پژویان در ارزیابی عملکرد دولت یازدهم در سال ۹۳، عدم توجه به بهره وری را مهمترین مشکل موجود نام برد و گفت: افزایش بهره وری زمینه جذب سرمایه گذاران را فراهم می کند.
جمشید پژویان کارشناس مسائل اقتصادی در گفتاری برای اقتصاد ایرانی به ویژگی های کلی اقتصاد در سال گذشته اشاره کرد
:باتوجه به اینکه تمرکز دولت در سال جاری بر گرفتن نتیجه از مذاکرات ۱+۵ بود، تلاش های بسیارخوبی در این راستا انجام شد و از آنجاییکه تحریم ها در هر شرایطی به بدنه اقتصاد کشور آسیب می زند و اقتصاد ما هم هنوز مقاوم و کارآمد نشده، بنابراین زمینه دریافت این ناهنجاری ها را بیشتر دارد. اگر اقتصادی داشتیم که کالاهای متنوع و متفاوت صنعتی و غیر صنعتی را صادر می کردیم هیچ قدرتی به سادگی قادر به برقرار کردن تحریم نبود، این یعنی طرف های مقابل به دلیل منافعی که از واردات کالا از ایران داشتند زمینه را برای فشار بخش خصوصی به دولت جهت تقویت بازار خود ایجاد می کردند و کمترین فایده آن این بود که می توانستیم به سرعت تولیدات خود را خودکفا کنیم تا از واردات بی نیاز باشیم اما در مقطع کنونی متأسفانه وابستگی به واردات در تولید بسیاری از کالاها به اقتصاد ضربه زده است، به همین دلیل دولت هیچ مجموعه ای از سیاستهایی که برای اصلاح ساختار اقتصادی ایران ضروری است را چنانکه انتظار آن می رفت صورت نداده است.
در این شرایط لازم است دولت به سیاست های اقتصادی بسیار توجه کند، قیمت های نسبی دراقتصاد ما همچنان علائم غلط و اشتباه را به مصرف کننده ، تولید کننده و مجموعه اقتصاد می رساند. از این رو علائم غلطی که به دلیل بهم ریختگی این نسبت ها به مجموعه اقتصاد داده می شود در پایه گذاری تمامی مباحث اقتصادی تأثیر گذار است. فاصله ی بین نرخ های فعلی و قیمت های واقعی حامل های انرژی در نتیجه علائم غلط مصرف بالای این حامل ها هم به مصرف کننده و هم به تولید کننده داده می شود، این در حالی است که حتی قیمت پول را هم متفاوت داریم یعنی سودی که بانک ها می گیرند نسبت به سودی که خارج از نظام بانکی در بازار و به عبارت دیگر منابع غیر رسمی تعیین می شود، فاصله بسیار فراوانی دارد .
همچنین بازده سرمایه گذاری در نقاط مختلف اقتصاد ایران تفاوت فاحشی دارد، بطور مثال در کنار بازده ی ۷ درصدی بخش صنعت، سرمایه گذاری در ساختمان و تجارت، سود ۳۰۰ درصدی شاید هم بیشتر دارد واضح است که بانک ها به جای اینکه تسهیلات و اعتباراتی را به مشتریان خود بدهند تا با نرخ ۲۷ تا ۳۰ درصد برگردانند، خود به سمت سرمایه گذاری در پروژه های ساخت و ساز می روند تا سود ۳۰۰ درصدی را کسب کنند. از این رو بازده غیر مناسب فرصت های سرمایه گذاری دلیلی برای عدم تقویت اقتصاد از سوی بانک ها است و توجه به شریان های اساسی اقتصاد کشور لازمه ی پیشرفت هر اقتصادی است. تا به جای اینکه نقدینگی به دارایی بانک ها تبدیل شود به بدنه اقتصاد که تولید و صنعت را در برمی گیرد تزریق شود. این موارد معایب و اشکالات فاحش اقتصاد ایران در کاهش بهره وری است، زیرا در حقیقت تمامی کارفرمایان و کارگران در حال کار هستند اما چرا به رشد واقعی دست نمی یابیم؟ چرا همین نیروی کار با رفتن به کشوری که بالاترین سطح رقابت و سرمایه را دارد موفق می شود ؟ جواب تمامی این سوال ها در چگونگی بالا بردن بهره وری نیروی کار است.
مسئولین می باید با قوانینی عملی به رفع موانع اقتصادی گام بردارند اگر ما موفق به اصلاح برخی اشکالات ساختاری اقتصاد ایران در چارچوب نظریه های خرد و کلان سیاست های اقتصاد شویم، به معنای تمام اقتصاد کارآمد و مقاومتی را عملی کرده ایم.