راهکارهای حل معضلات کنونی صنعت پتروشیمی در گفتگو با مهندس محمدحسن پیوندی ، کارشناس صنعت پتروشیمی کشور

موقعیت فعلی صنعت پتروشیمی،تحت تاثیر چند موضوع است : نحوه خصوصی سازی ، هدفمند کردن یارانه ها و دیگری هم پدیده خطوط لوله اتیلن که در مورد آخر ، من با این پدیده ، صددرصد موافق نبودم ؛ چون خوراکها در دریا و یا نزدیک دریاست، جای پتروشیمی در سواحل طولانی خلیج فارس و دریای عمان است ؛ پتروشیمی ها به همان نسبتی که به خوراک نیاز دارند به آب هم برای خنک کردن نیاز دارند و به همان نسبت هم به دریای آزاد و بنادر احتیاج دارند .به خصوص اینکه ما با قطر مخزن مشترک داریم ، و مجبوریم تهاجمی از این مخزن برداشت کنیم چون منافع ملی ما ایجاب می کند. لذا ناخودآگاه حجم زیادی محصولات صادراتی داریم.

مهندس محمدحسن پیوندی ، کارشناس صنعت پتروشیمی کشور و دبیر کل سابق انجمن صنفی کارفرمایی پتروشیمی در گفت و گو با خبرنگار ما ضمن ارزیابی شرایط کنونی صنعت پتروشیمی، راهکارهایی برای ساماندهی این بخش ارایه کرده است:

جناب آقای مهندس با توجه به تغییر و تحولات صورت گرفته طی ماه های اخیر، در حال حاضر فضا و شرایط جدیدی بر کشور و صنعت نفت حاکم شده است. به عنوان نخستین پرسش، با نگاهی اجمالی به گذشته صنعت پتروشیمی کشور و رخدادهای آن، ارزیابی جنابعالی از جایگاه کنونی این صنعت چیست؟

