همین دو روزه اخیر از کشورهای حاشیه خلیج فارس تماسهای متعددی با ما گرفته شده است. برادر فلان شیخ ما را دعوت کرده و فلان تاجرهای عرب به اینجا آمدهاند. البته میخواهند فعلاً اسمی از آنها مطرح نباشد.
فارس: یعنی میخواهند محصولات پتروشیمی خریداری کنند؟
طهرانی صفا: نه. در واقع میخواهند در سرمایهگذاریها مشارکت کنند و در عین حال پولهای اضافهای که در این کشورها وجود دارد را به کار بگیرند. پیشنهاد سرمایهگذاری مشترک در ایران و خارج از ایران را ارائه میکنند.
ما واقعاً پتانسیل نیروی انسانی بسیار خوبی داریم و حیف که همه نیروی ما در تقابل به مصرف میرسد.
*پیگیری حقوقی خروج از تحریمها را رها کردیم چون صادراتمان روی ریل افتاد
*برای تامین نیاز داخل نیازی به وضع ممنوعیتهای صادراتی نیست
*نسخه همه مشکلات در 30 سال گذشته طراحی شده اما به آن عمل نمیشود
*سرمایهگذار خارجی با گرفتن روز به روز مجوز صادراتی کنار نمیآید
فارس: در جریان توافقنامه اخیر ژنو خود بازرگانی پتروشیمی هم از تحریم خارج میشود؟
طهرانی صفا: اساساً بازرگانی پتروشیمی به عنوان بخش خصوصی نباید از ابتدا در لیست تحریمها قرار میگرفت. ما در دادگاه در این باره طرح موضوع و پیگیری حقوقی کردیم.
بعد دیدیم که ما داریم کارمان را انجام میدهیم و چه لزومی دارد هزینه کلانی بابت وکیل و امثال آن بپردازیم؟ بنابراین از خیر پیگیری حقوقی گذشتیم.
فارس: یعنی برای شما صرفه اقتصادی نداشت که این مسئله را پیگیری حقوقی کنید؟
طهرانی صفا: نه. ما باید در آمریکا وکیل میگرفتیم و پول کلانی پرداخت میکردیم که ثابت کنیم ما بخش خصوصی هستیم. ما هم گفتیم بگذارید هر زمان بقیه تحریمها برداشته شد تحریم ما هم برداشته میشود.
فارس: همزمان با تحریمها، موضوعی به نام ممنوعیتهای داخلی صادرات محصولات پتروشیمی هم ایجاد شد، ممنوعیتهای صادراتی داخلی بیشتر جلوی فعالیت و صادرات شما را گرفت یا تحریمهای خارجی؟ البته بخشی از ممنوعیتهای صادراتی به دلایل مختلف از جمله بازنگشتن ارز حاصل از صادرات محصولات پتروشیمی از سوی بعضی شرکتها قابل درک بود، اما به طور عمومی شاید این کار بهترین راه حل نبود و مشکلات و موانعی برای صادرات محصولات ایجاد کرد.
طهرانی صفا: الان به اعتقاد من محصول به اندازهای در کشور تولید میشود که برای رفع نیاز داخل شما نیاز به ممنوعیت صادرات نداشته باشید در واقع کنترلها ضعیف است.
فارس: دقیقاً کدام کنترلها ضعیف است؟
طهرانی صفا: همه کنترلها اعم از کنترلهای بانکی، کنترلهای صادراتی و امثال آنها ضعیف است.
امسال 750 هزار تن محصول P.V.C در کشور عرضه کردهایم، در حالی که میزان مصرف آن در کشور 350 تا 400 هزار تن است. یعنی بقیه آن اضافه است. پس شما باید صادرات را تسهیل کنید. کنترلهای مورد نیاز را نیز قوی کنید که پول به سیستم بانکی بازگردد و ارز بیرون کشور باقی نماند.
به لطف خدا در این 30 سال نسخههای همه این مشکلات طراحی شده اما متأسفانه ما دست از آزمون و خطا بر نمیداریم و همواره مسیر را عوض میکنیم.
وقتی ما محصول اضافه داریم باید صادر شود قیمت آن را هم میتوان قیمت کف صادراتی تعیین کرد تا ارزان فروشی نشود.
درباره بازارهای هدف هم در سندیکایی که به آن اشاره کردم باید تصمیمگیری کرد تا شرکتها وارد بازار یکدیگر نشوند یا ناگهان همه محصولات به سمت چین یا اروپا سرازیر نشود.
