قیر ایرانی؛ قربانی رقابت ناسالم قیمتی
ملیحه ابراهیمی: براساس گزارش موسسات جهانی 1، تقاضای
جهانی قیر در سال 2017 با پیش بینی رشد سالانه 3.6 درصدی نسبت به سال پایه
2012 به 121 میلیون تن معادل 734 میلیون بشکه خواهد رسید. این افزایش به
ویژه بهواسطه رشد تقاضا در چین و دیگر کشورهای در حال توسعه ایجاد خواهد
شد. بر این اساس به نظر می رسد ایران بهعنوان یکی از
بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان قیر دنیا که در زمان حاضر 8/3 درصد
تقاضای جهانی را تامین می کند، باید برنامهریزی مدونی برای کسب بازارهای
جدید و توسعه بازار جهانی صادرات این کالای پرسود داشته باشد. برنامه ریزی
برای توسعه بازارهای جهانی قیر در حالی باید انجام گیرد که در وضعیت کنونی،
ایران به عنوان دومین صادرکننده قیر آسیا، اولین صادر کننده خاورمیانه و
چهارمین صادرکننده جهان، قیر تولیدی خود را 100 دلار کمتر از قیر کشوری
همچون بحرین عرضه می کند. این بدان معناست که خریداران قیر ایرانی صبر می
کنند تا قیمت قیر بحرین تعیین شود و پس از آن قیر ایران را با قیمت پایین
تر خریداری می کنند. این فاصله قیمتی در حالیاست که قیر واقعی ایرانی که
از سوی تولیدکنندگان بزرگ کشور عرضه می شود به مراتب کیفیتی برتر از قیر
بحرین دارد؛ اما چه مسائلی موجب شده است که ایران به عنوان یکی از قدرت های
برتر تولید و صادرات قیر جهان، مجبور باشد هزینه فرصت سالانه حدود
480میلیارد تومان در 5/2میلیونتن را از دست بدهد و این کالای پرسود را
کمتر از قیمت محصولات قیر بحرین بفروشد ، موضوعی است که تلاش شده تا در
اظهارات فعالان حوزه قیر ایران به آن بپردازیم.
1- (word asphalt2014 , trademap , factfish )
ملیحه ابراهیمی: براساس
گزارش موسسات جهانی 1، تقاضای جهانی قیر در سال 2017 با پیش بینی رشد
سالانه 3.6 درصدی نسبت به سال پایه 2012 به 121 میلیون تن معادل 734 میلیون
بشکه خواهد رسید. این افزایش به ویژه بهواسطه رشد تقاضا در چین و دیگر
کشورهای در حال توسعه ایجاد خواهد شد. بر این اساس به نظر می رسد ایران
بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان قیر دنیا که در
زمان حاضر 8/3 درصد تقاضای جهانی را تامین می کند، باید برنامهریزی مدونی
برای کسب بازارهای جدید و توسعه بازار جهانی صادرات این کالای پرسود داشته
باشد. برنامه ریزی برای توسعه بازارهای جهانی قیر در حالی باید انجام گیرد
که در وضعیت کنونی، ایران به عنوان دومین صادرکننده قیر آسیا، اولین صادر
کننده خاورمیانه و چهارمین صادرکننده جهان، قیر تولیدی خود را 100 دلار
کمتر از قیر کشوری همچون بحرین عرضه می کند. این بدان معناست که خریداران
قیر ایرانی صبر می کنند تا قیمت قیر بحرین تعیین شود و پس از آن قیر ایران
را با قیمت پایین تر خریداری می کنند. این فاصله قیمتی در حالیاست که قیر
واقعی ایرانی که از سوی تولیدکنندگان بزرگ کشور عرضه می شود به مراتب
کیفیتی برتر از قیر بحرین دارد؛ اما چه مسائلی موجب شده است که ایران به
عنوان یکی از قدرت های برتر تولید و صادرات قیر جهان، مجبور باشد هزینه
فرصت سالانه حدود 480میلیارد تومان در 5/2میلیونتن را از دست بدهد و این
کالای پرسود را کمتر از قیمت محصولات قیر بحرین بفروشد ، موضوعی است که
تلاش شده تا در اظهارات فعالان حوزه قیر ایران به آن بپردازیم.