اگر نگاهی گذرا به این بخش بیندازیم،می بینیم صنعت پتروشیمی ایران چند مرحله را پشت سر گذاشته است: ابتدا مرحله بوجود آمدن و پیدایش است که در حدود سال ۱۳۴۳ با پتروشیمی مرودشت شیراز وبنگاه شیمیایی ایران شروع شد و بلافاصله با ایجاد شرکت ملی صنایع پتروشیمی زیر پوشش شرکت ملی نفت ایران قرار گرفت که در آن تاریخ ، محور توسعه صنعت پتروشیمی کشور یکی نیاز کشاورزی به کود شیمیایی بوده و به همین دلیل هم با تولید کود شروع شده است. یکی هم جذب گازهای گوگردی مناطق نفت خیز بوده که به ایجاد پتروشیمی رازی یا شاپور آن موقع منجر شده که گازهای ترش مسجد سلیمان را جذب کرده و بعد یک واحد کوچک کود شیمیایی ایجاد شده است .یکی هم در منطقه فلات قاره بوده که پتروشیمی خارک بوجود آمده که با گازهای حاصل از استحصال نفت خام در بخش فلات قاره یک مقداری تولید گاز مایع شده و یک مقداری گوگرد و بعد هم از گازهای مشعل های پالایشگاه آبادان پتروشیمی آبادان ایجاد شد. ما در خاورمیانه اولین کشوری بوده ایم که پتروشیمی ایجاد کرده است. در آن تاریخ در خاورمیانه پتروشیمی نبود. اولین کشوری هم بودیم که پلیمر با ظرفیت محدود پی وی سی را در آبادان تولید کردیم. این موارد، فاز بوجود آمدن صنعت پتروشیمی ما بوده است. باید گفت همه اینها به جز پتروشیمی شیراز با جذب سرمایه گذاری خارجی بوده است و فاز توسعه ی بعدی , پتروشیمی فارابی فعلی با مشارکت ژاپنی ها صورت گرفته وبزرگترین پتروشیمی خاورمیانه با مشارکت ۵۰-۵۰ ژاپنی ها با ایران در آن تاریخ بوده که بر اساس گازهای حاصل از استحصال شش میلیون بشکه نفت خام , پتروشیمی بندر امام فعلی یا ایران ژاپن سابق سرمایه گذاری شد تا در بهمن؛ ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب اسلامی مشارکت دچار مشکل شد و ژاپنی ها خواستند که کار را ادامه بدهند اما در شهریور ۵۹ شروع جنگ تحمیلی و حمله به مجتمع منجر به مفارقت ژاپنی ها شد و یک دوران رکود در زمان جنگ پیش آمد؛ چون پتروشیمی در مناطق جنگی قرار داشت، چه در خارک، چه در ماهشهر ،چه آبادان، و مورد حمله سنگین بود. ماهشهر حدود ۳۰ مرتبه مورد حمله قرار گرفت . بلافاصله بعد از آتش بس در برنامه ۵ ساله اول در پتروشیمی های اراک، اصفهان، تبریز ،خراسان و ارومیه سرمایه گذاری شد . دلیلش این بود که چون زمان جنگ نمی شد در مناطق عملیاتی جنوب کار کرد براساس خوراکهای حاصل از پالایشگاهها ، پالایشگاه اصفهان و تبریز وپالایشگاه خانگیران این چند مجتمع با ظرفیت متوسط احداث شد. طراحی آن در زمان جنگ و اجرا بلافاصله بعد از آتش بس شروع شد. طی برنامه دوم و سوم که من افتخار مدیریت برنامه ریزی را از سال ۱۳۷۷ تا زمان بازنشستگی، در فروردین ۸۹ داشتم برای کلیه طرحهایی که در ماهشهر و عسلویه در برنامه دوم و سوم اجرا شد مطالعه دقیقی صورت گرفت.خوراکهای حاصل از منطقه خوزستان در ماهشهر و آنچه که در عسلویه براساس دسترسی به خوراکهای حاصل از فازهای ۱و۲و۳ پارس جنوبی و میعانات قابل دسترس بود مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا" مجموعه طرحهای منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی و منطقه عسلویه تحت عنوان طرحهای برنامه دوم و سوم اجرا گردید.هنوز هم هر چه افتتاح شده و می شود همان واحد هایی است که ما در برنامه ی سوم وچهارم داشتیم و هنوز هم یکی از آن واحد ها افتتاح نشده که آن هم یک واحد ۲۰۰هزار تنی ABSپتروشیمی جم است.آنچه که طی ۸-۷ سال گذشته افتتاح شده، واحد هایی است که در برنامه دوم وسوم ، پتروشیمی انجام داده و فاینانس آنها در آن تاریخ انجام شده است . این موقعیت گذشته این صنعت است که بدان اشاره شد .

در جایگاه کنونی این صنعت که فراز و نشیب هایی را سپری کرده ، چه عواملی سهم بیشتری داشته اند؟

موقعیت فعلی صنعت پتروشیمی،تحت تاثیر چند موضوع است : نحوه خصوصی سازی ، هدفمند کردن یارانه ها و دیگری هم پدیده خطوط لوله اتیلن که در مورد آخر ، من با این پدیده ، صددرصد موافق نبودم ؛ چون خوراکها در دریا و یا نزدیک دریاست، جای پتروشیمی در سواحل طولانی خلیج فارس و دریای عمان است ؛ پتروشیمی ها به همان نسبتی که به خوراک نیاز دارند به آب هم برای خنک کردن نیاز دارند و به همان نسبت هم به دریای آزاد و بنادر احتیاج دارند .به خصوص اینکه ما با قطر مخزن مشترک داریم ، و مجبوریم تهاجمی از این مخزن برداشت کنیم چون منافع ملی ما ایجاب می کند. لذا ناخودآگاه حجم زیادی محصولات صادراتی داریم.