نمیتوان دقیقاً آمار داد که کدام یک از این دو یعنی ممنوعیت صادرات از داخل یا تحریم خارجی تأثیر بیشتری داشته است. هر کدام را باید در جای خود دید و هر کدام تأثیر خود را داشتهاند.
ما اگر میخواهیم نفع این صنعت به کشور باز گردد و قدرت صادراتی ما افزایش یابد باید ابزارهای لازم را تدارک ببینیم و همچنین قوانین پایه را به درستی اصلاح کنیم تا تخلفات به حداقل برسد و نیازی به این همه دستگاه عریض و طویل نداشته باشیم.
ما دو هفته پیش در کار گروه تنظیم بازار بودیم و مدیرعامل پتروشیمی مهر برای گرفتن مجوز صادرات 30 هزار تن پلی اتیلن آمده بود. این پتروشیمی هم به غیر از آریا ساسول تنها پتروشیمی است که سهامدار خارجی دارد. وقتی کسی بخواهد در ایران سرمایهگذاری کند و بداند چنین نهادی وجود دارد که دائماً و دقیقه به دقیقه آن را کنترل میکند و باید مرتب مجوز صادراتی بگیرد، قطعاً برای او دافعه ایجاد خواهد شد.
به جای آن ابتدای سال میتوانند میزان صادرات را تعیین کنند. در حالت اقتصاد بازار آزاد حتی همین را هم نباید گفت. سقف تولید محصولات پایین دست مشخص است و مازاد آن را باید صادر کرد.
بورس هم الان برای ما تبدیل به داستان مجزایی شده و عملاً به ایجاد کننده ظرفیت برای عدهای تبدیل شده است.
*اشکالات استفاده از سازوکار بورس در عرضه محصولات پتروشیمی
*انبار تولیدکننده تبدیل به انبار دلال شده است
*وزارت صنعت نباید در قیمتگذاری بورس کالا دخالت کند
*وقتی 40 هزار تن محصول در بورس به وسیله یک نفر خریداری میشود قطعا مشکلی وجود دارد
فارس: ساز و کار بورس در همه جای جهان ایجاد شفافیت و حداکثر کردن منافع و امثال آن است. اما ظاهراً در ایران از ساز و کار بورس به اشتباه استفاده میکنیم و به همین دلیل ماجراهای مربوط به دلالیها، افزایش قیمت، فاصله قیمت محصولات فروخته شده در بورس و محصولی که در بازار آزاد به دست مصرف کننده واقعی میرسد یا بدتر از آن قاچاق، ایجاد شده است. به نظر شما به عنوان یک عرضه کننده عمده مشکل اصلی ما در استفاده از ساز و کار بورس چیست؟
طهرانی صفا: همانطور که شما گفتید بورس برای شفاف کردن فضا مورد استفاده قرار میگیرد یعنی ما وارد بازار شویم تا قیمتهای واقعی استخراج شود. کسی را هم در بورس مجبور نمیکنند که چنین یا چنان کند ضمن اینکه درباره آنچه ما در اینجا به عنوان بورس کالا و بورس سهام داریم نکاتی وجود دارد.
شما در بازار سهام شفافسازی میکنید و خریدار سهام ریسکها را میبیند. اگر اطلاعات درستی هم کسب نکند در بازار بازنده میشود.
در بورس کالا تبصره درست کردهایم و روی قیمت ملاحظاتی وضع کردهایم که مثلاً FOB منهای 5 درصد باشد یا اینکه کالا باید دوباره در بورس عرضه شود. خریداران باید در سایت بهینیاب ثبتنام کنند و کد رهگیری دریافت کنند یا اینکه واحدهای صنعتی نمیتوانند کمتر از 10 تن خرید کنند.
واحدهای صنعتی هم عمدتاً مشکل پولی دارند پس عملاً کالا در اختیار دلالان قرار میگیرد و محصول را میخرند، به صاحب کد رهگیری مبلغی برای استفاده از پروانهها و پرداخت میکنند و از آن طرف هم کالا را به قیمتهای بالاتر میفروشند.
من با مدیر عامل پتروشیمی اروند دو هفته پیش صحبت میکردم. ایشان به من میگفت ما محصول P.V.C در انبار داریم. محصول را عرضه کردهایم، خریدار هم خریده است اما برای بردن آن اقدام نمیکند. انبار تولید کننده تبدیل به انبار دلال شده است. دلال منتظر است که ببیند وضعیت قیمت چه میشود. صبر میکند قیمت بالا برود و بعد کالا را منتقل میکند. کاری هم از دست تولید کننده بر نمیآید. به او گفتم جریمه انبارداری را بالا ببرد میگوید مگر چه قدر میتوانم جریمه را بالا ببرم.
