ارزش افزوده بالاتر، تبدیل تهدید رقبای نفتی به فرصت، کمتر بودن احتمال تحریم معاملات فرآوردههای نفتی و بهبود روابط تجاری منطقهای، مزایای تمرکز بر سیاست افزایش صادرات فرآوردههای نفتی به جای صادرات نفت خام است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، خام فروشی نفت حدود یکصد سال است که گریبان گیر اقتصاد ایران است و با توجه به همین معضل مهم اقتصادی است که افزایش صادرات فراورده های نفتی از جمله مواردی است که در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بدان اشاره شده است.
افزایش صادرات فراورده های نفتی از چهار جنبه دارای اهمیت است. ارزش افزوده بالاتر، تبدیل تهدید رقبای نفتی به فرصت، کمتر بودن احتمال تحریم معاملات فراوردههای نفتی و بهبود روابط تجاری منطقهای مزایای تمرکز بر سیاست افزایش صادرات فراورده های نفتی به جای صادرات نفت خام است.
نخست: ارزش افزوده بالاتر
نفت خام به عنوان ماده اولیه و انرژی کاربرد دوگانهای در اقتصاد دارد. در واقع نفت، خون درون رگ حیاتی دنیای صنعتی کنونی است و به همین دلیل از آن به عنوان کالای راهبردی یاد میشود. نفت میتواند مبنای توسعه قرار گیرد و ارزش افزوده بسیاری را عاید کشور کند، اما صادرات این کالای راهبردی بصورت خام، کشور را از درآمدهای بالقوه آن محروم مینماید.
در واقع، در صورتی که نفت به فرآورده تبدیل و صادر شود یا در بخشهای گوناگون اقتصاد مانند حمل و نقل و صنعت مورد مصرف قرار گیرد، ارزش افزوده بسیار بالاتری عاید کشور خواهد شد. امروزه صادرات هر بشکه نفت خام 100 دلار عاید کشور میکند در حالیکه با تبدیل آن به فرآوردههای نفتی بین 7 تا 18 دلار به این رقم اضافه میشود. (وابسته به درجه پیچیدگی پالایشگاه است).
این موضوع بدان معنی است که پالایش هر یک میلیون بشکه نفت خام و صادرات فراوردههای آن (با در نظر گرفتن ارزش افزوده در کمترین حالت یعنی 7 دلار در هر بشکه) حدودا 7 میلیون دلار به درآمد کشور اضافه میکند، بنابراین، پالایش نفت خام و صادرات فراورده در هر زمان و شرایطی قابل توجه و با اهمیت میباشد.
دوم: تبدیل تهدید رقبای نفتی به فرصت
رقبای ایران در بازار جهانی نفت مانند کشور عراق به دنبال افزایش ظرفیت تولید نفت خود هستند که این موضوع تهدیدی علیه بازار صادراتی نفت ایران است،اما در چارچوب افزایش ظرفیت پالایشی کشور و صادرات فراورده می توان از افزایش تولید عراق به عنوان یک فرصت برای ایران نام برد. اگر ایران ظرفیت پالایشی خود را افزایش دهد، میتواند نفت عراق را وارد کرده و محصولات نفتی را به دیگر نقاط جهان صادر کند.
سوم: کاهش امکان رصد معاملات و ممانعت از انجام آن
در بازار جهانی نفت، عرضهکنندگان عموما شرکتهای بزرگ بین المللی و ملی معدودی هستند و متقاضیان نیز شرکتهای پالایشی هستند که تعدادشان بسیار محدود است. این موضوع در کنار حجم بالای تراکنش مالی مورد نیاز در معاملات بازار نفت (بین 7.3 میلیون دلار تا 365 میلیون دلار برای محمولههای 10،000 تا 500،000 تنی) موجب میشود به راحتی بتوان این معاملات را رصد و ردیابی کرد و مانع انجام آن شد. مشکلی که امروز کشور ما در شرایط تحریم با آن روبرو است.
در مقابل،در بازار فراوردههای نفتی تعداد عرضهکنندگان و متقاضیان بسیار بیشتر از بازار نفت خام است. شرکتهای پالایشی، واسطهها و تجار فرآورده به عنوان عرضه کنندگان و شرکتهای پخش، جایگاهداران و واسطههای خرد به عنوان متقاضیان فرآورده هستند. به علاوه حجم تراکنش مالی مورد نیاز در بازار فراورده میتواند بسیار کوچکتر از بازار نفت باشد. در نتیجه، رصد و ردیابی معاملات فراورده های نفتی بسیار مشکلتر از رصد و ردیابی معاملات نفت خام است.
چهارم: بهبود روابط تجاری منطقهای
مشتریان نفت خام ایران عمدتا کشورهای چین، هند، ژاپن، کره جنوبی و ترکیه هستند که از نظر جغرافیایی از ایران دور هستند،اما مشتریان فراوردههای نفتی علاوه بر کشورهای اشاره شده، کشورهایی مانند عراق، افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، ارمنستان، ترکیه و آذربایجان هستند که از نظر جغرافیایی جزو همسایگان ایران هستند، بنابراین، تغییر بازار هدف ایران میتواند به افزایش امنیت ملی، دیپلماسی منطقه ای و روابط تجاری منطقه ای کمک شایانی نماید.
در مجموع، سیاست افزایش صادرات فراورده های نفتی از نظر اقتصادی، امنیتی، مقابله با تحریمهای فعلی و دیپلماسی منطقهای حائز اهمیت است و ضروری است مسئولین اجرایی با درک صحیح اهمیت موضوع موانع پیش روی سرمایهگذاران را برداشته و زمینه را برای توسعه ظرفیت پالایشی کشور آماده نمایند.
یاسر کنعانی.دانشجوی دکترای سیستمهای انرژی دانشگاه صنعتی شریف