قبل از اینکه به سایر عوامل موثر بپردازیم،بفرمایید طرح خط لوله اتیلن ، سیاسی نبود؟

 

می توان گفت بهر حال برای جبران خسارتهای سنگین به منطقه غرب کشوردر زمان جنگ مطرح شد تا در استانهای غربی به نحوی کمک به مردم باشد ولی باید دانست که به نوعی می تواند تاثیرات اجتماعی هم بگذارد، مردم شرق کشور هم توقع چنین چیزی را داشتند خط غرب را دولت بر اساس قانون مصوب کرد اما برای شرق که مطرح شد ، جلویش ایستادیم چون برای غرب اگر عملیست ولی سخت است، طرح شرق غیر ممکن است. چون در شرق آبی نیست که بتوان صنایع را چرخاند. بهرحال خط غرب تصمیم دولت بودو با بهره برداری از واحد کرمانشاه باید تلاش کرد که سایر واحدها نیز عملیاتی شوند.

اگر از خط لوله اتیلن بگذریم، نقش سایر عوامل تاثیر گذار بر این صنعت را چگونه می بینید؟

همانطور که اشاره کردم، به هر حال پتروشیمی تحت تاثیر چند مساله قرار گرفت . نحوه خصوصی سازی غلط ترین کاری بود که اتفاق افتاد چون پتروشیمی یک صنعت یکپارچه وبهم پیوسته است .در این که پتروشیمی یک صنعت خصوصی است وکار دولت نیست، تردیدی وجود ندارد. ولی در کشورهای نفت خیز که خوراک دست دولت است این موضوع،به یک تفکر و تدبیر جداگانه ای نیاز داشت .من معتقد بودم که پتروشیمی باید سهامش در بورس عرضه شود کسی هم نگران ارزان فروشی سهام آن به مردم نباشد ، صنعت پتروشیمی کشور ارثیه ما نیست ، بلکه ارث همه ۷۰ میلیون آحاد ملت و نسلهای آینده است.چون از منابع نفت وگاز تغذیه می شود . همانطور که می دانیم، پتروشیمی به لحاظ مالی تقریبا صنعت خودکفایی است و هیچ کمکی پیدا نمی کردید که به صنعت پتروشیمی از سرفصل بودجه کشور داده شود . در برنامه های اول امتیازاتی مبنی بر اعطای معافیت های مالیاتی به آن داده شد به شرطی که آن منابع را صرف توسعه بکند . حتی این اواخر به ضمانت وزارت امور اقتصادی و دارایی یا بانک مرکزی نیاز نداشت و ضمانتش تولید و صادراتش بود . با آتش بس ظرفیت تولید پتروشیمی از حدود ۲ میلیون تن به ۴۷/۸ تن رسید تا الان که حدود ۵۶ میلیون تن است. می بینیم صنعت پتروشیمی پتانسیل ویژه ای را به این شکل دارد. در مورد مراحل خصوصی سازی ما این نظر را داشتیم که به بورس برود و آنچه را که مردم , من , شما و آحاد ملت میتوانند بخرند وحتی اگر دولت، سهام عدالت هم می خواهد بدهد از اینجا به قشر دهک های ضعیف جامعه بدهد و کلی باشد چون این صنعت در مجموعش سودده است .ممکن است در بعضی از این حلقه ها سر به سر باشد اما نیاز کشور است و در بعضی جاها پرسود باشد و یا سود کمی داشته باشد؛ ولی در مجموع صنعتی است که ارزش افزوده وسود می دهد واشتغال ایجاد می کند پس ما گفتیم که این صنعت عرضه شود ومردم آنچه را که می توانند بخرند ،بخرند وآنچه که ماند، آن موقع به صندوق ها و فاند ها و منابع بازنشستگی و ... بدهند . در تمام دنیا منابع سرمایه خارجی منابع توسعه سرمایه گذاری هستند نه حتما در پتروشیمی، در شاخه های مختلف از بیمه تا خودرو و... از جمله در کشور خودمان بهترین جا صنعت پتروشیمی است این اتفاقها باید رخ می داد ولی به خاطر اینکه سرعت خصوصی سازی را افزایش بدهند ، بلافاصله بعد ازابلاغ فرمان مقام معظم رهبری، چون می خواستند خصوصی سازی را تسریع کنند ،دیدند بهترین جا پتروشیمی است و شروع کردند بدون اینکه توجه داشته باشند حلقه ها را قطع کردند , وقتی زنجیره ها قطع شوند، مشکلات زیادی ایجاد می شود همانطور که الان هم خیلی از شرکت ها دچار مشکل شده اند مثلا واحد پلی پروپیلن که محصولی بسیار پر مشتری دارد و در صنایع داخلی بسیار تاثیر گذار است را بخش خصوصی با سرعت جذب کرده چون تولید کنندگان موکت و فرش ماشینی ، قطعه سازان و الیافی ها و ... ،همه اینهارا توانستند جذب کنند ولی کسی شاخه آروماتیک را برنداشته کسی نبوده که الفین هائی را که با خوراک مایع کار می کرده بردارد که اگر هم برداشته الان مشکل خوراک دارد در تقابل با اتیلنی که از اتان تولید می شود. این از تبعات نحوه خصوصی سازی است اما مشکل دیگر به هدفمند کردن یارانه ها بر می گردد. ما وقتی از هدفمندی حرف می زنیم ،واقعا باید هدفمند کار می کردیم . اما هدفمند کردن یارانه ها را روی چه ماده ای انجام دادیم؟ روی هیدروکربر اعمال کردیم ،روی حامل های انرژی و سعی کردیم قیمت بنزین وگازو ... را منطقی تر کنیم. ولی باید در نظر داشت این هیدروکربور ، برای خودرو، فقط یک سوخت است . همینطور برای یک نیروگاه ویا برای صنعت آلومینیوم، انرژی محسوب می شود. حالا در فولاد مقوله کک به نحوی نقش دیگری هم دارد. اما در صنعت پتروشیمی ،این ،خوراک است یعنی تبدیل به کالا می شود.من در مقاله ای که در پیام پتروشیمی چاپ شده، مثال زدم که بیش از ۵ درصد هیدروکربور کشور در همین زمان وارد صنعت پتروشیمی نمی شود .این روزها چون صادرات نفت خام ممکن است کم باشد، این عدد هم ممکن است تغییر کند. ولی در سال ۸۸و۸۹ من محاسبه کردم، کل هیدروکربوری که وارد صنعت پتروشیمی می شود و همینطور کل گازهای همراه و اتانی که وارد این صنعت می شود اگر جمع شود، نسبت به جمع هیدروکربوری که ما از مخازن استخراج می کنیم بیش از ۵ درصد نیست . بقیه یا با کشتی به شکل خام از کشور خارج می شود یا وارد فرایند سوخت می شود. من مثال زده بودم که وقتی فرمول کلی هیدروکربور را در نظر بگیریم:

