مشخص نیست که آیا تاخیر فعلی در اعلام برگزیده شدگان سرمایهگذاری در طرح سیراف برای انجام اصلاحات در مسائل فنی و کارشناسی این طرح است یا اینکه مخالفت وزیر نفت با انتخاب برخی از شرکتهای برگزیده است؟
رقابت ایران و قطر برای برداشت حداکثری از مخزن مشترک گازی پارس جنوبی، توسعه این میدان را تبدیل به اولویت اصلی وزارت نفت در سال های اخیر کرده است. همچنین موارد متنوع مصرف گاز طبیعی از جمله مصارف خانگی، سوخت نیروگاهها، صادرات و تزریق به مخازن نفتی لزوم سیاست گذاری و برنامه ریزی دقیق کشور برای استفاده از این محصول پرارزش را افزایش داده است. با این وجود، توسعه پارس جنوبی موجب شد تا برنامه ریزی برای نحوه مصرف یکی از محصولات جانبی استحصال گاز طبیعی از مخازن گازی یعنی میعانات گازی نیز مورد توجه مسئولین وزارت نفت قرار بگیرد.
میعانات گازی در واقع جریانات هیدروکربنی سبک مایع شده (C5+ یعنی پنتان و هیدروکربنهای سنگین تر از آن) است و در مقایسه با نفت خام به دلیل پایین تر بودن میزان گوگرد و سبک بودن اجزای تشکیل دهنده، ارزش نسبتا بالاتری دارد و آسان تر فرآورش میشود و درنتیجه، احداث پالایشگاه با این خوراک هزینه سرمایه گذاری پایین تری نسبت به خوراک نفت خام دارد.
به دلیل اینکه برداشت این محصول در کنار برداشت گاز طبیعی اجتناب ناپذیر است، کشورهای دارای مخازن عظیم گازی مانند ایران باید برای انتخاب روش مصرف آن برنامه ریزی کنند تا مجبور به سوزاندن این محصول ارزشمند یا کاهش میزان برداشت از مخازن گازی خود نشوند.
هم اکنون مجموع تولید میعانات گازی کشور در حدود 480 هزار بشکه در روز و مجموع مصرف آن در داخل کشور، 250 هزار بشکه در روز است، بنابراین کشور ایران روزانه در حدود 230 هزار بشکه میعانات گازی برای صادرات خواهد داشت. تجربه کشور طی سالیان اخیر در زمینه تحریم ها نشان داد که باید در حد امکان گلوگاه «تامین بودجه کشور از راه صادرات و خام فروشی نفت» و مشتقات آن شکسته شود و برای فرآورش محصولات نفتی و رفع نیازهای شیمیایی و پتروشیمیایی خود برای کاهش واردات و تامین نیاز داخلی قدم برداریم. به علاوه بهبود شرایط اقتصادی کشور در گرو این است که از خام فروشی به سمت تکمیل زنجیره ارزش مواد خام حرکت کنیم.
مجموع میعانات گازی که در حال حاضر از فازهای بهره برداری شده پارس جنوبی (فازهای 1 تا 10 بعلاوه فازهای تازه تاسیس 15 و 16) برداشت میشود، حدود 400 هزار بشکه در روز است و پیشبینی می شود با تکمیل و بهره برداری از از فازهای 11 تا 24 این رقم به بیش از یک میلیون بشکه در روز برسد.
به غیر از پالایشگاه ستاره خلیج فارس با ظرفیت 360 هزار بشکه میعانات که تا پایان دی ماه امسال به پیشرفت فیزیکی 81 درصدی رسیده است، ایران برنامه فعال و عمدهای برای پالایش میعانات گازی در داخل کشور نداشته است، البته در حال حاضر مقادیر ناچیزی از این ماده برای اختلاط با خوراک پالایشگاههایی همچون پالایشگاه بندرعباس (30 هزار بشکه در روز) و پالایشگاه شیراز (10 هزار بشکه در روز) و امثال آن مصرف میشود (1).