1- (word asphalt2014 , trademap , factfish )
حسن تاجیک
رئیس هیاتمدیره آناهیتا نفت گستره
مدیر بازرگانی نفت جی سالهای 91 - 82
ایران حدود 6 سال پیش تعیینکننده قیمت قیر در منطقه بود اما این موضوع به
قبل از بروز مشکل کیفیت قیر و بدنام شدن قیر ایرانی در بازارهای مصرفی
مربوط میشود.
مشکل کیفیت قیر قبل از سالهای 90 و 91 نیز وجود داشته است، اما بسیار
جزئی بود، ولی بعد از این سالها با توجه به اعطای مجوز فعالیت به بسیاری
از شرکتهای متفرقه که از امکانات لازم برای تولید قیر برخوردار نبودند،
این مشکل بیش از پیش ظهور و بروز پیدا کرد.
ساخت قیر در بیرون از پالایشگاه یکی از مشکلات کیفیت قیر ایرانی است که
هزینه بالایی را به دنبال دارد و چون صرفه اقتصادی ندارد، تولیدکننده تلاش
میکند با حداقل کیفیت بار را برای صادرات آماده کند.
ایران در سالهای 1386 تا 1390 تعیینکننده قیمت قیر در منطقه بود، قیمت
نیز عموما صعودی بود. در سال 2012 قیر ایران با قیمت هر تن 625 دلار
بهصورت فوب بندرعباس فروخته شد. کیفیت قیر ایران در منطقه و آفریقا معروف
شد و تنها بین دو شرکت تولیدکننده ایرانی بر سر کیفیت رقابت وجود داشت.
اول دلیلی که منجر شده ایران امروز تعیینکننده قیمت قیر در منطقه نباشد،
بدنام شدن قیر ایرانی درمنطقه است، چراکه تحولات به یکباره در دو شرکت
پاسارگاد و جی شروع شد و حتی در یکی از این شرکتها تغییرات مدیریتی به
سالی پنج تغییر هم رسید که این تغییرات حتی به نیروهای فنی نیز آسیب رساند.
قبل از سال 90 مشکلات کیفیت قیر بسیار کم بود و موضوع به انداختن سنگ یا
ریختن شن در بشکههای قیر یا تولید قیر از نفت کوره از سوی واسطهها و
سودجویان بازار، ختم میشد.
اما امروز که با اعطای مجوز متعدد به کارخانههایی که فاقد نیروی متخصص و
امکانات لازم برای تولید قیر هستند، اوضاع کیفیت قیر ایرانی به مراتب وخیم
تر شده است.
«حل نکردن مشکلات کیفیت قیر در داخل کشور و عملکرد بد ما در این زمینه
کار را به جایی رساند که قیر ایرانی در خارج از کشور بدنام شود و خریداران
این کالا از این موضوع سوءاستفاده میکنند و برای پایین آوردن قیمت آنقدر
چانه میزنند که اکنون ما مجبوریم قیر ایرانی را 100 دلار زیر قیمت بحرین
عرضه کنیم. برخی این موضوع را متوجه تحریمها میدانند، من نیز مساله تحریم
را قبول دارم، اما تحریمها برای دیروز و امروز ایران نیست. قبل از سال
1390 بحرین صبر میکرد تا ایران قیمت قیرش را اعلام کند و پس از آن اقدام
به اعلام قیمت قیر خود میکرد. اما همین امروز که قیمت نفت کاهش یافته است
قیمت قیر ایران با 100 دلار زیر قیمت قیر بحرین معامله میشود.
«تعدد بسیار زیاد عرضهکنندگان قیر» به بازار نیز یکی دیگر از مسائلی است
که بازار قیر ایران با آن مواجه است. ورود افراد غیرمتخصص با استفاده از
امکانات مالی که در اختیار دارند به بازار قیر، موجب ایجاد رقابت ناسالم و
نادرست در میان عرضهکنندگان قیر ایرانی شده است چرا که رقابت از سوی افراد
غیرحرفهای تنها بر سر شکستن قیمت برای بهدست آوردن مشتری خارجی است و
چون این رقابت بر سر قیمت تکرار شده است مشتری خارجی نیز به دنبال کاهش
قیمت است. تغییرات متعدد مدیریتی در دو شرکت بزرگ تولید کننده قیر ایرانی
نیز نهتنها منجر به برچیده شدن این وضعیت نشد، بلکه به گسترش این رقابت
ناسالم نیز دامن زد.