CnHm+(n+m/ ۴ )O ۲ →nCO ۲ +(m/ ۲ )H ۲O+ΔH

می بینیم این کربن وهیدروژنی که میلیاردها سال گذشته از بدن جانوران وگیاهان و تبدیل به هیدروکربور شده را با سرمایه گذاری که در پارس جنوبی کردیم ،بیرون می آوریم که سرمایه گذاری کمی هم نیست و بعد با این چه می کنیم یا سوار بر کشتی به خارج می فرستیم یا ۵ درصدش را تبدیل به کالا می کنیم . یعنی این CO ۲یک آلودگیست ، بخارآب هم از اگزوز توربینهای گازی هوا می رود ، ولی از همین ۵ درصدی که به صنعت پتروشیمی و به عسلویه داده ایم ، میلیونها تن کالا تولید شده،هزاران شغل ایجاد شده ،شغل فقط این نیست که کسی صرفا در پتروشیمی جم یا کاویان کار کند بلکه اشتغال غیر مستقیم را هم باید حساب کرد: الان چند ایرباس در عسلویه می نشیند و قبلا چند تا می نشست؟ من یک بار ازمسئول تغذیه عسلویه در زمان برنامه سوم پرسیدم که روزی چقدر برنج طبخ می کنید گفت روزی ده تن ! مثلا همین فرآیند چقدر شغل ایجاد می کند؟اگر ما در این کشور به دنبال اشتغال هستیم باید به سراغ پتروشیمی برویم .حالا در هدفمندی یارانه ها به جای اینکه صنعت پتروشیمی را مورد توجه قرار دهیم ، قیمت هارا گران کرده ایم ! درنتیجه صنعت پتروشیمی توسعه پیدا نکرد. حق صنعت پتروشیمی این است که قیمت خوراکش بیشتر وگرانتر از خوراک منطقه نباشد.

