«در ایران خطوط لوله برای صادرات گاز طبیعی به پاکستان، عراق و عمان وجود دارد که اگر شرایط بهشکل خوبی پیش برود ممکن است به اروپا هم برسد.» این را لوتز مز عضو هیاتعلمی دانشگاه برلین با دیسیپلین مخصوص آلمانیها میگوید. لوتز مز که سیاستگذار بینالمللی برجسته انرژی در جهان است اعتقاد دارد ایران بهواسطه موقعیت ژئوپلیتیک خود این امکان را دارد که صادرکننده گاز به اروپا شود. او پیش از این نیز در گفتوگویی اظهار کرده است که ایران به چرخشی از وابستگی در نفت به گاز احتیاج دارد.
لوتز مز در جمع دانشجویان مهندسی انرژی دانشگاه شریف سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: «من از اواسط دهه70 میلادی روی سیاستگذاریهای انرژی کار کردهام و فعالیتهای علمی پژوهشی در این زمینه داشتهام. یعنی قریب به 40سال در مورد سیستمهای انرژی کار کردهام. همچنین در زمینه احتمالات و چالشهای انرژی هستهیی نیز فعالیت داشتهام» او ادامه داد:
«من طبق سنتی آلمانی برخی از تعاریف امنیت انرژی را در ابتدا مطرح خواهم کرد و سپس این تعاریف را بسط خواهم داد و در مورد ابعاد مرتبط با انرژی بحث میکنم. پس از آن اخبار مربوط به امنیت انرژی را مطرح کرده و سپس به چالشهای مربوط به این امر بهصورت جزیی خواهم پرداخت.»
دکتر لوتز مز در رابطه با تعریف امنیت انرژی در این جلسه اظهار داشت: «برخی دیدگاهها عرضهمحور هستند و برخی دیگر تقاضامحورند. در دیدگاههای عرضهمحور مسایلی نظیر امنیت ملی، در دسترس بودن منابع طبیعی برای مصرف انرژی، انرژیهای اولیه، دسترسی به انرژی ارزان، عدم موازنه در توزیع ذخایر انرژی و مزیت انرژیهای تجدیدپذیر مطرح میشوند. اما من میخواهم روی دیدگاه تقاضامحور تاکید کنم چرا که این بخش اغلب مغفول مانده است.» او افزود: «مردم اکثرا فقط در مورد بخش عرضه صحبت میکنند اما بخش تقاضا نقطه شروع ماجراست. نباید فراموش کرد که نت اصلی را بخش تقاضا مینوازد. به این ترتیب در دیدگاه تقاضامحور مسایلی نظیر کارایی و ذخیره انرژی، پیشرفت و توسعه تبدیل انرژی به انرژیهای ثانوی و نهایی، تمرکز بر فناوریهای مفید در زمینه انرژی، تنوعبخشی به تکنولوژی و راهحلهای اثربخش در حیطه انرژی مطرح میشوند.» عضو هیاتعلمی دانشگاه برلین در ادامه اظهار داشت: «ما بیش از چهل نوع انرژی مفید داریم که کنترل آن نسبت به انرژیهای اولیه ماجرای کاملا متفاوتی دارد. انرژیهای اولیه خیلی راحت هستند. اما مبحث انرژیهای مفید یک مبحث کاملا پیچیده است زیرا شما نمیتوانید از وسایل و ابزار قدیمی برای استفاده از آنها استفاده کنید بلکه باید ابزار جدیدی را اختراع و ابداع کنید. البته ما در علوم سیاسی میگوییم شما برای این کار حتی به مکاتب جدیدی هم نیاز دارید. در رابطه با اثربخشبودن راهحلها نیز باید اشاره کنم که «اثربخش» هم یک اصطلاح سیاسی است. این امر باید در نظر گرفته شود و برای آن برنامهریزی شود نه اینکه به سالهای دور سپرده شود.»