«جدی گرفتن تمام تقاضاها بدون بررسی» نیز مورد دیگری است که به مسالهای برای بازار قیر ایران بدل شده است.
امروز 5/2 میلیون تن تقاضای قیر در کشور وجود دارد اما از این میزان حداقل
یک میلیون تن و برخی اوقات بیش از یک میلیون تن آن تقاضاهای مکرر است،
یعنی یک درخواست و یک مصرفکننده؛ از سوی دیگر نیز حجم زیادی از
عرضهکنندگان قیر ایرانی وجود دارند که به دنبال اجابت این تقاضا هستند.
در حالی که به دلیل تقاضاهای زیاد بازار برای قیر ایرانی و تولید محدود
قیر، باید قیمت افزایش پیدا کند اما به دلیل وجود عرضهکنندگان زیاد نه
تنها افزایش قیمت نداریم بلکه افت قیمت را نیز شاهد هستیم.
رقابت ناصحیح، عدم شناخت بازار و بدون نگاه به تجربه گذشته بازار وارد این
عرصه شدن و این تقاضاها را پاسخ دادن موجب میشود که وضعیت اینگونه
باشد.
«ارائه قیمتهای متفاوت برای قیر» یکی از معضلات اصلی قیر ایران است. در
زمان حاضر دو شرکت بزرگ تولیدکننده قیر ایران پاسارگاد و جی به نوعی در
تعیین قیمت با یکدیگر هماهنگ شدهاند، اما متاسفانه به دلیل اینکه تالار
بورس نظارت و حاکمیتی بر قیمت و بازار ندارد و فقط به تقاضا نگاه میکند،
هر تقاضایی روی تابلوی بورس میرود و چون متقاضی قیمت پایین را میخواهد،
تقاضاها به سمت شرکتهایی میرود که توان تحویل به موقع کالا را ندارند، به
این معنی که فروشنده قیر پس از اینکه با تبلیغات زیاد مبنی بر کاهش قیمت
موفق شد مشتری را از آن خود کند، در زمان تحویل قیر، به دلیل ضعف شرکت،
توان تحویل کالا در موعد مقرر را ندارد و چون تقاضا به موقع عمل نشده است
قیر ایرانی باز هم در بازار اصلی بدنام شده است. (این بار با این عنوان که
ایرانیها بار را به موقع تحویل نمیدهند.)
«نامشخص بودن توان مصرف داخلی» نیز معضل دیگری است که نقش موثری در بازار
قیر ایفا میکند. در چند سال گذشته یکی از سوالاتی که همواره مطرح میشده و
بیپاسخ میماند این بود که شهرداریها و وزارت راه که عمده مصرفکنندگان
قیر هستند، چه مقدار واقعی قیر نیاز دارند؟
چراکه اگر برنامه مصرفکننده داخلی قیر مشخص بود، قدرت چانهزنی ما با مشتری خارجی افزایش مییافت.
«خروج بدون کنترل کیفیت» نیز از دیگر مشکلات است.
بهتر است سازمان استاندارد به دلیل نداشتن نظارت لازم بر محصولات قیر برای
ارائه مجوز استاندارد به کارخانههای تولیدکننده قیر سلب مسوولیت میکرد؛
چراکه توان لازم برای این نظارت را ندارد.
در نتیجه همه آنچه بیان شد شرایط کنونی بازار قیر ایرانی در عرصه صادرات
را رقم زده است که به نظر میرسد خروج از این وضعیت نیازمند تدابیری
بلندمدت و اساسی است.
حمید حسینی
رئیس هیات مدیره گروه بین المللی مرآت
پرداختن به موضوع اینکه چرا ایران تعیینکننده قیمت در بازار قیر نیست؟
نیاز به بیان تاریخچهای از وضعیت قیر ایران دارد و در اینجا به صورت مختصر
به آن اشاره خواهم کرد. باید گفت که پالایشگاههای کشور بهگونهای طراحی
شده که بتواند نیاز نیروگاههای کشور به نفت کوره را تامین کند؛ بنابراین
همه پالایشگاههای ایران حداقل 30 درصد فرآورده سنگین تولید میکنند که
میتواند تبدیل به نفت کوره یا قیر شود، تا سالهای 72 و 73 ما فقط
تولیدکننده قیر برای بازارهای داخلی بودیم و هیچ ارادهای در کشور برای
حضور در بازارهای صادراتی وجود نداشت و قیر با قیمت بسیار نازل در بازارهای
داخلی به فروش میرسید، اما در پایان جنگ و پس از رفع نیازهای داخلی، دولت
تصمیم گرفت در بازار بینالمللی قیر حضور پیدا کند.