از بعد از هدفمندکردن یارانه ها طی این دوسال گذشته ما توسعه محسوسی در صنعت پتروشیمی داشتیم؟

افتتاح هایی که شده متعلق به برنامه دوم وسوم بوده الان هم که حرف از بالا رفتن تولید وصادرات و فروش می زنیم به خاطر سرمایه گذاری هایی است که در گذشته اتفاق افتاده ، هر پروژه ای پنج شش سال طول می کشد که به تولید برسد ولی حجم زیادی از واحدهای متانول بعد از فرایند خصوصی سازی قرار است اجرا شود ، ۸-۷ واحد متانول در عسلویه جانمائی شده است. دوسال است که قرار است از فاینانس چین تامین بشود (که در اصل پشتوانه اش منابع مالی خودمان در چین است) اما نهایی نشده است. من مخالف این نیستم که یکدفعه ۸-۷ واحد متانول داشته باشیم ولی معتقدم که از این به بعد صنعت پتروشیمی باید احیا شود. چون کشور ما پتانسیل بزرگی در جهان دارد . منحصر به فرد است . هیچ کس به اندازه ما همه این ظرفیت ها را یکجا ندارد. درگاز درجا درگزارش بریتیش پترولیوم که ژانویه ۲۰۱۳ منتشر شده، روسیه را پشت سر گذاشته و اول شده ایم ( البته درجاست).ولی برنامه دوم وسوم نشان داده که می توانیم همان روند را ادامه دهیم ولی این راه دارد :یک اینکه افراط و تفریط نکنیم یعنی مثلا طبق همین قوانین و مصوبه فعلی ،دولت می تواند تا ۴۹ درصد سهم داشته باشد یعنی می تواند در سرمایه گذاری حضور داشته باشد. من معتقدم دولت حداقل بیست درصد تا سی درصد طبق همین قانون فعلی و در همین طرحهای فعلی که هنوز روی زمین است و انجام نشده، سهمش را حفظ کند تا به تولید ملی کمک کند. وقتی به تولید رسید، دوسال هم نگاه دارد و تکلیف بازپرداخت فاینانس را معلوم کند ،از چین یا اروپا یا هر جا که باشد، مشکلاتش را مدیریت کند ؛ بدون حضور تیم شرکت ملی صنایع پتروشیمی این طرح ها به این سادگی راه نخواهد افتاد باید این طرحها را به تولید برساند،اصطلاحا باید للگی برای این طرح ها بکند.وقتی دولت وجود داشته باشد ،جذب فاینانس راحت تراست ،چون طرف دیگر می بیند که کشور جمهوری اسلامی در آن مشارکت دارد.این کشورقدرتمند و نفت خیز است و لذا کار هم از طرف خارجی خیلی راحت تر انجام می شود وهم سرمایه گذار ایرانی خیالش راحت می شود که این پولی که برای سرمایه گذاری آورده برای ۵ سال دیگر سود ده است.