او پس از این به سراغ مبحث ابعاد امنیت انرژی رفته و بیان کرد: «نخستین مورد آن تغییرات آبوهوایی در جهان است. این نیز امری است که اغلب فراموش میشود. تغییرات آبوهوایی در رابطه تنگاتنگ با امنیت انرژی جهانی است زیرا کربندیاکسید هم انرژی است. به این ترتیب سیاستگذاریهای صحیح برای اندازهگیری آبوهوا میتواند اهمیت بسیاری در زمینه امنیت انرژی داشته باشد.» مز در ادامه گفت: «بعد دوم از امنیت انرژی پایانناپذیر بودن سوختهای فسیلی و انرژی هستهیی است. آنها محدود و فناپذیر هستند. پس زمان زیادی نداریم تا روزی که دیگر آنها را نداشته باشیم و نتوانیم از آنها استفاده کنیم. خیلی زودتر از آنکه چیزهای لازم تغییر کنند این اتفاق خواهد افتاد. اگر ما تمامی سوختهای فسیلی که داریم را بسوزانیم میانگین دمای زمین بالا میرود که بهلحاظ زیستمحیطی یک فاجعه محسوب میشود. یعنی دو درجه از سطح دمای هدف بینالمللی بالاتر میرود که این دو درجه شاید زیاد نباشد اما در سطح بینالمللی یک فاجعه است چرا که اکوسیستمهایی در سطح جهان وجود دارد که اگر میانگین دما یک درجه دیگر افزایش پیدا کند از بین خواهند رفت.» او در ادامه به سراغ انرژی هستهیی رفته و گفت: «انرژی هستهیی هم پایانپذیر است زیرا اورانیومی که برای آن استفاده میشود منبعی است که بالاخره تمام میشود. رفتهرفته به جایی میرسیم که بنا کردن تاسیسات هستهیی مقرونبهصرفه نخواهد بود. ما در غرب اروپا دو تاسیسات هستهیی داریم که باید تا سال2009 از رده خارج میشدند اما هنوز مشغول کار هستند و در اعلانیه نهایی به آنها تا سال2018 مهلت داده شدهاست.» این استاد دانشگاه برلین در توضیح بعد دیگر امنیت انرژی افزود: «بعد دیگر استفاده از درآمدهای انرژی برای در قدرت نگهداشتن رژیمهای غیردموکراتیک و همچنین استفاده از انرژی بهعنوان سلاح است. یکی از ابعاد مهم امنیت انرژی نیز عرضه دربرابر تقاضاست. نکتهیی که باید در نظر داشته باشید این است که اگر قیمتها همیشه در حال افزایش باشند دیگر هیچ امنیت انرژی نخواهیم داشت.»
او سپس به سراغ مهمترین اخبار حوزه امنیت انرژی که این روزها در جهان مطرح است رفت و بیان کرد: «نخستین مورد که بسیار واضح و روشن است، تقاضای جهانی چین برای انرژی است. چین تاکنون بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان بودهاست. یکی دیگر از خبرها نیز از هندوستان است و تنازعات داخلی درون این کشور که عواقب و پیامدهایی برای امنیت انرژی در پی داشتهاست. خبر مهم دیگر در مورد امنیت انرژی مربوط به هجوم چین به منابع نفتی آفریقا است» این در شرایطی است که در شرایط فعلی مصرف نفت آفریقا در غرب بیشتر از چین است. لوتز مز در ادامه به سراغ تاثیر فعالیت گروههای تروریستی بر امنیت انرژی رفته و گفت: «آخرین خبر مهم هم مربوط به جهادیها و تکفیریها است که متوجه شدهاند خاورمیانه بهواسطه منابع انرژی، پاشنهآشیل غرب است در این میان منابع انرژی از اهمیت ویژهای برخوردار است و بههمین خاطر آنها تلاش میکنند مثلا به نفت شوک وارد کنند و عرضه و تقاضا را به مخاطره بیندازند.»
عضو هیات علمی دانشگاه برلین در بخش بعدی صحبتهایش به سراغ چالشهای سیاست انرژی رفت و اظهار کرد: «چالشهای سیاست انرژی با وضعیت فعلی امنیت انرژی نیز حائز اهمیت است. نخستین مشکل از ساختار بازار انرژی آغاز میشود. اگر نگاهی به ساختار بازار انرژی در کشورهای مختلف بیندازید متوجه پیچیدگی اوضاع خواهید شد. دومین چالش مربوط به ساختار تقاضای انرژی است. در این زمینه میتوان به مصرف صنعتی و خانگی برای گرمایش، نور، حملونقل و دیگر موارد اشاره کرد. چالش سوم مربوط به پیشرفت اقتصادی و توسعه جمعیتشناختی است. توسعه فناوری نیز دیگر چالش مربوط به امنیت انرژی محسوب میشود. ما یکسری پارکهای فناوری متمرکز داریم و یکسری سیستمهای میکروانرژی داریم. طی 10 الی 15سال گذشته در آلمان به ما ثابت شده است که ما نمیتوانیم هر دو این مدل را در کنار هم داشته باشیم چرا که هرکدام به ابزار و لوازم خاص خود نیاز دارند و انجام این کار صرفه اقتصادی نخواهد داشت. یکی دیگر از چالشها، استراتژیهای سیاسی و شرکتی است. در هر شرایطی شما به استراتژیهای شرکتی نیاز دارید که این امر چالشهایی را بهدنبال دارد و نیازمند زیرساختهایی است. این امر دشواریها و پیچیدگیهای خودش را دارد.» وی افزود: «چالش دیگر در این زمینه، منابع انرژی و همچنین وضعیت محیطزیستی و اکولوژیکی دنیا است. درحال حاضر این یکی از بزرگترین چالشهای روز در اروپا بهشمار میرود و متاسفانه هیچ کشوری برای این مساله راهحل عملی و فنی ندارد. البته این ناشی از این است که هیچیک از کشورها آنچه که باید انجام میدادند را تاکنون به نحو احسن انجام ندادهاند. چالش دیگر در زمینه امنیت انرژی، کارایی است. کارایی به معنای انرژی پاکتر و پایدارتر و همچنین خدمات موثرتر در زمینه انرژی است. این امری است که به نظر ساده میآید اما بسیار غامض است چرا که هر آنچه سبز است، پاک نیست. میدانیم که زمین به انرژیهای پاکتری نیاز دارد اما به چه میزان و از کجا این انرژی را بهدست خواهد آورد؟ اگر به بازیافت روی نیاوریم با مشکلات جدی مواجه میشویم.» لوتز در ادامه بیان کرد: «چالش دیگر در زمینه امنیت انرژی، فناپذیری سوختهای فسیلی و همچنین انرژی هستهیی است. چالش نهایی نیز در این مورد به تکیه بیش از حد به انرژیهای تجدیدپذیر «قدیمی» مربوط میشود یعنی استفاده بیش از اندازه از نیروهای آبی و زیست تودهیی که این هم در رابطه با محیطزیست چندان دوستانه نیست.»