صادرات قیر ایران در سالهای 72 و 73 به 20 هزار تن در سال نمیرسید و
از سال 1375 با ورود تعدادی از شرکتهای بخش خصوصی به این عرصه و ایجاد
واحدهای بستهبندی و سیستمهای حملونقل در کنار واحدهای پالایشگاهی،
بازار قیر صادراتی ایران رونق گرفت و صادرات سالانه به50 تا 80 هزار تن در
سال رسید.
از سال 1376 به بعد با تلاش بخش خصوصی درهای بازار چین به روی قیر ایران
باز شد و فقط سالانه بیش از 100 هزار تن قیر به بازار چین صادر شد.
شرکتهای چینی که در سایر کشورهای دنیا پروژههای راهسازی داشتند به
خریداران قیر ایران تبدیل شدند و از سالهای ٧٧ به بعد صادرات قیر فله
ایران نیز با همت بخش خصوصی آغاز شد و ایران بدون اینکه مخازن قیر، اسکله
اختصاصی یا پالایشگاهی نزدیک به ساحل داشته باشد موفق به صادرات قیر شد،
البته با هزار و یک مرارت و سختی.
سال به سال صادرات قیر ایران افزایش یافت و رقم آن به حدود ٦٠٠ هزار تن
رسید. در 10 سال گذشته با واگذاری واحدهای قیرسازی به بخش غیردولتی و
افزایش تعداد شرکتهای تولیدکننده و عرضهکننده قیر به بازار، گسترش
بازارهای صادراتی قیر و مطلوب ارزیابی شدن کیفیت قیر ایرانی، صادرکنندگان
توانستهاند صادرات خود را به منطقه و دنیا افزایش داده و به یکی از
بازیگران عمده منطقه تبدیل شوند و امروز در آسیا اگر کره جنوبی را کنار
بگذاریم ایران بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده قیر است، ضمنا تنها رقیب
ایران در خلیج فارس بحرین میباشد، ولی ظرفیت قیر صادراتی ایران تقریبا ٧
برابر بحرین است.
اما آنچه درباره نقش نداشتن ایران در قیمتگذاری قیر در منطقه و جهان مطرح
میشود حقیقت ندارد و قیر برخلاف سایر کالاها همچون نفت کوره، گازوئیل یا
بنزین قیمت پایه ندارد؛ بنابراین قرار دادهای بلندمدت در قیر رایج نیست و
فقط مجله آرگوست قیمت روزانه قیر در بازارهای اروپا، آمریکا و کشورهای
منطقه نظیر سنگاپور، تایلند، چین، بحرین، ایران و... منتشر میکند و کسی در
بازار تعیینکننده قیمت نیست و نمیتوان مثل نفت خام که بر اساس قیمت دبی و
عمان یا برخی کشورها که بر مبنای نفت خام برنت عمل میشود، اقدام کرد.
متاسفانه یا خوشبختانه در بازار قیر چنین معیار تعیین قیمتی وجود ندارد و
هر منطقه با توجه به هزینههای حمل و نقل، نیاز بازار و سایر عوامل،
قیمتهای متفاوتی ارائه میدهد. ایران در سالهایی که تحریم وجود نداشت قیر
را با قیمتهای مناسب و رقابتی عرضه میکرد، هزینه حمل و نقل منطقی بود و
تحریمهای بانکی وجود نداشت و تجار ایرانی از امکانات بازاریابی خوبی
برخوردار بودند و توان صادراتی کشور حدود 5/1 میلیون تن بود.
اما در چند سال گذشته با ظهور و بروز اتفاقات جدید در بازار قیر، وضعیت
قیر ایران نیز به سمت شرایط نامطلوبتر از گذشته حرکت کرده است. بهعنوان
مثال بسیاری از شرکتها برای تامین مالی مجموعه خود به بازار قیر رو آورده و
سعی کردهاند با استفاده از منابع مالی خود و ضمانتنامههای بانکی مدت
دار قیر را در محمولههای بزرگ از شرکت تولیدکننده خریداری و در بازار به
صورت نقدی با قیمتهای پایینتر از بورس صادراتی فروخته و منابع آن را در
سایر بازارها به کار گیرند. این شرکتهای معمولا شبهدولتی بازار صادراتی
قیر ایران را به هم زده و معاملات در بازار غیر رسمی حدود 20 تا 30 دلار
ارزانتر از قیمت بورس کالا است و بازار قیر صادراتی دچار رقابت ناسالم
صادراتی شده است.