یعنی کماکان دولت نقش تصدی گری هم داشته باشد ؟

درصدی از تصدی را تا دوسال مشروط ومحدود داشته باشد . باید صنعت پتروشیمی احیا شود من مثلا عرض کردم که ارزش واقعی پارس جنوبی به توسعه صنعت پتروشیمی است. وگرنه این که ذخایر خام را با کشتی به خارج بفرستید یا به عنوان سوخت استفاده شود که هنر نیست! مهم این است که به پتروشیمی و زنجیره های پایین دستی آن برسانید. درهمین زمینه پیشنهادی دادم: اولا ما هیچ تخفیفی به خوراک نمی دهیم وقتی با ترازوی فوب می سنجیم چون نقش زیادی در تعیین آن نداریم بعد هم اینکه اصلا کجای خلیج فارس نقطه فوب است؟ کشورهای منطقه با ترازوی فوب ،سهم بیشتری در قیمت فوب دارند تا ما .پس وقتی با ترازوی فوب می سنجیم این اسمش تخفیف نیست . اگر می توانیم تخفیف بدهیم ،بدهیم تا بتوانیم جذب سرمایه گذار کنیم تا سی درصد همان تخفیفی که کشورهای منطقه به صنعتشان می دهند ما هم منوط به سرمایه گذاری در پایین دستی تخفیف دهیم. بالاخره دنیای رقابتی است.دوم اینکه با شرایطی به بخش خصوصی تخفیف دهیم ،می گوییم وقتی به تو سی درصد تخفیف می دهیم که از سود این سی درصدی که دادیم روی صنایع پایین دستی سرمایه گذاری کنید.به این صورت صنایع پایین دستی هم راه می افتد،سرمایه گذار هم حرفی نداردو تشویق می شود، مثل این می ماند که مجلس معافیت مالیاتی اجرا کند و بگوید که به شرطی این امتیاز را می دهم که آن را صرف توسعه کنید می توانیم بگوییم هر کس اعم از خارجی یا داخلی البته با اولویت داخلی، چنانچه در پتروشیمی ایران سرمایه گذاری کند ،بیست تا سی درصد تخفیف می گیرد و معادل این سی درصد منافعی که می برد را باید در واحد پایین دستی سرمایه گذاری کند. مثلا اگر متانول می زند بعدش فرمالدئید بزند و ufc . سرمایه دار واقعی آن سرمایه داری است که سرمایه گذاری را دوست دارد دوست ندارد که پول را نگه دارد یا تبدیل به دلار کند و به خارج از کشور ببرد یا سکه بخرد.در این صورت سرمایه گذار واقعی جلو می آید . پس باید به این وسیله صنعت پتروشیمی احیا شود.

این آسیب ناشی از نحوه خصوصی سازی که به تکه تکه کردن صنعت پتروشیمی منجر شده را چطور می شود ترمیم کرد؟

 