البته باید تاکید کنم که با سیستم سابق پتروشیمی درباره دادن حواله هم صد در صد مخالفم. شما در این بازار خریداران طلایی یا مشتریان اصلی را میشناسید که مصرف آنها و رشد مصرف آنها مشخص است. قیمت هم ماه به ماه بر اساس بازار تعیین میشود و میتوان مستقیم به آنها محصول داد و نیازی به ورود به ساز و کار بورس نیست. شرکت خریدار هم با چند هزار کارگر میخواهد کار کند و کار دیگری با محصولات نمیکند.
یک بخش هم وجود دارد که از واحدهای کوچک تشکیل شد و آنها نمیتوانند برای خرید مستقیم به بورس یا حتی PCC مراجعه کنند. این واحدها را میتوان در قالب اتحادیهها تجمیع کرد. پیش از این هم اینگونه بود و همین الان هم چنین اتحادیههایی وجود دارند.
شرکتها کالا را وارد میکنند و لیست اعضا یا مشتریان خود را ارائه میکنند، قیمت هم آزاد میشود. شرایط فعلی تبدیل به محل منفعتی برای کارگزاریهای بورس کالا شده است، دو سال پیش تعداد این کارگزاریها 8 عدد بود الان به 80 عدد رسیده است.
یک بار در جلسهای به آقای صالحآبادی گفتم من اصلاً به بورس هیچ اعتقادی ندارم، پرسید چرا؟ گفتم بورسی که در آن 40 هزار تن از یک محصول عرضه شود و همه آن را یک نفر بخرد قطعاً مشکلی دارد.
الان قیمت واقعی یک محصول کیلویی 1400 تومان است،اما آنچه نصیب تولید کننده میشود تنها 1100 تومان در هر کیلو است. این مابهالتفاوت هم تقسیم میشود. در این شرایط حتی قیمت تمام شده هم نصیب شرکت تولید کننده نمیشود و تولیدکننده زیانده میشود. یعنی مجتمعی به عظمت تندگویان باید ضرر بدهد اما سود هنگفت باید نصیب دلال شود.
ما به وزارت صنعت، معدن و تجارت هم گفتیم و به آقای نعمتزاده هم تأکید کردیم که کمک کنند. یعنی اولاً ساختار کمیته تنظیم بازار را تغییر دهند و بخش حاکمیتی را در شرکت ملی صنایع پتروشیمی تعریف کنند. ثانیاً اگر میخواهند صادرات را کنترل کنند سهمیههای صادراتی را سالانه تعیین کنند و در بورس دخالت قیمتی نکنند.
*مکانیزم قیمتگذاری وزارت صنعت در بورس حتما باید حذف شود
*ارز کلانی از صادرات محصولات پتروشیمی به کشور باز گردانده نشد
*دو شیوه غلبه بر تحریم کاتالیستهای پتروشیمی
*فروشندگان کاتالیست از تحریم ایران ضرر کلانی متحمل شدند
*حاکمیت باید برای دوره بعد از تحریم برنامه ریزی کند
فارس: در این باره پیشنهادی مطرح شده است درباره اینکه شرکتها قیمت خوراک محصول صادراتی را به ارز بپردازند و قیمت خوراک محصول فروش داخل را به ریال، اساس تعیین میزان فروش داخل و صادرات نیز میزان محصول فروش رفته در بورس کالا باشد. نظر شما به عنوان یک عرضه کننده در این باره چیست؟
طهرانی صفا: بسیار پیچیده میشود. اصولاً هر چه مکانیزمهای مالی زیادتر و پیچیدهتر شود راه فرار برای اهلش بازتر میشود. ببینید در مجلس ما مطابق همه دنیا قانون گذاشته شده است اما باز هم مشکل داریم. قانونها جلوی همدیگر را میگیرند. لذا تنها بازار باید به سمت قیمتگذاری واقعی و مکانیزم رقابت و خود کنترلی پیش برود.
فارس: یعنی مکانیزم قیمتگذاری وزارت صنعت حذف شود؟
طهرانی صفا: بله، بله، بله حتماً. ما محصولاتی داریم. در بخشی از آن مانند EPS و SPR و امثال آن کمبود وجود دارد و من به یاد نمیآورم از ابتدای تشکیل شرکت حتی زمان فروش حوالهای اختلاف قیمت حواله و بازار در هر کیلو به 5 هزار تومان رسیده باشد.