در گذشته تعداد صادرکنندگان قیر چند شرکت مشخص و عمدتا بخش خصوصی بودند که
عملکردی روشن و مشخص داشتند، اما در ١٠ سال گذشته تعداد زیادی شرکت بزرگ
نیمه دولتی وبانکی وارد بازار قیر شده وافراد غیرحرفهای در این بازار
افزایش یافتهاند، از سوی دیگر در گذشته فقط 2 تا 3 شرکت بزرگ تولیدکننده
قیر وجود داشت و امکان کنترل کیفیت وقیمت وجود داشت ولی در ١٠ سال گذشته
پالایش و پخش مجوزهای بیحساب و کتابی به 50 واحد قیرسازی (بعضا واحدهای
کوچک زیرپلهای) داده که قادر به رقابت با دیگران نیستند؛ بنابراین از
کیفیت قیر تولیدی کاسته یا قیر را با سولفور یا قیر معدنی ترکیب کرده ودر
بازار عرضه یا اقدام به تولید قیر از نفت کوره میکنند. متاسفانه اداره
استاندارد با وجود تدوین استاندارد قیر از اجباری کردن آن خودداری نموده و
این موضوع منجر به کاهش کیفیت قیر تولیدی و صادراتی شده است.
کاهش بودجه عمرانی دولت نیز مبحث دیگری است که نقش موثری در قیمت و بازار
قیر ایفا میکند؛ در این سالها به دلیل کاهش بودجه عمرانی، مصرف قیر در
داخل کاهش یافته و مازاد قیر تولیدی داخل عازم بازار صادراتی شده و
بازارهای صادراتی کشش جذب 5/2 میلیون تن قیر صادراتی ایران را ندارد و
صادرکنندگان مجبور شدهاند به رقابت ناسالم پرداخته و قیمت قیر صادراتی
ایران کاهش یابد.
بر این اساس قیمتهای قیر ایران که همیشه با قیمتهای بحرین در یک دامنه
قیمتی بود الان با فاصله قیمتی 10 درصدی و کمتر از بحرین معامله میشود و
مجبور شدهایم در یک رقابت ناسالم، هزینههای تحریم را هم تحمل کنیم و قیر
را ارزان تر از قیمت بحرین به فروش برسانیم.
در زمان حاضر چیزی حدود ١١٠ میلیون تن قیر در دنیا معامله میشود و هیچ
کجای دنیا چیزی بهعنوان پلتفرم قیمت برای قیر وجود ندارد. اما این موضوع
که چرا قیمت قیر ایرانی ارزانتر از بحرین و اروپا معامله میشود قابل تامل
و پیگیری است و بیشتر به آنچه در این یادداشت به آن اشاره کردم مربوط
میشود.
محسن دلاویز
مدیرعامل
نفت پاسارگاد
قیر به گواه آمار و اطلاعات گمرک، نقش اساسی در صادرات غیر نفتی ایران دارد
و سال گذشته با صادراتی حدود 2میلیونو300هزار تن، ارزآوری مناسبی برای
کشور به همراه داشته است. اما این حجم صادرات متناسب با ظرفیت بزرگ کشور در
این صنعت نیست. ایران از تقاضای بالای یکصد میلیون تنی قیر در دنیا، حدود
8/3 درصد را پاسخگو است. مقام هفتمین کشور در بین تولیدکنندگان بزرگ قیر و
چهارمین کشور در میان صادرکنندگان این ماده سیاه و مهم را داراست. که این
موضوع نشان دهنده اهمیت و نقش قیر ایران در دنیاست. اینکه چرا بهرغم این
پتانسیل نتوانستهایم این محصول را با ارزش افزودهای بیشتر صادر کنیم و
اصولا چرا صادرات قیر در چند سال گذشته توام با نوسانات زیاد بوده که بعضا
موجب از دست رفتن سهم بازار و کاهش قیمت قیر ایران شد دلایل متعددی دارد که
به برخی از آنان اشاره میشود:
واحدهای قیرسازی بیش از یک دهه قبل از پالایشگاه جدا شدند و در قالب
خصوصیسازی واگذار شد اینکه آیا این واگذاری به صنعت قیر کمک کرد یا اصولا
پالایشگاه در یک کلیت تولید فرآوردههای اصلی و در کنار آن روغن و قیر و...