آنهارا باید مدیریت کرد .چون آب رفته را نمی شود به جوی برگرداند ونمی شود پس گرفت . باید وارد فاز جدید صنعت پتروشیمی بشویم . البته ما امیدواریم که به تناسب با فعالیت مجموعه دولت جدید در تمام شاخه ها حرکت اتفاق بیفتد. در بحث روابط بین الملل اتفاقات خوبی بیفتد. همین سخنرانی آقای رییس جمهور چه در مجلس و چه در تنفیذ بر همه چیز تاثیر دارد و باید روی این محور ها حرکت شود و روابط بین الملل عادی وروان بشود تا جریان سرمایه ، جاری باشد و سرمایه گذاری اتفاق بیافتد.این را با توجه به همه موانع و مشکلاتی مثل اینکه فرهنگمان اجازه بعضی چیزها را نمی دهد که مثل قطر عمل کنیم، می گویم. در پارس جنوبی اول مسئله خوراک را حل کنیم. الان در همین زمینه اگر پارس جنوبی توسعه پیدا نکند، برای صنعت پتروشیمی خوراکی نداریم . پس باید توسعه سریع فازهای پارس جنوبی ادامه پیدا کند؛ به تناسب پارس جنوبی که توسعه اش ادامه می یابد، پتروشیمی هم به روش فوق به توسعه ادامه دهد: من روشی را به عنوان عضو کارگروه انرژی در برنامه پتروشیمی به دولت وآقای رییس جمهور پیشنهاد کردم : اینکه دولت طبق همین قوانین فعلی صنعت پتروشیمی را یک پلت فورم و زیرساخت برای توسعه کل کشور بداند. وقتی رئیس جمهور احمدی نژاد در زمستان ۸۸ اولین بار کلید شروع هدفمند کردن یارانه ها را زدند همان روز به صنعت پتروشیمی اعلام شد که محصولات خود را به قیمت مرداد بفروشید.چرا؟ چون در فاصله ی مرداد تا آذر و دی وبهمن، سی دلار طبق بولتن اوپک قیمت نفت خام افزایش پیدا کرده بود.( به دلایل مختلف و بحرانهای جهانی )در نتیجه چون می دانستند وقتی قیمت جهانی نفت خام بالا می رود ، قیمت محصولات پتروشیمی افزایش پیدا می کند از آنجا که صنعت پتروشیمی تغذیه کننده حدود سی هزار زنجیره صنعت داخلی است (البته آمارشرکت بازرگانی پتروشیمی شاید۳هزار تا باشد، چون زنجیره های کوچکتر را دربر نمی گیرد) ، این نگرانی را داشتند که بر قیمت کل کالاهای مرتبط تاثیر بگذارد وکسی فکر کند که به خاطر هدفمند کردن یارانه هاست در صورتی که به خاطر بحرانهای بین المللی بود. این نقش زیرساختی بودن صنعت پتروشیمی است. اگر ما این کارها را در برنامه دوم وسوم نمی کردیم، الان معلوم نبود که قیمت پلی اتیلن چند بود ما باید توسعه سریع پارس جنوبی را ادامه بدهیم . باید آماده شود و به تناسب وموازات با آن مساله توسعه صنعت پتروشیمی را با دیدگاههای کاملا منطقی به دور از نگرش بخشی دنبال کنیم ، پتروشیمی را از کنار دریا دور نکنیم . هر یک کیلومتری که این صنعت از کنار دریا دور می شود در جهت منفی بر اقتصاد اثر می گذارد مثلا در عربستان تمام خوراک از وسط کشور با چند خط لوله یا به دریای احمر یا حاشیه جنوبی خلیج فارس می رود و در این دو بندر متمرکز می شود. در جاهای دیگر دنیا هم به همین شکل است. طرحمان باید کامل باشد ،فقط یک جنبه موضوع را نبینیم. در مقوله سرمایه گذاری های هابی و قطبی مثل عسلویه و ماهشهر و نیز چابهار که در آینده خواهیم داشت ، باید اول مردم را در نظر بگیریم نه صنعت را . اگر دویست میلیارد دلاردر مجموعه عسلویه سرمایه گذاری می کنیم ، اعم از گاز ونفت وپتروشیمی، دویست میلیون دلارهم برای مردم آن، شهر وخانه های زیبا بسازیم، دانشگاه بسازیم . دیگر احتیاج نیست که روزی ده فروند هواپیما به آنجا برود و احتیاج نیست که خانواده فشار بیاورد که نیروها از این مناطق به شهرهایی مثل تهران، مشهد یا اصفهان بروند. نیرو را می شود آنجا حفظ کرد.

در این وضعیت، آغاز طرح های جدید را مقید به چه شرایطی می دانید؟

دولت حضورش را بصورت محدود ادامه بدهد. به نظر من واحدهای مادر باید صددرصد در بخش دولتی حفظ شود ؛ مانند واحدهای الفین وآروماتیک که مساله تامین خوراک بقیه را دارند.خوراک را به مساوات وعدالت و به لحاظ نرخ کنترل کنیم .الان کسی که باخوراک مایع اتیلن تولید می کند می گوید من نفتا را هشتصد دلار در تن می خرم و اتیلن تولید می کنم وکسی دیگر اتان را هفتاد و نهایتا دویست دلار دریافت کرده و اتیلن را نهصد دلار می فروشد این ظلم است .در حالی که اگر دست دولت باشد ،اتیلن را به یک قیمت می دهد .حالا مهم نیست که از چه خوراکی تولید می شود از نفتا یا از اتان، روزی که می خواستیم واگذار کنیم باید به این مسائل و عواقب آن توجه میشد؛ به نظر من راه حل صحیح مسایل بسیار ساده تر و راحت تر از راه حل غلط مسایل است.