شما به بندر امام تکلیف کردهاید که SPR را با قیمت مشخصی در بورس کالا عرضه کند. کالا در بورس عرضه میشود، خریداران آن را میخرند و با اختلاف 5 هزار تومان در هر کیلو به تولید کننده محصولات پایین دستی میفروشد.
دستگاههای کنترلی باید نظارت کنند که این محصول به کدام شرکت فروخته شده و به کالای نهایی تبدیل شده یا نه. همزمان باید مکانیزمهای وارداتی تعریف کرد تا کمبود محصول در داخل جبران شود.
ارز کلانی حاصل از صادرات پتروشیمی خارج از کشور باقی ماند. با این ارز میشد محصولات مورد نیاز را وارد و کمبودها را جبران کرد.
کار پیچیدهای هم نیست صادرات هر مجتمع مشخص است، مصارف ارز آن هم مشخص است. بخشی صرف واردات کاتالیست و قطعات میشود. بقیه آن چه میشود؟ همین الان شما چقدر میتوانید در انگلستان ارز به همراه داشته باشید؟ یا در آلمان؟
فارس: برداشته شدن تحریمها به واردات کاتالیستها و تجهیزات کمک میکند؟ این مورد تا چه میزان روی افزایش تولید مؤثر است؟
طهرانی صفا: شما چه بخواهید و چه نخواهید کاتالیستها به طراحی مجتمعها گره خورده است.
یعنی در طراحی پروسه تولید صاحب لیسانس به گونهای طراحی میکند که کاتالیست خاصی در روند تولید استفاده شود و جایگزین هم نداشته باشد. بالطبع کمبود این کالای انحصاری مشکل ایجاد میکند. البته قطعات و تجهیزات مشکلات کمتری دارد و بسیاری از آنها قابل ساخت در داخل است یا ساخته شده است اما کاتالیست یک فنآوری است که سازنده آن و صاحب لیسانس از فروش آن سود هنگفتی میبرند و این سود در پروسه تولید ادامه خواهد داشت و بازار آن تضمین شده است.
در مورد کاتالیست دو حرکت انجام شد. بعضی کاتالیست های پایه در داخل ساخته شد که مورد استفاده هم قرار گرفت از طرفی بازیافت کاتالیستها هم در دستور کار قرار گرفت چنانکه پایههای کاتالیستهای استفاده شده دوباره موادگذاری و مورد مورد استفاده قرار گرفت.
قیمت کاتالیست بالا است و تولیدکنندگان کاتالیست هم از تحریم زیان کلانی متحمل میشوند یعنی سود فروشنده کاتالیست به مراتب بیشتر از سود مصرف کننده آن است لذا در صورت باز شدن تحریمها، این زمینه هم یکی از زمینههایی است که فروشندگان به سرعت وارد میشوند. قطعاً این باز شدن تحریم و آمدن کاتالیست روی میزان تولید و فروش محصولات پتروشیمی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
فارس: در انتها تصور میکنید مهمترین نکتهای که برای سیاستگذاری آینده بعد از تحریمها باید مورد توجه قرار بگیرد چیست؟
طهرانی صفا: بخشهای حاکمیتی درباره صنعت پتروشیمی برای دوره بعد از تحریمها باید به دقت برنامهریزی کنند. سابقه تاریخی آن هم وجود دارد. بعد از پذیرش قطعنامه 598 همه واحدهای تولیدی دچار مشکل شدند و بسیاری از آنها زمینگیر شدند.
در آن زمان نرخ ارز ناگهان کاهش پیدا کرد و به 50 تومان رسید. شرکتها برای هزینهها و درآمدها را بر اساس قیمتهای خاصی برنامهریزی کرده بودند. نشستهای متعددی برگزار شد که با این قیمت ارز چه کنیم؟ کمیتههایی در وزارت بازرگانی شکل رفت که چه کنیم ارز از این پایینتر نیاید. این همان نگرانی رئیس کل بانک مرکزی است، البته در آن زمان افراد مطلع گفتند نگران نباشید قیمت ارز خود به خود رشد خواهد کرد.
اما بخشهای حاکمیتی باید درباره شرایط بعد از تحریمهای پتروشیمی و پراکندگیهای ناشی از آن به دقت برنامهریزی کنند.