توجیه خواهد داشت، خود نیاز به مجال مناسب و نظرات کارشناسی دارد؛ اما
امروز این جداسازی یک دغدغه اساسی بهوجود آورده است که به راستی متولی
صنعت قیر چه مرجع و نهاد یا وزارتخانهای است ؟ خوراک واحدهای قیرسازی از
وزارت نفت تامین میشود، تولید در وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی و مصرف
در وزارت راه، به نظر میرسد همه بازیگران این صحنه سردرگماند و این نقطه
آغاز بینظمی در این صنعت بوده است. ورود شرکتهای متعدد که بعضا تا حدود
100 شرکت در صنعت قیر چه در بحث تولید، بستهبندی و فروش فعال هستند و این
تعدد شرکت بدون وجود سیستمهای نظارتی از اتفاقات ناخوشایند صنعت قیر کشور
است. در اینکه برای داشتن اقتصادی پویا، نیازمند داشتن بخش خصوصی فعال و
کارآمدی هستیم تردیدی وجود ندارد ولی چه بخش خصوصی؟ بخش خصوصی که برای یک
سود آنی و کوتاه مدت به کیفیت قیر ایران آسیب میزند و برند قیر کشور را
مخدوش میکند؟ بخش خصوصی که فقط وسعت دید و نظرش محدود و بدون داشتن راهبرد
و برنامه است؟ به هر حال تعدد بازیگران عرصه قیر در کنار نبود نظارت که
خود عدم نظارت جدی موجب شکلگیری فساد در زنجیره ارزش صنعت قیر از تحویل
خوراک تا مصرف شده است از عوامل تأثیر گذار بر عدم کارآمدی این صنعت در
چندسال گذشته بوده است. آفت دیگر عدم حضور موثر شرکتهای بزرگ قیرسازی کشور
در عرصه بازارهای بینالمللی است. آنچه به نظر نگارنده در این صنعت واضح و
مبرهن است عدم اعتماد به نفس برای لمس بازارهای بینالمللی است مدیران
کسبوکار گرچه این ضعف در کل صنعت کشور قابل مشاهده است. برای حضور جدی و
موثر در رقابت جهانی باید قواعد بازرسی را رعایت کنیم. داشتن تخصصهای لازم
در حوزه بازرگانی، بینالمللی و حضور مبتنی بر دانش حداقلهای لازم است.
موضوع دیگر اینکه تلاش لازم برای برندسازی و معرفی مناسب برند قیر کشور
متناسب با پتانسیل موجود، صورت نگرفته است. حضور پرقدرت و مستمر در
کنفرانسها و همایشهای بینالمللی و قبل از آن تلاش برای جلوگیری از
خدشهدار شدن کیفیت قیر ایران میتوانست کمک شایانی برای نهادینه کردن برند
قیر ایران در هر بازار جهانی محسوب شود. اینکه چرا قیر با کیفیت و جذاب
ایران حتی در منطقه خاورمیانه باید با قیمت پایینتری از کشورهایی که هم در
تولید و هم در کیفیت وضعیت مناسبی ندارند عرضه شود، پرسشی جدی و
تاسفبرانگیز است، اگرچه اثرات تحریم و بینظمیهای حاکی از آن قطعا به
سودجویان جهت ضربه به صنعت قیر کشور و از دست رفتن رهبری قیمت قیر ایران
موثر بوده است اما با انسجام داخلی، عدم رقابتهای نابجا، کنترل صادرات
بهویژه حساسیت در موضوع کیفیت و مذاکره با کشورهای منطقه، برای هماهنگی در
تعیین قیمت و عقد قراردادهای بلندمدت برای صادرات قیر میتواند دوباره
جایگاه ایران را برای رهبری قیر منطقه احیا کند و این مهم شدنی و اجرایی
است.