نگاهی به برنامه دولت یازدهم در زمینه فرآورش میعانات گازی و نقاط ضعف آن
با روی کار آمدن دولت یازدهم و پس از گذشت حدود 6 ماه از آنکه زنگنه سکان وزارت نفت را در دست گرفت، شهاب الدین متاجی را به عنوان مشاور خود در توسعه پالایشگاهها برگزید و در متن حکم زنگنه برای متاجی با صراحت تاکید شده بود: «ماموریت مشخص جنابعالی در این سمت برنامهریزی، پیگیری و انجام هماهنگیهای لازم برای اجرای مجموعه پالایشگاههای میعانات گازی در منطقه شرق عسلویه با جلب همکاری همه بخشهای مرتبط در صنعت نفت میباشد، به نحوی که این مجموعه به یاری خداوند تا پایان سال 1395 به طور کامل به نتیجه برسد.»
با گذشت 4 ماه از این انتصاب و در تیرماه 93 ، وزارت نفت «طرح فراگیر پالایشی سیراف» شامل 8 پالایشگاه 60 هزار بشکهای را با هدف جذب کامل سرمایههای بخش خصوصی طی یک فراخوان عمومی اعلام کرد. براساس تقویم اولیه وزارت نفت قرار بود اعلام برگزیدهشدگان سرمایهگذاری و عقد تفاهمنامه با آنها، به ترتیب در شهریورماه و مهرماه 93 انجام شود، اما هنوز تکلیف این طرح مشخص نیست (2).
هرچند ضرورت افزایش ظرفیت فرآورش میعانات گازی در داخل کشور واضح و مشخص است ولی طرح سیراف در بعضی ابعاد دارای نقاط ضعفی است که باید هر چه زودتر مورد توجه وزارت نفت قرار گیرد.
نوع محصولات این طرح، یکی از مهمترین این نقاط ضعف است. این محصولات عبارتند از: نفتا، نفت گاز، گازمایع (LPG) و نفت سفید. نفتا که حدود 55 درصد حجم محصولات این طرح را تشکیل می دهد از بازار جهانی خوبی برخوردار نیست و قیمت آن با قیمت مازوت مقایسه میشود. همچنین صادرات نفتا و گازمایع به عنوان خوراک اصلی پتروشیمیهای مایع، نوعی خام فروشی محسوب میشود و عبارت «تکمیل زنجیره ارزش» برای این طرح را در حد یک شعار نگه میدارد.
جمع بندی
هرچند مشخص نیست که آیا تاخیر فعلی در اعلام برگزیده شدگان سرمایهگذاری در طرح سیراف برای انجام اصلاحات در مسائل فنی و کارشناسی این طرح است یا اینکه مخالفت وزیر نفت با انتخاب برخی از شرکت های برگزیده (که برخی از آنها نه تنها شرکت خصوصی نیستند بلکه سابقه و صلاحیت کافی برای پیشبرد چنین پروژه ای را ندارند) دلیل این تاخیر است؟ ولی با توجه به اهمیت و ضرورت تعجیل در اجرای یک طرح پالایشی مناسب میعانات گازی،شایسته است که وزارت نفت همزمان با انجام اصلاحات لازم فنی در اجرای این طرح، برای ایجاد کمترین تاخیر زمانی نسبت به تقویم اعلام شده برای اجرای این طرح، تلاش کند.
پی نوشت:
(1): همچنین کلنگ زنی و اجرای برخی طرحهای کوچک نظیر پالایشگاه 10 هزار بشکهای میعانات گازی در شهرک صنعتی شیروان استان خراسان شمالی با همکاری دولت و بخش خصوصی در حال پیگیری است و به نظر میرسد لازم است که سیاستگذاری و برنامهریزی جامعی در این زمینه صورت گیرد.
(2): البته نام حدود 15 شرکت به عنوان برگزیدگان سرمایه گذاری در طرح سیراف به صورت خبر غیر رسمی شنیده شده است و حتی برخی از آنها از هم اکنون، در سایت اینترنتی شرکت، یکی از ویژگیهای برجسته خود را اقدام در جهت احداث و راهاندازی اولین پالایشگاه کاملا خصوصی میعانات گازی در کشور برشمرده اند.
عماد رفیعی