در این مجموعه ، اعمال تحریم ها هم اثر داشته است؟

مسلما نمی توان گفت که تحریم ها اثر نداشته است. اما, دارای کشور ثروتمندی هستیم وظرفیت کشور بسیار بالاست و نیروی تحصیلکرده زیادی داریم . همین صنعت پتروشیمی ایران در خاور میانه تنها صنعتی است که ۵۶ میلیون تن ظرفیت را بدون حضور یک خارجی می چرخاند. این توانمندی و غیرت واعتبار باعث شده که الان اگر یک خارجی به ایران بیاید، احساس نکند تحریمی به این شدت وجود دارد. تحریم ها با شرف و غیرت و ثروت و پول نفتی که طی این ۸ سال از ۲۰ تا ۱۱۰ دلار هم در هر بشکه فروخته شده کنترل شده ولی اگر تحریم نمی بود،جایگاه بهتری داشتیم.همانطور که ما رفتیم بازل را بخریم چون که امریکا درآن سهم داشت نشد بخریم وگر نه ما بهترین مشتری آن بودیم . در آن دوران به خاطر اینکه تعداد زیادی لیسانس و مراکز تحقیقاتی بدست می آوردیم و فقط مسئله چند شرکت تولیدی نبود و خیلی چیزهای مهمتر وزیادی بدست می آوردیم ، نگذاشتند. الان باید برای حل مشکلات تلاش کنیم . به نظر من باید دنبال احیای تولید فعلی باشیم چون الان خیلی جاها فرسوده است مثل پتروشیمی خارک وبندر امام . اینها را باید از درآمدشان بازسازی کنیم. مردم هم که سهامدار باشند ، نباید در مجمع به هیئت مدیره ها فشار بیاورند که بیشتر سودها را تقسیم کنند. باید برای اینها توضیح داده شود که این واحد صنعتی باید سرپا باشد تا سود ببرید و این کارها شدنی است. به نظرم مشکل ما نداشتن مدیریت تخصصی است .این کار مدیریت تخصصی می خواهد. مدیریت متعهد می خواهد که با عشق و علاقه و درک صحیح و دقیقی از منافع ملی داشته باشد.آقای رییس جمهور حرف قشنگی درباره اعتدال زدند گفتند اعتدال یعنی منافع ملی را به منافع جناحی ترجیح دادن . من هم به بهبود شرایط خوش بینم.

به عنوان آخرین پرسش، صنعت پتروشیمی ما میانگین عمرش چقدر است؟

شما وقتی اقتصاد پروژه را نگاه می کنید هیچ گاه بیش از ۱۵ سال برای استهلاک سرمایه و۲۵ سال برای کل عمر بازدهی سرمایه درنظر نمی گیرید . فرسودگیش هم همین است ولی ما تا ۴۰ تا ۵۰ سال و بیشتر از آن می دوشیم این صنعت خطرناک است.شما با یک جرقه کوچک در منزل گاز متان را روشن می کنید. حالا تجسم کنید در یک مجتمع پتروشیمی انواع واقسام هیدروکربورها را تحت فشار دارید و هم حرارت و کوره روشن دارید با درجه حرارت۲۰۰۰وهم درجه منهای ۲۰۰__۱۵۰ امکان نشتی هم هست. ابر هیدروکربور درست می شود چون منطقه سرد می شود وبالای کوره می اید ومنفجر می شود.احتمال سانحه و اتش سوزی و انفجار بالاست.پس این صنعت هم تخصص می خواهد هم ایمان هم اعتقاد وهم عشق .

۲۴ دی ۱۳۹۲ ۱۱:۳۴
تعداد بازدید : ۹۸۷