نکته پایانی اینکه امروز متأسفانه پالایشگاهها خود نیز به عرضه تولید و
فروش قیر ورود کردهاند که این تهدیدی جدی برای یک دهه تلاش در این صنعت
است؛ چراکه قیر در پالایشگاهها دغدغه جدی نیست که همه جوانب ارائه محصول
با کیفیت و فروش منطقی در آن رعایت شود. بماند که پالایشگاهها و مسوولان
باید پاسخگو باشند که آیا واگذاری در یک دهه قبل، واگذاری لوله و ساختمان
نبوده است؟ اگر پالایشگاهها قیرساز و قیر فروش بودند، چرا این واگذاری
انجام شد و به هر حال اگر یک انسجام داخلی در مدیریت توزیع خوراک، حمل و
نقل خوراک و قیر و همگرایی در بین تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ و کوچک
در این صنعت شکل بگیرد میتواند با اعتماد به نفس بیشتری در عرصه
بینالمللی وارد شد و حتی یک اوپک قیری در منطقه شکل داد تا ضمن افزایش
صادرات، ارزش افزوده بیشتری برای کشور رقم زد و این مهم دستیافتنی است.
عباس دهدار
عضو هیأت مدیره و معاون بازرگانی نفت جی
سالانه 100 میلیون تن قیر در جهان تولید میشود که ایران با ظرفیت تولید 4
میلیون تن، در حدود 4 درصد از تولید قیر جهان را به خود اختصاص داده است. .
با توجه به این عدد میتوان گفت ایران یک بازیگر عمده در تولید و تجارت
قیر است. بازیگر بودن به این مفهوم است که باید بتوان در عرصه جهانی در
ابعاد مختلف بازار قیر اثرگذار بود. در این بین، قیمت فاکتور اساسی است که
متاسفانه به دلایل مختلف و در سالهای اخیر ایران تاثیر اندکی در تعیین
قیمت قیر داشته است. بهعبارت بهتر، با تولید 4 درصد قیر جهان ایران در
تجارت قیر Price setter یا تعیینکننده قیمت است که اکنون بیشتر بهعنوان
یک Price Taker یا یک کشور قیمتپذیر عمل میکند. در این خصوص و بهصورت
خلاصه میتوان به عوامل زیر اشاره کرد:
1-عدم هماهنگی شرکتهای تولیدکننده در تعیین قیمت هدف برای بازارهای صادراتی.
2- عدم امکان پذیر شLC، ناشی از تحریم ظالمانه علیه کشور، این عامل باعث
شده است تا خریداران اصلی بهدلیل ترس از تحریم، از خرید مستقیم کالا
خودداری کنند و این نقیصه باعث ایجاد شبکهای از واسطهها میشود که سود
این واسطهها از کاهش قیمت قیر ایران حاصل میگردد.
3- در کنار تولیدکنندگان عمده، شرکتهای زیرپلهای نیز به مبحث تولید
وارد شدهاند و از این میان بخشی مبادرت به تولید و صادرات کالای بی کیفیت
میکنند. برای مثال در کشور چین قیر ایران فاقد کیفیت تشخیص داده شده است؛
بنابراین عملا صادرات به آن کشور امکانپذیر نمیباشد. ثانیا عرضه کالای
فاقد کیفیت که توسط بعضی سوداگران صورت میپذیرد باعث کاهش قیمت قیر
صادراتی ایران شده است. بهگونهای که قیر صادراتی ایران بالغ بر صد دلار
از همسایه کوچکی که فقط سالانه 300 هزار تن قیر صادر میکند ارزانتر است.
اما اگر نگاهی جزئیتر به موضوع داشته باشیم باید گفت که تعیین قیمت یک
بخش تئوریکال دارد و با نگاهی دقیق از این منظر باید بررسی کرد که بازار
قیر از نظر ساختار چه نوع بازاری است. اگر بخواهیم به این موضوع بپردازیم
که قیمت در بازار قیر چگونه شکل میگیرد ابتدا بایدبازار قیر را تعریف کنیم
اگر از منظر تقاضا به بازار قیر نگاه کنیم در کشورهای حوزه منطقه
خاورمیانه، چه حاشیه جنوب خلیجفارس، چه کشورهای حاشیهای دریای خزر، چه
کشورهای شرقی ایران اعم از پاکستان و افغانستان و کشورهای عربی، در زمینه
تولید قیر میتوان گفت ایران تنها عرضهکننده است و متقاضیان فراوانی برای
کالاهای قیر ایران وجود دارد.