این سیاستگذار کهنهکار عرصه انرژی در ادامه به سراغ افزایش کارایی انرژی رفت و در این زمینه اظهار داشت: «به هر جهت اگر کارایی انرژی افزایش پیدا کند میتوان چنین تصور کرد که انرژیهای تجدیدپذیر بیشتر توسعه خواهند یافت. هر چه کارایی بهبود پیدا کند، سهم انرژیهای تجدیدپذیر نیز بیشتر خواهد شد. اما اگر کارایی وضعیت خوبی نداشته باشد باید اینها را فراموش کنید. در زمینه بدون کربن کردن هم همیشه میگویم که وقتی چرخ اختراع شده است، نیازی نیست دوباره آن را ساخت. درحال حاضر فناوریهای بسیاری برای بدون کربن کردن وجود دارد، بهتر است به جای اختراع ابزار جدید، از آنها استفاده کنیم. پتانسیلی که انرژیهای تجدیدپذیر دارند کافی است. ما در اروپا این پتانسیل را داریم که بهصورت 100درصد برق خود را از طریق انرژیهای تجدیدپذیر تامین کنیم. اما واقعیت این است که برنامهریزی و سیاستگذاری و عملیاتی کردن همگی مقولههایی جدا هستند.»
یکی از مهمترین مباحث در امنیت انرژی مساله صادرات و واردات انرژی در کشورها و نسبت این دو به یکدیگر است، عضو هیات علمی دانشگاه برلین در ادامه صحبتهایش در این مورد بیان کرد: «ترکیبات انرژی در کشورهای اروپا متناسب است اما در زمینه صادرات و واردات لازم به ذکر است که دانمارک تنها کشور اروپایی است که بیشتر از آنکه وادرات داشته باشد صادر کرده است. مابقی کشورهای اروپایی واردکننده خالص هستند. آلمان در این زمینه رتبه میانی را دارد.» او افزود: «آمار مربوط به بهبود کارایی انرژی در اروپا از سال 2000 تاکنون نیز من را شگفتزده میکند. تقریبا نیمی از کشورهای اروپایی از سال 2000 تاکنون در زمینه کارایی انرژی پیشرفت بسیار کمی داشتهاند، برخی کشورها نظیر ایتالیا و اسپانیا هیچ پیشرفتی نداشتهاند.»
استاد دانشگاه برلین در ادامه به سراغ مساله نفت و گاز دریای خزر که ایران نیز باوجود اینکه هنوز تولیدی از آن نداشته، در آن سهم دارد رفت و گفت: «در ناحیه دریاچه خزر ذخایر نفت و گاز کشورهای آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و ایران از اهمیت ویژهیی برخوردار است. هرچند که ایران بیشترین نفت منطقه را دارد و همچنین از ذخایر عظیم گازی برخوردار است اما در ناحیه دریاچه خزر داستان کمی متفاوت است. ترکمنستان از کشورهایی است که بیشترین میزان گاز را در ناحیه دریاچه خزر دارد.» او افزود: «ترکمنستان از کشورهایی است که بیشترین میزان گاز را در ناحیه دریاچه خزر دارد. خطوط لوله گاز موجود در ایران برای واردات از آذربایجان و ترکمنستان وجود دارد. همچنین برای صادرات نیز خطوط لوله گاز به آذربایجان، ارمنستان و ترکیه وجود دارد. اما خطوطی نیز برای صادرات به پاکستان، عراق و عمان وجود دارد که اگر شرایط به شکل خوبی پیش برود ممکن است به اروپا هم برسد.»