به اعتقاد من ایران میتواند قیمت قیر را تعیین کند و از نظر تئوریک ایران
باید تعیینکننده قیمت قیر در منطقه و برخی از نقاط جهان باشد؛ اما فراموش
نکنیم که این منظر تئوریکال بحث است، در حالی که در بازار امروز قیر ایران
ما با پارادوکس مواجه هستیم و در عمل اینگونه نیست. تعداد عرضهکنندگان
قیر ایران یکی از دلایل این موضوع است. اکنون نزدیک به 60 شرکت تولیدکننده
قیر در بورس کالای تهران ثبتنام کردهاند و واقعا این موضوع در دنیا
بینظیر است البته از بعد منفی، چراکه به لحاظ ساختاری شرکت تولیدکننده قیر
وابسته به پالایشگاههای نفت هستند و در دنیا کمتر شرکتی است که میتواند
بهصورت مستقل تولیدکننده قیر باشد.
متاسفانه بسیاری از تولیدکنندگان قیر در ایران بهصورت غیراستاندارد
فعالیت میکنند، هر چند در کنار این گروهها تولیدکنندگانی که قیر خوب
تولید میکنند نیز حضور دارند، حال اما پاسخ کلی به پارادوکسی که در ابتدا
مطرح شد این است که تولیدکنندگان قیر ایران نباید اینقدر زیاد باشند و اگر
حاکمیت در زمینه اعطای مجوز درست عمل میکرد و به وظایف حاکمیتی خود
میپرداخت به هیچ وجه شاهد این میزان تولیدکننده و عرضهکننده قیر در کشور
نبودیم.
از سوی دیگر، شرایط خاص کشور در بعد ارتباطات بینالمللی نیز در این میان
بیاثر نبوده است و این موجب تحمیل هزینههای اضافی به صادرکنندگان شده
است. تغییر در استانداردهای کشورهای هدف نیز موضوع دیگری است که تکنولوژی
تولید آن در اختیار ایران نیست.
در اغلب پالایشگاههای ایران Wax content (وکس موجود در قیر) بیش از 2
درصد است؛ در حالی که ترکیه Wax content زیر 2 درصد از محصولات قیر ایرانی
میخواهد و امکان تولید چنین مشخصاتی در بسیاری از پالایشگاههای ایرانی
وجود ندارد، هرچند پالایشگاههایی نیز هستند که امکان تولید چنین قیری را
دارند. نتیجه آنکه مشخصات و استانداردهای قیر در بازارهای هدف هرساله در
حال تغییر است و سختتر میشود، اما تولیدکنندگان ما همان قیر را تولید
میکنند که سالها پیش تولید میکردند.
از سوی دیگر، با همین استاندارد فعلی که ایران قیر تولید میکند که به آن
استاندارد دامنه نفوذپذیری penetration grade میگویند، برخی افراد سودجو
که منافع ملی برایشان اهمیت ندارد همین قیر را با انواع کالاهای دیگر همچون
مازوت و قیر طبیعی مخلوط میکنند و ظاهر همان ظاهر قیر است؛ اما در
آزمایشگاههای تخصصی، مشخصات اولیهای را که تولیدکننده اصلی به مصرفکننده
اعلام کرده است ندارد. متاسفانه چنین اتفاقاتی طی سالهای اخیر بسیار در
بازار رواج پیدا کرده است که باید تدبیری برای آن اندیشیده شود، چراکه به
نام و کیفیت قیر ایرانی بسیار لطمه میزند.
با توجه به نقش ایران در تولید قیر در جهان و درصد بالای سهم قیر ایرانی
از بازار جهانی (اختصاص 4 درصد تولید جهانی به قیر ایرانی) ایران پتانسیل
تعیین قیمت قیر در منطقه و حتی برخی بازارهای دیگر را دارد که باید حتما
برای دستیابی به آن برنامهریزی کنیم.
در پایان ناگفته نماند منفعتی که از این بیسروسامانی بازار قیر از دست
میرود نه تنها کم نیست بلکه چشمگیر و قابل توجه است. بهعنوان مثال اگر
تنها صادرات قیر امسال را که معادل 5/2 میلیون تن بوده است در نظر بگیریم و
اگر فرض کنیم تنها 60 دلار این قیر را زیر قیمتی که باید در بازار جهان
عرضه شود، عرضه میکنیم، حدود 150 میلیون دلار و 480 میلیارد تومان منافع
ملی از دست رفته است.